رای دادگاه درباره فسخ نکاح به دلیل عدم باروری زوج (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۴۵۰۲۱۸۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۲۴۵۰۲۱۸۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۲/۰۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعفسخ نکاح به دلیل عدم باروری زوج
قاضیاصلانی
نحوی
اصلان بدیهه اقدم

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره فسخ نکاح به دلیل عدم باروری زوج: عدم توانایی زوجه در باروری و بچه دار شدن از موارد فسخ نکاح نیست.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست آقای ب.ک. با وکالت آقایان م.م. و ح.د. به طرفیت همسرشان خانم م.م. با وکالت آقای ب.د. به خواسته فسخ نکاح با عنایت به دادخواست و مدارک و مستندات ابرازی زوج، ما حصل اظهارات وی به این شرح است که در سال ۱۳۸۰ با زوجه ازدواج کردم و به علت اختلافات فی مابین به مدت یک سال است که جدا از یکدیگر زندگی می کنیم؛ فرزندی از ایشان ندارم زیرا ایشان نمی تواند صاحب فرزندی شود به همین دلیل تقاضای فسخ نکاح دارم. زوجه نیز دفاعا بیان داشته اگر چه مشکلاتی در جهت بچه دار شدن ما وجود داشته و من چندین بار طبق نظر پزشکان در جهت حامله شدن تحت درمان و عمل قرار گرفته ام ولی موفق به بچه دار شدن نشدیم؛ البته پزشکان گفته اند که من سالم هستم و در نظر داشتند زوج را مورد آزمایش قرار دهند که ایشان جهت انجام آزمایش نیامد. تقاضای رد دعوی ایشان را دارم. به نظر دادگاه هر چند از نظر دادگاه ثابت نشده اینکه زوجین تاکنون صاحب فرزندی نشده اند به علت وجود مشکل در زوجه باشد، لیکن حتی اثبات این امر هم تأثیری درخواسته ندارد، زیرا دادگاه اساسا عدم توانایی زوجه را در باروری و بچه دار شدن از موارد فسخ نمی داند. موارد فسخ نکاح در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی احصاء شده اند و عدم قدرت زوجه بر حاملگی از موارد فسخ در ماده یاد شده نمی باشد. موضوع حتی از شمول ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی نیز خارج است زیرا که پر واضح است که منظور نظر قانونگذار از اینکه بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده است چه در عقد تصریح شده باشد یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد، شامل مواردی است که طرف مذکور به طور قطع و یقین از فقدان وصف مقصود در خود آگاهی داشته باشد، در این صورت تدلیس نموده و برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می گردد، اما در زمانی که طرف مذکور از وجود عیب در خود بی اطلاع بوده باشد و قبل از ازدواج نیز به هیچ طریقی قابلیت بدست آوردن آگاهی در این مورد وجود ندارد، قطعا با وقوع ازدواج مرتکب تدلیس نشده است. در مانحن فیه زوجه در زمان ازدواج با زوج، باکره غیر مدخوله بوده است اگر چه قبلا ازدواجی داشته است لیکن سند طلاق وی از همسر قبلی بیانگر عدم هرگونه رابطه زناشویی با همسر قبلی، وی می باشد. در نتیجه زوجه در زمان ازدواج با زوج همچنان که سند نکاحیه فی مابین حکایت از آن دارد، دوشیزه بوده و در نتیجه اطلاعی از ضعف خود در باروری نداشته است، لذا نمی توانسته مرتکب چنین تدلیسی در این زمینه شده باشد. علی هذا نظر به مراتب مذکوره دادگاه مورد یاد شده را از موارد فسخ نکاح ندانسته با غیر ثابت تشخیص دادن دعوی زوج حکم به رد دعوی آقای ب.ک. صادر می نماید این رأی حضوری بوده بدوا ظرف بیست روز قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر مرکز استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۲۶۱ دادگاه عمومی خانواده تهران - اقدم

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ب.ک. با وکالت آقایان ح.د. و م.م. به طرفیت خانم م.م.با وکالت آقای ب.د. از دادنامه شماره۱۰۱۲۴۳ مورخه ۲۱/۹/۱۳۹۱ شعبه محترم ۲۶۱ دادگاه خانواده دو تهران که به موجب آن حکم به رد ادعای زوج با خواسته فسخ نکاح و به شرح استدلال به عمل آمده از سوی دادگاه بدوی و با لحاظ مستندات ابرازی طرفین صادر گردیده، وارد نمی باشد. زیرا رأی بر اساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید، ارائه ننموده؛ لذا بنا به مراتب دادگاه مستندا به قسمت اخیر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۷۹ ضمن رد اعتراض معترض دادنامه معترض عنه را عینا تأیید می نماید. رأی دادگاه به موجب ماده ۳۶۵ و ۳۹۷ قانون فوق الذکر حضوری است و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ دادنامه قابل فرجام خواهی در مرجع محترم دیوان عالی کشور خواهد بود.

رئیس شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه

اصلانی - نحوی