رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تکلیف دادگاه در صورت فقدان بینه شرعی در دعوای اثبات زوجیت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۳۱۶
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۳۱۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۰۶/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعتکلیف دادگاه در صورت فقدان بینه شرعی در دعوای اثبات زوجیت
قاضیاحمدی
انصاری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره تکلیف دادگاه در صورت فقدان بینه شرعی در دعوای اثبات زوجیت: با فرض عدم وجود دلیل و بینه شرعی در دعوای اثبات زوجیت دایم، دادگاه مکلف به جری مقررات سوگند در خصوص منکر است.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ش.ز. دادخواستی به طرفیت آقای م.م. به خواسته صدور حکم مبنی بر اثبات زوجیت فی مابین خواهان و خوانده و ثبت واقعه ازدواج تقدیم دادگستری شهرستان ملایر نموده و در شرح دادخواست گفته است: اینجانب توافقی، با خوانده قصد ازدواج نمودیم و خوانده در تاریخ ۱۵/۵/۹۰ با حاضر نمودن فردی به عنوان عاقد اقدام به جاری نمودن خطبه عقد بین ما نمود و در حضور چندین نفر اینجانب را به عنوان همسر رسمی خود پذیرفت و حتی همان شب طی رابطه جنسی بکارت اینجانب از حالت بکر خارج نمود و گواهی پزشک متخصص زنان و زایمان خانم دکتر ف.ج. تأیید شده است با وجود قبول این رابطه از طرف خانواده با امضا و اثر انگشت در پایین برگه، خوانده از وجود این رابطه سر باز می زند و آن را انکار می کند و مدارکی که خودش آن را امضا کرده غیر واقع و کذب می داند و باعث خدشه دار کردن آبروی اینجانب گردیده و تمام همسایه ها شاهد هستند، تقاضای رسیدگی و صدور حکم بر ثبوت واقعه ازدواج فی مابین خود و خوانده را دارم. رسیدگی به شعبه دوم دادگاه حقوقی شهرستان ملایر محول گردیده است، آقایان ح.الف. و س.الف. وکلای پایه یک دادگستری به عنوان وکیل مدافع خوانده وارد پرونده شده و دخالت کرده اند و آقای م.ع. نیز به وکالت از سوی خواهان وارد پرونده شده و در آن دخالت نموده. وکیل خواهان در جلسه مورخ ۱۲/۸/۹۰ اظهار داشته، خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است، موکل درخواست اثبات زوجیت و ثبت واقعه نکاح را از محضر دادگاه تقاضا دارد که در مرداد ماه سال ۹۰ مراسم عقد توسط خوانده آقای م. در منزل موکله با تشریفات خاص صورت گرفته که جهت اثبات موارد مطروحه فوق و شهود ضمن عقد، افرادی در محل حاضر بوده اند که در حال حاضر نیز در جلسه جهت ادای شهادت حاضر می باشند که استدعای استماع شهادت ایشان را دارم. متأسفانه خوانده محترم از انجام تشریفات و اقرار بر وقوع عقد نکاح استنکاف می ورزد و حاضر به پذیرش این اقدام نمی باشد، از طرفی پس از انجام تشریفات عقد، رابطه زناشویی فی مابین موکل و خوانده صورت پذیرفته است و از موکله ازاله بکارت شده که علت این ارتباط انجام عقد نکاح می باشد، پرونده در دادسرا تشکیل شده که اثر انگشت خوانده توسط تشخیص هویت تأیید شده است که در سند نکاحیه ثبت شده است، استدعا دارد پرونده مذکور در این خصوص مورد بهره برداری قرار دهید. سپس وکیل خوانده اظهار داشته خواهان مدعی اثبات زوجیت است اولا نامبرده به موجب سند رسمی ازدواج که اصل آن در پرونده کیفری ۹۰۰۶۶۶ بازپرسی شعبه دوم جعلی تشخیص داده