رای دادگاه درباره مانور متقلبانه محسوب نشدن عدم توانایی متعهد در ایفای تعهدات (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۰۶۸۸)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۰۴۰۰۶۸۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۵/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعمانور متقلبانه محسوب نشدن عدم توانایی متعهد در ایفای تعهدات
قاضیعامل
هدایت اله جوادی
بهزاد سعادت زاده

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره مانور متقلبانه محسوب نشدن عدم توانایی متعهد در ایفای تعهدات: متعذر بودن متهم از پرداخت اصل وجه و یا سود ناشی از مضاربه، از مصادیق مانور متقلبانه نیست.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقای الف.ن. فرزند ن.، دایر بر صدور ۵ فقره چک بلامحل به شماره های ۱- ... مورخ ۵/۳/۸۹ موضوع شکایت آقای م.ح. ۲- ... مورخ ۵/۳/۸۹ موضوع شکایت آقای ح.ب. ۳- ... مورخ ۲۷/۴/۸۹ موضوع شکایت آقای الف.ه. ۴- ... مورخ ۲۴ /۱/۸۹ موضوع شکایت آقای ح.خ. ۵- .... مورخ ۱۰/۲/۸۹ موضوع شکایت آقای م.د.؛ دادگاه با عنایت به محتویات پرونده، کیفرخواست صادره، اقاریر ضمنی و صریح متهم، گواهی های عدم پرداخت و سایر قرائن و امارات موجود بزه انتسابی به نامبرده را محرز تشخیص و مستندا به بند ج ماده ۷ قانون صدور چک حکم به محکومیت نامبرده به تحمل دو سال حبس تعزیری و ممنوعیت از داشتن دسته چک به مدت دو سال صادر و اعلام می نماید. هم چنین در خصوص اتهام متهم دایر بر صدور چک های بلامحل موضوع شکایت آقایان به شماره چک های ۱- و.ح. ... - ۱۸/۳/۸۹ ، ۲- م.ب. ... - ۱۵/۴/۸۹، ۳- م.د. ... - ۱۰/۳/۸۹، ۴- س.م. ... - ۱۹/۳/۸۹، ۵- م.ج. ... - ۳۱/۳/۸۹، ۶- ف.س. ... - ۱/۱۲/۸۹، ۷- الف.الف. ... - ۷/۵/۸۹ ، ۸- ق.ع. ... - ۱۵/۳/۸۹؛ دادگاه با عنایت به اظهارنامه های تنظیمی به تاریخ ۸/۳/۸۹ مجتمع قضایی شهید بهشتی به ترتیب به شماره های ۵۱۰۱ و ۵۱۰۵ -۵۰۹۱ - ۵۱۱۹ - ۵۱۷۲ - ۵۱۰۶ به ترتیب موجود در صفحات ۸۰۴ - ۸۰۰ - ۸۱۳ - ۸۳۱ - ۷۷۴ - ۷۹۹ جلد هفتم پرونده و تاریخ ۲۹/۴/۸۹ بازداشت متهم و زندانی بودن وی که حکایت از وعده دار بودن چک های موصوف دارد و تنظیم اظهارنامه قبل از سررسید مثبت وجود چک ها در ید شکات قبل از سررسید می باشد به لحاظ فقدان وصف کیفری مستندا به بند ه ماده ۱۳ قانون صدور چک اصلاحی ۱۳۸۲ قرار منع تعقیب صادر و اعلام می گردد. هم چنین در خصوص دادخواست تقدیمی آقای ح.الف. فرزند ح. به طرفیت آقای الف.ن. به خواسته محکومیت خوانده به پرداخت یکصد و چهل و نه میلیون ریال از بابت دو فقره چک به شماره های ... و ... و دادخواست تقدیمی خانم س.ف. به طرفیت خوانده مذکور مبنی بر مطالبه ضرر و زیان و مطالبه وجه ۴ فقره چک به شماره های ... و ... و ... و ... و بدوا اعسار از پرداخت هزینه دادرسی پرونده های امر مفتوح و مطرح رسیدگی است اما در خصوص اتهام دیگر آقای الف.ن. فرزند ن. دایر بر کلاهبرداری موضوع شکایت ۳۶ نفر به شرح قرار مجرمیت بدین توضیح که اکثر قریب به اتفاق شکات اعلام داشته اند که با عنایت به شناخت دیرینه از متهم و پدر وی که قریب به ۵۰ سال کاسب محل بوده اند به نامبرده اعتماد کرده و با اظهارات وسوسه انگیز سود دهی بالا شکات مجاب به سرمایه گذاری در خرید و فروش برنج و تن ماهی و چای و مواد غذای شده اند، دادگاه صرف نظر از اینکه شکات قریب به اتفاق در قبال وجوه پرداختی به متهم چک یا چک های متعدد و اکثرا مازاد بر مبالغ پرداختی به عنوان سود تجاری دریافت داشته اند با عنایت به اینکه اقدامات متهم با توجه به شغل و سابقه وی در امر مغازه داری سوپر مارکت و ادعای اعلامی خرید و فروش مواد غذایی و سایر اقلام مرتبط با کار و بی هیچ فریب و مانور متقلبانه ای تلقی نمی گردد کما اینکه الف.ی. از شکات چک بلامحل به نام ح.ب. خرید مواد غذایی از وی که دارای شرکت است را پذیرفته که نشانگر اقدامات متهم در راستای اهداف و امیدهای اعلامی بوده است و به امور واهی و یا توسل به مانور متقلبانه متمسک نگشته است و اقدامات متهم مشمول شقوق و موارد و مندرج در ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری به نظر نمی رسد. لهذا با رعایت و حاکمیت اصل برائت مستندا به اصل ۳۷ قانون اساسی و ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم برائت نامبرده از بزه موصوف صادر و اعلام و اعلام می گردد. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل رسیدگی تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۱۰۵ دادگاه عمومی جزایی تهران عامل

