رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۵۰۳
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۵۰۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۶/۰۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور
قاضیقدرت اله طیبی
اسلامی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور: دیوان عالی کشور دادگاه نیست بلکه مرجع نقض و ابرام رأی قطعی بوده و رسیدگی ماهوی نمی کند بنابراین درخواست اعاده دادرسی قابل طرح در دیوان عالی کشور نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

پیرو گزارش مورخ ۱/۲/۱۳۹۳ در تاریخ ۲۹/۲/۱۳۹۱ خانم س.س. به استناد تصاویر مصدق رونوشت سند ازدواج شماره ۴۷۰۵-۱۸/۵/۱۳۷۵ دفتر ازدواج و شناسنامه دادخواستی به خواسته صدور حکم طلاق به طرفیت آقای م.ر. تقدیم و توضیح می دهد به موجب سند ازدواج در تاریخ ۱۸/۵/۱۳۷۵ با خوانده ازدواج نمودم که حاصل آن یک دختر می باشد به علت عسر و حرج ادامه زندگی ممکن نیست با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم وفق خواسته را دارم آقای ض.پ. وکیل پایه یک مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل زوجه معرفی می کند شعبه ۲۳۵ دادگاه عمومی خانواده تهران به موضوع رسیدگی و در تاریخ ۱۱/۳/۱۳۹۲ با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه داده خواهان اظهار می دارد مدت ۱۵ سال شوهرم مرا میزند و فحاشی می کند من فقط اخیرا از او شکایت کردم یک فرزند دختر مشترک داریم که ۱۶ ساله است از مهریه ام که ۳۵۰ عدد سکه بهار آزادی است ۲۵۰ عدد آن را بذل می کنم نسبت به بقیه بعدا اقدام می کنم و در مورد سایر حقوق مالی ادعایی ندارم زوج اظهار می دارد ادعای او را قبول ندارم و او را نزدم و طلاق نمی دهم زنم مدت دو سال است که پرستار مادرش می باشد زنم محکوم به تمکین شده ولی باز به خانه نیامده است وکیل زوجه اظهار می دارد زوج موکل را بارها مورد ایراد ضرب قرار داده که اخیرا شکایت کرده و پرونده کلاسه ۹۲۰۰۲۸ شعبه ۱۱۲۶ دادگاه کیفری تهران مورد استناد است زوج از حکم تمکین سوءاستفاده کرده و رفته به دادگاه تقاضای ازدواج مجدد نموده که موکل پس از صدور رأی مطلع شده و نسبت به آن در پرونده کلاسه ۹۱/۱۵۲۷ شعبه ۲۳۶ خانواده اعتراض کرده که در حال رسیدگی است و در صورت لزوم برای اثبات سوء رفتار زوج تقاضای استماع شهادت شهود می شود دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین ۱- قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند ۲- در مورد سوء رفتار زوج از مددکار اجتماعی می خواهد از کسان و بستگان زوجین تحقیق شود ۳- از دادسرای محل طرح شکایت زوجه علیه زوج و تصویر قرار نهایی و گواهی پزشکی را مطالبه می کند داور زوجه در صفحه ۱۷ پرونده نظر خود را تقدیم می کند آقای ح.ی. وکیل پایه یک مرکز امور حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل زوج معرفی می نماید حسب تصویر مصدق رأی شماره ۶۹۲-۱۸/۵/۱۳۸۸ شعبه ۲۳۹ دادگاه عمومی خانواده تهران زوجه محکوم به تمکین از زوج می شود و طی رأی غیابی شماره ۱۹۳۳-۲۹/۱۱/۱۳۹۱ شعبه ۲۳۹ دادگاه مذکور، دادگاه به زوج طی حکمی اجازه ازدواج مجدد می دهد که طی لایحه وکیل خوانده رأی مذکور تقدیم دادگاه می شود داور زوج هم در صفحه ۳۳ نظر خود را به دادگاه ارائه می نماید مددکار اجتماعی در تاریخ ۲۳/۲/۱۳۹۲ به دادگاه اعلام می کند به محل اقامت خوانده مراجعه نمودم از چند نفر از همسایگان تحقیق نمودم یک نفر از آن ها گفت حدود یک سال است که زوجین در اینجا ساکن هستند زوج شغلی ندارد و مواد مصرف می کند دائما برای مصرف مواد به منزل ما میاید زوج با زوجه دعوا نموده و سروصدا شد حتی دیدم زوجه دستش روی چشم او بود در نتیجه صاحب خانه آن ها را از خانه با تخلیه آن بیرون کرده و