رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف در نوعیت عقد نکاح
شماره دادنامه | ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۷۱۴ |
---|---|
تاریخ دادنامه | ۱۳۹۳/۰۷/۲۶ |
نوع رأی | رأی شعبه |
نوع مرجع | شعبه دیوان عالی کشور |
شعبه | شعبه ۱۲ دیوانعالی کشور |
گروه رأی | رای حقوقی |
موضوع | اختلاف در نوعیت عقد نکاح |
قاضی | قدرت اله طیبی مصطفوی |
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اختلاف در نوعیت عقد نکاح: چنانچه قبل از پایان عقد نکاح موقت، زوجین در پشت عقدنامه عادی مهریه را افزایش و اعلام کنند صیغه عقد دوباره جاری شد ولی مدت را ذکر نکنند، نکاح، دائم محسوب نمی شود و تنها در صورتی اصل بر دوام خواهد بود که اثبات شود مدت نکاح موقت بذل شده و نکاح نامعلوم در اینصورت حمل بر نکاح دائم می شود
رأی خلاصه جریان پرونده
خانم ص. فرزند م. دادخواستی به طرفیت آقای ح. فرزند ع. به خواسته اثبات زوجیت دائم به محاکم حقوقی تهران تقدیم داشته و به شعبه ۲۴۳ ارجاع گردیده است و توضیح داده است که اینجانب در تاریخ ۱۹/۱۱/۱۳۷۹ به عقد و ازدواج آقای ح. (خوانده) درآمدم و تا اواخر ۱۳۸۵ در مجتمع مسکونی ... در سعادتآباد زندگی می کردیم صحت آن توسط ساکنین این مجتمع کتبا ثبت گردیده است و در این مدت با ایشان مسافرتهای گوناگونی را رفته ام و به همه اقوام و فامیل خود را همسر معرفی کرده است لذا اکنون خوانده وجود رابطه و زوجیت دائم فی مابین را با توجه به اینکه زوج اقرار به وجود صیغه ها و عقد دارد هیچ سندی اعم از عادی و رسمی در خصوص طلاق و بذل مدت و فسخ نکاح دائر بر انحلال زوجیت وجود ندارد (عین عبارت متن) و تنها به خاطر مطالبه مهریه زوج مرا ترک نموده درحالی که (طبق) دلائل و قرائن و شهادت همسایگان رابطه زوجیت تا سال ۱۳۸۵ استمرار داشته استمرار آن مطابق شرع مقدس اسلام دال بر دائم دارد و فتاوای پیوست چنین امری را اثبات می نماید لذا وجود طلاق برای نفی زوجیت لازم بوده که چنین سندی وجود ندارد با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود که آقای ب.الف. وکیل پایه یک دادگستری با تقدیم وکالتنامه خودش را وکیل خوانده معرفی نموده است دادگاه پس از تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین به تاریخ ۳۱/۵/۱۳۸۹ در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور طرفین و وکیل خوانده تشکیل و خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است وکیل خوانده گفت پاسخ اینجانب به شرح لایحه تقدیمی است و به استحضار می رساند ۹ صفحه ضمائم لایحه دلیل بر واهی بودن ادعای خواهان می باشد ضمنا اقرار ایشان در محضر عالی به ۹۹ ساله بودن عقدشان اقرار به منقطع بودن عقد است سپس دادگاه دستور تعیین وقت مجدد رسیدگی و دعوت از طرفین را صادر و به تاریخ ۲۱/۹/۱۳۸۹ وقت رسیدگی تعیین می گردد جلسه دادگاه در تاریخ مذکور با حضور طرفین و وکیل خوانده تشکیل گردید خواهان گفت خواسته به شرح محتویات پرونده و لایحه تقدیمی می باشد با بررسی و مطالعه لایحه نامبرده ملاحظه می شود که مطالبی به شرح ذیل عنوان نموده است ۱- طبق سند ارائه شده و امضاء زوج و زوجه عقد دائم صورت گرفته است با استفتاء از مراجع عالیقدر تقلید به لحاظ قید نشدن مدت و جاری شدن مجدد صیغه عقد، عقد دائم محسوب می شود ۲- اما جای سؤال است که چرا وکیل محترم خوانده در تمام لوایح خود تلاش بر این دارند تا با بیان اختلاف زناشویی موضوع را به حاشیه بکشاند ۳- استشهادنامه اعضای مجتمع مسکونی که من و همسرم تا اواخر سال ۱۳۸۴ به طور دائم با هم زندگی می کردیم وایشان حتی به جای من به عنوان همسر در جلسات هیئت مدیره شرکت می کردند اما متأسفانه به دلیل اینکه ایشان از بدو زندگی مشترک در منزل بنده مستقر شدند و پس از گذشت چهار سال پیشنهاد کردم به عنوان یک زن دوست دارم در منزلی باشم که متعلق به همسرم باشد اختلافات و تهمتها و مشکلات به وجود آمد تا جائیکه اکنون جهت اثبات زوجیت و رفع بلاتکلیفی دچار مشکل گشته ام وکیل خوانده در پاسخ اظهار داشت همان طوریکه طی