رای دادگاه درباره لزوم بیان الفاظ توهین توسط شهود (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۲۰۰۰۱۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۲۰۰۰۱۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۱/۰۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعلزوم بیان الفاظ توهین توسط شهود
قاضیعبدالله راثی نصیری
خیرالله غفوری گوراب

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره لزوم بیان الفاظ توهین توسط شهود: صرف ادعای شاکی و شهود بر وقوع توهین کافی نیست و باید الفاظ توهین مشخص گردد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقایان س.ج. فرزند ج.، ۵۰ ساله، دایر بر توهین - ورود به عنف - و اتهام ی.ج. فرزند س. متولد ۱۹/۱۰/۷۴ دایر بر توهین و تخریب و ورود به عنف موضوع شکایت خانم ف.الف. و س.ع. به شرح کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه ۱۸ تهران با توجه به محتویات پرونده، شکایت شکات، اظهارات مطلعین مجرمیت آنان به نظر دادگاه محرز است، النهایه با توجه به این که متهم ردیف دوم کمتر از ۱۸ سال سن دارد دادگاه به استناد مواد ۸۹ لغایت ۹۵ قانون مجازات اسلامی قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت و شایستگی دادگاه اطفال و نوجوان تهران صادر و اعلام می نماید در خصوص متهم ردیف اول به استناد مواد ۶۰۸ و ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی از بابت توهین به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی به نفع دولت و از بابت ورود به عنف به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم می نماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان می باشد .

رئیس شعبه ۱۱۵۲ دادگاه عمومی جزایی تهران

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی: ۱- آقای ی.ج. با وکالت خانم ز.ف. ۲- س.ع. ۳- خانم ف.الف. نسبت به دادنامه شماره ۶۷۵ مورخ ۱۵/۱۱/۹۲ صادر شده از شعبه ۱۱۸۳ دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه ردیف اول در رابطه با اتهام توهین و ورود به عنف و تخریب عمدی موضوع شکایت تجدیدنظرخواهان ردیف دوم و سوم به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت از بابت بزه ورود به عنف و نیز به پرداخت بیست میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت در مورد بزه تخریب عمدی شیشه منزل شاکی محکوم گردیده است؛ دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن و ملاحظه لوایح تجدیدنظرخواهان که عمده اعتراض آنان عبارتست از این که نسبت به موکل قرار منع تعقیب صادر شده (در رابطه با توهین و ورود به عنف) که با اشتباه دفتر و ارسال آن به دادگاه اقدام به محکومیت او در مورد آن موارد شده که توجه به آن قسمت نشده است و مطالب دیگری که به تفصیل منعکس است مورد مطالعه قرار گرفت با توجه به این که اقدامات دادسرا در قرار مجرمیت و کیفرخواست در رابطه با بزه های مذکور صحیح بوده و خدشه اصلی در آن که به قرار مجرمیت و کیفرخواست وارد شود وجود ندارد در نهایت به شکایت خانم ف. تحت عنوان توهین و شکایت س.ع. تحت عنوان ورود به عنف و تخریب عمدی قرار مجرمیت و کیفرخواست برای تجدیدنظرخواه صادره شده است اما از باب محکومیت او به مجازات توهین و ورود به عنف ایراداتی وارد است از جمله این که در توهین شهود تعرفه شده ظاهر امر دو نفر بیشتر موضوع توهین را عنوان نکرده اند: اولا: در توهین باید الفاظ رکیک به کار رود که شاکی و شهود به این که متهم از الفاظ رکیک استفاده نماید و چه کلماتی که معنی و مفهوم رکیک بودن الفاظ را بیانگر باشد وجود ندارد و اعلان نشده و صرف ادعای مدعی و شهود بر توهین، توهین تلقی نمی گردد. ثانیا: از آن دو نفر شاهد یکی از آنان رابطه خادم و مخدوم و یا نسبتی با شکات دارد که مورد محل تأمل است و اقناع وجدان قضایی در آن قسمت برای مجرمیت و محکومیت متهم حاصل نمی گردد و هم چنین ورود به عنف هم دلیل بر اثبات ادعای مدعی وجود ندارد و تنها شاهد و گواه رابطه نسبی با شکات دارد و صرف شهادت یک نفر گواه موجب شبهه برای محکومیت متهم در مورد موضوع اشاره شده اخیر است. علی هذا مستندا به شق ۱ بند ب ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض دادنامه در مورد موضوعات پیش گفته توهین و ورود به عنف به لحاظ عدم کفایت دلیل شرعی و قانونی و به استناد به ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم به برائت تجدیدنظرخواه در مورد اتهام توهین و ورود به عنف صادر و اعلام می گردد و اما در مورد محکومیت متهم در رابطه با تخریب عمدی شیشه منزل شاکی دلایل کافی بر وقوع بزه مذکور از جانب متهم وجود دارد و رأی اصداری با رعایت تشریفات دادرسی انجام و فاقد ایراد و اشکال مؤثر قانونی است، لذا اعتراض وکیل محکوم علیه دادنامه در آن قسمت و اعتراض شکات به صورت کلی غیرموجه بوده، علی هذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان که تجدیدنظرخواه ردیف اول در مورد بزه تخریب عمدی و تجدیدنظرخواهان ردیف دوم و سوم که به صورت کلی به دادنامه معترض شده دادنامه معترض عنه با در نظر گرفتن موارد اشاره شده به شرح گذشته و به استناد به بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید می گردد. رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۴۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

راثی نصیری غفوری گوراب