رای دادگاه درباره تاثیر منشا تصرف در دعوای خلع ید (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۵۰۰۰۶۷۵)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۵۰۰۰۶۷۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۷/۲۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتاثیر منشا تصرف در دعوای خلع ید
قاضیصداقتی
طاهری
مسعودی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره تاثیر منشا تصرف در دعوای خلع ید: در دعوی خلع ید، چنانچه منشا تصرفات متصرف از زمان تحقق مالکیت خواهان و با توافق و رضایت او باشد، عنصر عدوان در آن مفقود است و قرار رد دعوی صادر می شود.

رأی دادگاه بدوی

در این پرونده ابتدا خواسته خواهان اصلی آقای ع.الف. ک. با وکالت آقای م. س. به طرفیت خواندگان آقایان ح. ج. و ر. ج. با وکالت آقای م. ح. و س. م. عبارت است از خلع ید از پلاک ثبتی .... واقع در بخش .....تهران و اجرت المثل ایام تصرف با جلب نظر کارشناس به انضمام خسارت دادرسی وکیل خواهان در شرح دادخواست مرقوم داشته: شش دانگ پلاک ثبتی....... واقع در بخش .........ثبت تهران به حکایت سند مالکیت پیوست در ۱۳۵۵/۵/۱۱ در دفترخانه...... تهران بنام موکل منتقل شده است. سپس خوانده ردیف نخست به جهت رابطه خویشاوندی با اذن اولیه خواهان بطور موقت در سال ۱۳۵۵ در طبقه دوم ملک موصوف سکنی گزیده و پس از مدتی علی رغم مراجعه و درخواست مکرر خواهان از تخلیه خودداری نموده است.نامبرده تا سال ۱۳۸۷ ساکن بوده و از سال ۱۳۸۷فرزند ایشان(خوانده ردیف دوم)آن واحد را در اختیار و تصرف گرفته اند. استدعای محکومیت خواندگان به خلع ید از ملک و پرداخت اجرت المثل ایام تصرف با جلب نظر کارشناس رسمی و هزینه ها و خسارات دادرسی را دارد. خواندگان اصلی نیز دادخواستی به طرفیت خواهان اصلی به خواسته الزام وی به ایفاء تعهد دائر بر انتقال سه دانگ از پلاک ثبتی فوق الذکر با احتساب خسارات دادرسی تقدیم این دادگاه داشته است. وکیل خواهانهای تقابل به شرح خواسته مرقوم داشته اند: ۱-آقای ر. ج. به عنوان مالک ملک پلاک ثبتی ...بخش .... تهران متضمن یکباب خانه دو طبقه که یک طبقه در تصرف موکل و طبقه دیگر در تصرف داماد ایشان (خوانده محترم ) می باشد . موکل در سال ۱۳۵۴ به منظور اینکه طلبکاران خانه وی را تملک نکنند سند مالکیت ششدانگ خانه را با اعتماد کامل به دامادش (خوانده )بنام وی منتقل نموده است . ۲-همچنین موکل در سال ۱۳۵۴ اقدام به دریافت مبلغ ۱۵۰.۰۰۰ تومان وجه از خوانده نموده و خوانده به موجب مرقومه مورخ ۲۸-۱۲-۱۳۵۴بر روی جلد قرآن مکتوب نموده که چنانچه موکل این مبلغ را به ایشان مسترد نماید سند مالکیت خانه را به وی منتقل خواهد نمود معذلک طی این مدت به لحاظ اعتمادی که موکل به داماد خود داشته در مورد انتقال سند ملک بنام خود اقدام ننموده تا اینکه متعاقبأ طرفین توافق نموده اند که سه دانگ ملک مذکور در مالکیت آقای ع.