شده و خواهان به عنوان مباشر جرم با قرار وثیقه آزاد و هر دو نفر نیز به اتهام رابطه نامشروع تحت تعقیب می باشند و با قرار مقتضی آزاد شده اند ثانیا خواهان قبلا دارای همسر بوده و با وی عقد دایم منعقد نموده که در نهایت منجر به طلاق شده که تحقیق و استعلام از اداره ثبت احوال ملایر راجع به شناسنامه و مشخصات مندرج در آن مورد تقاضا است. ثالثا خواهان که مدعی اثبات زوجیت است در پرونده کیفری استناد به عقدنامه رسمی نموده و شهود تعرفه شده نیز در این جلسه م.ح.، م.الف. و خانم ز.ی. مراتب شهادت راجع به آن سند و مراسم عقدی که مدعی است صورت گرفته اعلام فرموده اند بنابراین فرض این پرونده قانونا سالبه به انتفاء موضوع و تحصیل حاصل است و نظر به این که شماره سریال سند ازدواج از سوی اداره ثبت کاملا مشخص و معین می باشد و عینا طی سریال های مندرج در صفحات اسناد به اشخاص معین و متصدی دفتر ازدواج و طلاق تحویل داده می شود، از دادگاه تقاضای استعلام از اداره ثبت مبنی بر این که این سند ازدواج به چه سردفتری داده شده است را دارم. ضمنا امضا و اثر انگشت خوانا نیست، دادگاه از شهود تعرفه شده خواهان در برگ جداگانه تحقیق نموده است، آقای م.ح. به عنوان گواه گفته است ساعت ۸ عصر بود خانم ش.ز. به من زنگ زد و گوشی دست م.م. بود و به من گفت می خواهیم عقد کنیم و شاهد نداریم و من بعد از ده دقیقه به منزل خانم ز. رفتم وارد منزل که شدم آقای م.م.، م.الف. و ش.ز. برادر و مادر بزرگ دختر، مادر دختر، عاقد و الف.ع. حضور داشتند، عاقد صیغه دایم را جاری کرد من و م.الف. دفتر را امضا کردیم و بعد از ده دقیقه، بعد از عرض تبریک منزل را ترک کردیم. م.الف. گفته است در روز ۱۵/۵ خانم س.ز. به من زنگ زد که بیام خانه شان برای این که می خواهند با آقای م.م. عقد کنند که من ساعت ۷ تا ۵/۷ به منزل خانم ز. رفتم همه جمع بودند و عاقد که از طرف آقای م. آمده بود شروع به خواندن عقد دایم کرد که با مهریه ۱۳۶۷ عدد خانم ش.ز. را به عقد م.م. درآورد و بعد من و آقای ح.ی. به عنوان شاهد امضا کردیم و من رفتم و در روز عید فطر عقدنامه را خانم ش.ز. به درب خانه مادر بزرگش آورد، داد من امضا کردم، خانم ف.ز. گفته است ساعت ۵/۷ یا هشت غروب بود، زنگ زدند گفتند م. رفته عاقد آورده است خانه، می خواهیم عقد کنیم من هم رفتم مادر بزرگش را آوردم با هم آمدیم خانه که عاقد آمد آنها را عقد کرد، بعد دو تا از دوستان خانوادگی خودمان زنگ زدیم آمدند که شاهد عقد آنها باشند و دوست س.، الف.ع. هم آنجا بود، مادر بزرگش الف.ع.، م.ح. و م.الف. هم بودند، از خانم الف.ع. تحقیق شده که گفته است روز شنبه ۱۵/۵/۹۰ آقای م.م. در عصر آن روز با هماهنگی قبل با عاقد در خانه خانم ز. حضور یافتند و در حضور اینجانب الف.ع. و آقایان م.الف. (شاهد خانم ز.) و م.ح. (شاهد آقای م.) و خانواده خانم ز. خطبه عقد دایم خوانده شد با تعیین مهریه از قرار ۱۳۶۷ سکه، دادگاه پرونده استنادی به شماره ۹۰۰۶۶۶ ب ۲ را مطالبه و ملاحظه نموده که حکایت از گزارش یک فقره عقدنامه جعلی از سوی آقای خ.م. فی مابین خانم ش.ز. و آقای م.م. است. سردفتر شماره ۱۰ ازدواج، عقدنامه را جعلی اعلام کرده و اظهار داشته که از سوی این دفتر صادر نشده است، ش.ز. اظهار داشته م.م. عاقد را به خانه آورد و عقد کرده است، شاهد م.الف. موضوع را تأیید کرده، م.م. موضوع راکلا انکار کرده است و الف.