رای دادگاه درباره تاثیر استفاده طولانی از شناسنامه بر دعوی ابطال سند سجلی (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۶۹۴۰۰۱۷۹)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۲۶۹۴۰۰۱۷۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۲/۲۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتاثیر استفاده طولانی از شناسنامه بر دعوی ابطال سند سجلی
قاضیمحمدترابی دلوئی
میر حسینی
عربی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره تاثیر استفاده طولانی از شناسنامه بر دعوی ابطال سند سجلی: استفاده از سند سجلی(شناسنامه) به مدت طولانی و الصاق عکس به آن؛ اماره پذیرش تعلق سند سجلی به مدعی می باشد؛ بنابراین حکم بر بطلان دعوی ابطال سند سجلی صادر خواهد شد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست ز. ی. فرزند ع. به طرفیت اداره ثبت احوال شهرری دایر بر ابطال سند سجلی به شماره سریال ۱۸/۱۴۱۳۷۶د و شماره شناسنامه *** - ۱۳۵۱/۳/۵ از حیث تاریخ تولد و الزام اداره خوانده به صدور سند سجلی جدید با تاریخ تولد ۱۳۵۷/۱۰/۱ و قید سایر مشخصات مندرجه در شناسنامه خواهان، بدین توضیح که شناسنامه موضوع دعوی متعلق به خواهر بزرگتر وی بوده که در تاریخ ۱۳۵۱/۳/۵ به دنیا آمده و در آبان ماه ۱۳۵۷ فوت نموده و والدین خواهان با توجه به علاقه ای که به فرزند متوفی داشته از یک طرف و بروز و وقوع درگیریهای ایام انقلاب اسلامی و تعطیلی مکرر ادارات دولتی و سرگردانی مردم در مراجعات خویش به ادارات دولتی از جمله ثبت احوال از طرف دیگر، ضمن عدم اقدام به اخذ شناسنامه جهت خواهان متأسفانه شناسنامه خواهر متوفی را جهت وی منظور و در این میان تاریخ تولد واقعی خواهان مفقود و با تاریخ قدیم منظور می گردد، خوانده در اجرای اصل تناظر مبادرت به ارائه دفاعیه خویش طی لایحه شماره ۳۴۷۶/ق۱۶/۱۰۸ مورخ ۹۴/۱۱/۴ نموده و بیان داشته خواسته خواهان تغییر تاریخ تولد بوده و نه ابطال و مضافا اینکه شهادت شهود خواهان تلقینی بوده است و دیگر آنکه خواهان در شعبه دوم دادگاه حقوقی شهرستان ری سابقا طرح دعوی نموده که رد شده و همچنین طی دادنامه شماره ۹۳۰۳۳۸ شعبه ۲۲ دادگاه حقوقی تهران دعوی خواهان رد گردیده است و البته در توضیح این دلایل بدون ارائه رأی و مدارک مربوط به شعبه دوم دادگاه حقوقی شهرری، دادنامه شماره ۹۳۰۳۳۸ شعبه ۲۲ دادگاه عمومی حقوقی تهران را در لف منضمات خویش تقدیم که با ملاحظه مفاد دادنامه مذکور روشن می شود که دادنامه مذکور مربوط به خانم ز. ی. بدون ذکر نام پدر و در مورد دارنده سند سجلی شماره ۲۸۷ با تاریخ تولد ۶۲/۴/۱۷ بوده است و احراز می گردد مستندات تقدیمی خوانده به کلی خروج موضوعی از ادله قابل توجه در خصوص دعوی خواهان دارد چرا که سند سجلی فعلی خواهان به شماره *** با تاریخ تولد ۱۳۵۱/۳/۵ می باشد و خواهان برخلاف ادعای خوانده، نه دعوی تغییر سن که بنا بر ستون خواسته دادخواست ابطال سند سجلی را مطرح نموده است و شهود وی نیز در این خصوص شهادت داده اند و البته با توجه به اینکه اظهارات شهود در جلسه دادگاه و در زمان رسیدگی و دادرسی به صورت معمول اخذ گردیده، دفاع خوانده بر این مبنا که شهود وی تلقینی بوده از دو جهت مردود است، اول اینکه خوانده در جلسه دادگاه و دادرسی حاضر نبوده و صرفا اکتفا به تقدیم لایحه نموده است و دوم اینکه ارزش و اعتبار شهادت شهود مستفاد از ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی با دادگاه می باشد که در خصوص دعوی خواهان دادگاه علاوه بر مستندات تقدیمی وی و اخذ اظهارات شهود در جلسه دادگاه مبادرت به معرفی و اعزام خواهان نزد کارشناس پزشکی قانونی مربوطه نموده و کارشناس منتخب پزشکی نیز طی نظریه شماره ۲۰۵۰-۹۴ مورخ ۹۴/۱۱/۱۱ (ص۲۲ پرونده) بیان داشته "... از خانم ز. ی. فرزند ع. به شماره شناسنامه *** دارنده کارت ملی ********** صاحب عکس الصاقی امضاء شده معاینات پزشکی لازم از جمله وضعیت چگونگی رشد موها و بافت چربی زیرپوست تورگور پوست، بررسی استخوانی و مفاصل و وضعیت فیزیولوژی نامبرده و مطالعه و بررسی دندانها و سطح جونده دندانها و مشاوره انجام شده با متخصص رادیولوژی و سایر علائم و یافته های موجود در بررسیهای صورت گرفته سن واقعی نامبرده سی و هفت سال تعیین می گردد" بناء علی هذا دادگاه از آنجا که آنچه به عنوان سند سجلی هر فرد ارائه می گردد ضرورت دارد مطابق با واقع و صحت مندرجات آن با نمود خارجی آن باشد که در فرض معنونه، این حق خواهان با توجه به اوضاع اعلامی وی در زمان صدور شناسنامه (مصادف شدن با ایام وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی) آنهم در زمانی که خود قادر به تغییر این واقعه نبوده در لف فقد قرار گرفته و بلحاظ نوع و جنسیت خواهان استفاده از شناسنامه دیگری آنهم با سنوات اضافه بر تاریخ تولد واقعی وی تألمات روحی عدیده ای را موجب خواهد بود به نحوی که گاها بر جایگزینی جبران آن چیزی متصور نمی گردد، لهذای امر دعوی وی را محرز و مسلم تشخیص و مستندا به ماده مرقوم (۲۴۱) و مواد ۲ و ۲۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۹۹۵ قانون مدنی حکم بر ابطال سند سجلی شماره *** با تاریخ تولد ۱۳۵۱/۳/۵ و الزام اداره خوانده به صدور سند سجلی با تاریخ تولد واقعی وی ۱۳۵۷/۱۰/۱ و قید سایر مندرجات نامبرده صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.

