رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تعارض سند رسمی و سایر ادله در دعوی نفی نسب

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۱۲۶
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۱۲۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۳/۱۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتعارض سند رسمی و سایر ادله در دعوی نفی نسب
قاضیعلی شمس
حسین جان طالبی
سعیدعمرانی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تعارض سند رسمی و سایر ادله در دعوی نفی نسب: در دعوای نفی نسب ، با وجود سند رسمی (شناسنامه) نوبت به آزمایش دی ان ای نمی رسد. در نتیجه اگر نام فردی به عنوان فرزند در شناسنامه دیگری درج شده باشد این سند معتبر است و امکان نفی نسب چنین فردی از طریق آزمایش دی ان ای یا شهادت اجمالی وجود ندارد.

رأی خلاصه جریان پرونده

به حکایت محتویات پرونده آقای الف. ب.ت.ک. فرزند ع. درتاریخ ۹۰/۵/۵ دادخواستی;را به خواسته صدور حکم نفی نسب به شرح دادخواست به طرفیت ق. ن.س. فرزند م. و اداره ثبت احوال ه. تقدیم محضر دادگاه عمومی بخش خ. نموده است و در توضیح خواسته در متن دادخواست اعلام نموده است خ. خ. فوت نموده است و اینجانب تنها ورثه آن مرحوم هستم این در حالی است که در سوابق ثبت احوال خوانده به عنوان; پسر آن مرحومه قید شده و حال اینکه خوانده پسرایشان نبوده است و مادر وی شخصی بنام ج. الف. می باشد که در سوابق ثبت احوال این موضوع لحاظ نشده است و استشهادیه تنظیمی بر صحت ادعای اینجانب دلالت دارد و لذا درخواست رسیدگی و صدورحکم نفی نسب خوانده را دارم. دادگاه دستور ثبت پرونده و تعیین وقت رسیدگی و دعوت از طرفین را صادر نموده است و در تاریخ ۹۰/۷/۶ با حضور طرفین تشکیل جلسه داده است و پس از استماع اظهارات طرفین به شرح دادنامه شماره ۹۰/۰۰۶۵۹ ۹۰/۷/۱۲ با استدلال به اینکه خانم ج. الف. دارای ورثه دیگری است که در دادخواست نیامده است دعوای خواهان را به کیفیت مطروحه قابل;استماع ندانسته است و قرار عدم استماع صادر نموده است;پس از ابلاغ رأی مورد اعتراض و تجدیدنظرخواهی آقای الف. ب.ت.ک. قرار گرفته است و پرونده به نظر دادگاه عمومی بخش خ. رسید باعتبار اینکه درخواست تجدیدنظر خارج از وقت داده شده است قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر نموده است از این تصمیم تجدیدنظرخواهی شده و پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی ارسال و به شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر آن استان ارجاع شد شعبه مرقوم بدوا;به اعتراض به قرار رد تجدیدنظرخواهی رسیدگی و اعتراض به شرح منعکس در پرونده در فرصت قانونی دانسته و قرار رد تجدیدنظرخواهی را نقض آنگاه وارد رسیدگی در;رسیدگی به دادنامه صادره از شعبه دادگاه عمومی خواجه به شماره ۹۰/۰۰۶۵۹ - ۹۰/۷/۱۲ گردید و اقدام به نقض رأی صادره ( قرار عدم استماع دعوا ) نموده و پرونده را جهت رسیدگی ماهوی به;دادگاه عمومی حقوقی خواجه اعاده نموده است دادگاه در رسیدگی بعدی پس از بررسی ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره۹۰/۰۰۴۶۳ - ۹۳/۴/۱۶ به شرح آتی مبادرت به صدور رأی نموده است : در خصوص دادخواست تقدیمی آقای الف. ب.ت.ک. فرزند ع. به طرفیت آقای ق. ن.س. (مشهور به نادر نامی ) فرزند م. با وکالت آقای س. س. دایر بر نفی نسب فرزندی و مادری ما بین خوانده و خانم خورده ب. با این شرح که خواهان اعلام نموده خانم خ. خ. به عقد دایم مرحوم م. نامی پدر خوانده دعوی درآمده و هیچگاه صاحب فرزندی نشده است و مرحوم م. ن. سابقا با خانم ج. الف. ازدواج کرده بود که حاصل ازدواج تولد یک فرزند ذکور می باشد که همان خوانده، دعوی میباشد و در اسناد سجل احوال مرحوم خورده خانم به اشتباه نام خوانده دعوی به عنوان فرزند خورده خانم ب. قید گردیده است دادگاه با توجه به استشهادیه تقدیمی خواهان شهادت شهود تعرفه شده خواهان در دادگاه و اظهارات مطلعینی که در جریان اجرای قرار تحقیق محلی اعلام نموده اند دادگاه خواسته خواهان را محمول بر صحت تشخیص داده به استناد مواد ۱۱۵۸ و۱۱۵۷ قانون مدنی و مواد ۱۹۴ ،۲۳۳ ،۲۴۸، ۲۵۵ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب و امور مدنی حکم برنفی نسب خوانده دعوی از خانم خورده خانم ب.ت.ک. را صادر و اعلام می نماید .... ; پس از ابلاغ دادنامه صادره مورد اعتراض و تجدیدنظرخواهی آقای ق. ن.س. با وکالت آقای س. س. قرارگرفته است و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی ارسال گردید و به شعبه نهم آن دادگاه ارجاع گردیده است و شعبه مرقوم; پس از رسیدگی دادنامه تجدیدنظرخواسته را به شرح دادنامه شماره ۹۴/۰۱۱۱۸ ۹۴/۱۲/۱۶;مورد تأیید قرار داده است پس از ابلاغ آن مورد اعتراض و فرجام خواهی آقای ق. ن.س. با وکالت آقای س. س. قرار گرفته است و عمده اعتراض فرجام خواه همان مطالبی است که در دادخواست تجدیدنظر بیان داشته است از جمله با وجود سند سجلی گواهی گواهان مورد پذیرش نمی باشد پرونده حکایت دیگری ندارد و لوایح فرجام خواهی در مقام مشورت قرائت خواهد شد پس از فرجام خواهی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ( هیجدهم ) ارجاع گردید.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشگیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده اکثریت چنین رأی میدهد:


