رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره استرداد دادخواست فرجامی (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۵۰۰۲۵۱)
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره استرداد دادخواست فرجامی: در صورت استرداد دادخواست فرجامی از سوی فرجام خواه، قرار ابطال دادخواست صادر می شود.
رأی خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده خانم الف. ا. با وکالت آقای م. ر. در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۳ دادخواستی به خواسته صدور حکم طلاق با استناد به بند ۱ و ۲ مندرج در عقدنامه به طرفیت آقای م. ب. به دادگاه های حقوقی شهرستان بندرعباس تقدیم نموده است که پرونده جهت رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه حقوقی بندرعباس ارجاع گردیده است. وکیل خواهان در توضیح خواسته خود اعلام نموده است که موکله ایشان در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۲۷ به عقد دائمی آقای م. ب. درآمده است حال با توجه به اینکه خوانده از بندهای ۱ و ۲ مندرج در نکاح نامه تخلف نموده و ادامه زندگی مشترک را برای زوجه غیرممکن ساخته است موجبات عسروحرج در زندگی موکله اینجانب را فراهم نموده است و از طرفی زوج ضمن عقد نکاح به همسر خویش وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داده است که در صورت تحقق هر یک از موارد دوازده گانه مندرج در سند ازدواج و تخلف زوج از آن ها زوجه خودش را به یکی از انواع طلاق مطلقه نماید، اکنون با توجه به موارد فوق الذکر و موارد دیگری که به شرح لایحه تقدیم خواهد شد تقاضای رسیدگی و صدور حکم طلاق موکله خویش را خواستارم. دادگاه با تعیین وقت رسیدگی طرفین را به دادرسی دعوت نموده است. (۱۳۹۲/۷/۲۹) وکیل خواهان در اظهارات خود اعلام نموده است خوانده (زوج) موکله اینجانب (زوجه) را مورد ضرب و شتم قرار داده و نسبت به ایشان سوء معاشرت و سوء ظن دارد و علاوه بر این هزینه ای نیز جهت گذران زندگی همسرش پرداخت نمی نماید لذا به استناد بند ۱ و ۲ عقدنامه و با توجه به اینکه سوء رفتار و معاشرت ایشان به حدی رسیده که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل می نماید با بذل پنج عدد سکه از مهریه خویش از دادگاه تقاضای طلاق عسروحرجی (خلعی) را می نماید. خوانده در پاسخ به اظهارات وکیل خواهان اعلام کرده است: شکاک نیستم، سوء ظن ندارم ضمن پرداخت نفقه همسرم هیچگونه ضرب و شتمی نیز نسبت به ایشان نداشتم، همسرم را طلاق نمی دهم و هم اکنون نیز با فراهم نمودن منزل مناسب از ایشان می خواهم که جهت ادامه زندگی مشترک مراجعت نمایند. دادگاه نظر به اینکه خواهان و وکیل ایشان در جهت اثبات ادعای خود به گواهی گواهان متمسک گردیدند و با توجه به اینکه اخذ گواهی گواهان نفیا و اثباتا در نتیجه دعوی مؤثر است قرار استماع شهادت شهود را صادر و اعلام نموده است علاوه بر این دادگاه دستور داده است تا زوجین به مرکز مشاوره معرفی شوند. مرکز مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق نتیجه مداخلات انجام شده را به شرح ذیل اعلام نموده است (۱۳۹۲/۱۰/۱۴ ): زوجین مدت ۵ سال است که ازدواج نمودند و مدت ۸ ماه است که متارکه نمودند عمده اختلافات آن ها ناشی از عدم اعتماد زوج به زوجه، بدبینی و تهمت زدن های مکرر نسبت به زوجه، ضرب و شتم و عدم مسئولیت پذیری زوج و عدم توجه زوج نسبت به همسرش اعلام گردیده است که ضمن آگاه سازی زوجین نسبت به عواقب و آثار