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

آقای الف.ر. با وکالت آقای ق.ع. نسبت به دادنامه ۸۰۰۰۳۳ مورخ ۲۴/۱/۹۰ صادره از شعبه ۱۱۰۵ دادگاه عمومی جزایی تهران از حیث محکومیت موکلش به تحمل حبس تعزیری و دو سال محرومیت از داشتن دسته چک و خانم ف.س. با وکالت آقای ن.الف. و آقای م.ب. و آقای و.ح. از حیث صدور قرار منع پیگرد نسبت به مورد ادعا در خصوص صدور چک بلامحل به جهت وعده دار بودن چک های اصداری و آقای م.ص. و آقای ح. و آقای ع.ب. و آقای ن.س. و آقای ر.ج. و آقای ن.ص. با وکالت آقای ط.ح. از حیث صدور حکم برائت تجدیدنظرخوانده از اتهام کلاهبرداری و آقای ج.ح. از حیث عدم قید شماره چک های مورد ادعا در رأی صادره نسبت به دادنامه مارالذکر تجدیدنظرخواهی نموده اند و آقای ق.ع. به موجب لایحه مورخ ۵/۱۱/۱۳۹۰ با داشتن اختیار حق استرداد تجدیدنظرخواهی در وکالت نامه خویش و آقای م.ب. در جلسه دادرسی مورخ ۶/۳/۹۱ در جریان رسیدگی در این محکمه درخواست تجدیدنظرخواهی را مسترد نموده اند که با توجه به مراتب مذکورالذکر و مفاد لوایح تقدیم شده از سوی تجدیدنظرخواهان ها به شرح مضبوط در پرونده امر و عنایتا به این که اشخاص اخیر جملگی اعلام نموده اند آقای ر. از آنان مبالغی را برای داد و ستد و دادن سود اخذ نموده و در ازای آن چک داده است و به اعتقاد آنان حالیه که از استرداد وجوهات مأخوذه ناتوان هستند مشخص می گردد که وعده های وی به کسب منفعت مانور متقلبانه بوده است و توجها به اینکه آقای ع.ب. اعلام کرده به چک مأخوذه به لحاظ عدم پرداخت پس از اخذ گواهینامه عدم پرداخت دادخواست تقدیم نموده اند و درخواست صدور حکم به محکومیت وی را از طریق محکمه حقوقی خواستار شده اند و آقای م.ص. اعلام نموده: هجده میلیون تومان چک گرفته ام و پانزده میلیون تومان وجه داده ام و یک میلیون تومان از حاصل داد و ستد مورد ادعا به من سود داده است و بنا شده بود اگر وجوهات پرداخت شده را مسترد نکند چک را به اجرا بگذارد و آقای ح. هم اعلام کرده است موکل در ازای پرداخت وجه، چک دریافت نموده است و آقای ت. و آقای ج. هم اعلام اخذ چک را در قبال دادن وجه نموده است و توجها به اینکه آقای الف.ن. و وکیل وی ضمن پذیرش اخذ وجوهات اعلام کرده-اند تمامی شکات در ازای دادن وجه چک دریافت کرده اند و آقای ن. اعلام کرده پدرش سوپرمارکت داشته و بعد از فوتش وی نیز به کار خرید و فروش در سوپر مارکت مشغول بوده است و معاملات در سطح عمده و خرده انجام می داده است و از شکات وجوهات را دریافت نموده تا در امر داد و ستد به کار گیرد و به آن ها سود بپردازند و در برهه ای کم آورده نتوانسته از عهده پرداخت برآید و بدهکار شده است و تمامی موارد بدهکاری خویش را قبول دارند و عنایتا به اینکه استعلامات بانکی معموله حکایت از صحت ادعای آقای ر. در مورد گردش مالی حساب جاریش دارد و جملگی شکات به این که وی سوپر مارکت دارد و داد و ستد می-کرده است اذعان نموده اند و از طرفی آقای ر. چک های متعلق به حساب جاری خویش را امضاء کرده و در ازای اخذ وجه به آن ها داده است. لذا موارد ادعایی شکات و اینکه متعذر بودن پرداخت اصل وجه و یا سود نمی تواند از موجبات تحقق مانورهای متقلبانه باشد و شکات با این وصف که در صورت تعذر به تسلیم وجوهات پرداختی چک های مأخوذه را به اجرا خواهند گذاشت اقدام به دادن وجه نموده اند با عنایت به مراتب مذکورالذکر و اینکه وکیل آقای ر.الف. در جلسه دادرسی مورخ ۱۸/۶/۹۱ نتوانسته دلایل لازمه را ارائه دهند علی هذا نظر به مراتب مذکورالذکر اولا به لحاظ استرداد تجدیدنظرخواهی از سوی آقای ق.ع. به وکالت از آقای الف.ر. و آقای ب. در خصوص مورد به استناد ماده ۲۴۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر می-گردد. ثانیا در دیگر موارد تجدیدنظرخواهی به لحاظ عدم اتکاء موارد تجدیدنظرخواهی به ادله لازمه کافیه و نظر به مراتب فوق الاشعار تجدیدنظرخواهی را وارد ندانسته و به جهت صادر شدن دادنامه تجدیدنظرخواسته در چهارچوب موازین شکلی و ماهوی ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان ها دادنامه معترض عنه را از لحاظ جهات تجدیدنظرخواهی مذکورالذکر به استناد بند الف از ماده ۲۵۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و اعلام می دارد. رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

جوادی سعادت زاده