درآمدی بر روششناسی حقوقی استاد جعفری لنگرودی (رویکرد تحلیلی-توصیفی)
درآمدی بر روششناسی حقوقی استاد جعفری لنگرودی (رویکرد تحلیلی-توصیفی) نام مقاله ای از علیرضا آبین است که در شماره پنجم (دی ۱۳۹۸) فصلنامه علمی دانشنامه های حقوقی منتشر شده است.
چکیده
بیگمان، نظریههای اندیشمندان حقوقی،[1] نقش بسزا و غیرقابل انکاری در تمامی نظامهای حقوقی ایفا میکند. چندان که نمیتوان نقش پنهان و با اهمیت این منبع حقوق را در رویههای قضایی و نیز تدوین قوانین نادیده انگاشت. باوجوداین، به نظرمیرسد که توجه به مبانی فکری و منطق حاکم بر تفکرات یک نظریهپرداز حقوقی نیز اهمیت کمتری از دانستن اندیشههای وی ندارد. چه، تأمل در این مبانی، خود مجال بیشتری برای ژرفکاوی بیشتر در نظریات و احیاناً نقد آنها را فراهم میسازد و نیز به جای حفظ اندیشهها، فرصت اندیشیدن و بهویژه امکان تولید نظریه را به محقق عطا میکند.
استاد جعفری لنگرودی، فیلسوفی واقعگرا و عملگراست؛ نه خود را در حصار صورتگرایان و طرفداران منطق صوری محبوس میسازد و نه عقلانیت محض، متافیزیکی یا ابزارگرای طبیعتگرایان نوین و پوزیتویستهای افراطی فردگرا و دولتگرا را برمیتابد و نهحتی به تمامی شیوة پیروان منطق خطابی را میپذیرد و خود را در موهوماتی نظیر اشراق دادرس و عدالت اسیر میکند. در مقابلِ او، دوگانگی جامعهشناسان حقوق و فیلسوفان حقوق رنگ باخته و جامعه با تمامی ابعاد محیطی، زمانی و...، هستیای برای کشف بایدهای بالفعل و بالقوه موجود (آنچه هست و آنچه باید باشد) است. او شیوه استدلالی خاص خود را دارد، مواد استدلال و نحوة صورت بندی مختص خود را دارد و با گرایشی کثرتگرایانه، در کنار روش استدلال قیاسی، روشهای تحلیل علوم طبیعی (نظیر استقرا و شهود تجربی و تجزیه عینی) را به کار میبرد و ازاین طریق، با شیوههای سنتگرایان طرفدار منطق صوری که حجیت اصیل را منحصراً از آن قیاس میپندارند، به مبارزه برمیخیزد. در نگاه او چندان سخن از جدال و تمایز روششناسی علمی علوم طبیعی با علوم هنجاری بهچشم نمیخورد بلکه او، شیوه علوم طبیعی در تجزیه دادههای علمی را راهگشاتر میداند، بیآنکه به خلط پاردایم علوم حقیقی و اعتباری دچار شود. استاد جعفری لنگرودی در روششناسی خود نیز کثرتگراست، گاه از روش تفسیر تاریخی، پویا و تکاملی بهره میبرد و گاه دیگر، از روش جامعهشناسانه و عملگرایانه (پراگماتیک) استفاده کرده و گاه سوم، از متدهای فلسفی-تحلیلی و تطبیقی بهره میگیرد. با وجود این، منطق استدلالی او از نظمی واحد تبعیت میکند، نظمی که مفاهیم، تکنیکها و فنون را در ساختاری منسجم و دقیق بهکار بسته و از مبانی ارزششناسانه، معرفتشناسانه، تبارشناسانه، انسانشناسانه و هستی شناسانة واحدی نشئت میگیرد.
کلیدواژه ها
- منطق حقوق
- تفکرحقوقی
- عرف عملی
- عناصرشناسی
- معقودٌعلیه
- طرح و تنظیم
- اصالت شک