رای دادگاه درباره عناصر دعوای خلع ید (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۶۹۴۰۰۴۳۳)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۶۹۴۰۰۴۳۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۴/۲۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوععناصر دعوای خلع ید
قاضیحضرتی
هادی کیازاد

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره عناصر دعوای خلع ید: در دعوای خلع ید در اراضی موقوفی صرف مالکیت منفعت کفایت می کند.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خواهان خانم ع.چ. با وکالت آقای م.م. و آقای ب.ش. به طرفیت آقایان م.چ. و ر.چ. به خواسته خلع ید از ملک پلاک ثبتی شماره ۱۵/۳۴ بخش ۱۱ تهران به انضمام هزینه دادرسی. به عقیده دادگاه ادعای خواهان در وضعیت کنونی ایجاب رد را دارد زیرا طرح دعوی خلع ید فرع بر مالکیت خواهان و تصرف خواندگان می باشد درحالی که در مانحن فیه به دلالت پاسخ استعلام واصله از اداره ثبت اسناد و املاک شمیران، شش دانگ ملک پلاک ثبتی متنازع فیه در مالکیت اداره اوقاف شمیران قرار دارد و در پرونده مطروحه دلیلی که حاکی از ثبت ملک در دفتر املاک اداره ثبت بنام خواهان یا مورث ایشان باشد اقامه و ابراز نگردیده و چون حسب مدارک پیوست پرونده نامبرده مالکیتی نسبت به پلاک موضوع خواسته ندارند بنابراین مادام که دلیل یا دلایل این رابطه حقوقی ارائه نگردد و مشخص نشود که خواهان در ملک مورد نزاع مالک است دعوی قابلیت استماع ندارد زیرا مستلزم آن است که مالکیت خواهان در اجرای ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک در دفتر املاک اداره ثبت منعکس تا در این صورت امکان دادرسی در ماهیت فراهم شود و چون مطابق مقررات قانونی دعوی اقامه نشده لذا به کیفیت مطروحه قابلیت استماع نداشته و دادگاه به تجویز مقررات ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می دارد. قرار صادره ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد

رییس شعبه ۱۰۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران مجتبی فرهادی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقایان ب.ش. و م.م. به وکالت از خانم ع.چ. به طرفیت آقایان ۱- م. -۲- ر. هر دو به شهرت چ. نسبت به دادنامه شماره ۸۰۶ مورخ ۱۴/۱۲/۹۱ صادره شعبه ۱۰۵ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواه با خواسته خلع ید از ملک (موروثی) دارای پلاک ۱۵/۳۴ بخش ۱۱ تهران با این استدلال که چون تجدیدنظرخواه یا مورث وی مالکیت ثبتی نسبت به ملک موضوع خواسته ندارد منجر به قرار عدم استماع دعوی گردیده پس از مطالعه پرونده آن را وارد و موجه می داند زیرا تجدیدنظرخواه ضمن استناد به قرارداد عادی اجاره شماره ۱۳۳۳ مورخ ۲۶/۲/۸۳ مدعی وجود رابطه استیجاری فی مابین مورث خویش (مرحوم غ.چ.) با اداره اوقاف و امور خیریه شمیران بوده و آن اداره به شرح نامه شماره ۵۰۰۳۰/۹۰ مورخ ۲۹/۱/۹۰ چگونگی آن را مورد تأیید قرار داده اند و به عبارتی ادعایی نسبت به عرصه ملک متنازع فیه ندارد و اساسا طرح دعوی خلع ید توسط ذینفع در چنین اراضی موقوفه رأی مستلزم داشتن سند مالکیت رسمی بنام ایشان نمی باشد صرفا با احراز و اثبات مالکیت نامبرده نسبت به منافع چنین ملکی جهت ورود به ماهیت و پذیرش دعوی خلع ید و رسیدگی کافی می باشد به نظر می رسد مبانی استدلال و استنباط دادگاه محترم بدوی در عدم پذیرش دعوی مواجه با اشکال و برخلاف ضوابط و مقررات می باشد فلذا بنا به تجویز بند ه ماده ۳۴۸ ق.آ.د. و مستندا به ماده ۳۵۳ ق.آ.د. دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض رأی دادگاه محترم بدوی پرونده را برای رسیدگی ماهوی به شعبه فوق الذکر اعاده می نماید. این رأی قطعی است.

رییس شعبه ۵۱ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

حضرتی کیازاد