امکان و امتناعِ مطالعات میانرشتهایِ در حقوق موردکاویِ جامعهشناسیِ حقوق عمومی
امکان و امتناعِ مطالعات میانرشتهایِ در حقوق موردکاویِ جامعهشناسیِ حقوق عمومی نام مقالهای از مهدی مهدوی زاهد است که در شماره شصت و ششم (اردیبهشت 1399) در فصلنامه علمی پژوهش حقوق عمومی منتشر شده است.
چکیده
اگر محوریترین کارکرد حقوق عمومی را تنظیم و تمشیتِ کارآمد روابط «حکومت» و «شهروندان» قلمداد کنیم، مگر میتوان بهروزی و تنظیمِ بهسامان روابط اجتماعی را با خودبسندگیِ در حقوق تحقق بخشید؟ این مقاله در پی پاسخ به پرسش مطروحه شکل گرفته است. پیشفرض نگارنده این است که مطالعات میانرشتهای یک ضرورت و ناشی از پیچیدگی و چندوجهیبودن واقعیتهای اجتماعی است. بر این بنیاد، این سخن با هدف تبیین لزوم پیوند فرآیندهای حقوقیسازی و شکلدهی هنجارها، ساختارها و سازوکارهای حقوق عمومی، با یافتهها و دستاوردهای دیگر علوم انسانی و اجتماعی، به نگارش درآمده است. این نوشتار از نظر شیوه گردآوری دادهها، کتابخانهای و از حیث روش تحقیق نیز توصیفی-تبیینی-تجویزی است. چنانکه در گام نخست به ایضاح مفهوم مطالعات رشتهای، چندرشتهای، میانرشتهای و فرارشتهای پرداخته؛ آنگاه به تبیین چیستی و چرایی حقوق عمومی و نسبت آن با مفاهیم پیشین را بررسی کرده و نهایتاً به تجویز چگونگی پیوند بین مطالعات حقوقی و جامعهشناختی رسیده است. بر بنیاد نتایج این نوشتار، «جامعهشناسیِ حقوق عمومی» مطالعهای چندرشتهای است که تفکیک بین واقعیت از ارزش، سنگبنای شکلگیری آن و نظریۀ دولت قانونمند که برپایۀ واقعگرایی حقوقی و نهایتاً بیطرفی در قبال برداشتهای متفاوت شهروندان از زندگی مطلوب شکل گرفته است، رهاورد نظری آن است.
کلیدواژهها
- مطالعات چندرشتهای
- حقوق عمومی
- جامعهشناسیِ حقوق عمومی
- واقعگرایی حقوقی
- دولت قانونمند