رای دادگاه درباره دعوای خلع ید مالک علیه مستأجر (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۷۰۱۰۰۶۰۵)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۷۰۱۰۰۶۰۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۵/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعدعوای خلع ید مالک علیه مستأجر
قاضیخدایاری
اهوارکی
رمضانی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره دعوای خلع ید مالک علیه مستأجر: دعوی خلع ید از طرف مالک به طرفیت مستأجر قابل استماع نیست.

رأی دادگاه بدوی

درخصوص اعتراض ح.ن. با وکالت ر.ک. و م.ه. به طرفیت ۱ الف.م.۲ ر.د. نسبت به شماره ۸۹۱ ۹۰ در پرونده کلاسه ۶۸۵ ۹۰ صادره از این شعبه، نظر به اینکه وکلای معترض ثالث به موجب دادخواست تقدیمی و سایر مندرجات دادنامه پرونده، نسبت به دادنامه معترض و اعلام نموده، ملک مورد نظر دادنامه مذکور، از تاریخ ۱/۲/۶۲ از سوی مالک، به آقای الف.م. اجاره داده شده و ایشان نیز از تاریخ ۵/۳/۷۴ مورد اجاره را به موکل منتقل نموده است. دعوی خلع ید از طرف مالک نسبت به مستأجر مسموع نمی باشد و حکم خلع ید صادره صحیح نمی باشد. دادگاه با ملاحظه اظهارات وکلای خواهان، ر.د. و لایحه نام برده و همچنین ملاحظه مستند وکلای معترض ثالث که عبارت است از یک سند عادی با تاریخ اعلام شده از سوی وکلای موصوف ما بین ح.د. مورث ر.د. و ح.الف. به مدت یک سال، با موضوع دو باب دکان، اجاره داده شده و در ذیل آن عبارت واگذار شده: به آقای الف.م با امضای الف.م. در ذیل آن و اینکه چه کسی با چه شرایطی به الف. منتقل نموده، جمله یا حتی کلمه ای و امضائی در آن وجود ندارد، و در برگ دیگری عبارت: مورد اجاره روی این قرار تماما به آقای ح.ن. فرزند... به شماره شناسنامه ... صادره از اراک توسط اینجانب الف.م. درتاریخ ۵/۳/۷۴ واگذار گردید. ; قید گردیده؛ نظر به اینکه مورد اجاره چگونه، توسط چه کسی و با چه شرایطی به الف.م. منتقل گردیده، ادنی دلالتی در اجاره نامه مذکور قید نگردیده و فلذا دعوی معترض ثالث، متکی به دلیل نبوده و بنابراین مستندا به ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم بر بطلان ادعای (اعتراض) معترض ثالث صادر می نماید. رأی صادره حضوری، ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۱۸۱ دادگاه حقوقی تهران خدایاری

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در این پرونده آقایان ر.ک. و م.ه. به وکالت از آقای ح.ن. به طرفیت آقایان الف.م. و ر.د. از دادنامه شماره ۰۰۸۲۳ مورخ ۲۹/۱۱/۹۱ شعبه ۱۸۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران، تجدیدنظرخواهی کرده اند. به موجب دادنامه موصوف، دعوای تجدیدنظرخواه به خواسته اعتراض ثالث اصلی نسبت به دادنامه شماره ۰۰۸۹۱ ۲۵/۱۱/۹۰ همان شعبه، به لحاظ این که مورداجاره چگونه، توسط چه کسی و با چه شرایطی به آقای الف.م. منتقل گردیده، دلالتی در اجاره نامه مذکور، قید نگردیده، لذا حکم به بطلان دعوای اعتراض ثالث صادرشده است؛ و در رأی شماره ۰۰۸۹۱ ۲۵/۱۱/۹۰، دادگاه بدوی استدلال می نمایدکه مستأجر، آقای ح.ط. می باشد و آقای الف.م. (خوانده دعوا) دلیلی بر وجاهت تصرفات خود ارائه ننموده است. بر همین اساس، حکم به خلع ید صادر می شود. دادگاه با توجه به بررسی اوراق و مستندات پرونده، دادنامه تجدیدنظرخواسته مخدوش و مقتضی نقض است و درخواست تجدیدنظرمنطبق با بند ج ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی می باشد؛ زیرا مطابق سند رسمی شماره ۱۰۹۹۱ مورخ ۲۷/۱/۹۲ دفتراسنادرسمی ۱۰۷۳ تهران، آقای ح.ط. به اجاره ملک مورد ترافع از تاریخ ۱/۲/۶۶ به آقای الف.م. اقرار می دارد و با عنایت به اجاره ملک توسط آقای الف.م. به تجدیدنظرخواه و صحیح نبودن طرح دعوای خلع ید علیه مستأجر با پذیرش اعتراض و نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته؛ به استناد ماده ۳۵۸ قانون مرقوم و رعایت مواد ۴۱۷ و ۴۲۵ همان قانون، حکم به الغاء رأی مورد اعتراض ثالث صادر و اعلام می شود. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

اهوارکی رمضانی

مواد مرتبط