رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره حقوق زوجه پیش از آغاز زندگی مشترک

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۲۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۲۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۵/۲۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعحقوق زوجه پیش از آغاز زندگی مشترک
قاضیانصاری
محمد ربانی نژاد

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره حقوق زوجه پیش از آغاز زندگی مشترک: مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت ; و همچنین اعمال شرط تنصیف دارایی ;، منوط به انجام تشریفات عروسی و آغاز زندگی مشترک به طور رسمی نیست؛ بنابراین در صورت احراز شرایط لازم برای هرکدام، در دوران عقد نیز به زوجه تعلق می گیرد.

رأی خلاصه جریان پرونده

خواهان زوج آقای الف. ح. ۲۴ساله شغل آزاد طی دادخواست تقدیمی به ریاست دادگاه مجتمع قضایی شهید قدوسی قم پیوست رونوشت سندنکاحیه به طرفیت خوانده همسرش خانم ح. خ.م. ۲۶ ساله خانه دار محل اقامت زوجین شهرمقدس قم تقاضای صدور حکم طلاق نموده است و اظهار داشته با خوانده عقد بسته هستیم و زندگی مشترک را شروع نکرده ایم و در حین عقد بستگی متوجه شدم که هیچگونه تفاهم اخلاقی نداریم لذا شروع زندگی مشترک با چنین وضعی برایم غیرممکن شده است تقاضای طلاق خوانده را دارم و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه ۱۸ دادگاه خانواده قم مطرح و در جلسه اولیه دادگاه که طرفین حضور داشته اند خواهان اظهار داشته دعوی به شرح دادخواست می باشد با این توضیح که نزدیک یک سال است با خوانده ازدواج کرده ام ولی در حال عقد بستگی هستیم هر چند به صورت غیررسمی زفاف و مواقعه انجام شده است اما فرزند نداریم و اکنون به علت عدم تفاهم اخلاقی می خواهم طلاقش را بدهم مهریه اش ۱۴ عدد سکه است و خوانده اظهار داشته من قبول ندارم من شوهرم را دوست دارم و به همین خاطر که دوستش دارم در محضر مهریه را که ۱۴سکه و ۷/۰۰۰/۰۰۰ تومان بود۷/۰۰۰/۰۰۰ را به ایشان بذل نمودم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و هر یک از طرفین داور خودرا تعیین و در جلسه مشترک زوجه اظهار داشته اینجانب خانم ح. خ.م. همسر شرعی و قانونی آقای الف. ح. می باشم که فعلا در دوران عقدبستگی هستیم و اینجانب را به خانه خودش برده و چند روزی در خانه خودش نگهداری و با من نزدیکی نموده و مواقعه انجام شده و در این سه سال که عقدبسته هستیم می آمد در خانه ما و داماد سرخانه بود و نفقه آنچنانی به من نمی داد و الان مدت دو ماه است که مرا نبرده به خانه خودش من خودم با مادرم به خانه اش رفتیم و مادرم با مادرش راجع به قضیه عروسی کردن صحبت کرد مادرش گفت تو برو خانه تان من با پسرم صحبت می کنم که من نرفتم در خانه مادرش ماندم وقتی که همسرم آمد و دید من در خانه اش می باشم به برادرم زنگ زد و گفت بیا خواهرت را تحویل بگیر و مرا با ماشین برد درب خانه مان و به برادرم گفت بیا خواهرت را تحویل بگیر من دوباره برگشتم به خانه همسرم و فعلا در خانه همسرم می باشم و کلیه کارهای همسرم را انجام می دهم ولی همسرم با من حرف نمی زند اینجانب به هیچ وجه خواهان طلاق نیستم و شوهرم بی جهت دادخواست طلاق داده است من شوهرم و زندگی خود را دوست دارم و زوج نیز اظهار داشته حدود سه سال است که با زوجه ازدواج دائم شرعی نموده ام مهریه همسرم تعداد۱۴ عدد سکه تمام بهار آزادی است فرزند مشترک نداریم به علت عدم تفاهم اخلاقی و اینکه از سوی ایشان و بستگانش مورد فحاشی ناموسی و تهدید و افترا قرار گرفته ام اجبارا به خاطر اینکه ادامه زندگی مشترک برایم سخت و مشکل می باشد اقدام به تقدیم دادخواست طلاق نموده ام و در خصوص حق و حقوق متعلقه به همسرم تابع قانون و تصمیم دادگاه می باشم و دادگاه پس از تحقیقات انجام شده ختم رسیدگی را اعلام و در دادنامه شماره۰۰۱۴۴۷-۱۳۹۳/۹/۱۰ در خصوص دادخواست آقای الف. ح. فرزند ب.الف. به طرفیت خوانده خانم ح. خ.م. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت طلاق با عنایت به محتویات پرونده سند ازدواج علقه زوجیت بین نامبردگان را محرز و چون سعی دادگاه و واحد مشاوره در اصلاح فیمابین مؤثر واقع نشد به استناد مواد قانونی که ذکر کرده گواهی عدم امکان سازش صادر نموده است تا با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق و پس از وقوع طلاق نسبت به ثبت رسمی آن اقدام نماید به ترتیبی که در دادنامه ذکر شده است که از ناحیه زوجه خانم ح. خ.