رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تعارض اماره فراش با آزمایش DNA
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تعارض اماره فراش با آزمایش DNA: اماره فراش که اماره شرعی است بر آزمایش DNA که اماره قضائی است مقدم بوده و در صورت وجود اماره فراش و صدور سند شناسنامه که دال بر آن است، زمینه ورود به انجام آزمایش DNA منتفی است.
رأی خلاصه جریان پرونده
خانم ن. م. فرزند الف. دادخواستی بطرفیت خانمها ۱- م. ۲- م. ۳- آقای ر. شهرت م. فرزندان ش. بخواسته نفی نسب به محاکم عمومی حقوقی تهران تقدیم داشته و به شعبه ۲۶۳ ارجاع گردیده است خواهان توضیح داده است که مرحوم الف. م. پدر خواهان میباشد که بتاریخ ۱۳۵۳/۴/۲۳ دار فانی را وداع نموده است مشارالیه دارای سه همسر به اسامی ۱- م. خ. که فرزند نداشته و در سال ۱۳۱۹ توسط آن مرحوم مطلقه شده است ۲- ک.ا. که فرزند نداشته و پس از سالها زندگی مشترک با مرحوم الف. م. به رحمت خدا میرود ۳- خانم پ.ه. که در زندگی مشترک با مرحوم الف. م. دارای یک فرزند دختر بنام ن. م. (خواهان) است و لاغیر و مرحوم ش. م. فرزند ل. بوده که هیچگونه نسبت و قرابتی اعم از ابی و امی و قرابت بطنی صعودی و نزولی با مرحوم الف. م. نداشته است از جمله دلیل شهادت شهود است که شهادت آنان در دفترخانه ..... تهران مورد تأیید قرار گرفته است لذا تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر نفی ولد و عدم قرابت نسبی فی ما بین خواهان و مورث مشارالیها و مورث خواندگان دارد ملاحظه میشود که آقای س. ع. وکیل پایه یک از مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالتنامه خود را وکیل خواهان معرفی نموده است شعبه مذکور پس از تعیین وقت رسیدگی و دعوت از اصحاب دعوی بتاریخ ۱۳۹۳/۵/۲۹ در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور وکیل خواهان تشکیل داده خود خواهان و خواندگان حضور ندارد خانم س. د. وکیل پایه یک دادگستری به عنوان وکیل مع الواسطه با تقدیم وکالتنامه خود را وکیل مع الواسطه آقای ر. و خانمها م. و م. شهرت همگی م. معرفی کرده و حضور دارد وکیل خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است و اضافه نموده به اینکه موکله نسبت برادری خود را منکر است زیرا مشارالیه ( ش. م.) از نطفه شخص دیگری غیر از الف. م. است زیرا همسر مرحوم الف. م. به اسامی ۱- خانم م.خ. ۲- ک. ا.که مادر ش. م. است بچه دار نمی شده است و آقای ش. م. فرزند ل. و در راهی بوده که توسط مرحوم الف. و خانم ک. بزرگ و به فرزندی قبول شده است لذا با توجه به شهادت شهود که در وقت محاکمه معرفی میشوند و شهادت آنها مضبوط پرونده میباشد همچنین استعلام از پزشکی قانونی در خصوص DNA خواهان و خواندگان و خواهشمند است از اداره ثبت احوال در خصوص احوال شخصیه خانم ک. ا. و الف. م. استعلام شود وکیل خواندگان اظهار داشت دفاعیات من از موکلین به شرح لایحه تقدیمی است دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر و دستور داده با تعیین وقت رسیدگی مجدد از طرفین دعوت و در اخطاریه وکیل خواهان قید شود شهود تعرفه شده را همراه خود بیاورد سپس دادگاه بتاریخ ۱۳۹۳/۶/۲۳ در وقت مقرر جلسه رابا حضور وکلای طرفین تشکیل داده وکیل خواندگان اظهار داشت به استناد ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی آنچه به استناد اسناد مسلم الصدور ثابت و مسلم است به استناد شهادت شهود قابل بطلان و خدشه دار کردن نسبت چنانچه اسناد ارائه شده مورد قبول محضر دادگاه قرار گیرد وارد در بحث شهود شدن محلی ندارد وکیل خواهان اظهار داشت نظر به اینکه از جمله ادله اثبات دعوی شهادت و گواهی شهود است با توجه به شرایط شهود و شرایط شهادت که معرفی می شوند تقاضای استماع آنان را دارد دادگاه در برگهای جداگانه از شهود بنامهای آقایان ۱- م. خ. ۲- ا.م. ۳- ع. ن. ۴- م. ت. تحقیق شاهد ردیف اول گفت: من از مادرم شنیدم که خانم ک. ا. (همسر مورث خواهان) فرزندی نداشته است و ش. فرزند ک. ا.