لایحه و لوایح سابق اعلام کردم عقد انقطاعی زوجین در تاریخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ منعقد گردیده و در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ (۱۵ روز بعد از عقد) با مراجعه به منشی دفترخانه توضیحات مندرج در ظهر عقدنامه درج گردیده که عاقد محترم هم طی لایحه ای عقد بودن آن را نفی کرده و گفته است که آن را منشی اضافه نموده ضمن اینکه هم به زعم عاقد و هم استدلالات تا زمانی که مدت عقد (۹/۱۱/۱۳۸۰ یک سال) منقضی نشده و یا بذل مدت توسط زوج نشده (این ایقاع قائم به نظر زوج است که زوج منکر آنست) بنابراین با بقاء مدت علقه زوجیت منقطع عقد دیگری معنی ندارد و تحصیل حاصل و باطل است بنابراین حتی به فرض محال هم که توضیحات را عقد دائم یا عدم انقضاء عقد سابق و عدم بذل مدت تلقی شود عقد جدید معنی ندارد که این امر در دادگاه تجدیدنظر نیز توسط عاقد اعلام شده مزید بر آن خواهان محترمه طی دادخواست تقدیمی خود به شعبه ۲۸۳ خانواده تهران مهریه مندرج در توضیحات را به عنوان مهریه عقد انقطاعی درخواست کرده است که این امر مفید اقرار به منقطع بودن عقد آنان بوده و در استفتائیهها نیز سؤال در مورد مهریه عقد انقطاعی بوده و در اقرارنامه مکتوب مورخ ۲۵/۹/۱۳۸۵ نیز ضمن اقرار به عقد انقطاعی به مضی زمان آن و فقد هرگونه علقه زوجیت اقرار کرده است لازم به ذکر است احد از مستشاران دادگاه تجدیدنظر نیز توضیحات را تعهد بر عقد و شرط ابتدائی دانسته و مهریه را لازمالوفا ندانسته است سپس دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر و به دفتر دستور داده با تعیین وقت رسیدگی از طرفین و در اخطاریه وکیل خوانده قید شود که عاقد آقای ع.م. را به عنوان مطلع به دادگاه معرفی نماید به تاریخ ۱۶/۱۲/۱۳۸۹ در وقت مقرر با حضور طرفین و وکیل خوانده جلسه را تشکیل داده با توجه به اینکه عاقد حاضر نشده و بدون حضور ایشان تصمیمگیری مقدور نبوده لذا وقت رسیدگی تجدید و مقرر شده از عاقد دعوت شود و به تاریخ ۲۳/۳/۱۳۹۰ در وقت مقرر جلسه تشکیل و به علت اینکه شاهد شناسائی نشده و تصمیمگیری میسر نبوده وقت رسیدگی تجدید شد سپس به تاریخ ۸/۴/۱۳۹۰ در وقت مقرر جلسه تشکیل طرفین و وکیل خوانده اظهار داشته اند تجدید جلسه برای ما ابلاغ نشده است به همین علت وقت دیگری تعیین گردید به تاریخ ۲۲/۴/۱۳۹۰ در وقت مقرر طرفین حضور دارند و وکیل خوانده نیز حاضر است وکیل خوانده گفت جلسه دادگاه بایستی حداقل ۵ روز بعد از ابلاغ تشکیل یابد در مانحنفیه اخطاریه اینجانب به تاریخ ۲۰/۴/۱۳۹۰ ابلاغ شده است دادگاه ایراد وکیل را پذیرفته و دستور تعیین وقت مجدد صادر کرده است سپس جلسه دادگاه به تاریخ ۱۰/۵/۱۳۹۰ در وقت مقرر با حضور اصحاب دعوی تشکیل است خواهان گفت خواسته من به شرح دادخواست تقدیمی است وکیل خوانده مطالب گذشته را تکرار نموده است دادگاه طی شرحی با ضمیمه نمودن مدارک لازم از حضرت آیتالهالعظمی مکارم شیرازی استفتاء کرده مبنی بر اینکه نظر مبارک خود را از عبارت قید شده در ظهر سند مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ که از حضور زوجین در دفترخانه و قید هزار و سیصد و سی و پنج عدد سکه تمام بهار آزادی و هزینه سفر حج تمتع و تجدید عقد فیمابین اصحاب دعوی که مستند خواهان می باشد برای این دادگاه بیان فرمائید پاسخ در ذیل استفتائیه چنین آمده است آنچه در ظهر ورقه مورداشاره آمده با توجه به قرائن روشنی که دارد و واژه عقد نیز به صورت مطلق ذکر شده نشان می دهد که عقد مزبور عقد دائم بوده است (ص ۱۰۸) دادگاه پس از طی مراحل دادرسی به شرح دادنامه شماره ۲۱۴۶-۳۰/۹/۱۳۹۰ مبادرت به صدور رأی می نماید در قسمتی از دادنامه استدلال کرده است به اینکه دادگاه در جهت احراز واقع نسبت به توضیحات وکیل خوانده عاقد را تحت عنوان مطلع دعوت نموده که وکیل خوانده در جلسه مورخ ۱۶/۱۲/۱۳۸۹ با اعلام عدم حضور عاقد در دادگاه و بنا به نقل از موکل خویش اظهار داشت عاقد در صورت دعوت مستقیم حاضر است در دادگاه حضور یابد که دادگاه بنا به درخواست وکیل خوانده آقای ع. را به آدرس