رای دادگاه درباره عدم درج ثمن قرارداد در مبایعه نامه (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۴۴۰۱۳۲۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۴۴۰۱۳۲۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۱/۱۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوععدم درج ثمن قرارداد در مبایعه نامه
قاضیاحمدشیخ اولیاءلواسانی
ناصراسماعیلی
سیدرضا علوی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره عدم درج ثمن قرارداد در مبایعه نامه: عدم ذکر میزان ثمن در مبایعه نامه، به منزله مجهول بودن ثمن معامله نیست؛ ،چراکه تنظیم بیع نامه،از لوازم وتشریفات عقد بیع نبوده و با معلوم بودن عوضین نزد طرفین قرارداد،خدشه ایی به صحت عقد بیع وارد نمی شود.

رأی دادگاه بدوی

آقای ن. ص. به وکالت از خواهانها س. ب.م. اصالتا و به وکالت از طرف ر. ؛ س. ، ف. ، م. جملگی ب.م. و م. س.ه. در دادخواست تقدیمی بطرفیت خوانده آقای م.ع. الف.ن. خواستار ابطال مبایعه نامۀ مورخ ۱۳۶۳/۴/۸ به علت مشخص نبودن ثمن معامله و احتساب کلیۀ خسارات دادرسی گردیده و بدین توضیح ، قلم تبیین را به تشریح کشانده که مورث موکلین یک قطعه زمین واقع در ... را مطابق بیع نامۀ مورخ ۱۳۶۳/۴/۸ با خوانده معامله می نماید که با دقت در آن در می یابیم ثمن معامله مجهول می باشد و در واقع هیچ ثمنی تعیین نشده است و شرایط اساسی صحت معامله وجود ندارد و عوض مجهول و نامشخص می باشد . خوانده در مدافعات خویش بیان داشته قرارداد تنظیمی فی ما بین بنده و مرحوم ع. ب.م.ع. (مورث خواهانها) برابر مقررات و با تعیین ثمن از قرار هر متر مربع یکصد تومان (مجموعا ۴۵۷،۵۰۰ تومان) تعیین و نقدا در حضور گواهان پرداخت گردید . دادگاه صرفنظر از عدم تعرفۀ شهود به محکمه و صرفنظر از اینکه آیا حسب ادعای خوانده عدم درج ثمن حسب درخواست مورث خواهانها بوده یا خیر ؟ نظر به اینکه آنچه حسب مقررات قانونی انعقاد عقد بیع به عوضین معلوم می باشد و تنظیم بیع نامه از لوازم و تشریفات چنین عقدی نیست و از سوی دیگر بیع داد و ستد محسوب می گردد و مقررات قانونی معلوم نبودن و یا مبهم بودن مبیع به معامله خلل وارد می آورد و صرفا مجهول بودن ثمن سببب خدشه دار شدن عقد بیع می گردد و صرف عدم ذکر ثمن مترادف با جهل ثمن نیست به عبارت دیگر مغفول ماندن به معنای مجهول بودن نمی باشد . گذشت مدتی بیش از سی سال از زمان معامله که بیش از بیست سال آن در زمان حیات مورث خواهانها بوده مؤید وجود ثمن معین و حتی پرداخت آن میباشد چرا که سکوت فروشنده نه آنکه سکوت صرف باشد بلکه همراه با ظواهر و قرائن دیگر از جمله نقل و انتقالاتی بر اراضی مورد معامله بوده که مرحوم مورث خدشه ای به آن وارد نیاورده و جملگی حکایت از ر. یت باطنی وی دارد . از سویی دیگر وکیل خواهانها برخلاف اصول لزوم و صحت اقدام به طرح دعوی نموده و دلیلی که ناقض این اصول باشد ارائه نداده است . بنابراین دادگاه دعوی را وارد ندانسته مستندا به مواد ۱۰ ، ۲۱۹ ، ۲۲۳ و ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهانها صادر و اعلام می دارد رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد .

رئیس شعبۀ پنجم دادگاههای حقوقی پاکدشت - سیدرضا علوی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقایان س. ر. و خانمها م. - ف. شهرتین ن. و خانم م. س.ه. بطرفیت آقای م.ع. الف.ن. نسبت به دادنامه شماره۹۴۰۲۷۸مورخه۱۳۹۴/۴/۲۰صادره ازشعبه۵دادگاه حقوقی پاکدشت که براساس آن حکم بربطلان دعوی خواهانهای بدوی بخواسته ابطال مبایعه نامه مورخ ۱۳۶۳/۴/۸به علت مشخص نبودن ثمن معامله اصداریافته است وارد وموجه نمیباشد زیرا دادنامه تجدیدنظرخواسته وفق مقررات وبراساس محتویات پرونده صادرشده وازناحیه تجدیدنظرخواه علل وجهات موجهی که موجبات نقض وازهم گسیختن دادنامه تجدیدنظرخواسته رافراهم نماید ابراز واقامه نشده است براین اساس تجدیدنظرخواهی خارج ازشقوق مندرج درماده ۳۴۸ قانون آئین دادرسی مدنی تشخیص باستنادصدرماده ۳۵۸همان قانون باردتجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید میشود رای صادره قطعی است .

شعبه ۴۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار

احمد شیخ علیا لواسانی - ناصر اسماعیلی