رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اصل حاکم بر مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۵۰۰۰۳۳
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۵۰۰۰۳۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۲/۲۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۵ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعاصل حاکم بر مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت
قاضیجعفر قدیانی
مرتضی شریفی
سید صالح سجادی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اصل حاکم بر مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت: در مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، اصل عدم تبرع است؛ بنابراین با توجه به اینکه انجام امور منزل تکلیف زوجه نیست، مطالبه اجرت المثل از ناحیه وی به طور ضمنی بیانگر عدم قصد تبرعی بودن کارهای انجام گرفته است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات پرونده محاکماتی خانم ل. ی.ف. بوکالت از آقای ح. ط. به طرفیت خانم ف. ح. دادخواستی بخواسته تقاضای طلاق (صدور گواهی عدم امکان سازش) به دادگستری استان قزوین تقدیم که به شعبه هفتم دادگاه خانواده ارجاع میگردد وکیل مزبور در دادخواست تقدیمی اعلام داشته موکل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۲/۲۷ زوجه را به عقد دائم ازدواج نموده و مدت ۶ سال است از زندگی مشترک می گذرد... از ابتدای زندگی مبنای ناسازگاری نهاده و توجها به حدوث اختلافات و ناراحتی های پیش آمده و عدم امکان زندگی مشترک و سوء رفتار زوجه محترم به استناد ماده ۱۱۳۳ از قانون مدنی تقاضای رسیدگی و صدور حکم طلاق نامبرده را دارد جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۲۸ با حضور خواهان و وکیل وی و خوانده و وکیل ایشان تشکیل گردیده. خانم ل. ی. (وکیل خواهان) اظهار داشته خواسته بشرح دادخواست می باشد تقاضای رسیدگی دارم.... متذکر می شوم که زوجه برای مهریه، نفقه و جهیزیه جداگانه اقدام کرده که در حال اجرا میباشد. خانم ر. م. بوکالت از خوانده اعلام داشته موکل به هیچ وجه حاضر به طلاق از شوهرش نمی باشد و مراتب طی لایحه ای که به شماره ۲۶۹۲-۱۳۹۲/۱۱/۲۸ ثبت شده بیان گردیده است... زوج اظهار داشته من از ادامه این زندگی خسته شده ام سه سال است گرفتار پاسگاه و دادگاه هستم و دیگر آبرو و حیثیتی برای من باقی نمانده خواهان طلاق هستم.... زوجه اظهار می دارد چنانچه بخواهد من را طلاق دهد باید کلیه حقوق قانونی من را ازجمله اجرت المثل پرداخت نماید راجع به اجرت المثل من کار می کردم ..... و در قبال وظایف خانه داری من از شوهرم پول تقاضا نمی کردم. وکیل زوج راجع به اموال و دارائی وی اظهار می دارد موکل مال و اموالی تحصیل نکرده و چیزی ندارد...که تنصیف گردد زوجه متعاقبا اعلام داشته چیزی بنام خودش ندارد و بنام خودش نمی زند آدم زیرکی است.... من از ایشان چیزی از اموال و دارائی سراغ ندارم اما می دانم وضع مالی شوهرم خیلی خوب است و درآمد زیادی دارد و با شرکتهای مختلف قرارداد حسابرسی و حسابداری و مشاوره مالیاتی و غیره دارد.... دادگاه قرار ارجاع امر به داور صادر و داوران منتخب ادامه زندگی مشترک را با کیفیتی که بوجود آمده امکان پذیر ندانسته اند دادگاه طی صورتجلسه مورخه ۱۳۹۳/۲/۷ اعلام داشته زوج مدعی عدم تحصیل اموال و دارائی در دوران زوجیت بوده و از سوی زوجه نیز مال و اموالی تعرفه نشده و سابقا نیز تقسیط و اعسار زوج از پرداخت نقدی مهریه صادر شده.... و اینکه از سوی زوجه دلیلی که مثبت استحقاق وی به دریافت اجرت المثل باشد ارائه نشده دادگاه بنا به ضرورت و لزوم تعیین نحله برای زوجه قرار ارجاع امر به کارشناس را صادر تا کارشناس منتخب میزان نحله زوجه ( باالتفات به مدت زندگی مشترک و نوع کار زوجه) و همین طور میزان نفقه زوجه در ایام عده را تعیین و کتبا به دادگاه اعلام نماید که کارشناس منتخب طبق نظریه ابرازی میزان نحله زوجه را دو میلیون و پانصد هزار تومان و میزان نفقه ایام عده زوجه را برای مدت سه ماه و ده روز به ماخذ ماهانه ۳۵۰ هزار تومان جمعا یک میلیون و یکصد و شصت و هفت تومان اعلام داشته دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۰۰۴۶۱-۱۳۹۳/۴/۱۴ دعوی خواهان را وارد تشخیص داده و با استناد به ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق با صدور گواهی عدم امکان سازش به زوج اجازه داده تا با رعایت جامع شرایط و موارد ذیل نسبت به مطلقه نمودن خوانده اقدام نماید-۱- نوع طلاق رجعی است و....