نبوده است ردیف دوم گفت: اینجانب از سال ۱۳۳۵ که من آقای م. و ش. را می شناختم شایع بود که آقای ش. پسرش هست ولی بعدا فهمیدم که ایشان اصلا پسرش نیست و ایشان از زن اول اولاد دار نمی شوند و از طریق آقای ح. ن. که مستأجر آقای م. بود مطلع شدم که ش. اولاد او نیست و بزرگش کرده است و زن دوم گرفته و از وی دارای اولاد است که اسمش ن. (خواهان) م. است ردیف سوم اظهار داشت: مرحوم پدرم با الف. م. با هم گفتگو میکردند و با هم درد دل میکردند و از پدرم شنیدم که این پسرش که آقای ش. است فرزند الف. م. نیست و از سر راه آورده ام (عین عبارت) و این بچه را بزرگ کردیم برای ما دردسر شده است ردیف چهارم گفت: حدود ۱۵ سال پیش از چلوکبابی محل شنیدم که میگفت آقای ش. فرزند الف. نیست و خانم ک. ا. نیز یقین دارد که صاحب فرزند نمیشد و یقینا اولادی نداشته است و خانمم از مادرش شنیده که آقای ش. فرزند الف. نیست دادگاه ختم جلسه را اعلام و به طرفین مدت ده روز مهلت داده شد که لوایح دفاعی خود را به دادگاه ارائه نمایند و دستور داده پرونده در وقت نظارت باشد دادگاه بتاریخ ۱۳۹۳/۸/۳ در وقت فوق العاده جلسه دادگاه را تشکیل داده و با مطالعه آن ختم رسیدگی اعلام و بشرح دادنامه ۱۱۱۲- ۱۳۹۳/۸/۳ مبادرت بصدور رأی مینماید دادگاه استدلال کرده است به اینکه با توجه به جامع محتویات پرونده و اظهارات وکیل خواهان و اظهارات و دفاعیات وکیل خواندگان بلحاظ تقدم اماره فراش و سند سجلی به شهادت شهود بر فرض کافی بودن شهادت به اثبات موضوع و مقدم بودن اماره فراش که اماره شرعی است به آزمایش DNA که اماره قضایی است و در صورت وجود اماره فراش و صدور سند سجلی (شناسنامه) که دال بر اماره فراش است زمینه ورود به انجام آزمایش DNA منفی است و به دلیل اینکه شهادت شهود قطع نظر از جرح احتمالی بعضی از آنها وافی و کافی به اثبات موضوع(نفی نسب) نمی باشد دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته و مستندا به ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی دعوی وی را رد می نماید پس از ابلاغ دادنامه خانم ن. م.ت. با وکالت آقای س. ع. طی دادخواست و لایحه پیوست آن نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی کرده و پرونده به شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع گردیده است شعبه مذکور پس از رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۱۶۷۸- ۱۳۹۳/۱۰/۶ ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید مینماید دادنامه بتاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۳ به وکیل خانم ن. م. ابلاغ و وکیل مذکوربه وکالت از مشارالیها طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و بتاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۳ ثبت و پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. با بررسی اوراق پرونده ملاحظه میشود که گواهینامه حصر وراثت به شماره دادنامه ۳۲۹۳- ۱۳۵۴/۸/۱ به درخواست آقای ش. م. صادر شده حاکی از این است که الف. م.ت. (مورث فرجام خواه) در تاریخ ۱۳۵۴/۴/۲۳ فوت کرده و ورثه وی در هنگام درگذشت عبارتند از خود متقاضی پسر ( ش. ) و خانم ن. م.ت. دختر و خانم پ. ه.همسر و قید شده است که متوفی وارث دیگری ندارد (ص۱) و در شناسنامه ش. م. الف. و ک. بعنوان والدین وی درج گردیده اند (ص۹) و نامبرده متولد ۱۳۰۵/۶/۱۰ میباشد و ملاحظه میشود که تصویر یک برگ آگهی حصر وراثت دیگری ضمیمه پرونده است حاکی است که آقای ش. م. از دادگاه بخش تهران درخواست صدور گواهی حصر وراثت نموده و چنین توضیح داده است مرحومه ک. ا. فوت شده و ورثه آن مرحومه عبارتست از خود متقاضی پسر و الف. خان م. زوج متوفیه میباشد این آگهی بتاریخ ۱۳۴۲/۸/۲۳ صادر گردیده است (ص۴۵) لوایح طرفین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و هنگام شور قرائت خواهد شد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سید جعفر مصطفوی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره ۱۶۷۸- ۱۳۹۳/۱۰/۶ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده و اوراق و مندرجات آن و نظر به مستندات و مبانی استدلال دادگاه دادنامه فرجام خواسته بر اساس موازین و مقررات قانونی و با رعایت اصول و تشریفات دادرسی صادر گردیده و فاقد خلاف بین میباشد و ازناحیه فرجام خواه و وکیل وی نیز دلائل و مدارکی که موجبات پذیرش فرجام خواهی را فراهم نماید ارائه نشده است لذا مستندا به ماده ۳۷۰ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد فرجام خواهی دادنامه فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده میگردد.
رئیس و مستشار شعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
قدرت اله طیبی - سیدجعفر مصطفوی