رای دادگاه درباره تفاوت دعاوی خلع ید و وضع ید (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۲۱۳۰۷۰۰۳۵۸)

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره تفاوت دعاوی خلع ید و وضع ید: چنانچه ملکی به موجب انتقال اجرائی دادگاه به شخصی منتقل و پس از ابطال انتقال مذکور توسط مالک اولیه به شخص ثالث منتقل شود و چنانچه منتقل الیه اجرایی در زمان مالکیت خود ملک را به موجب اسناد وکالت به اشخاصی واگذار و آنان نیز با اتکاء بر وجود سند مالکیت و سوابق ثتی باپرداخت ثمن معامله اقدام به ساخت وسازدرملک کرده باشند،حفظ نظم حقوقی ثبت ایجاب کند که محاکم دراین فروض از اعمال مقررات غصب که مبتنی برمالکیت محوری است، خودداری کنند و این امر منتج به مشارکت قهری به نحوعرصه متعلق به مالک بنا و سازنده می شود. دعاوی خلع ید و وضع ید، دعاوی مستقل بوده ودرمقام اجرا نیز متفاوت هستند؛ به آن نحوکه درخلع ید ملک ازیدمتصرف خارج و به تصرف محکوم له داده می شود، ولی دروضع ید محکوم له به همراه محکوم علیه ملک را تصرف می کنند.

رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۲۱۳۰۷۰۰۳۵۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۳/۱۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتفاوت دعاوی خلع ید و وضع ید
قاضییعقوبی محمودآبادی
محمدعلی اسفنانی
نجفی

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست آقای ک. الف. فرزند ر. با وکالت آقای ر. ص. به طرفیت آقایان ۱- ش. ش. ۲- ع. ش. ۳- م. خ.پ. به خواسته ۱-خلع ید خواندگان از ملک به پلاک ثبتی ۵۰۲۵ -۹۲ واقع در بخش ۱۱ تهران ۲-قلع و قمع بنای احداثی در آن ملک ۳-وضع ید خواهان در ملک مذکور با احتساب خسارات دادرسی و هر خواسته مقوم به ۵۱ میلیون ریال . به این شرح که وکیل خواهان بیان داشته : خواهان مالک شش دانگ ملک مذکور بوده و خواندگان بدون اذن و ر. یت وی متصرف آن ملک می باشند بنابراین تقاضای محکومیت خواندگان به شرح فوق را دارد. با عنایت به محتوای پرونده از جمله پاسخ استعلام ثبتی که تصریح داشته ملک مورد تنازع مورخ ۲۲-۵-۹۲ به خواهان منتقل شده و با توجه به نظر کارشناسی که ضمن احراز تصرف خواندگان در ملک خواهان تصریح داشته بنای احداثی در ملک خواهان در زمان مالکیت آقای سید داود شهدیز و به موجب وکالت رسمی اعطایی به خواندگان صورت پذیرفته در نتیجه بنای احداثی توسط خواندگان بین تاریخهای ۲۵-۶-۸۶ (شروع مالکیت قانونی و ثبت ملک مورد تنازع به نام آقای سید داود شهدیز )و۲۱-۱۲-۹۰ (پایان مالکیت قانونی و ابطال سند ملک مورد تنازع که به نام آقای سید داود شهدیز ثبت شده بود) در ملک فوق الذکر احداث شده و نظر به اینکه برابر ماده ۲۲ قانون ثبت هر زمان سند رسمی ملکی به نام شخص یا اشخاصی ثبت شد، همان شخص مالک شناخته می شود ، در نتیجه احداث بنا توسط خواندگان در ملک فوق الذکر به عدوان نبوده بلکه با اذن مالک قانونی بوده است خصوصا اینکه پس از ابطال سند رسمی مالکیت به نام آقای شهدیز مالک سابق نسبت به احداث بنا در ملک خود معترض نشده و با همان وضع به خواهان منتقل شده است . بنابراین دادگاه با احراز مالکیت خواهان نسبت به ملک فوق الذکر و اینکه مالک حتی در صورت اذن در تصرف می تواند هر زمان از اذن خود رجوع کند، خواسته خواهان را فقط در حد خلع ید خواندگان و وضع ید خواهان در ملک مورد تنازع ثابت تشخیص داده و مستندا به مواد ۳۰۸ و۳۱۱ قانون مدنی و مواد ۱۹۸و۵۱۵ قانون آئین دادرسی مدنی ضمن حکم به خلع ید خواندگان از ملک به پلاک ثبتی ۵۰۲۵-۹۲ واقع در بخش ۱۱ تهران ، حکم به وضع ید خواهان در آن ملک را بابت اصل خواسته و محکومیت خواندگان به پرداخت یک سوم از مبلغ ۴۰۰-۲۲۸-۱ ریال بابت هزینه دادرسی و مبلغ ۰۰۰-۸۷۲-۴ ریال بابت حق الوکاله وکیل و مبلغ ۰۰۰-۶۴۸-۳ ریال بابت هزینه کارشناسی توسط هر یک از خواندگان در حق خواهان صادر و اعلام می دارد و در خصوص خواسته دیگر خواهان مبنی بر قلع و قمع بنای احداثی در ملک فوق الذکر مستندا به ماده ۲۲ قانون ثبت و ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد . رای صادره در خصوص خوانده ردیف دوم آقای ع. ش. غیابی و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین دادگاه است و در خصوص دیگر اصحاب دعوی حضوری و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ و در مورد خوانده ردیف دوم ظرف ۲۰ روز پس از مهلت واخواهی قابل اعتراض در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران است .