اعلامی دعوت نمود که در جلسه دادگاه حاضر نگردیده و در نهایت دادگاه سند مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ که مورد استناد خواهان قرائت های مختلف طرفین از آن را جهت ملاحظه و استحضار و اظهارنظر به محضر مبارک حضرت آیتاله ناصر مکارم شیرازی ارسال گردیده که معظمله مقرر فرمودند که قرائن روشن و اطلاق عقد دلیل دوام عقد مزبور می باشد (فتوا نقل به مضمون بوده و اصل آن در پرونده مضبوط است) لذا نظر دادگاه نیز بر این امر مقرر است علیهذا دادگاه با استناد به مواد ۱۰۶۲ و ۱۰۶۳ قانون مدنی حکم به اثبات زوجیت دائم فی مابین خواهان و خوانده صادر می نماید دادنامه صادره به تاریخ ۲۷/۱۰/۱۳۹۰ به وکیل خوانده و خود وی ابلاغ و نامبرده (خوانده) با وکالت آقای ب.الف. طی دادخواست و لایحه پیوست آن نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواهی کرده و پرونده به شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع گردیده است شعبه مذکور به تاریخ ۲۱/۹/۱۳۹۱ در وقت فوقالعاده جلسه دادگاه را تشکیل پس از بررسی طی تصمیمی استدلال کرده است به اینکه به اخطاریه عاقد موردنظر آقای ع. که سند نکاحیه ۶۸۷-۹/۱۱/۱۳۸۰ توسط ایشان مهر و امضاء شده است به جهت تغییر مکان بلااقدام اعاده شده است و با توجه به لایحه خواهان بدوی ثبت شده به شماره ۹۷۹-۶/۸/۱۳۹۱ و مستندات ضمیمه شده به آن مقرر است دفتر پرونده در وقت تعیین شده بماند و خواهان جهت اخذ توضیح در خصوص مستندات ابرازی و علت فاصله زمانی اندک بین عقد نکاح موقت به مدت یک سال (۹/۱۱/۱۳۸۰) با افزایش مهریه در ظهر سند در ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ و نشانی عاقد مذکور و اعلام نتیجه پرونده مطالبه مهریه اخطار گردد و در برگ اخطاریه فرجه زمانی یک هفته و جهات توضیح تذکر داده شود و از کانون سردفتران نشانی عاقد استعلام گردد و فرزند آقای الف. (سردفتر سابق) جهت اخذ توضیح در خصوص اظهارات خود با توجه به آنچه که خانم ص.ن. در لایحه اعلام کرده و به عنوان مدرک قید نموده اند اخطار گردد و آقای ع. سردفتر ازدواج ۳۵۵ نیز جهت اخذ توضیح در خصوص مراتب اعلام شده اخطار گردد با بررسی ملاحظه می شود که اخطاریه تعداد از نامبردگان ابلاغ ولی حضورشان در پرونده به نظر نمی رسد و از طرف اصحاب دعوی لوایح واصل پیوست پرونده می باشد شعبه مذکور پس از طی مراحل ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره ۸۱ به تاریخ ۲۷/۱/۱۳۹۲ ضمن رد اعتراض دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید می نماید دادنامه به تاریخ ۱۱/۲/۱۳۹۲ به وکیل تجدیدنظرخواه آقای ب.الف. ابلاغ و نامبرده طی دادخواست و لایحه پیوست آن نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و پرونده پس از تبادل لوایح به دیوانعالیکشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است با بررسی محتویات پرونده ملاحظه می شود که فرجامخوانده خانم ص.ن. طی کلاسه ۸۵/۲۸۳/۱۴۶۲ به طرفیت فرجام خواه آقای ح.ص. به خواسته مطالبه تعداد ۱۳۳۵ عدد سکه تمام بهار آزادی و هزینه یک سفر حج تمتع و هزینه زیارت عتبات متبرکه با وکالت خانم ز. طرح دعوی کرده و شعبه ۲۸۳ دادگاه خانواده پس از ارجاع رسیدگی کرده و بعد از طی مراحل ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره ۱۰۸۴-۳/۱۱/۱۳۸۶ مبادرت به صدور رأی می نماید دادگاه استدلال کرده است که با عنایت به محتویات پرونده و اختلاف نظر شدید طرفین و وکلای آنان در خصوص انگیزه و غرض طرفین از تغییر و تبدیل ناگهانی میزان مهرالمتعه از یک جلد کلاماله مجید به ۱۳۳۵ عدد سکه یک بهار آزادی که مطابق با تاریخ تولد زوجه بوده آنهم پس از چند سال پیاپی صیغه موقت نموده و با مهریه کم و بعد از پانزده روز از وقوع آخرین نکاح موقت و باقی بودن مدت یکساله آن و اینکه خواهان مدعی است قرار دادن سکه ها تحت عنوان مهریه بابت تضمین مطالباتش از خوانده و دوستانش بوده و متعاقبا خوانده مدعی است به علت افشای صیغه موقت آنان جهت نشان دادن صیغهنامه با مهریه بالا به همکاران و آشنایان زوجه