منفی طلاق نتیجه اقدامات خود را منفی ارزیابی و به دادگاه اعلام نموده است. دادگاه در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۵ جهت استماع گواهی گواهان تشکیل جلسه داده است گواهان تعرفه شده بالاتفاق اظهار داشتند خوانده از بستگان ما می باشد. نسبت به همسر خویش سوء ظن دارد و نه تنها نفقه ایشان را پرداخت نمی نماید او را کتک کاری نموده و نسبت به ایشان شکاک است، در اثر کتک کاری چشم و ران زوجه ورم نموده و کبود گردیده است و الان به مدت یکسال و دو ماه است که در منزل خواهرش زندگی می نماید. دادگاه خطاب به وکیل خواهان اعلام نموده است که خواسته خود را بیان نمایند، وکیل زوجه اظهار داشت مدت ۷ سال است که موکله بنده با همسرش ازدواج نموده است در طول این مدت با انواع و اقسام مسائل مانند سوء رفتار و معاشرت، ضرب و شتم، فحاشی و نپرداختن نفقه روبرو بوده است لذا با توجه به ایجاد یک محیط ناسالم روانی توسط زوج، موکله اینجانب دیگر حاضر به زندگی با وی نیست و با بذل پنج سکه از مهریه خویش تقاضای طلاق خلعی دارد. خوانده در پاسخ به اظهارات وکیل خواهان اظهار داشت من حاضر به طلاق نیستم اظهارات شهود که در زندگی من حضور نداشتند دروغ و آن ها را قبول ندارم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر و به طرفین ابلاغ شد تا در مهلت مقرر نسبت به معرفی داوران خود اقدام نمایند داوران نیز به شرح صفحات ۶۹ و ۷۶ پرونده اعلام نمودند به علت اختلاف شدید، عدم تفاهم اخلاقی و فکری، زوجین قادر به ادامه زندگی زناشوئی نمی باشند. زوج مجددا با تقدیم لایحه ای تقاضای تحقیق غیرمحسوس و همچنین تحقیق از افرادی که رابطه نسبی یا سببی با زوجین ندارند را از دادگاه نموده است. دادگاه در وقت مقرر (۱۳۹۳/۸/۱۷) ختم رسیدگی را اعلام و پس از درج خلاصه خواسته خواهان و مستندات ایشان دعوی را مستندا به مواد ۱۳۱۳ – ۱۳۱۵ – ۱۳۱۶ الی ۱۳۱۸ و ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۴ قانون مدنی و همچنین مواد ۲۶ تا ۲۸ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ و نظر به قاعده فقهی لاضرر و لاضرار فی الاسلام ... و آیه شریفه ۷۸ سوره مبارکه حج و با عنایت به مواد ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی وارد دانسته و خوانده را به مطلقه نمودن خواهان محکوم نموده است و با توجه به بذل ۵ عدد سکه از مهریه توسط خوانده دادگاه با قبول بذل از طرف زوج نوع طلاق را بائن و از نوع خلع اعلام می نماید. وکیل خوانده در مرحله تجدیدنظرخواهی اعلام می کند: ۱- در خصوص کتک کاری و ضرب و شتم حکمی از دادگاه صالح صادر نگردیده است ۲- زوجه جهت درخواست نفقه از طریق قانونی اقدام ننمود. ۳- دادگاه قبل از الزام زوج به طلاق باید ایشان را ملزم به رفع عامل موجه عسر و حرج (پرداخت نفقه) نماید تا در صورت میسر نشدن او را ملزم به طلاق نماید ۴- گواهان در زندگی زوجین حضور دائمی نداشتند لذا گواهی آنها بی فایده و ملغی الاثر می باشد و منبع کسب اطلاعات موثق محسوب نمی گردند ۵- زوجه نسبت به ترک منزل اقدام نموده دادخواست الزام بر تمکین از سوی زوج گواه این مسأله می باشد لذا تقاضای نقض رأی صادره از سوی دادگاه بدوی را دارم. در توضیح مسأله وکیل خواهان طی لایحه ای اعلام نمود موکل اینجانب به تعهدات خود در برابر زوج عمل نموده و فراتر از آن با کمک و همکاری در کار اقتصادی زمینه های پیشرفت ایشان را فراهم نموده است اما زوج از همان آغاز زندگی بنای ناسازگاری