رای دادگاه درباره تکلیف به پرداخت وجه در حق انتفاع (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۲۵۰۱۶۰۹)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۲۵۰۱۶۰۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۱/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتکلیف به پرداخت وجه در حق انتفاع
قاضیطاهری
حمیدرضاموحدی
یعقوبی محمودآبادی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره تکلیف به پرداخت وجه در حق انتفاع: مطابق رویه قاطع قضایی و دکترین مؤثر حقوقی، واگذاری حق انتفاع مجانی بوده و تابع قواعد راجع به موجر و مستأجر نیست بنابراین منتفع تکلیفی در پرداخت وجه بابت مدت زمان استفاده از آن ندارد.

رأی دادگاه بدوی

دعوی خانم ب.م. به طرفیت آقای ف.ق. به خواسته مطالبه اجرت المثل ایام سکونت در پلاک ثبتی ۲۸۲۹۵/۴۸ از تاریخ ۰۱/۰۴/۱۳۸۸ لغایت صدور حکم مقوم به علی الحساب ۰۰۰/۰۰۰/۵۱ ریال به این شرح که طرفین به عنوان زوجین در ملک مشاعی سکونت داشته ولی با حدوث شقاق و اختلاف زوج منزل را ترک نموده دادگاه نظر به این که هرچند هر کس از مال دیگری استیفاء منفعت نماید اصل بر عدم تبرع می باشد و مکلف به پرداخت اجرت المثل آن می باشد ولی نظر به این که سکونت زوجین در ایام زوجیت و عدم مطالبه اجرت المثل در آن تاریخ ظهور بر قصد تبرع طرفین از استیفاء از اموال اختصاصی داشته و عدم اعلام قصد مطالبه مزد و اجرت المثل باعث می شود که استیفاء کننده را در حالت عسر و حرج قرار دهد زیرا ممکن بود با اعلام قصد مشارالیه در استیفاء منفعت از مال تغییر تصمیم دهد لذا دعوی را وارد ندانسته و به استناد ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بیحقی خواهان را صادر و اعلام می دارد. رأی حضوری و ظرف مهلت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر درمحاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۲۶ دادگاه عمومی حقوقی تهران یعقوبی محمودآبادی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخواه خانم ب.م. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای ف.ق. و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره ۰۱۰۰۷ مورخ ۶/۹/۹۲ شعبه ۱۲۶ محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور حکم به بیحقی تجدیدنظرخواه در دعوی بدوی مطروحه به خواسته مطالبه اجرت المثل ایام سکونت تجدیدنظر خوانده که همسر شرعی، دائمی و قانونی مشارالیها بوده در آپارتمان موضوع پلاک ثبتی ۲۸۲۹۵/۴۸ بخش تهران و از تاریخ ۱/۴/۸۸ لغایت صدور حکم مقوم به ۰۰۰/۰۰۰/۵۱ ریال اشعار داشته، با هیچ یک از شقوق مقررات قانونی موضوع ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقتی نداشته و مشروح لایحه تجدیدنظرخواهی نیز متضمن جهت یا جهات قانونی نقض نبوده و مفاد آنکه فاقد تقید به هرگونه ادله شرعیه یا قانونیه است مؤثر در مقام نقض نمی باشد همچنین بر نحوه رسیدگی مرجع محترم نخستین و استدلال و استنباط قضایی مربوطه خدشه و منقصتی وارد نیست و دادنامه مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار یافته و درمجموع دلیلی شرعی با قانونی بر نقض آن تقدیم و ارائه نگردیده زیرا: اولا: تجدیدنظرخواه با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده ۳۴۸ قانون پیش گفته، دعوی مربوطه خویش را مقید به هیچ یک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نه تنها در دادخواست حاوی دعوی مارالبیان ، همچنین در لایحه اعتراضیه نیز مراتب دعوی مطروحه را مقید به جهات قانونی اعتراض نداشته و به صرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل و صرف انتفاع و استفاده از ظرفیت تجدیدنظرخواهی بسنده و اکتفا نموده که به ترتیب مبیّنه دعوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی گردیده و صرف نظر از آن، ثانیا: تجدیدنظرخواه در لایحه بلادلیل تجدیدنظرخواهی چنین اظهار داشته: . . . با توجه به اینکه زوج - تجدیدنظر خوانده - منزلی تهیه نکرده بود با اجازه اینجانب به طور موقت در منزل مسکونی ام ساکن شوند کجا گفته ام که منظور از سکونت به قصد تبرع بوده. . . ; و به ترتیب یادشده تجدیدنظرخواه در صدور اجازه به منظور انتفاع تجدیدنظر خوانده از آپارتمان وی، اظهارات صریحی ابراز داشته که مطابق مقررات قانونی موضوع ماده ۴۰ قانون مدنی و رعایت مواد ۴۳ و ۴۴ همان قانون، زوج (تجدیدنظر خوانده) مجاز در استفاده از آپارتمان مرقوم بوده و علی رغم آنکه تهیه مسکن به عنوان نفقه از وظائف مشارالیه بوده، لیکن مشارالیها بنا به هر دلیلی که بوده از آن اعراض نموده و ازآنجاکه مطابق رویه قاطع قضایی و دکترین مؤثر حقوقی، واگذاری حق انتفاع مجانی بوده و تابع قواعد راجع به موجر و مستأجر نمی باشد، لذا منتفع تکلیفی در پرداخت وجه بابت مدت زمان استفاده از آن نداشته و این مهم در صدر نظریه شماره ۳۳۹۴/۷ مورخ ۲۱/۴/۱۳۸۰ اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضاییه ملحوظ می باشد و مادام که مالک (تجدیدنظرخواه) از اذن خود رجوع ننموده باشد، منتفع (تجدیدنظر خوانده) تکلیفی در پرداخت وجه ادعایی نداشته، بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر، اعتراض ابرازی بلاجهت و بلادلیل مطروحه وارد و موجه ندانسته و مستندا به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و مواد ۴۰، ۴۳ و ۴۴ قانون مدنی ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی مطروحه، درنتیجه دادنامه معترض عنه تجدیدنظر خواسته را تأیید و استوار می نماید. رأی دادگاه قطعی است.

مستشاران شعبه ۲۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

طاهری موحدی