و حفظ (شئونات) زوجه بر اثر اصرار زوجه به طور صوری این مقدار سکه را به عنوان مهریه درج نموده بودند و روابط مالی معاملاتی آنان امری جدا بوده است و با توجه به نحوه اظهارات و مستندات ابرازی طرفین و اینکه هر کدام از طرفین غرضی و عذری و انگیزه ای غیر از مهرالمتعه واقعی برای درج سکه ها در ظهر عقدنامه عادی قبلی بیان نموده اند و به خصوص فروش زمین و خانه زوجه به پیشنهاد زوج و متضرر شدن زوجه به خاطر عدم پرداخت به موقع پول های وی و افزایش ناگهانی قیمت املاک و چنانچه حسب ادعای خانم ن. وکیل خواهان عقد دوم را که در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ واقع شده را عقد نکاح منقطع جدید با شرایط و مهرالمتعه جدید و الزامآور تلقی نمائیم زمان انقضاء این عقد چه تاریخی می باشد؟ آیا مدت آن یکساله بوده و اگر یکساله بوده از چه زمانی شروع و در چه زمانی خاتمه می یافته است فلذا عدم ذکر مدت در عقد موقت ادعای جدید و عدم ابراء و بذل مدت قبلی به زوجه به وسیله زوج و انکار بذل مدت قبلی از سوی زوج همگی نشانگر مجهول بودن و عدم صحت عقد نکاح موقت ادعای مورخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ می باشد و از طرفی استفتائات ارائه شده از طرفین مراجع محترم عظام اختلاف و منشاء نزاع زوجین مطرح نشده بوده و سؤال کلی شده در نتیجه پاسخ مراجع محترم هم کلی و معمولی ابراز شده است علیهذا منحیثالمجموع به لحاظ عدم اثبات استحقاق خواهان برای دریافت مهرالمتعه مطالبه شده دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته و مستندا به مواد ۱۰۷۶ و ۱۲۵۷ قانون مدنی و مواد ۳-۱۹۷-۲۹۹ و ۳۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی حکم به رد دعوی خانم ص.ن. صادر می نماید پس از ابلاغ دادنامه خانم ص.ن. طی دادخواست نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی کرده و پرونده به شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع گردیده است شعبه مذکور پس از رسیدگی با استدلال به اینکه حسب محتویات پرونده طرفین در نوع ازدواج از جهت عقد و دائم (در نوع عقد از جهت موقت و دائم) اختلاف دارند و دریافت مهریه از طرف زوجه منوط به اثبات آن دایر به عقد دائم خواهد بود و رسیدگی به ادعای زوجه در جهت عقد دائم مستلزم تقدیم دادخواست و رسیدگی است لذا مستندا به ماده ۳۵۸ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته مستندا به ماده ۱۲۵۷ قانون مذکور قرار عدم استماع دعوی به شرح دادنامه شماره ۱۷۰۷-۱۶/۱۰/۱۳۸۸ صادر می نماید پس از طی این مراحل مشارالیها اقدام به طرح دعوی به عنوان اثبات زوجیت دائم نموده که نتیجه رسیدگی در گزارش منعکس گردیده است و در صفحه ۲۷۱ پرونده منعکس شده است که عاقد آقای ع. پس از وصول اخطاریه به عنوان مطلع در شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حاضر و اظهار داشته طبق معمول عقد را جاری کرده ام و از بقیه مطالب اطلاعی ندارم و از نامبرده سؤال شد عقدی که جاری کردید دائم بوده یا موقت جواب: موقت بوده، سؤال آیا در رابطه با ۱۳۳۵ عدد سکه اطلاع دارید و عقد جاری کردید یا خیر؟ جواب: من اطلاعی نداشتم و همان یک جلد کلاماله مجید بوده است در صفحه ۲۶۹ پرونده مستشار شعبه ۴۷ طی شرحی اعلام کرده: صرفنظر از استدلال دادگاه بدوی در دادنامه شماره ۸۶/۱۰۸۴ و با عنایت به مندرجات ظهر عقدنامه موضوع پرونده امر و اینکه صرف قید تعداد ۱۳۳۵ عدد سکه تمام بهار آزادی بدون اجرای صیغه عقد مؤثر در مقام نخواهد بود چنانچه مفاد نظریه بعضی از حضرات مراجع محترم تقلید نیز مؤید همین معنی است و زوجین متداعیین نیز اقرار دارند عاقد دیگری غیر از آقای م. بین آنان عقد جاری ننموده است و نامبرده منکر اجرای صیغه عقد در رابطه با ۱۳۳۵ عدد سکه بهار آزادی می باشد بنابراین مدارک موجود و مورد استناد تجدیدنظرخواه (مندرجات ظهر عقدنامه) با توجه به فاصله زمانی اندک (۹/۱۱/۱۳۸۰ و ۲۴/۱۱/۱۳۸۰) بین سابق و لاحق و با در نظر گرفتن اینکه مدت عقد سابق سپری نشده است و بذلی هم مطرح نمی باشد فلذا نوشته مزبور تعهد به عقد است نه خود عقد و تعهد به عقد و پرداخت سکه یک شرط ابتدائی است و لازمالوفاء نمی باشد بنابهمراتب معتقدم دادنامه تجدیدنظرخواسته (۱۰۸۴-۳/۱۱/۱۳۸۶) مالا تأیید شود. در صفحه ۲۹۱ پرونده عاقد آقای ع. در پاسخ به سؤال فرجام خواه آقای ح.