گذاشته و به بهانه های مختلف ایشان را مورد ضرب و شتم قرار داده است و به این بهانه که شما حقوق بگیر هستید از پرداخت نفقه امتناع نموده و زوجه را در شرایط بلاتکلیفی قرار داده است در مورد ترک منزل هم اظهارات زوج خلاف واقع محسوب می شود و با توجه به گواهی گواهان زوج همسر خود را با کتک کاری از منزل بیرون نموده است و هم اکنون نیز قصد او از بازگشت زوجه به منزل فقط آزار و اذیت روحی می باشد. نظریه مشاوران نیز اظهارات اینجانب را تأیید می نماید یقین دادگاه بدوی در احراز عسروحرج نیز گواه دیگر اظهارات و دلایل زوجه می باشد، در مسأله نفقه نیز اصل بر عدم پرداخت می باشد مگر آنکه خلاف آن ثابت شود لذا به استناد مواد ۱۱۳۰ و ۱۱۲۹ قانون مدنی تأیید دادنامه بدوی مورد استدعاست. دادگاه تجدیدنظر نیز با توجه به اظهارات شهود مندرج در صفحات ۵۶ – ۵۷ و ۵۸ عسروحرج زوجه را احراز نموده و با حذف موضوع گواهی عدم امکان سازش مستند به ماده 26 قانون حمایت خانواده با حذف طلاق خلعی، با توجه به عسروحرج زوجه مستند به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی ضمن رد اعتراض با رعایت ماده ۳۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی با نوع طلاق بائن ناشی از عسروحرج اعتراض تجدیدنظرخواه را وارد ندانسته و دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است وکیل خواهان در وقت مقرر با تقدیم لایحه ای که در صورت لزوم به هنگام شور قرائت خواهد شد نسبت به رأی صادره از شعبه چهارم تجدیدنظر بندرعباس تقاضای فرجام خواهی نموده است که متعاقب تقدیم لایحه و ثبت آن در پرونده، زوجین توافق نامه ای به شرح ذیل تقدیم شعبه چهارم تجدیدنظر استان هرمزگان نمودند: ۱- زوج از تقاضای فرجام خواهی خود صرف نظر نموده است ۲- زوجه نسبت به نفقه حال و آینده صرف نظر و در رابطه با پرونده نفقه مطرح در شعبه چهارم حقوقی نیز اعلام رضایت می نماید. ۳- زوجه کلیه مطالبات خود (غیر از مهریه) را به زوج بخشیده است ۴- زوج در دفترخانه حاضر و نسبت به طلاق همسرش اقدام می نماید. ۵- نحوه پرداخت مهریه بدوا ۳ سکه بهار آزادی و مابقی آن از قرار هر سه ماه یک ربع سکه خواهد بود. ۶- طرفین با امضاء این توافقنامه حق هرگونه شکایت یا ادعا یا طرح دعوی نسبت به یکدیگر را از خود ساقط می نمایند. پس از ثبت توافقنامه در پرونده و با توجه به استرداد دادخواست فرجامی از سوی زوج پرونده در این راستا به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده و پس از قرائت گزارش آقای حسن حمیدیان عضوممیز و اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره ۰۰۲۵۲ – ۱۳۹۴/۳/۳۰ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
موضوع پرونده فرجام خواهی آقای م. ب. به طرفیت خانم الف. ا. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۲۵۲ – ۱۳۹۴/۳/۳۰ شعبه چهارم تجدیدنظر استان هرمزگان متضمن تأیید دادنامه شماره ۰۰۱۸۵ – ۱۳۹۳/۸/۱۷ شعبه چهارم دادگاه عمومی حقوقی بندرعباس می باشد با قطع نظر از صحت و سقم موضوع معنون نظر به اینکه فرجام خواه مذکور بعد از تقدیم دادخواست فرجامی طبق بند اول توافقنامه مورخه ۱۳۹۴/۶/۳ دادخواست فرجامی را مسترد نموده است لذا با استناد به وحدت ملاک ماده ۳۶۳ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ قرار ابطال دادخواست صادر و اعلام می نماید.
رئیس و عضو معاون و عضو معاون شعبه ۱۵ دیوان عالی کشور
جعفر قدیانی - مرتضی شریفی - حسن حمیدیان