رای دادگاه درباره نحوه تعیین مبدا شروع حجر (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۳۰۱۱۵۷)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۳۰۱۱۵۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۱۰/۱۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعنحوه تعیین مبدا شروع حجر
قاضیسلیمان حیدری حویق
رسول امیری
شریعتی فرد

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره نحوه تعیین مبدا شروع حجر: درفرضی که تعیین تاریخ شروع حجر به دلیل فقدان مدارک پزشکی امکانپذیر نیست؛ حجر از تاریخ اولین معاینه پزشکی قانونی مبنی بر ضعف قوای ذهنی و عدم توانایی تصمیم گیری درامورمالی احراز می شود.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست اعتراض ثالث خانم ها و. م. فرزند خ. و و. س. و آقای ف. س. فرزند فرهاد با وکالت خانم ک. ج.ه. ساکن تهران بطرفیت ۱- شعبه ۱۱ دادیاری دادسرای ناحیه ۲۵ تهران ۲- خانم الف. ر.ز. فرزند حسین و۳- خانم ف. س. فرزند ح. ساکن تهران با وکالت آقای م. یگانه دیزج ساکن تهران نسبت به دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۸۰۲۳۷۹۰۰۲۴۵مورخ ۹۱/۲/۲۷ صادره از این شعبه که بموجب آن حکم بر محجوریت خوانده ردیف دوم ( الف. ر.ز. ) از ۸۸/۹/۵ صادرشده و تقاضای الغای آن و خسارات دادرسی اشعار می دارد نظر به مفاد اعتراض معترض ثالث و نظریات کمیسیون های پزشکی قانونی اعمم از هیئت ۵ نفره ،۷نفره،۹نفره که عنوان داشته اند درحال حاضر دچار درجات خفیفی از ضعف قوای عالیه مغزی ناشی از کهولت سن می باشد و قادر به اداره امور مالی نیست تاریخ شروع بیماری به دلیل فقدان مدارک پزشکی قابل استناد مقدور نمی باشد و توجها به اظهارات مطلعین و شهود تحقیق شد از آنان که در موارد ی تعارض درشورای شهادتشان دیده می شود و توجها به دفاعیات خواندگان دادگاه اعتراض را بر اساس حکم محجوریت وارد نمی داند زیرا از اولین معاینه پزشکی قانونی درتاریخ ۹۰/۱۰/۶ و معاینات بعدی در کمیسیون های پزشکی قانونی و مصاحبه ۹۰/۱۱/۲۳ و۹۲/۲/۱۸ این شعبه با مشارالیها احراز می گردد که دچار ضعف قوای ذهنی و عدم توانایی تصمیم گیری درامورمالی است علی هذا مستندا به ماده ۱۹۷و ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی اعتراض معترضین بر محجوریت خوانده از تاریخ ۹۰/۱۰/۶ به بعد غیر وارد تشخیص و حکم بر رد اعتراض صادر می گردد و لیکن با عنایت به نظریات پزشکی قانونی و تعارض در اظهارات شهود طرفین اعتراض معترضین نسبت به محجوریت خانم الف. ر.ز. به ما قبل تاریخ یاد شده (۹۰/۱۰/۶)وارد تشخیص داده می شود و به استناد مواد ۱۹۸ و ۴۱۷ و ۴۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر الغا رای معترض عنه نصبت به آن مقطع صادر می نماید درخصوص خواسته خواهان مبنی بر مطالبه خسارت دادرسی نظر به اینکه رای معترض عنه بطور کلی الغاءنگردیده است علی هذا خواسته دراین قسمت غیر وارد تشخیص و به استناد ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر رد آن صادر می گردد . رای صادره حضوری محسوب میگردد و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.

رئیس شعبه ۴۹ دادگاه عمومی (حقوقی) تهران- سیدمحمد شریعتی فرد

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

درخصوص تجدیدنظرخواهی ف. س. ورثه و قیم الف. ر.ز. با وکالت م. ی.د.و. به طرفیت تجدیدنظرخواندگان: و. م. و ف. و و. هر دو نفر بنام خانوادگی س. با وکالت ک. ج.ه. از دادنامه شماره ۲۴۹ مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۳۰ شعبه ۴۹ دادگاه عمومی حقوقی تهران و تجدیدنظرخواهی ۱- و. س. ۲- ف. س. ۳- و. م. با وکالت ک. ج.ه. بطرفیت تجدیدنظرخوانده ف. س. نسبت به دادنامه مذکور که به موجب آن در رسیدگی به اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره ۲۴۵ مورخ ۱۳۹۱/۰۲/۲۷ مبنی بر محجوریت خانم الف. ر.ز. از تاریخ ۱۳۸۸/۰۹/۰۵ صادر شده است محجوریت مشارالیها به ماقبل تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۰۶ وارد تشخیص داده شده و حکم به الغاء رأی و دادنامه مذکور نسبت به آن مقطع صادر شده است با التفات به محتویات پرونده و مفاد لایحه ضمیمه دادخواست تسلیمی تجدیدنظرخواه و پاسخ آن چون در این مرحله از رسیدگی از سوی تجدیدنظرخواه/خواهانها ایراد و اعتراض مؤثر و مدللی که گسیختن دادنامه تجدیدنظرخواسته را ایجاب نماید اقامه نگردیده است وانگهی تجدیدنظرخواهی مطروح با هیچیک از شقوق موضوع مقررات ماده ۳۴۸ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد/ نداشته و مضافا دادنامه تجدیدنظرخواسته برمبنای نظریه های پزشکی قانونی ۵ و ۷ و ۹ نفرصادر شده است و تجدیدنظرخواهانها دلیل موجه و متقنی جهت اثبات ادعای خود و گسیختن دادنامه تجدیدنظرخواسته ارایه و ابراز ننموده اند لذا با استناد به مقررات مذکور و مقررات ماده ۳۵۸ از همان قانون ضمن رد تجدیدنظرخواهی مطروح دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید می نماید. رأی صادره قابل فرجام خواهی می باشد.

شعبه ۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار

رسول امیری - سلیمان حیدری حویق