ص. طی شرحی بیان داشته: محل دفتر ازدواج و طلاق متعلق به مرحوم الف. سردفتر ازدواج و طلاق می باشد که ایشان در سال ۱۳۷۹ فوت نموده است پس از فوت ایشان به لحاظ دوستی من با ایشان فرزندان نامبرده از بنده تقاضا کردند که عقد ازدواج شرعی مراجعهکنندگان را جاری نمایم و حقیر نیز پذیرفتم بنابراین از سال ۱۳۷۹ اینجانب عقد ازدواج مراجعین را جاری کرده ام ادعای اینکه عقد شما را آقای الف. جاری کرده بیپایه است زیرا آقای الف. در زمان اجرای عقد فوت نموده بود جای بسی تعجب است با آنکه این کمترین به زوجه و وکیل ایشان حضورا بارها این مطالب را توضیح داده و دلائل محکمی را ارائه داده ام چرا مدعی شده اند که این عقد توسط مرحوم الف. جاری شده است در نهایت به زوجه و وکیل ایشان عرض کرده ام که دلائلی وجود دارد که اثبات می کند آن مهریه (۱۳۳۵ عدد سکه) صوری بوده که چنانچه دادگاه محترم لازم بداند ارائه خواهد شد. این شعبه فرجام خواهی را وارد تشخیص داده و به شرح دادنامه شماره ۹۵۲-۲۶/۹/۱۳۹۲ رأی شعبه ; (بر دادنامه فرجام خواسته ایراد وارد است: در پرونده کلاسه ۸۹۰۶۵۶ شعبه ۲۴۳ دادگاه عمومی حقوقی (خانواده) تهران خانم ص.ن. با وکالت خانم ز. با تقدیم تصویر سند ازدواج موقت مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ یکساله و ظهر سند مذکور با این متن ((بسمه تعالی در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ زوجین (یعنی آقای ح.ص. و خانم ص.ن.) در دفتر خانه حاضر گردیدند و زوج (تعهد نمود) تعداد یکهزار و سیصد و سی و پنج عدد سکه یک بهار آزادی طلا و هزینه یک سفر حج تمتع و هزینه زیارت عتبات متبرکه مهریه این عقد که عندالمطالبه تسیلم زوجه نماید و صیغه عقد مجددا جاری گردید امضاء زوجین)) لذا زوجه مذکور بر اساس آن تقریبا با این متن دادخواستی به خواسته تقاضای مطالبه مهریه مقوم بمبلغ یکصد و هشتاد و سه میلیون تومان بدوا تقاضای صدور حکم مبنی بر اعسار و قرار تأمینخواسته و کلیه خسارات قانونی و حقالوکاله به طرفیت آقای ح.ص. تقدیم و در شرح دادخواست وکیل خواهان توضیح می دهد موکل اینجانب طبق سند نکاحیه پیوست با آقای ح.ص. ازدواج موقت نموده اند و موکل همسر موقت خوانده بوده است مهریه ایشان هزار و سیصد و سی و پنج عدد سکه تمام آزادی است بدینوسیله تقاضای رسیدگی دارم. که شعبه ۲۸۳ دادگاه عمومی خانواده به موضوع رسیدگی و سرانجام طی رأی شماره ۱۰۸۴ مورخ ۳/۱۱/۱۳۸۶ با توجه به مدت عقد موقت که از تاریخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ تا ۹/۱۱/۱۳۸۱ بوده و عقد دوم به تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ می باشد و بر حسب ادعای خواهان قبل از انقضاء آن، با وجود عقد موقت اول آثاری بر عقد دوم مترتب نیست و با توجه به پاسخ استفتائات مراجع محترم عظام به استناد مواد ۱۰۷۶-۱۲۵۷ قانون مدنی و مواد ۳-۱۹۷-۲۹۹- ۲۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ حکم به رد دعوای خواهان را صادر و اعلام می دارد که پس از تجدیدنظرخواهی زوجه نسبت به آن شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی رأی شماره ۱۷۰۷ مورخ ۱۶/۱۰/۱۳۸۸ مطالبه مهریه را منوط به اثبات عقد دائم دانسته و به استناد ماده ۳۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ ضمن نقض دادنامه معترضعنه به استناد ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی قرار عدم استماع دعوی را صادر و اعلام می دارد. بنابه مراتب دادگاه نخستین با وجود عقد موقت اول (از ۹/۱۱/۱۳۸۰ تا ۹/۱۱/۱۳۸۱) عقد دوم را قبل از انقضاء آن داخل در عقد اول تشخیص و آن را فاقد آثار قانونی دانسته و حکم به رد دعوای خواهان بانو ص.