دادرس شعبه ۵۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران- امراله عربی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی اداره ثبت احوال شهرستان ری نسبت به دادنامه شماره ۴۱۸ مورخ ۹۴/۱۱/۱۷ صادره از شعبه ۵۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر ابطال سند سجلی شماره *** با تاریخ تولد ۱۳۵۱/۱۰/۱ و الزام تجدیدنظرخواه به صدور سند سجلی با تاریخ تولد ۱۳۵۷/۱۰/۱با قید سایر مندرجات صادر گردیده است وارد می باشد و بر استدلال و استنباط محکمه نخستین خدشه و اشکال قانونی وارد است و دادنامه معترض عنه شایسته تایید نمی باشد زیرا خواهان ادعا کرده سند سجلی موضوع دعوی به خواهرش که در طفولیت فوت نموده تعلق داشته و بعد از ولادت وی همان شناسنامه به وی اختصاص یافته ،لیکن گواهی ولادت خویش یا گواهی فوت صاحب اصلی شناسنامه را تقدیم نکرده و دلایل و مدارک کافی جهت اثبات ادعای خودش ابراز ننموده ،بعلاوه اظهارات شهود تعرفه شده تلقینی بنظر میرسد و برای دادگاه ایجاد قطع ویقین در صحت ادعای خواهان نمی نماید . نظریه کارشناس که قدر متیقن سن خواهان را اعلام نموده نیز موضوعیت نداشته و به عنوان دلیل قابل استناد نیست از طرفی خواهان تاکنون از سند سجلی مذکور استفاده نموده و عکس خویش را به آن الصاق نموده که این خود نشانه پذیرش تعلق سند به وی می باشد بنابراین دادگاه ادعای تجدیدنظرخواه را وارد می داند ،مستندا" بماده ۳۵۸ از قانون آیین دادرسی مدنی ، ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته ،حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر می نماید رای صادره قطعی است.

شعبه ۵۱ دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رئیس و مستشار

سید سعید​ میرحسینی - محمدترابی