رای دادگاه درباره جنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی در محیط منزل (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۱۱۶۴)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۱۱۶۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۸/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعجنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی در محیط منزل
قاضیکامجو
هدایت اله جوادی
بهزاد سعادت زاده

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره جنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی در محیط منزل: ایراد ضرب و جرح عمدی ساده، فاقد جنبۀ عمومی است.

رأی دادگاه بدوی

حسب کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۱ تهران آقای الف.ح. فرزند م. متهم است به تخریب عمدی درب منزل و ایراد ضرب و جرح عمدی و فحاشی نسبت به آقای س.م.؛ دادگاه با توجه به شکایت شاکی و گزارش مرجع انتظامی و گواهی های پزشکی قانونی شاکی و اظهارات مطلعین محلی و صورتجلسه مورخ ۵/۲/۹۲ تحقیق و معاینه محلی به عمل آمده توسط مأمور نیروی انتظامی و دفاعیات بلاوجه متهم و مد نظر داشتن سایر قرائن و امارات موجود در پرونده مآلا بزههای انتسابی به متهم برای دادگاه محرز و مسجل گردیده، مستندا به مواد ۶۰۸ و ۶۷۷ و ۲۶۹ تبصره ۲ و ۲۹۴ و ۲۹۵ بند ج و ۲۹۷ و ۳۰۲ و ۳۰۴ و ۳۶۷ و ۴۸۰ بند ۱ و ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی با رعایت ماده ۴۷ قانون مارالذکر از حیث تعدد جرم و مد نظر داشتن بند ۲ ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین متهم را در خصوص بزه فحاشی به پرداخت مبلغ یک میلیون ریال جزای نقدی به نفع صندوق دولت محکوم مینماید. و در خصوص بزه تخریب عمدی با توجه به فقدان سابقه کیفری مؤثر متهم به استناد بند ۵ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی متهم را به پرداخت مبلغ سه میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس تعزیری به نفع صندوق دولت محکوم مینماید و در خصوص بزه ایراد ضرب و جرح عمدی توجها به اینکه رعایت تساوی در قصاص در رابطه با صدمات عمدی وارده به شاکی طبق گواهیهای پزشکی قانونی میسر نیست و شاکی نیز خواستار قصاص نشده، فلذا حکم به پرداخت دیه صادر می گردد و از باب اخلال در نظم و اینکه بیم تجری مرتکب میرود متهم را به پرداخت مبلغ چهار میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس تعزیری به نفع صندوق دولت محکوم مینماید و از باب صدمات وارده به شاکی متهم را در مورد دیه خراشیدگی حارصه روی پل بینی و زیر چشم چپ مجموعا به پرداخت دو صدم دیه کامل انسان و در مورد ارش خونریزی زیر ملتحمه متوسط چشم چپ به پرداخت سه دهم درصد دیه کامل انسان و در مورد دیه خراشیدگی حارصه پلک فوقانی چشم راست به پرداخت یک صدم دیه کامل انسان ظرف یک سال از تاریخ وقوع بزه مورخ ۱۰/۹/۹۱ در حق آقای س.م. محکوم مینماید. رأی صادره حضوری و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۱۰۱۸ دادگاه عمومی جزایی تهران کامجو

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف.ح. فرزند م. نسبت به دادنامه شماره ۹۲۰۰۰۵۰۰ مورخ ۲۳/۵/۹۲ صادره از سوی شعبه ۱۰۱۸ دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن در مورد اتهامات تجدیدنظرخواه دایر به تخریب عمدی و فحاشی و ایراد ضرب و جرح عمدی به ترتیب به پرداخت دو فقره جزای نقدی و مقادیری دیه و از جهت جنبه عمومی و اخلال در نظم عمومی هم به پرداخت یک فقره جزای نقدی محکوم گردیده که با توجه به قانون مجازات اسلامی جدید مصوب ۱/۲/۹۲ و اینکه تبصره ۲ ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامی و مجازات آن لغو شده است و از این حیث تجدیدنظرخواهی وارد است و هم چنین در مورد بزه های تخریب عمدی و فحاشی از آنجا که متهم تجدیدنظرخواه در تمامی مراحل تحقیق و دادرسی اتهامات را انکار و تکذیب نموده است و از سوی شاکی هم دلیل و بینه شرعی و قانونی جهت اثبات ادعا ارائه نشده است و همسایگانی را که توسط مأمور و در حین تحقیقات محلی از آنان تحقیق شده و به عنوان مطلع محسوب می شوند و یکی از آنان صرفا سر و صدا را شنیده است و دیگری توهین های متهم را شنیده است و در مورد تخریب عمدی درب منزل شاکی هیچکدام شاهد و ناظر عینی تخریب نبوده اند و بنابراین با در نظر گرفتن قرائن و امارات مذکور که مستند صدور حکم و دادنامه بدوی قرار گرفته است صرفا در مورد اهانت و فحاشی می تواند مصداق داشته باشد. علیهذا این دادگاه در مورد اتهام تخریب عمدی هم با وارد دانستن تجدیدنظرخواهی و با استناد بند ب ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و با رعایت اصل ۳۷ قانون اساسی و با رعایت اصاله البرائه ضمن اعلام نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته در مورد اخلال در نظم و تخریب عمدی رأی بر برائت تجدیدنظرخواه را صادر و اعلام میدارد و در خصوص اتهام ضرب و جرح عمدی هم با در نظر گرفتن مفهوم مخالف بند دال ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اینکه دیات متعلقه کمتر از خمس دیه کامل بوده و بنابراین این قسمت از دادنامه قطعی بوده و تجدیدنظرخواهی مردود و محکوم به رد است و در مورد اتهام فحاشی نیز با توجه به مراتب فوق ضمن رد تجدیدنظرخواهی به استناد بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را در این قسمت عینا تأیید می نماید. رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

جوادی سعادت زاده