رای دادگاه درباره وکالت کارآموزان وکالت در دیوان عالی کشور (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۴۰۰۳۳۰)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۴۰۰۳۳۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۳/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعوکالت کارآموزان وکالت در دیوان عالی کشور
قاضیحسینی
ناصری نژاد
احمد شیخ علیا لواسانی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره وکالت کارآموزان وکالت در دیوان عالی کشور: کارآموزان وکالت قبل از اخذ پروانه وکالت پایه یک، حق وکالت در دعاوی که مرجع تجدیدنظر آنها دیوان عالی کشور است را ندارند و معیار تشخیص این گونه دعاوی، موضوع خواسته است بنابراین کارآموزان وکالت حق دخالت به عنوان وکیل در دعاوی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد، ندارند.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی آقای الف.ق. کارآموز وکالت، به وکالت از خواهان آقای م.ن. فرزند و. به طرفیت خوانده آقای ح.ک. فرزند الف. و به خواسته ی رسیدگی و صدور حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ یک صد و دو میلیون ریال به انضمام خسارت دادرسی و حق الوکاله وکیل و تأخیر تأدیه به شرح متن دادخواست تقدیمی است. با التفات به اوراق پرونده بالاخص دادخواست تسلیمی معلوم می شود که آقای الف.ق. کارآموز وکالت بدوا اقامه ی دعوی نموده است که مطابق تبصره ۳ از ماده ۶ قانون کیفیت أخذ پروانه وکالت دادگستری مصوب ۱۷/۱/۱۳۷۶ کارآموزان وکیل قبل از أخذ پروانه وکالت حق وکالت در دعاوی که مرجع تجدیدنظر آن ها دیوان عالی کشور است ندارد و نظر به اینکه مراد موضوع خواسته است، گرچه ممکن است به جهات دعوایی در نهایت به دیوان مراجعه نشود اما همین قدر که خواسته درحدی است که در مرجع تجدیدنظر آن دیوان معین شده است کارآموزان وکالت به طور قانونی حق وکالت ندارد از طرفی مطابق بند الف ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی در صورت وجود یکی از شقوق مندرج در بند های ۱ و ۲ این قسمت و عدم درخواست تجدیدنظر رسیدگی به این گونه از دعاوی در قالب فرجام خواهی در صلاحیت دیوان است، در نتیجه با توجه به موارد مذکور این می شود که خواسته خواهان بیش از مبلغ بیست میلیون ریال بوده (صرف نظر از صحت و سقم دعوی در ماهیت امر) و کارآموزان وکالت حق دخالت به عنوان وکیل در این گونه دعاوی را ندارد و لذا تقدیم دادخواست و اقامه دعوی که توسط کارآموز وکالت انجام شده وجاهت قانونی ندارد در حقیقت آقای کارآموز مذکور سمت قانونی ندارد و لذا با استناد به بند ۵ از ماده ۸۴ قانون یاد شده ناظر به ماده ۸۹ از همین قانون قرار رد دعوی مطروحه را صادر و اعلام می نماید. رأی صادره ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض و تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

دادرس شعبه ۱۷۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران حسینی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای م.ن. با وکالت آقای الف.ق. به طرفیت آقای ح.ک. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۹۶۲ مورخ ۱۸/۱۱/۹۱ صادره از شعبه ۱۷۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر اساس آن قرار رد دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته مطالبه مبلغ یکصد و دو میلیون ریال به انضمام خسارت دادرسی و حق الوکاله وکیل و خسارت تأخیر تأدیه صادر و اعلام شده است وارد و موجه نمی باشد، زیرا دادنامه تجدیدنظرخواسته وفق مقررات و بر اساس محتویات پرونده صادر شده و از ناحیه آقای وکیل تجدیدنظرخواه علل و جهات موجهی که موجبات نقض و از هم گسیختن دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ابراز و اقامه نشده است بر این اساس تجدیدنظرخواهی خارج از شقوق مندرج در ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تشخیص به استناد صدر ماده ۳۵۳ همان قانون با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته تأیید می شود. رأی صادره قطعی است.

مستشاران شعبه ۴۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

شیخ علیا لواسانی ناصری نژاد