رای دادگاه درباره دعوای طلاق زوجه به دلیل مفارقت جسمی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۱۰۱۸۷۳)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۱۰۱۸۷۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۱/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعدعوای طلاق زوجه به دلیل مفارقت جسمی
قاضیدهقانی
محرمعلی بیگدلی
صلاتی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره دعوای طلاق زوجه به دلیل مفارقت جسمی: مفارقت جسمانی طولانی مدت زوجین به لحاظ عدم استطاعت مالی زوج، عرفا و عادتا موجب عسر و حرج زن جوان است.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خانم ف.ر. با وکالت خانم م.ن. به طرفیت آقای م.ح. با وکالت آقای الف.پ. و خانم س.ج. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش ملحض اظهارات خواهان بدین شرح است که در تاریخ ۴/۱۱/۸۵ به عقد دائم خوانده درآمده و فرزند مشترکی ندارد زندگی مشترک از تاریخ وقوع عقد دریکی از اتاق های منزل پدری زوج آغازشده و با توجه به مخالفت خانواده زوج با ازدواج ایشان از ابتدای زندگی و به دلیل دخالت های بستگان دچار مشکلات و درگیری هایی بوده اند به نحوی که زوجه تا آستانه ی خودکشی نیز پیش رفته است نهایتا در تاریخ ۱/۲/۸۷ پس از حدود یک سال و نیم زندگی مشترک و (ادعای) زندانی بودن دو ماهه زوجه در اتاق محل اقامت خود، خوانده با تعهد تهیه منزل مستقل وی را به منزل مادرش برده و متعهد گردیده است که منزل مناسب و مستقلی را جهت سکونت وی فراهم نماید ولی علی رغم گذشت سه سال از زمان مذکور و محکومیت های متعدد زوج به پرداخت نفقه معوقه همسرش که به دلیل عدم تهیه مقدمات تمکین وی بوده، زوجه کماکان در حالت بلاتکلیفی بسر می برد لذا با توجه به مراتب تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش با توجه به عسر و حرج حاصله را داشته است، متقابلا وکلای زوج در مقام دفاع اظهار نموده اند نفقه با توجه به عدم تمکین زوجه حق قانونی و شرعی ایشان نمی باشد، مضافا به اینکه طلاق حق مرد است و درصورتی که خانم بخواهد درخواست طلاق نماید باید عسر و حرج خود را ثابت کند یا چنانچه دادخواست به لحاظ عدم پرداخت نفقه باشد، اجبار مرد به پرداخت نفقه امکان پذیر نباشد درحالی که اجبار موکل طبق پرونده های اجرایی نفقه مسبوق سابقه بوده و منتج به پرداخت نفقه در یک مورد شده است و در خصوص حکم قطعی بعدی نیز موکل و قصد پرداخت نفقه را دارد ولی از زمان پرداخت اطلاعی نداریم با عنایت به محتویات پرونده نظر به اینکه طبق مفاد دادنامه های قطعی شماره ۱۴۲۰ - ۲۶/۱۱/۸۷ و ۷۷۲-۱۳/۶/۹۰ شعبه ۲۷۹ دادگاه خانواده خوانده طی دو مرحله به پرداخت مبلغ -/۰۰۰/۵۶۶/۱۲ ریال به عنوان نفقه معوقه همسرش از تاریخ ۱/۲/۸۷ لغایت ۲۶/۱۱/۸۷ و مبلغ -/۰۰۰/۴۴۰/۴۶ ریال به عنوان نفقه معوقه از تاریخ ۱۶/۱۲/۸۷ لغایت ۱۳/۶/۹۰ محکوم گردیده است که صرفا در خصوص دادنامه شماره ۱۴۲۰-۲۶/۱۱/۸۷ پس از صدور حکم تقسیط شماره ۱۳۳۷-۱۱/۷/۸۸ که بر مبنای ادعای بیکاری و عدم توان پرداخت هرگونه وجهی از جانب زوج و پس از صدور برگ جلب (طبق مفاد پرونده اجرایی کلاسه ۸۸/۲۷۹/۲۴/ج) نهایتا زوجه موفق به وصول نفقه معوقه خود در سال ۸۹ گردیده است و با توجه به ادعاهای مکرر ناتوانی مالی از جانب زوج در پرونده ای مطروحه در شعبه ۲۷۹ دادگاه خانواده که عینا در آراء صادره منعکس نمی باشد، زمان وصول نفقه معوقه دادنامه شماره ۷۷۲-۱۳/۶/۹۰ نیز از جانب وکلای زوج مشخص نگردیده، از طرفی زوج و وکلای وی اعلام نموده اند که مشارالیه کماکان در منزل پدری خود اقامت داشته و توان تهیه منزل مستقلی برای سکونت همسرش را ندارد که این مسئله نیز به بلاتکلیفی سه ساله زوجه استمرار خواهد بخشید و عدم برخورداری زوجه از نفقه در حد شئونات خود و مفارقت جسمانی طولانی مدت بین ایشان که ناشی از عدم استطاعت مالی زوجه در تأمین مسکن و نفقه همسرش نمی باشد عرفا و عادتا موجبات عسر و حرج زوجه که زن جوانی است را فراهم نموده و استمرار وضعیت موجبات ایجاد مفسده را مهیا خواهد کرد لذا ضمن احراز عسر و حرج زوجه مستندا به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش صادر و اعلام می گردد. خواهان می تواند ضمن مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق با بذل ۵ عدد سکه تمام بهار آزادی از مهریه اش خود را به طلاق خلعی مطلقه نماید و در صورت عدم حضور زوج در دفتر طلاق حاکم ولی ممتنع بوده و نسبت به طلاق زوجه و قبول بذل از ناحیه زوج اقدام خواهد نمود. رأی صادره حضوری و ظرف مدت ۲۰ روز قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران است.

دادرس شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده تهران دهقانی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. به طرفیت خانم ف.ر. نسبت به دادنامه شماره ۲ مورخ ۱۴/۱/۹۱ صادره از شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای صیغه طلاق خلع با احراز عسر و حرج زوجه صادر گردیده است موجه و وارد تشخیص داده نمی شود زیرا با توجه به مندرجات پرونده و لایحه اعتراضی و توضیحات طرفین و مستندات رأی و استدلال دادگاه دادنامه تجدیدنظر خواسته مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده صادرشده و مخالفتی نیز با موازین شرعی ندارد لذا به استناد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن ردّ اعتراض دادنامه مذکور تأیید می شود این رأی قطعی است و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

رئیس شعبه ۳۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

بیگدلی صلاتی