رأی شعبه دیوان عالی کشور

بسمه تعالی فرجام خواهی آقای ق. ن.س. با وکالت آقای س. از دادنامه شماره ۹۴۰۰۰۱۱۱۸ مورخ ۹۴/۱۲/۱۶ صادره از شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی وارد است زیرا اولا پدر خوانده ( مرحوم م. ن.س. ) در زمان حیات خودش و همسر مرحومش خ. خ. و با طی تشریفات قانونی شناسنامه گرفته و مرحومه خورده. خانم تا پایان عمرش نفی نسب ننموده است ثانیا اظهارات شهودی که معرفی شده اند به علم اجمالی دائر بر صحت ادعای خواهان گواهی داده اند و منشا علم و اطلاعات خود را نیز اعلام نکرده و بدون اینکه از جزئیات قضیه خبر دهند بیشتر به شنیده ام، گفته اند و همه می گویند ; اکتفا شده است مضافا به اینکه مثلا آقای الف. ج. متولد ۱۳۵۲به موضوعی گواهی میدهد که در سال ۱۳۴۲ واقع شده، آقای م.ح. م. متولد۱۳۳۱ به هنگام خوانده ۱۲ساله بوده و جملگی به اینکه ج. ( مادر مورد ادعای خواهان ) را ندیده و نمی شناسند نیز شهادت داده اند ضمن اینکه با وجود سند رسمی نوبت به آزمایش دی ان ای هم نمی رسد، بنا به مراتب و با استناد به بند۲ ماده ۳۷۱ قانون آئین دادرسی مدنی نقض و با اختیار حاصله از بند ج ماده ۴۰۱ قانون فوق الاشعار پرونده جهت تجدید رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع می گردد.

علی شمس : مستشار سعید عمرانی : مستشار&n