ن. را صادر که پس از تجدیدنظرخواهی از آن شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی رأی صادر شده مطالبه مهریه را منوط به اثبات عقد دائم تشخیص و با نقض رأی تجدیدنظرخواسته قرار عدم استماع دعوای خواهان بدوی را صادر می نماید. از مفاد دو رأی استنباط می شود دادگاه نخستین اصولا زوجه را مستحق دریافت مهریه مورد دعوا ندانسته ولی دادگاه عالی دعوای خواهان (زوجه) را در وضعیت فعلی قابل استماع نمی داند و در حقیقت بار اصلی و اساس دعوای مطروحه (مطالبه مهریه) را اثبات زوجیت دائم می داند که منجر به طرح دعوای اخیر شده است. اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی مقرر می دارد ((قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند)) مفاد اصل یاد شده در ماده ۳ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ مفهوما تکرار النهایه توضیح می دهد چنانچه قضات دادگاه ها با وصف فوق و به بهانه مذکور از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند آنان را مستنکف از احقاق حق شناخته است. در پرونده امر مستند اساسی دعوا عقد نکاح شماره ترتیب ۶۸۷- ۹/۱۱/۱۳۸۰و ظهر آن می باشد که موجب تنازع اصلی فرجام خواه و فرجامخوانده را فراهم نموده و دادگاه ها به شرح پیشگفته و استناد به آن به نوعی نظرات خود را طی آراء جداگانه بیان نموده اند. اینک نظر به اینکه در قانون مدنی و مقررات قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی در خصوص مورد با شرایط مذکور سکوت قانونی وجود دارد ناگزیر برای فصل خصومت و تعیین تکلیف نهائی نسبت به دعوای مطروحه نیاز به استفتاء از محضر مراجع فقهای عظام می باشد تا به شرح آتی شعبه محترم ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران نسبت به آن اقدام نماید: موضوع استفتاء از محضر مراجع محترم فقهای عظام به شرح ذیل درج می گردد: بدوا از دفتر استفتائات مقام معظم رهبری و دو مرجع محترم دیگر که قبلا در خصوص مورد اظهارنظر ننموده اند دادگاه با درج عین متن عقد نامه مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ و ظهر آن و پیوست نمودن تصویر خوانا از رو و ظهر آن سئوالات ذیل را از محضر سه بزرگوار (مرجع) استفتاء نماید. برابر عقد موقت مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ آقای ح.ص. بانو ص.ن. را با مهر معلوم به مدت یکسال شمسی تا تاریخ ۹/۱۱/۱۳۸۱ به عقد خود در می آورد و ذیل آن را زوجین امضاء می کنند در حالیکه قبل از انقضاء مدت عقد نکاح موقت اول و در داخل عقد مذکور زوجین یاد شده به شرح ظهر آن عینا درج می گردد ((در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ طرفین در دفترخانه حاضر گردیده اند و زوج ۰۰۰ (ناخوانا) تعداد یکهزارو سیصد و سی و پنج عدد سکه یک بهار آزادی طلا و هزینه یک سفر حج تمتع و هزینه زیارت عتبات متبرکه مهریه این عقد که عندالمطالبه تسلیم زوجه نماید و صیغه عقد مجددا جاری گردید)) که به امضاء زوجین رسیده است ولی امضاء عاقد و مشخصات وی در آن وجود ندارد. الف - آیا با وجود عقد نکاح موقت اول عقد دیگری با مهریه مذکور صحیح بوده و دارای آثار شرعی است یا خیر در حالیکه برابر مندرجات پرونده و اظهارات زوج بقیه مدت عقد نکاح اول از سوی وی به زوجه بذل نشده و بر اساس مندرجات پرونده عقد نکاح موقت اول هم منحل نشده است حکم شرعی آن چیست؟ آیا با وجود عقد موقت اول که هنوز مدت آن منقضی نگردیده و ادعای بذل مدت هم نشده است نکاح دوم صحیح می باشد یا خیر و امکان تحقق آن وجود دارد یا خیر. ب- در صورت باقی بودن مدت عقد نکاح موقت اول عقد دوم بدون مدت با مهریه ذکر شده چه حکمی دارد؟ یک: عقد نکاح مستقلی است دو: عقد دوم با وصف فوق عقد دائم است یا حکم دیگری دارد و یا اصولا قابل تحقق نیست. پس از وصول نظرات مراجع مذکور شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران با دعوت از طرفین و استماع اظهارات آنان و در صورت لزوم اخذ توضیح از طرفین پرونده و بررسی بیشتر نسبت به موضوع دعوا مبادرت به صدور رأی نماید لذا به استناد بند الف ماده ۴۰۱ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه محترم مذکور ارجاع می گردد. دادنامه فرجام خواسته را نقض و جهت رسیدگی مجدد پرونده را به شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران (شعبه صادر کننده رأی قطعی) ارجاع می نماید شعبه مذکور پس از وصول پرونده دستور داده دفتر وقت نظارت منظور و به شرح خواسته دیوانعالیکشور از مراجع محترم تقلید با تهیه شرحی استفتاء شود سپس مستشار محترم شعبه یاد شده طی شرحی از حضرات آیات عظام مراجع عالیقدر تقلید ۱- حضرت آیتاله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری ۲- حضرت آیتاله العظمی شبیری زنجانی ۳- حضرت آیتاله العظمی مکارم شیرازی ۴- حضرت آیتاله العظمی صافی گلپایگانی ۵- حضرت آیتاله العظمی شبیری خاقانی ۶- حضرت آیتاله العظمی علوی گرگانی ۷- حضرت آیتاله العظمی نوری همدانی استفتاء و پاسخ آن در ذیل استفتائیه درج و پیوست پرونده می باشد پس از وصول فتاوی با تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین به تاریخ ۲۵/۳/۱۳۹۳ در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور طرفین و وکیل تجدیدنظرخواه تشکیل داده و تجدیدنظرخوانده در پاسخ به سؤال دادگاه اظهار داشت اینجانب همسر شهید بودم و دکترای مدیریت دارم به این راحتی حاضر به صیغه نمی شدم فقط به عنوان اینکه زن دائم باشم حاضر شدم و مرتب صیغه شدم و آخرین مرحله به محضر رفتیم و با مهریه ۱۳۳۵ عدد سکه بهار آزادی تبدیل به دائم و توسط شخصی در دفترخانه نوشته شد و البته نمی دانستم که باید کلمه دائم نوشته شود البته پشت و روی عقدنامه در یک روز امضاء شده و فاصله ای نبود شوهرم با نویسنده در دفترخانه تبانی کرده بودند دلیل دوم اینکه ایشان در حضور سه قاضی در دیوانعالیکشور در جواب سؤال مبنی بر اینکه اگر مهریه را ببخشد حاضر به طلاقش هستید صراحتا پاسخ داد بله حاضرم ((نقل قول تجدیدنظرخوانده می باشد)) تجدیدنظرخواه در جواب سؤال دادگاه مبنی بر اینکه دلیلی به اینکه زوجیت دائم نبوده دارید گفت وکیلم صحبت می کند وکیل وی اظهار داشت تمام دلائل و مدارک حاکی از موقتی بودن صیغه عقد می باشد همهجا در پرونده صحبت از این است که مطالب ظهر صیغهنامه ۱۵ روز بعد در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ نوشته شده برای اولین بار از زبان خانم ن. (تجدیدنظرخوانده) شنیدیم که همان موقع نوشته شده است اگر چنین چیزی بوده چرا تا بهحال عنوان ننموده و در جاهائی در پرونده بعد از آن تاریخ وجود دارد که به اقرار خود خانم با وکیلش صراحتا اعلام کرده اند که عقد موقتی است (متن صورت جلسه) اگر مدعی است عقد دائم بوده چرا دلیل و مدرک ارائه نمی دهد و کرارا اعلام نموده عقد موقتی است در اینخصوص در لایحه تقدیمی مطالب مفصل توضیح داده شده است اگر خانم مدعی است عقد دائم بوده چرا نام عاقد را تعیین نمی کند و آقای م. عاقد طرفین اعلام کرده که عقد موقتی است دلیل دیگر اینکه اقرار خانم ن. نزد ریاست محترم شعبه ۱۱۷ دادگاه بدوی است فعلا عرضی ندارم نظر دادگاه محترم را به لایحه تقدیمی اینجانب جلب می نمایم لایحه وکیل اخذ و به نظر تجدیدنظرخوانده رسیده اظهار داشت اینجانب در پاسخ لایحه ای تقدیم خواهم نمود فعلا عرضی ندارم دادگاه پس از مراحل دادرسی ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره ۵۳۹-۲۸/۳/۱۳۹۳ چنین رأی می دهد: در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.ص. با وکالت آقای ب.الف. و آقای م. از دادنامه شماره ۲۱۴۶-۳۰/۶/۱۳۹۰ شعبه ۲۴۳ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن درخصوص دعوی مطروحه خانم ص.