الف. ک. (خوانده ) و سه دانگ متعلق به ر. ج. (موکل) قرار گیرد . لیکن خوانده پس از ۳۹ سال تصرف مالکانه موکل اکنون مدعی مالکیت مطلق ملک متنازع فیه گردیده و دعوی به خواسته خلع ید تقدیم نموده است . ۳-تقاضای استماع شهادت شهود و سپس صدور حکم بر رد دعوی واهی خوانده و الزام مشار الیه به ایفاء تعهد خود دائر بر انتقال سه دانگ از پلاک ثبتی فوق الذکر با احتساب کلیه خسارات قانونی از محضر دادگاه محترم مورد استدعاست . دادگاه وقت رسیدگی تعیین و طرفین را به دادرسی دعوت نموده است و با توجه به قرار رسیدگی توأم مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۰۸ هر دو دادخواست را توأما مورد رسیدگی قرار داده و سپس با توجه به تقاضای وکیل خواهانهای تقابل به شرح متن دادخواست و جلسه دادرسی مورخ ۱۳۹۴/۳/۶ مبادرت به صدور قرار استماع گواهی گواهان نموده و مراتب به طرفین اعلام شده است. اینک دادگاه با توجه به محتویات پرونده اولا نظر به اینکه وکیل خواهان اصلی خواسته اجرت المثل را مطابق لایحه شماره ۱۰۸۵ مورخ ۱۳۹۴/۳/۱۷ مسترد نموده است لذا دادگاه مستندا به بند ب ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م قرار رد دعوی از این حیث صادر و اعلام می نماید. ثانیا در خصوص خواسته دیگر خواهان اصلی دائر بر خلع ید از پلاک ثبتی صدر الذکر نظر به اینکه مالکیت خواهان اصلی بر پلاک ثبتی مورد دعوی مطابق پاسخ استعلام ثبتی موجود ثبت شده تحت شماره ......مورخ ۱۳۹۳/۷/۲۸ محرز می باشد و با عنایت به اینکه خواهانهای تقابل بر مدعای خود اقامه نکرده اند و مفاد گواهی گواهان تعرفه شده از سوی خواهانهای تقابل مطابق مدعای آنها نمی باشد و ادعای آنها را ثابت نمی کند و با التفات به این که خوانده اصلی آقای ر. ج. از قریب چهل سال قبل که مبلغ یکصد و پنجاه هزار تومان از خواهان اصلی دریافت داشته، تاکنون مبلغ مورد اشاره را به وی مسترد و باز پرداخت نکرده است و با عنایت به اینکه اکنون خواهان اصلی با تقدیم دادخواست حاضر راضی به استدامه تصرفات خواندگان و متصرف نمی باشد لذا دادگاه اولا دعوی خواهانهای تقابل را دائر بر الزام خوانده (خواهان تقابل) به انتقال سه دانگ از پلاک ثبتی مورد دعوی بلادلیل دانسته مستندا به ماده ۱۹۷ حکم به رد دعوی آنها صادر و دعوی خواهان اصلی را صحیح و وارد دانسته مستندا به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آئین دادرسی مدنی حکم به خلع ید خواندگان اصلی و متصرف از پلاک ثبتی مورد دعوی به شماره ...... واقع در بخش ......تهران و نیز پرداخت مبلغ- ۱/۳۶۲/۰۰۰ ریال به عنوان هزینه دادرسی و نیز پرداخت مبلغ شش میلیون ریال به عنوان حق الوکاله وکیل در حق خواهان اصلی صادر و اعلام می نماید رای صادره حضوری و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۱۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران - علی مسعودی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی منسوب به آقایان ر. و ح. هردوباشهرت ج. باوکالت اقای م. ح. وخانم س. م. دربرابرآقای ع.الف. ک. باوکالت بعدی آقای م. س. دراعتراض به دادنامه شماره ۳۰۰۲۸۳-۱۳۹۴/۳/۱۹ صادره ازشعبه محترم ۱۱۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران است آنچه مورد حکم اولیه قرارگرفته پذیرش دعوی خلع ید ازپلاک ثبتی ......واقع دربخش ....