زوجه با دخترش تنها در خیابان بودند و همسایگان قبلی زوجین اظهار داشتند زوج معتاد و بیکار است و زوجه با پرستاری مادرش کمک مالی دریافت می کند و زندگی خود را با فرزندش اداره می نماید زوج مرتب زنش را تهدید می کند یک بار خواست دخترش را بزند که او فرار کرد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۴۳۰-۲۹/۳/۱۳۹۲ با شرح دعوای خواهان و احراز رابطه زوجیت فی مابین اصحاب دعوا و نظرات داوران و تحقیقات انجام شده از سوی مددکاری اجتماعی مبنی بر سوء رفتار زوج نسبت به زوجه و عدم پرداخت اجاره منزل که منتهی به تخلیه آن شده و عدم مدافعات موجه خوانده دعوای خواهان را وارد دانسته و به استناد مواد ۱۱۱۹- ۱۱۳۰ قانون مدنی و بند ۲ شرط ضمن العقد سند نکاحیه و مواد ۲۷ و ۲۸ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی حکم طلاق زوجه را صادرواعلام می دارد و به خواهان اجازه می دهد وفق ماده ۲۶ قانون حمایت خانواده به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و با استفاده از وکالت اعطایی ضمن عقد نکاح و بذل تعداد ۲۵۰ سکه بهار آزادی و قبول بذل نسبت به اجرای صیغه طلاق از نوع خلع نوبت اول اقدام نماید و عده طلاق را سه طهر اعلام می کند و توضیح می دهد وفق ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده زوجه نسبت به سایر حقوقی مالی خود ادعایی ننموده و فرزند مشترک از مدار حضانت خارج می باشد رأی صادره به استناد مواد ۳۳۰ -۳۳۴ -۳۳۶ (قانون آیین دادرسی مدنی سال ۱۳۷۹) غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی می باشد وفق ماده ۳۳ قانون حمایت خانواده جدید اعتبار رأی شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی فرجام خواهی می باشد و زوجه مکلف است وفق ماده ۳۱ قانون یادشده گواهی عدم بارداری را به دفترخانه ارائه نماید و وفق ماده ۳۲ همان قانون صیغه طلاق باید در حضور سردفتر انجام شود و در صورت عدم حضور زوج یا امتناع وی در اجرای صیغه طلاق سردفتر نمایندگی در اجرای صیغه طلاق را خواهد داشت پس از ابلاغ رأی زوج نسبت به آن تقاضای واخواهی می کند دادگاه در تاریخ ۱/۵/۱۳۹۲ در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و توضیح می دهد سهوا رأی حضوری غیابی اعلام شده، نظر به حضور خوانده در جلسات دادرسی رأی حضوری می باشد و طی رأی شماره ۶۶۳-۲/۵/۱۳۹۲ اصلاحی دادنامه شماره ۴۳۰-۲۹/۳/۱۳۹۲ در مورد دعوای خانم س.س. و آقای م.ر. را حضوری اعلام می کند آقای ی.پ. وکیل پایه یک دادگستری خود را طی لایحه مورخ ۳/۶/۱۳۹۲ وکیل آقای م.ر. صرفا جهت مطالعه پرونده معرفی می کند (ص ۵۶ پرونده) آقای ح.ی. وکیل آقای م.ر. طی لایحه تقدیمی تقاضای نقض رأی دادگاه نخستین را می نماید و نسبت به رأی شماره ۴۳۰-۲۹/۳/۱۳۹۲ تجدیدنظرخواهی می نماید شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موضوع رسیدگی و طی رأی شماره ۱۰۴۷-۳۰/۶/۱۳۹۲ نسبت به رأی شماره ۰۰۴۳۰-۲۹/۳/۱۳۹۲ و رأی اصلاحی شماره ۶۶۳ -۲/۵/۱۳۹۲ شعبه ۲۳۵ دادگاه عمومی خانواده را تأیید و استوار می نماید رأی در تاریخ سوم مهر یک هزار و سیصد و نود و دو با تمام حروف به آقای ح.ی. وکیل آقای م.ر. ابلاغ می شود همچنین رأی مذکور در تاریخ چهارم مهرماه یک هزار و سیصد و نود و دو به آقای ی.پ. وکیل آقای م.ر. نیز ابلاغ می گردد (صفحات ۱۰۸ و ۱۰۹ پرونده) دفتر شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی گواهی مورخ ۱۸/۸/۱۳۹۲ (ص ۱۱۳ پرونده) اعلام می نماید رأی شماره ۱۰۴۷/۳۰/۶ -۹۲ در تاریخ سوم مهرماه نود و دو به احد از وکلای تجدیدنظرخواه آقای م.ر. بنام ح.ی. ابلاغ و در تاریخ ۴/۷/۱۳۹۲ به وکیل دیگر تجدیدنظرخواه بنام آقای پ. و در تاریخ ۴/۷/۱۳۹۲ به خانم س.س. ابلاغ گردید آقای م.