رای دادگاه درباره مصداق سند مکتوم در اعاده دادرسی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۰۳۰۱۳۶۸)

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره مصداق سند مکتوم در اعاده دادرسی: استشهادیه مکتوبی که بعدا ارائه می شود، مصداق سند مکتوم مورد نظر قانون گذار نمی باشد و پذیرش اعاده دادرسی بر اساس آن صحیح نیست.

رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۲۰۳۰۱۳۶۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۰/۲۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعمصداق سند مکتوم در اعاده دادرسی
قاضیجعفری
ذکائی
حمیدی راد

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اعاده دادرسی آقای ح.ز. با وکالت خانم ش.د. به طرفیت بنیاد مستضعفان از دادنامه شماره ۳۴۰ مورخ ۹/۴/۸۸ در پس واخواهی از دادنامه غیابی ۱۵۰۷ مورخ ۳۰/۸/۸۷ صادر شده است، که دعوی واخواهی نیز غیر وارد تشخیص، دادنامه غیابی بدوی تأیید می گردد. با بررسی محتویات پرونده از جمله دلایل حقانیت خواهان، صورت جلسه اجرای قرار تأمین دلیل بوده است. صورت جلسه تأمین دلیل مجددا ملاحظه شد و مورد بررسی قرارگرفت و احرازشد که صدور رأی اولیه که غیابی بوده است بر مبنای صورت جلسه تأمین دلیل بوده است که این دادگاه در ارزیابی مفاد صورت جلسه مزبور دچار اشتباه شده، و دادنامه اولیه مِن غیر حق صادرشده، و باعث ورود خسارت به مستأجر شده است. صرف نظر از اشتباهی که در استنباط دادگاه از صورت جلسه تأمین دلیل مرتکب شده است، خوانده (مستأجر) طی لایحه پیوست پرونده اعلام داشته همسر جوان وی خودکشی نموده و دارای دو فرزند از وی به جای مانده است که مستأجر در محل نبوده و گرفتار افسردگی و اختلال روانی شده که باعث گردیده در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشود، و اخطاریه های ارسال شده از ناحیه دادگاه به وی ابلاغ واقعی نشود، و آنچه نیز ابلاغ قانونی شده است ولی بی خبر و بی اطلاع از آن بوده است. با عنایت به جمیع جهات مندرج و مکتوب در پرونده و تصویر استشهادیه محلی که ضم پرونده شده، حاکی از آن است که در زمان فعالیت کاری مستأجر، محل مزبور استفاده اداری می شده و صورت جلسه تأمین دلیل نیز حکایت از صحت آن دارد، و محل مزبور به آرایشگاه زنانه تبدیل نشده است. لذا با شرحی که مرقوم گردید و استشهادیه ارائه شده از ناحیه وکیل خواهان اعاده دادرسی، که مکتوم مانده است. دادگاه در مجموع حقانیت خواهان اعاده دادرسی را ثابت دانسته، ضمن پذیرش دعوی اعاده دادرسی به استناد بند ۷ ماده ۴۲۶ قانون مدنی حکم به فسخ دادنامه غیابی بدوی به شماره ۱۵۰۷ مورخ ۳۰/۸/۸۷ و دادنامه واخواهی به شماره ۳۴۰ مورخ ۹/۴/۸۸ اصداری از ناحیه همین شعبه دادگاه را صادر و اعلام می نماید. این را حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر تهران است.

رئیس شعبه ۲۳ دادگاه عمومی حقوقی تهران جعفری

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی بنیاد مستضعفان نسبت به دادنامه شماره ۶۵۰ مورخ ۱/۷/۹۱ صادره از شعبه ۲۳ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن با قبول اعاده دادرسی آقای ح.ز. از دادنامه شماره ۳۴۰ مورخ ۹/۴/۸۸ با نقض آن حکم به فسخ دادنامه مذکور صادر کرده است، وارد و موجه می باشد. زیرا صرف نظر از اینکه دادگاه با نقض دادنامه موضوع اعاده دادرسی، در خصوص دعوی نخستین تعیین تکلیف نکرده است، اصولا مورد درخواست منطبق با بند۷ از ماده ۶۲۶ قانون آیین دادرسی نمی باشد و استشهادیه تنظیم شده متعاقب صدور رأی سند مکتوم در جریان دادرسی محسوب نمی شود، و صرف نظر از اینکه دادنامه ابتدائی صحیح بوده است یا نه ؟ اعاده دادرسی منطبق با قانون نمی باشد دادگاه ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی مستندا به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه حکم به رد دعوی اعاده دادرسی صادر می کنند. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

ذکایی حمیدی