رئیس شعبه۱۱۹ دادگاه حقوقی تهران- علی نجفی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درخصوص تجدیدنظرخواهی اقای ک. ابادیان باوکالت اقای ر. ص. وخانم م. الف.ز. به طرفیت اقایان ش. و ع. ش. و م. خ.پ. نسبت به دادنامه شماره ۳۱۵-۹۳/۱۰/۱صادره ازشعبه محترم ۱۱۹دادگاه عمومی حقوقی تهران نسبت به ان قسمت ازرای که دعوی قلع وقمع بنای احداثی درپلاک ثبتی ۹۲/۵۰۲۵ بخش ۱۱تهران محکوم به بطلان اعلام گردیده به ان شرح که حسب محتویات پرونده سوابق ثبتی نظریه کارشناسی وتوضیحات طرفین پلاک ثبتی فوق شامل یک قطعه زمین درمالکیت اقای همایون کیامنش قرارداشته که اجرای احکام مدیرمجتمع قضایی شهید محلاتی به قائم مقامی ازطرف مالک شش دانگ پلاک موصوف رابرابرسند انتقال اجرایی شماره ۱۷۱۲۱۰مورخ ۸۶/۶/۲۵دفترخانه ۲۹تهران به آقای سید داود شهدیز انتقال می دهد متعاقبا شعبه محترم ۱۲۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران طی دادنامه شماره ۸۷۳مورخ ۸۸/۱۰/۲۸ وبرابرنامه شماره ۱۰۶۳/۱۲۱مورخ ۹۰/۱۲/۲۱وبه استناد ماده ۳۹ قانون اجرای احکام مدنی حکم به ابطال سند انتقال اجرایی فوق صادرودرپی آن طبق سند قطعی شماره ۱۴۶۶۵۴-۹۲/۵/۲۲ دفترخانه۵۴تهران ملک ازآقای همایون کیامنش به آقای کوروس ابادیان انتقال می یابد حسب اوراق پرونده منتقل الیه اجرایی درزمان مالکیت خودملک را به موجب اسنادوکالت وغیره به تجدیدنظرخواندگان واگذاروآنان نیز با اتکاء بروجود سندمالکیت وسوابق ثبتی باپرداخت ثمن معامله اقدام به ساخت وسازدرملک نموده اند اکنون آقای تجدیدنظرخواه باتوجه به ابطال عملیات اجرایی دعوی خلع ید و وضع ید خودنسبت به ملک موصوف را از دادگاه درخواست داشته و شعبه محترم ۱۱۹طی دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم به خلع ید تجدیدنظرخواندگان ووضع ید تجدیدنظرخواه درملک متنازع فیه وخسارات دادرسی صادرولی دعوی قلع وقمع را علی الظاهربا این استدلال که ساخت وساز درملک درزمان مالکیت مالکان قبلی صورت گرفته و تجدیدنظرخواه باوضعیت موجود ملک را خریداری نموده است محکوم به بطلان داشته حالیه وکلای تجدید نظرخواه درلایحه اعتراضیه خود اعلام داشته اند که موکل از ابتداء به ساخت وسازمتعرض بوده و وکالت اقای ش. ش. ازجانب اقای سید داود شهدینه اولا راجع به سه دانگ ملک بوده ثانیا موکل مالک واقعی نبوده بلکه اسنادمالکیتی وی مبتنی براقدامات متقلب نه حاصل گردیده والنهایه نیزمنجربه ابطال گردیده آقای ش. ش. نیز به طرفیت اقای ک. ابادیان ازآن قسمت ازرای که حکم به محکومیت ایشان به خلع ید ووضع ید تجدیدنظرخوانده اصداریافته