ع. به عنوان شاهد اظهار داشته م. در مرکز سم زدایی از من خواست که به خانم ز. بگویم عقدنامه را بیاورد و مرا ببرد. م.الف. نیز شهادت داده است که در مراسم عقد حضور داشته است. اتهام جعل سند ازدواج و رابطه نامشروع تفهیم گردیده است و کیفرخواست صادر گردیده است و پرونده به دادگاه ارجاع شده و هنوز منتهی به صدور رأی نشده است. دادگاه از اوراق پرونده استنادی تصویر تهیه و پیوست پرونده نموده است. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه ۱۵۵ ۲۱/۲/۹۱ مفادا با استدلال به این که محتویات پرونده، اظهارات اصحاب دعوی و وکلای آنان، اظهارات گواهان تعرفه شده از سوی خواهان که به طور تفصیل چگونگی انجام وقوع عقد دایم بین خواهان و خوانده را شاهد بوده اند و حکایت از وقوع علقه زوجیت دایم مابین اصحاب دعوی می نماید و استشهادیه محلی پیوست پرونده و محتویات پرونده استنادی کلاسه ۹۰۰۶۶۶ شعبه ۱۰۴ محاکم جزایی در خصوص استفاده از عقدنامه جعلی که به ادعای خواهان و شهود خوانده عاقد را در خانه حاضر کرده که در صورت اثبات مجعول بودن عقدنامه و صدور حکم بر جعلی بودن سند ازدواج، خدشه ای به علقه زوجیت دایم ایجاد شده وارد نمی نماید لذا دعوی مطروحه را وارد تشخیص داده و رأی به وجود علقه زوجیت دایمی فی مابین اصحاب دعوی و ثبت واقعه ازدواج دایمی صادر نموده است، آقای م.م. با وکالت آقایان ح.الف. و س.الف. از دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی نموده و پرونده به شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان همدان ارجاع گردیده که طی دادنامه ۱۰۴۰ ۲۴/۱۰/۹۱ با استدلال ذیل اعتراض تجدیدنظرخواه را وارد تشخیص داده زیرا اولا تجدیدنظرخواه شدیدا منکر وقوع عقد نکاح فی مابین خود و خانم تجدیدنظرخوانده می باشد. ثانیا از جانب طرفین کسی به عنوان عاقد معرفی نشده است تا در خصوص موضوع از وی تحقیق گردد. ثالثا سند نکاحیه شماره ۶۰۵۱ مورخ ۱۵/۵/۹۱ دفترخانه شماره ۱۰ حوزه ثبتی ملایر فاقد اصالت بوده و از سوی دفترخانه مذکور جعلی اعلام شده که در این رابطه طرفین به اتهام جعل و استفاده از سند مجعول تحت تعقیب قرار گرفته و محکوم شده اند بنابراین دادگاه استنادا به صدر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم بر بطلان دعوی صادر نموده است که در این مرحله خانم ش.ز. با وکالت آقای م.ع. از دادنامه صادره فرجام خواهی نموده و با عنوان نمودن مطالب ابرازی در مراحل قبلی نقض دادنامه را خواستار شده است که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (۲۳) ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مآلا مخدوش و واجد ایراد است زیرا با قطع نظر از اظهارات حاضرین در مراسم که اکثرا به اجرای عقد دایم گواهی داده اند و مؤدای شهادت مشارالیهم با توجه به نحوه اظهارات آنان گویای صحت ادعای فرجام خواه است، اساسا با فرض عدم وجود دلیل و عدم بینه شرعی، مقررات سوگند منکر در خصوص مورد لازم الرعایه بوده که اوراق پرونده حکایت روشنی از اجرای قاعده مدعی و منکر حسب مواد ۱۳۲۵ و ۱۳۳۵ قانون مدنی و فتاوی فقهای عظام ندارد، بنابراین به جهت اشعاری رأی صادره در وضعیت حاضر قابلیت تأیید را ندارد و نقض می گردد و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده رأی منقوض ارجاع می گردد.

رییس شعبه ۲۳ دیوان عالی کشور مستشار

انصاری احمدی