رای دادگاه درباره خوانده در دعوای ورشکستگی (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۴۳۰۱۱۰۱)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۴۳۰۱۱۰۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۱/۰۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعخوانده در دعوای ورشکستگی
قاضیعبداللهی
سیدابوالحسن قاسمی
رضائی نژاد

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره خوانده در دعوای ورشکستگی: درصورتی که دعوای اعلام ورشکستگی تاجر توسط خود وی مطرح شود؛ باید دادستان نیز طرف دعوا قرارگیرد؛ زیرا دخالت دادستان در مقام خواهان یا خوانده ضروری است.

رأی دادگاه بدوی

درخصوص دعوای شرکت لوله سازی شیراز با وکالت آقای غ. ق.پ. علیه بانک تجارت با وکالت آقای ح.الف. چیوایی با موضوع اعلام ورشکستگی خواهان بواسطه اینکه درنتیجه وقوع رکود اقتصادی وتحریم توان پرداخت مطالبات بستانکاران را ندارد نظربه اینکه خوانده درمقام دفاع وضمن لایحه به سمت وکیل محترم خواهان ایراد نموده است دادگاه وفق تکلیف قانونی آن را بررسی نمود ومشخص شد که آقای وکیل محترم مطابق اساسنامه ومصوبه مجمع عمومی صالح به درستی و ازشخص حقیقی ذیصلاح به نمایندگی شرکت، بعنوان وکیل انتخاب شده وایراد خوانده وارد نیست اما در مورد دعوای مطروحه و نظر به اینکه هرچند دربرخی موارد دادگاه درخصوص اینگونه دعاوی به مرجع بررسی احتمالات تبدیل شده وبرخی بردادگاه تکلیف می کنند که هر درخواستی را درفرایند کارشناسی که اغلب مطول وباعث فوت وقت وهزینه است قرار دهد اما این دادگاه پس از بررسی دادخواست ومحتویات آن اینگونه اظهار نظر می کند: نظربه اینکه مطابق مستفاد از مواد ۴۱۲ به بعد قانون تجارت توقف ازپرداخت دیون به عنوان رکن احراز ورشکستگی معمولا مستظهر به ادله کافی ودست کم در موارد اعلام تاجر با تاریخی تقریبی است درحالی که در مورد مطروحه مدعی محترم صرفا یک دادنامه صادره از دادگاه علیه وی را پیوست نموده و هیچ دلیلی مبنی بر مطالبات دیگر (محقق) وحتی صورت دارایی های خود تقدیم دادگاه ننموده است وبررسی درخواست بااین شرایط ممتنع است نظر به اینکه خواهان صرفا مطالبات خوانده ازخود را مبنای توقف ذکر نموده این درحالیست که همانگونه که خوانده در دفاعیات ابراز داشته والبته مورد تعرض خواهان نیز قرار نگرفته است والبته در روابط بانک ومشتری نوعا چنین وثایقی وجود دارد خوانده از خواهان وثایقی دریافت داشته ومطالبات خود را با اجرای حق عینی برآن وثایق پیگیری و وصول می کند پس با این وجود نوبت به مطالبه وجوه ازخواهان نمی رسد دست کم درشرایط کنونی ، وانگهی تقدیم دادخواست های اینچنینی علیه بانک ها به شدت رواج یافته که انگیزه آن کاملا روشن است یعنی فرار از پرداخت جریمه های دیرکرد که گاه ازاصل دین فراتر می رود والبته دادگاه نمی تواند آن را نادیده بگیرد واساسا مقرر ات متعلق به چندین دهه پیش راجع به اشخاص حقوقی و وثیقه ها وضمانت های تشکیل آن ،که خود عامل مهمی دربی اعتباری اشخاص حقوقی واحتمال بی اعتباری درونی اشخاص حقوقی به ویژه شرکت های بازرگانی شده ،مزید بر علت شده که اینچنین به راحتی ورشکستگی شرکت ها صرفا برای رهایی از تعهدات قراردادی مرسوم شود نظربه اینکه دعوای ورشکستگی که درواقع شناسایی یک وضعیت حقوقی برای تاجر (توقف از پرداخت دیون) و ترتب آثار قانونی برآنست دعوایی مطلق با آثار فراگیر و مرتبط بانظم عمومی اقتصادی است ازهمین رو قانون تجارت درمواد ۴۱۵ ،۴۳۷ ،۴۵۵ ،۴۵۷ ،۵۱۰،۵۸۴ و... به صراحت دخالت دادستان به عنوان نماینده وحافظ منافع عمومی به ویژه منافع اقتصادی درفرایند دعوای ورشکستگی واقدامات پس از رسیدگی آن را الزامی دانسته است گواینکه مطابق قواعد یادشده چه بسا ورشکستگی همراه با وقوع جرم (ورشکستگی به تقصیر یا تقلب) نیزباشد که ضرورت دخالت دادستان را آشکار می کند نکته دیگر آنکه درنهاد ورشکستگی و الزامات مربوط به آن منافع بستانکاران احتمالی (که الزاما همگی از دعوا وجریان دادرسی باخبرهم نیستند)باید توسط دادستان مورد حمایت قرار گیرد ونباید براین عقیده بود که دخالت دادستان امری اختیاری وبه انتخاب دادستان است چه اساسا درمورد مقاماتی چون دادستان عمومیت تکالیف شغلی اقتضاء می کند که از تکلیف بیش از اختیار سخن گفته شود واختیارات تکلیفی این نهاد عمومی برفرض تحقق شرایط قانونی برعهده دادستان است ودادگاه نیز در ارزیابی دعوای ورشکستگی مکلف به توجه به این امر مهم است نکته دیگر آنکه دادستان فقط درمورد وقوع ورشکستگی مسئولیت ندارد بلکه بواسطه آثار اقتصادی غیرقابل انکار که حقوق همه اشخاص مرتبط با تاجر را تحت تاثیرقرار می دهد ، جلوگیری از وقوع واعلان ورشکستگی های غیر واقعی نیز ازتکالیف دادستان است نتیجه آنکه دادگاه حقوقی نباید دخالت دادستان (به عنوان خواهان یا خوانده) در دعوای ورشکستگی را نادیده بگیرد امری که خواهان دراین دعوا مورد اغماض قرار داده است ودرواقع ویژگی خاص دعوای ورشکستگی ازجمله نامحدود بودن تاریخ اعتراض ازسوی ذینفعانی که در جریان دعوا نبوده اند ومتزلزل بودن تاریخ توقف تعیین شده درحکم احتمالی همگی با دخالت دادستان می تواند تعبیر دیگری داشته باشد دادگاه به جهات یادشده دعوای طرح شده را نمی پذیرد وبه استناد قواعد مذکور درمستند رای وماده ۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوای خواهان را صادر می نماید این رای حضوری و۲۰ روزپس از ابلاغ در دادگاه تجدید نظر استان تهران قابل تجدید نظرخواهی است.