تجدید نظرخواهی به عمل اورده وعمده دلایل تجدیدنظرخواهی خود را اتکاء و اعتماد به ظاهراسناد مالکین اقای شهدیز اعلام داشته دادگاه درخصوص تجدیدنظرخواهی اقای ابادیان نظربه ان که اولا ساخت وسازهای صورت گرفته درملک مقدم به انتقال رسمی ملک به نام وی می باشد و مالکین سابق باوضعیت موجود ملک را به تجدیدنظرخواه فروخته وخودنیز درپی چندین سال اقدامی در راستای قلع وقمع ان به عمل نیاورده اند لذا تجدیدنظرخواهی راوارد نداشته و به استناد مواد ۳۴۸و۳۵۸ قانون ایین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب درامورمدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی این قسمت رای راتایید می نماید ودرخصوص تجدیدنظرخواهی اقای ش. هرچند دعاوی خلع ید ووضع بد رد عنوان مستقل ودرمقام اجرا نیز متفاوت می باشند به ان نحوکه درخلع ید ملک ازیدمتصرف خارج میگردد و به تصرف محکوم له داده می شود ولی دروضع ید محکوم له به همراه محکوم علیه ملک را تصرف نمایند و بهتربوددادگاه محترم درابتدای دادرسی به خواهان امر می نمود که خواسته خود رامنجزسازد ولی علی الظاهر منظورازوضع ید درپرونده مطروحه این است که ملک باخلع ید ازتصرف متصرفین خارج ودرتصرف خواهان قرار گیرد و با این فرض ایرادونقص دعوی مرتفع میگردد و امادرماهیت نظربه ان که اقدامات تجدیدنظرخواه درساخت وساز ملک درپی هرزمانی صورت گرفته که اقای شهدیز مالک رسمی ملک بوده و حفظ نظم حقوقی ثبت ایجاب کند که محاکم ازاعمال مقررات غصب که مبتنی برمالکیت محوری می باشد نسبت به این موارد خود دارای نموده و موضوع را بامقررات ثبتی وحفظ نظم عمومی ثبت و ایجاد اعتماد افراد جامعه به ثبات واعتباراسنادرسمی واعمال مقررات کالا محوری به تطبیق دهند و به این اساس تجدیدنظرخواه مرتکب تخلفی نگردیده تامستحق ازدست دادن سرمایه احداثی خود برروی ملک صرفا به اساس مقررات غصب گردد لذا مشارالیه با احداث بنادر ملک خصوصا ان که دعوی قلع وقمع نیز مردود اعلام شده ملک رادر وضعیتی قراردارد که منجر به مشارکت قهری به نحوعرصه متعلق به مالک و بنا متعلق به سازنده گردیده وبراین اساس می بایست سهام بندی انجام گیرد وبا ایجاد مشارکت قهری هریک از مالکین مشاعی درجزءجزء و ذره ذره مال شریک می باشند لذا تجدیدنظرخواهی نسبت به وضع ید وارده داشته وبه استناد مواد ۳۴۸و۳۵۸قانون فوق با اصلاح رای درخصوص وضع به حکم به خلع ید مشاعی رای تجدیدنظر خواسته را تائید می نماید رای حضوری وقطعی است.

شعبه ۶۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار

یوسف یعقوبی محمودآبادی - محمدعلی اسفنانی