تهران تقدیمی از سوی تجدیدنظرخوانده فوق الذکر درمقام خواهان اصلی وصدورحکم به رددعوی معترضین باموضوع الزام خوانده به انتقال سه دانگ ازپلاک مذکور بعنوان خواندگان دعوی تقابل می باشد ماحصل دعاوی مطروحه وسیله طرفین متضمن این مطلب است که ملک یادشده مشتمل بردو طبقه بوده که ازسال ۱۳۵۵ سند آن بنام خواهان اصلی تنظیم وبعلاوه درطبقه فوقانی آن تجدیدنظرخواهان به ترتیب حدفاصل زمان تنظیم سند تاسال ۱۳۸۷وبعداز آن مجال تاکنون ساکن وخواهان اصلی نیز که قرابت سببی باتجدیدنظرخواه ردیف اول داشته (داماد)درطبقه اول مقیم و افزون برآن تجدیدنظرخوانده مدعی خریداری آن ازخوانده ردیف اول درقبال فروش ملک خود درمکان دیگر وپرداخت ثمن آن به نامبرده جهت پرداخت بدهی خودولکن طرف مقابل ادعای انتقال مشروط آن به تجدیدنظرخوانده وتوافق شفاهی بعدی درتنصیف آن به سه دانگ سه دانگ به استناد گواهی شهود وهم مرقومه مورخ ۱۳۵۴/۱۲/۲۸که اینک ایفاء تعهد آن را خواستارشده است بهرتقدیراین مرجع پس ازبررسی محتویات پرونده وملاحظه مستندات ابرازی و نیز نگرش درمبانی واستدلال بکاررفته دررای نخستین می پندارد اولا دربخش محکومیت تجدیدنظرخواهان محترم به خلع ید ازواحدتصرفی باتوجه به اینکه حسب ادعای طرفین خصوصا تجدیدنظرخوانده محترم منشا تصرفات و زمان اختیارآن مربوط است به موعد تحقق مالکیت وی درسال۱۳۵۵وازآن زمان آن واحد همچنان درتصرف معترضین باقدمت حدودچهل سال می باشد وازآنجاکه استیلاء مذکوربنابه آنچه خواهان محترم اصلی خوددرجلسه رسیدگی مورخ ۱۳۹۴/۳/۶بیان نموده باتوافق ورضایت شخصی او (ولوبخاطرقرابت سببی آنان)صورت پذیرفته که درآن عنصر عدوان مفقود است بدین سان منصرف ازادعای مالکانه معترضین بدان وبرغم استدامت تصرف کنونی آنان بدون اذن ازخواهان اصلی لکن بنظر ارکان دعوی منظوردروضعیت فعلی درقضیه محقق نبوده و نتیجتا دادنامه تجدیدنظرخواسته که برخلاف آن مبانی اصداریافته مخدوش ولاجرم واجدهمراهی دراین مرحله ازدادرسی نخواهدبود وثانیا درقسمت دوم خواسته مورد حکم هرچند وکلای محترم خواهان دعوی تقابل باوصف استنادبه سندی عادی موسوم به مرقومه مورخ۱۳۵۴/۱۲/۲۸مندرج برروی جلد قرآن مجیدهمچنان آنرا ابراز و اقامه ننموده ومضافا مدعی وجود گواهانی راجع به توافق شفاهی طرفین به تنصیف واحدها بوده وبعضا دررسیدگی قبلی مؤدای آنان تحصیل شده است ازطرفی به مشروط بودن انتقال سند و بدهی مبلغ یکصدوپنجاه هزارتومانی خویش به خواهان اصلی اذعان نموده اند مع الوصف نظربه اینکه سند مالکیت تجدیدنظرخوانده محترم به نحورسمی تنظیم یافته و پاسخ استعلام ثبتی و اصله دربرگ۲۵ پرونده نیز بدان صحه نهاده است ازاین روچون برابرمقررات قانون ثبتی سندی که دردفتراملاک اداره ثبت به ثبت رسیده ازارزش واعتبار وحمایت قانونی برخوردارومادامی که ازدرجه اعتبار قانونی ساقط نگردیده نشانگرمالکیت رسمی و قانونی مالک آن می باشد بنابراین دعوی الزام به ایفای تعهد والزام خوانده اصلی دردعوی تقابل به انتقال سه دانگ ازپلاک ثبتی معنون درفوق قبل از اثبات بلا اعتباری آن بخش ازسند رسمی مسموع نبوده و ازاین حیث هم چه ادعای تقابل ویا استنباط محکمه محترم بدایت درخورمنقصت خواهدبود بنابراین دادگاه در راستای مقررات ماده ۳۵۸ ازقانون آیین دادرسی مدنی ولحاظ ماده ۲ آن قانون دادنامه تجدیدنظرخواسته را درهردوبخش موردحکم نقض وآنگاه درقبال دعاوی اصلی و تقابل به شرح مورد اعتراض قراررد دعوی صادرواعلام می نماید این رای قطعی است.

شعبه ۴۹ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار

علیرضا صداقتی - طاهری