-۲-زوجه برای مطالبه نفقه و مهریه جداگانه اقدام کرده و جهیزیه تحویل وی است....-۳-زوج موظف به پرداخت ۲۵۰۰۰۰۰ تومان از بابت نحله و پرداخت نفقه ایام عده به مبلغ ماهیانه ۳۵۰ هزار تومان .... (می باشد) متذکر می شود که حسب اظهارات زوج وی فاقد اموال و دارائی محصل دوران زوجیت بوده و از سوی زوجه نیز چیزی از این اموال و دارائی تعرفه نشده و با این کیفیت موضوع تنصیف دارایی منتفی است و از طرفی از سوی زوجه دلیلی بر استحقاق وی به دریافت اجرت المثل ... ارائه نگردیده فلذا اجرت المثل نیز منتفی میباشد. دادنامه صادره به طرفین ابلاغ شده خانم ر. م. بوکالت از زوجه در مهلت قانونی به رأی صادره معترض و با تقدیم دادخواست و لایحه ضمیمه تقاضای رسیدگی مجدد و تجدیدنظر را نموده که پس از تبادل لوایح پرونده بدادگاههای تجدیدنظر ارسال که پرونده به شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان قزوین ارجاع گردیده شعبه مرجوع الیه مذکور نیز در جلسه فوق العاده پرونده را تحت نظر قرار داده و با اعلام ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۱۰۷۹-۱۳۹۳/۸/۲۵ با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات و اقدامات معموله در مرحله رسیدگی بدوی نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجهی که فسخ دادنامه صادره را ایجاب نماید بعمل نیامده اعتراض معترض را رد و با اضافه نمودن مواد ۲۶-۲۸-۲۹-۳۴ و ۳۸ قانون حمایت خانواده و حذف ماده واحد قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق دادنامه تجدیدنظر خواسته را با اصلاح مزبور تایید نموده دادنامه صادره به طرفین ابلاغ شده خانم ر. م. بوکالت از خانم ف. ح. در مهلت مقرر قانونی به رأی صادره اعتراض و با تقدیم دادخواست فرجامی به انضمام لایحه اعتراضیه درخواست رسیدگی مجدد را نموده و عمده اعتراض نامبرده به عدم صدور دستور مقتضی در خصوص تنصیف دارایی و اجرت المثل دوران زندگی مشترک میباشد علی ایحال در راستای رسیدگی فرجامی پرونده بدیوان عالی کشور ارسال و پس از ثبت و جری تشریفات قانونی به این شعبه ارجاع گردیده است.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای مرتضی شریفی عضوممیز واوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره ۱۰۷۹-۱۳۹۳/۸/۲۵ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجامخواهی خانم ف. ح. با وکالت خانم ر. م. نسبت بدادنامه شماره ۱۰۷۹-۱۳۹۳/۸/۲۵ شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان قزوین متضمن اصلاح و تایید دادنامه شماره ۰۰۴۶۱-۱۳۹۳/۴/۱۴ شعبه هفتم دادگاه خانواده شهرستان قزوین مشعر بر صدور گواهی عدم امکان سازش وارد میباشد زیرا منتفی دانستن اجرت المثل دوران زندگی مشترک با تمسک به اینکه زوجه دلیلی بر استحقاق خود ارائه ننموده موجه نمیباشد بلحاظ اینکه –اولا- اصل عدم تبرع است و انجام امور منزل تکلیف زوجه نبوده و برای انجام این امور مستحق اجرت المثل میباشد-ثانیا- مطالبه اجرت المثل از ناحیه زوجه بطور ضمنی بیانگر عدم قصد تبرعی بودن کارهای انجام گرفته توسط زوجه که جزء وظایف قانونی و شرعی وی نبوده میباشد اصل بر این است که کارهایی که زوجه خارج از وظیفه شرعی خود انجام داده بدون قصد تبرع بوده و لازم نیست (زوجه) ثابت کند که در انجام کارها قصد تبرع داشته علیهذا بنابمراتب مرقوم به استناد مواد ۳۷۱(بند ۲) و ۴۰۱(بندج) با نقض دادنامه فرجامخواسته پرونده را به شعبه هم عرض ارجاع مینماید.

شعبه۱۵ دیوان عالی کشور - رئیس و عضومعاون و عضومعاون

جعفرقدیانی - مرتضی شریفی - سید صالح سجادی