تجلی اندیشههای پستمدرن در برخی مواد منشور ملل متحد
تجلی اندیشههای پستمدرن در برخی مواد منشور ملل متحد نام مقاله ای است از حمید الهوئی نظری و میثم اصغر زاده کانی که در شماره سه دوره پنجاه و یک (پاییز 1400) فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران منتشر شده است.
چکیده
پستمدرنیسم که پیرو بحرانهای ناشی از مدرنیته و بهعنوان نقدی بر آن، پای به عرصۀ وجود نهاد، در مقایسه با بینش مدرن، رهیافتی انعطافپذیر و مسالمتجو تلقی میشود که رسالت پر کردن خلأهای مدرنیته را عهدهدار شده است. اثر این مکتب در حوزههای مختلف جامعه را میتوان از طریق بازیابی مؤلفههای برجستة پستمدرن مانند «ساختارشکنی»، «نسبیگرایی و نفی سلسلهمراتب» و «تکثرگرایی»، در هر زمینه جستوجو کرد. ردیابی این مؤلفهها در منشور ملل متحد و مادۀ 38 اساسنامة دیوان بینالمللی دادگستری (بهعنوان جزء لاینفک منشور و بازوی حقوقی سازمان) روش مناسبی بهمنظور حصول پاسخ این پرسش است که این سند، تا چه اندازه و با چه کیفیتی از این مکتب متأثر شده است؟ در موارد مختلفی مانند دیباچه، بند 6 مادۀ 2، مواد ناظر بر ساختار و برخی اختیارات شورای امنیت، مواد 95 و 103 به انضمام مادۀ 38 اساسنامة دیوان، مواردی از ساختارشکنی، نفی سلسلهمراتب و تکثرگرایی مشاهده میشود. این مسئله مبین آن است که این موارد از جمله نخستین زمینههای اصطکاک حقوق بینالملل با مکتب مزبور بودهاند، ازاینرو برای درک کیفیت تعاملات آیندة حقوق بینالملل و پستمدرنیسم از اهمیتی اساسی برخوردارند.
کلیدواژهها
- پست مدرنیسم
- ساختار شکنی
- سلسله مراتب
- مدرنیسم
- منشور