رای دادگاه درباره خیانت در امانت نسبت به اسناد تجاری (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۹۰۱۳۱۰)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۹۰۱۳۱۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۱/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعخیانت در امانت نسبت به اسناد تجاری
قاضیحسین زاده
مهدی رضایی
شفیعی خورشیدی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره خیانت در امانت نسبت به اسناد تجاری: خرج کردن اسناد تجاری در صورتی مصداق خیانت در امانت است که به عنوان ضمانت (و نه دین) نزد شخص بوده باشد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام خانم ر. فرزند ع. ۵۸ ساله ، شغل خانه دار فاقد سابقه کیفری آزاد به قید معرفی کفیل دایر بر خیانت در امانت موضوع کیفرخواست شماره ۵۰۹۱ مورخه ۲۱/۱۰ /۹۰ صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ تهران. دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و با توجه به شکایت شاکی آقای ع. با وکالت آقای الف. و گزارش مرجع انتظامی و گواهی گواهان منعکس در پرونده و نیز مستندات ابرازی شاکی و با توجه به عدم حضور متهم در وقت رسیدگی دادگاه و عدم دفاع از خود و علی رغم ابلاغ قانونی و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده بزه انتسابی مبنی بر خیانت در امانت نسبت به شش فقره سفته محرز می باشد علی هذا به استناد ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی وی را به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم می نماید. رأی صادره غیابی و ظرف ده روز قابل واخواهی در همین شعبه دادگاه می باشد و پس از انقضاء مهلت واخواهی ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی درمرجع محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۱۱۷۲دادگاه عمومی جزایی تهران حسین زاده



در پی واخواهی محکوم علیها، همین شعبه مجددا به شرح ذیل مبادرت به اصدار رأی نموده است:

در خصوص واخواهی واخواه خانم ر. فرزند ع. نسبت به دادنامه غیابی شماره ۰۱۸۹۶مورخه ۱۳/۱۲/۹۰ صادره از شعبه۱۱۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران که به اتهام خیانت درامانت به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم گردیده است دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و با توجه به اظهارات و دفاعیات وکیل واخواه آقای ب.الف. (وکیل دعاوی) دلایل و مستنداتی که موجبات نقض دادنامه غیابی واخواسته را ایجاب نماید ارائه نگردیده علی هذا به استناد ماده ۲۱۸ قانون آیین دادرسی در امور کیفری و اینکه اظهارات و دلایل واخواندگان و وکیل آنها (آقای الف.ی. وکیل دادگستری) را مقرون به واقع تشخیص و ضمن رد واخواهی واخواه نسبت به اصل محکومیت و قبول واخواهی نسبت به میزان محکومیت با رعایت مدلول ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی و با توجه به کهولت سن و اوضاع و احوال خاص متهم با نقض مجازات حبس مذکور در دادنامه غیابی فوق الاشعار، وی را به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی بدل ازحبس درحق صندوق دولت محکوم می نماید رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه۱۱۷۲دادگاه عمومی جزایی تهران - حسین زاده

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

جدیدنظرخواهی آقای الف. به وکالت از آقای ب. نسبت به دادنامه شماره ۵۶۶-۲۵/۶/۹۱ صادره از شعبه ۱۱۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران که تجدیدنظرخوانده خانم ع. از حیث اتهام خیانت در امانت نسبت به شش فقره سفته الف. به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس به نفع دولت محکوم شده اند که آقای ی. به علت قلت مجازات به رأی دادگاه اعتراض داشته و تقاضای تجدیدنظرخواهی رسیدگی نموده اند و تجدیدنظرخواهی آقای ب.الف. به وکالت از خانم ر.م. نسبت به دادنامه مذکور که در مقام واخواهی از دادنامه شماره ۱۸۹۶-۱۳/۱۲/۹۰ صادره از شعبه ۱۱۷۲ به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس محکوم شده اند و تجدیدنظرخواهی آقای الف. از باب فقدان ادله از سوی شکات بدوی بوده و تقاضای نقض دادنامه و برائت موکله را خواسته اند که پس از تجدیدنظرخواهی وکلای شکات بدوی و متهم تحقیقات مقدماتی و محکوم علیه دادنامه بدوی پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده و با وصول سابقه و ابلاغ به آقای ی. وکیل آقای الف.الف. مبنی بر اینکه هرگونه دلیل و مدارک در اختیار دارند، ارائه کنند که از تاریخ ابلاغ لغایت صدور رأی مدرکی ارائه نشده است و از جهتی گواهان تعرفه شده در مرحله مقدماتی به حسن انجام کار اشاره کرده اند لیکن دلیلی که قناعت حاصل کند، ارائه نشده است و صرفا به حسن انجام تعهد اکتفا کرده اند و در مقابل وکیل خانم ع. مدعی شده اند بابت بدهی بوده است و در متن سند تجاری ضمانت و یا حسن انجام تعهد قید نشده است و مدرک دیگری دال بر حسن انجام تعهد باشد ارائه نمی شود و از باب قانون تجارت هر کسی دارنده سند تجاری یا دارنده سند در وجه حامل باشد ذی حق می باشد مگر اینکه دلیلی ارائه کند که در مانحن فیه از سوی تجدیدنظرخواه آقای ی. وکیل الف.الف. ارائه نشده و از سوی تجدیدنظرخواه دیگر آقای الف. به مدیون اشاره می کنند و بیان کرده اند شکاه بدوی و محکوم له دادنامه به موکله بدهکار می باشد که دادگاه با توجه به بررسی و ملاحظه اوراق قضایی و بررسی به عمل آمده از سوی آقای ی. وکیل الف. دلیلی که موجبات تشدید را فراهم کند، ارائه نشده و از جهتی اثبات حقانیت موکل او را بیان کند و در پرونده مشهود نمی باشد لیکن تجدیدنظرخواهی الف. به وکالت از خانم ع. مبنی بر طلب کار بودن و دارنده بودن سند تجاری با قبول اعتراض و رد اعتراض آقای ی. به استناد جز ۴ از ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن نقض دادنامه معترض عنه به استناد اصل سی و هفتم قانون اساسی رأی بر برائت خانم ع. از اتهام انتسابی صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری و قطعی است.

رئیس شعبه ۳۹دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

رضائی شفیعی خورشیدی