ن. به طرفیت مشارالیه به خواسته اثبات زوجیت دائم در پرونده کلاسه ۶۵۶/۸۹ تصدیر گردیده و طی آن حکم به دائم بودن زوجیت آنان اعلام و این مرجع طی دادنامه ۸۱-۲۷/۱/۱۳۹۲ اعتراض زوج را مردود (اعلام) و دادنامه معترض(عنه) را تأیید نمود است سپس با فرجام خواهی زوج شعبه محترم ۱۲ دیوانعالیکشور طی دادنامه ۹۵۲ مورخ ۲۶/۹/۱۳۹۲ دادنامه را نقض و مجددا جهت رسیدگی در این مرجع اعاده فرموده اند این مرجع اعتراض زوج را وارد می داند زیرا عقد موقت بین طرفین که از سال ۱۳۷۹ منعقد گردیده بوده طی سند عادی شماره ۶۸۷- ۹/۱۱/۱۳۸۰ ممهور به مهر محضر ازدواج و طلاق به مدت یکسال شمسی و تا ۹/۱۱/۱۳۸۱ با صداق معین یک جلد کلاماله مجید مجددا تمدید و منعقد شده و طرفین متفقالقول مورد تأیید قرار می دهند در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ و ۱۵ روز بعد در ظهر همان ورقه طرفین با هر نیتی که مشخص نمی باشد قید نموده اند ((۱۳۳۵ سکه یک بهار آزادی و هزینه سفر حج تمتع و هزینه زیارت عتبات متبرکه به مهریه این عقد که عندالمطالبه تسلیم زوجه نماید و صیغه عقد مجدد جاری گردید)) این امر علاوه بر اینکه عقد را تغییر نداده مورد گواهی سردفتر نیز واقع نگردیده است اینک با توجه به اینکه قید مطلب مذکور هیچگونه دلیل قانعکننده ای که حاکی از بذل مدت نکاح موقت باشد افاده نمی کند به علاوه هرگونه عقد قرارداد بعد از عقد موقت از قبیل افزایش و کاهش مهریه حسب نظریه های اغلب فقها و شورای محترم نگهبان وجهه شرعی ندارد و نیز زوجه دلیل قانعکننده ای بر اینکه مدت عقد موقت صدرالذکر بذل شده یا پس از اتمام مدت عقد دائمی منعقد شده باشد ارائه نکرده و زوج به کلی منکر آنست در نتیجه اصل بر صحت عقد موقت مذکور می باشد و ادعای عقد دائم به دلیل عدم انحلال عقد موقت مذکور محکوم به رد بوده بنابه مراتب دادگاه ضمن وارد دانستن اعتراض زوج و اینکه دادنامه بر خلاف مبانی حقوقی صادر گردیده به استناد به صدر ماده ۳۵۸ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹ آن را نقض و حکم به رد دعوی خواهان بدوی صادر و اعلام می نماید دادنامه صادره به تاریخ ۱۴/۴/۱۳۹۳ به خانم ص.ن. ابلاغ و مشارالیها طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و به تاریخ ۲۹/۴/۱۳۹۳ ثبت و پس از تبادل لوایح به دیوانعالیکشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است لوایح مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و هنگام شور قرائت خواهد شد.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
حسب مندرجات پرونده و تحقیقات انجام شده، عقد انقطاعی بین اصحاب دعوا در سال ۱۳۷۹ منعقد گردید سپس برابر سند عادی شماره ۶۸۷ مورخ ۹/۱۱/۱۳۸۰ ممهور به مهر دفتر ازدواج و طلاق عقد موقت مذکور به مدت یکسال شمسی تا تاریخ ۹/۱۱/۱۳۸۱ با صداق معین که عبارت از یک جلد کلاماله مجید بوده مجددا تمدید گردیده که طرفین حسب مندرجات پرونده به اتفاق آن را تأیید نموده اند در حالیکه در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۸۰ بعد از ۱۵ روز در ظهر همان عقد نکاح موقت طرفین قید نموده اند ((۱۳۳۵ سکه بهار آزادی و هزینه سفر حج تمتع و هزینه زیارت عتبات متبرکه به مهریه این عقد که عندالمطالبه تسلیم زوجه نماید و صیغه عقد مجدد جاری گردید)) اضافه شده، در حالیکه اقدام بعدی ماهیت عقد اول را تغییر نداده و در مهلت عقد موقت انشاء شده و فاقد گواهی سردفتر نیز می باشد و حسب مندرجات پرونده عقد موقت از سوی زوج ضمنا یا صریحا بذل نشده و خانم ص.ن. هم دلیلی بر بذل عقد منقطع مذکور از سوی زوج ابراز ننموده است ((نظریه دفتر آیتاله خامنه ای مدظلهالعالی در بخش استفتائات پس از ملاحظه مورد استفتاء اعلام فرموده اند ملاک در این گونه امور قانون و مقررات مربوطه می باشد و باید طبق آن عمل شود البته مسائل نزاعی و اختلافی نیاز به رسیدگی و حلوفصل دارد و اگر با هم تفاهم و سازش حل نشود مرجع رسیدگی به آن محاکم قضائی می باشد)) بنابه مراتب و صراحت نتیجه استفتاء از محضر آیتاله خامنه ای اداماله ظله در بخش مربوطه رسیدگی موضوع مابهالنزاع را بر طبق قانون از طریق محاکم قضائی تشخیص فرمودند و حسب مندرجات پرونده بر اساس نظریه مذکور دعوای مطروحه در محاکم قضائی بطور مستوفی بررسی شده و طرفین در خصوص مورد سازش و تفاهم ننموده اند- اعتراض فرجام خواه وارد نیست و رأی دادگاه حسب مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده مخالف قانون نمی باشد فلذا مستندا به ماده ۳۷۰ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده می گردد
رئیس شعبه ۱۲ دیوانعالیکشور - مستشار
طیبی - مصطفوی