رئیس شعبه ۳۶ دادگاه عمومی حقوقی تهران -همایون رضایی نژاد

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درخصوص دادخواست آقای غ. ق.پ. وکیل دادگستری بوکالت از شرکت سهامی خاص لوله سازی شیراز بطرفیت بانک تجارت بخواسته تجدیدنظرخواهی ازدادنامه شماره ۵۶۴-۹۳/۸/۵صادره از شعبه ۳۶دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب این دادنامه دعوای تجدیدنظرخواه مبنی برصدور حکم ورشکستگی بواسطه عدم توان پرداخت مطالبات بستانکاران به استناد دادنامه ۹۳۶-۹۱/۱۰/۲۷ صادره از شعبه ۱۲ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به پرداخت مبلغ۱/۴۳۷/۸۹۵/۹۹۴ریال درحق بانک تجارت محکوم گردیده با این استدلال که خواهان دعوای خود را بطرفیت دادستان طرح نکرده واینکه در دعوای خود تاریخ توقف را مشخص نکرده واینکه لیست اموال خود را ارائه نکرده به استناد ماده۲ قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوا صادرگردیده که با توجه به محتویات پرونده واینکه تجدیدنظرخواه دلیلی که موجبات نقض دادنامه صادره را فراهم آورد ارائه نکرده وتجدیدنظرخواهی مشمول هیچیک از شقوق ماده۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی نمی باشد این دادگاه به استناد مواد ۳۵۱ و۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی با اصلاح ماده استنادی دردادنامه از۲۰ به ۲ ضمن صدور حکم به رد درخواست تجدیدنظرخواهی حکم به تایید دادنامه تجدیدنظرخواسته صادر واعلام می دارد رای صادره قطعی است

شعبه ۴۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار

سیدابوالحسن قاسمی - محمدحسین عبداللهی