رای دادگاه درباره پرداخت دیه در ایراد صدمات بدنی غیرعمدی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۸۰۰۳۵۳)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۲۲۴۸۰۰۳۵۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۴/۱۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعپرداخت دیه در ایراد صدمات بدنی غیرعمدی
قاضیعباسی
رمضانی
حسن کریمی یزدی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره پرداخت دیه در ایراد صدمات بدنی غیرعمدی: مهلت پرداخت دیه در ایراد صدمات بدنی غیرعمدی، دو سال از تاریخ وقوع حادثه است و پرداخت آن به صورت شتر موضوعیت ندارد.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام ع.ت. فرزند ع. دایر به ایراد صدمه بدنی غیرعمدی نسبت به شاکی آقای م.الف. به علت بی احتیاطی در امر رانندگی، نظر به شکایت شاکی و گواهی پزشکی قانونی و نظریه کارشناس و کیفرخواست صادره از دادسرا و اظهارات متهم در دادسرا و دادگاه جرم انتسابی محرز و مسلم بوده مستندا به مواد ۲۹۴-۳۰۲-۴۴۲-۴۱۸-۴۲۸-۳۶۷-۴۲۷-۴۲۴ قانون مجازات اسلامی و ماده ۷۱۷ قانون مجازات اسلامی و رعایت ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین رأی بر محکومیت متهم به تحمل پرداخت چهار پنجم خمس یک سوم از یک دهم دیه کامله + یک سوم از یک دهم سه نفر شتر + یک سوم از یک دهم دو نفر شتر به عنوان دیه و ارش در حق مصدوم و پرداخت مبلغ صد هزار تومان جزای نقدی در حق دولت صادر و اعلام می گردد. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۱۱۲۹ دادگاه عمومی جزایی تهران عباسی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای م.الف. از دادنامه شماره ۰۱۳۹۴ مورخ ۲۵/۱۱/۹۱ شعبه ۱۱۲۹ دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن آقای ع.ت. به اتهام ایراد صدمه بدنی غیرعمدی ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی به پرداخت دیه و جزای نقدی موضوع شکایت تجدیدنظرخواه محکوم شده وارد و موجه نیست زیرا دادنامه تجدیدنظرخواسته وفق مقررات و براساس مستندات صادر شده و از ناحیه تجدیدنظرخواه علل و جهات موجهی که موجب نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نمایند مطرح نشده است و نظر به اینکه درخواست تجدیدنظر منطبق با شقوق مندرج در ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری نیست لذا ضمن تذکر اینکه مهلت پرداخت دیه از تاریخ وقوع حادثه ظرف دو سال می باشد و شتر موضوعیت ندارد و دادگاه بدوی می بایستی حکم به پرداخت دیه به درصد از دیه کامل صادر می کرد. هم چنین الحاق بند یک به ماده ۳ از قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین، با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته با اصلاح به عمل آمده به استناد تبصره ۴ ماده ۲۲ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و استوار می شود. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۴۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

کریمی یزدی رمضانی