ر. طی لایحه مورخ ۲/۹/۹۲ به شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران اعلام می کند وکیل خود را در صفحه ۷۴ پرونده عزل نمودم و تقاضای ابلاغ رأی صادره را می نماید که دادگاه به دفتر دستور می دهد مراتب عزل را به وکیل م.ر. ابلاغ و رأی صادره هم به اصیل ابلاغ شود و دفتر دادگاه در تاریخ ۱۷/۹/۱۳۹۲ ذیل رأی صادره شماره ۱۰۴۷-۳۰/۶/۱۳۹۲ را به آقای م.ر. ابلاغ می نماید آقای م.ر. در تاریخ ۴/۱۰/۱۳۹۲ نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد لازم به توضیح است که آقای م.ر. طی نامه ثبت شده شماره ۱۱۰۳-۱۰/۶/۱۳۹۲ آقای ح.ی. را از وکالت عزل می نماید و طی اخطاریه مراتب عزل وکیل برای آقای ح.ی. ارسال می شود ولی معلوم نیست در چه تاریخی مراتب عزل وکیل به نامبرده ابلاغ شده است (صفحات ۷۳ و ۷۴ پرونده) رأی شعبه ; (نظر به مندرجات پرونده و ارسال اعلام عزل وکیل از سوی فرجام خواه و قطع نظر از عدم اعاده اخطاریه ابلاغ شده به وکیل معزول، اعتراض فرجام خواه با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده وارد نیست و رأی دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن و رعایت تشریفات دادرسی و گزارش مددکار اجتماعی در خصوص سوء رفتار زوج نسبت به زوجه، مخالف قانون نمی باشد فلذا به استناد ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته نتیجتا ابرام و پرونده اعاده می گردد) در تاریخ ۱۳/۵/۱۳۹۳ آقای م.ر. درخواستی به خواسته اعاده دادرسی به طرفیت خانم س.س. نسبت به رأی شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۰۹۲ در پرونده کلاسه ۹۲۰۹۹۸۰۲۰۰۵۰۰۲۵۷ شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور تقدیم شعبه محترم ۲۳۵ دادگاه عمومی خانواده یک می نماید که در ذیل نامه مورخ مذکور دادگاه می نویسد (( بسمه تعالی دفتر پرونده به دادگاه صادرکننده حکم ارسال کنید)) که دفتر دادگاه یادشده طی نامه شماره ۵۰۰۲۸۱-۱۴/۵/۱۳۹۳ به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

به استناد ماده ۴۳۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی درخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که صادرکننده همان حکم بوده است . . .) حسب مندرجات پرونده: شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور پس از تهیه گزارش و گردش کار، طی رأی شماره ۰۰۹۲-۱/۲/۱۳۹۳ به استناد ماده ۳۷۰ قانون مذکور رأی شماره ۱۰۴۷-۳۰/۶/۱۳۹۲ شعبه ۴۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران را ابرام و پرونده اعاده نموده است بنا به مراتب فوق به استناد ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ((شعبه رسیدگی کننده پس از رسیدگی، با نظر اکثریت اعضاء در ابرام یا نقض رأی فرجام خواسته اتخاذ تصمیم می نماید چنانچه رأی مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن ابرام آن پرونده را به دادگاه صادرکننده اعاده می نماید . . .)) که این شعبه برابر رأی صادره و استناد به ماده ۳۷۰ قانون مذکور حکم فرجام خواسته را ابرام و پرونده اعاده نموده است به استناد ماده ۳۶۶ قانون مزبور رسیدگی فرجامی عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رأی مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی است که در حقیقت با تعاریف موارد یادشده دیوان عالی کشور مرجع نقض و ابرام رأی قطعی بوده و رسیدگی ماهوی نمی نماید بنابراین درخواست اعاده دادرسی آقای م.ر. نسبت به رأی شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۰۹۲-۱/۲/۱۳۹۳ این شعبه قابل طرح در دیوان عالی کشور نمی باشد و پرونده عینا اعاده می گردد ضمنا برای توجه دفتر شعبه ۲۳۵ دادگاه خانواده یک تهران تذکر این نکته ضروری است، شعب دیوان عالی کشور دادگاه نمی باشد.

رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور مستشار

طیبی اسلامی