رای دادگاه درباره تقاضای فسخ قرارداد از دادگاه (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۵۰۰۱۳۴۷)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۲۵۰۰۱۳۴۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۰۹/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتقاضای فسخ قرارداد از دادگاه
قاضیم.نژاد
غنچه
محمدی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره تقاضای فسخ قرارداد از دادگاه: تقاضای فسخ قرارداد از دادگاه مسموع نیست چون فسخ عمل حقوقی است که باید توسط دارنده آن اعمال شود ولی می توان از دادگاه احراز صحت فسخ و همچنین آثار مترتب بر آن خواسته شود که در این صورت باید اعمال این حق با شرایط صحیح نزد دادگاه اثبات شود.

رأی دادگاه بدوی

خواسته وکیل خواهان به طرفیت خوانده صدور حکم فسخ قرارداد عادی مورخ ۲۰/۶/۸۶ و استرداد وجه به شرح دادخواست تقدیمی می باشد با توجه به جامع اوراق و محتویات پرونده و نظر به اینکه علی القاعده فسخ محقق معاملات صحیح است و نیاز به وجود سبب قراردادی یا قانونی دارد در مهلت قانونی توسط مدعی فسخ باید انشاء شود و در صورتی که اختلافی در این خصوص پیش آید موضوع باید در دادگاه مطرح شود و فسخ قرارداد اساسا وظیفه دادگاه نیست بلکه از حقوق طرفین قرارداد است بنابراین در دعوی فسخ دادگاه باید موارد زیر را احراز کند اول اینکه باید احراز کند که یکی از طرفین به موجب قرارداد یا به موجب قانون دارای حق فسخ است دوم اینکه احراز نماید که طرف مذکور در موعد مقرر قانونی حق فسخ خود را اعمال کرده است و پس از احراز این مقدمات می تواند معامله را منفسخ اعلام نماید و به عبارت دیگر فسخ قاعدتا از ایقاعات است و ایقاع یک عمل حقوقی است که تحقق آن نیز به انشاء توسط ذی حق [بستگی] دارد چرا که انشاء فسخ قاعدتا یک عمل قضائی نیست که بتوان آن را از دادگاه درخواست نمود بلکه نخست خود ذی حق و ذی نفع است که باید فسخ را انشاء کند و در صورت اختلاف موضوع در دادگاه قابل طرح خواهد بود بنابراین وظیفه دادگاه فسخ نیست بلکه احراز وقوع یا عدم وقوع فسخ در گذشته و اعلام انفساخ یا عدم انفساخ قرارداد است حال آنکه ادعای وکیل خواهان مبنی بر فسخ قرارداد را چنین تلقی کنیم که موکل وی قبلا قرارداد را فسخ کرده است و اکنون از دادگاه می خواهد که فسخ را احراز کند در اینصورت لازمه اش اینست که دلیل ارائه کند و ثابت نماید قبل از طرح دعوی موکل وی شخصا معامله را فسخ کرده است که در این مورد دلیلی وجود ندارد در نتیجه دادگاه دعوی مطروحه را غیر وارد و ثابت تشخیص [و] حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۴ دادگاه عمومی حقوقی تهران- م.نژاد

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

بابت تجدیدنظرخواهی آقای ه.ر. ازدادنامه شماره ۴۴۸-۲۷/۹/۸۹ صادره از شعبه ۱۴ دادگاه حقوقی تهران که طی آن دعوی وی علیه تجدیدنظرخوانده به خواسته صدور حکم به فسخ قرارداد عادی مورخ ۲۰/۶/۸۶ منتهی به صدور حکم بطلان دعوی وی شده است وارد نبوده و استدلال دادگاه در صدور حکم بر بطلان دعوی قانونی و موجه است و همان گونه که در دادنامه صادره قید شده فسخ ایقاع بوده و اعمال آن از حقوق طرفین است و با تحقق و اعمال آن، در صورت حدوث اخلاف در آثار و تبعات آن، مراجع قضایی مجاز به ورود و مداخله خواهند بود بنا به مراتب و این که تجدیدنظرخواهی با بندهای ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی انطباق نداشته و دادنامه صادره نظر به مراتب فوق صحیحا و بلااشکال اصدار یافته لذا با رد تجدیدنظرخواهی آن را وفق ذیل ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی تأیید می نماید. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۴۹ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه

فقیه محمّدی - غنچه