م. مورد اعتراض واقع شده و در دادخواست تجدیدنظر تقدیمی و لایحه پیوست تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان هم مطرح و پس از تشکیل جلسه و استماع اظهارات طرفین و اینکه زوجه مطالبه اجرت المثل و نیز حق تنصیف دارایی زوج که در ایام زندگی مشترک به دست آورده نموده است.در دادنامه شماره ۰۰۱۳۳۸-۱۳۹۳/۱۱/۱۹ در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ح. خ.م. به طرفیت آقای الف. ح. فرزند ب.الف. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۰۱۴۴۷-۱۳۹۳/۹/۱۰ صادره از شعبه هیجدهم دادگاه عمومی حقوقی قم نظر به اینکه تجدیدنظرخواه دلیل موجهی که سبب نقض دادنامه موصوف شود ارائه نموده است و در خصوص ادعای زوجه مبنی بر مطالبه اجرت المثل و تنصیف دارایی موضوع شرط ضمن عقد چون زوجین عقدبسته هستند و هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده اند و تعلق اجرت المثل به زوجه زمانی است که زوجین زندگی مشترک داشته باشند و زوجه در زندگی مشترک کارهائی که به عهده وی نبوده با شرائط تعلق اجرت المثل انجام داده باشدو همچنین است در تعلق حق تا نصف دارائی به زوجه بنابراین ادعای زوجه در این مورد تابعیت استماع ندارد و مردود اعلام می گردد و با توجه به اینکه دادنامه تجدیدنظرخواسته بر اساس اصول دادرسی صادر شده لذا تأیید می گردد النهایه با توجه به اینکه زوجین از تاریخ۱۳۹۰/۱/۲۰ عقدبسته هستند و زوجه اعلام کرده زوج در این مدت نفقه او را نداده است در صورتیکه او در تمکین همسرش بوده و زوج نیز دلیل و مدرکی که ثابت نماید نفقه معوقه زوجه را پرداخت کرده ارائه نداده است بنابراین تجدیدنظرخواهی زوجه در این خصوص وارد است و زوج مکلف است نفقه معوقه زوجه را از تاریخ۱۳۹۰/۱/۲۰ تا زمان اجرای صیغه طلاق ماهیانه مبلغ دویست هزارتومان قبل از طلاق پرداخت نماید که از سوی زوجه نسبت به دادنامه دادگاه تجدیدنظر اعتراض و طی دادخواست و لایحه فرجامی تقدیمی نسبت به رأی دادگاه تجدیدنظر که اعلام داشته ادعای زوجه مبنی بر مطالبه اجرت المثل و حق تا تنصیف دارائی زوج چون زوجین عقد بسته هستند تعلق نمی گیرد فرجام خواهی نموده است و اظهار داشته این جانب بعد از عقد مدت سه سال با زوج زندگی مشترک داشته ایم لیکن این زندگی مشترک به مدت یک سال در منزل مادر بنده و مابقی در منزل پدر همسرم بوده است و در این مدت علاوه بر تمکین خاص و عام از ایشان امور مربوط به زندگی از قبیل آشپزی، خانه داری، شست و شو را نیز بدون قصد تبرع و به دستور شوهر انجام داده ام لذا خودش را مستحق اجرت المثل و نیز حق تا تنصیف دارائی زوجه که در ایام زندگی مشترک به دست آورده دانسته است و همینطور زوج در لایحه تقدیمی به ریاست محترم دیوان عالی کشور که ضمیمه پرونده گردیده نسبت به حکم دادگاه تجدیدنظر مبنی بر مکلف کردن زوج به پرداخت نفقه معوقه زوجه از تاریخ عقد۱۳۹۰/۱/۲۰ تا زمان اجرای صیغه طلاق ماهانه مبلغ دویست هزارتومان قبل از طلاق اعتراض و اظهار داشته که بنده زوجه را در منزل سکنی دادم و بالطبع سکونت داشتن لازمه اش خوراک و پوشاک است که همه از جانب این جانب پرداخت شده فقط بابت هزینه درمانی وی ۷ میلیون تومان پرداخته ام و دادگاه تجدیدنظر بدون در نظر گرفتن آن این جانب را مکلف به پرداخت نفقه کل این مدت را نموده است وانگهی طبق دادنامه شماره ۰۰۰۱۸۱۵-۱۳۹۳/۱۱/۱۳ شعبه۱۸ دادگاه عمومی حقوقی قم نسبت به نفقه معوقه از ۱۳۹۲/۷/۱ تا زمان صدور حکم و اجرای آن و نیز نفقه جاریه حکم به الزام خوانده به پرداخت نفقه زوجه صادر کرده است بدین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه(۲۶) دیوان عالی کشور ارجاع گردیده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای رضا انصاری عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره ۰۰۱۳۳۸-۱۳۹۳/۱۱/۱۹ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوجه خانم ح. خ.م. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان قم که در آن ادعای زوجه را مبنی بر مطالبه اجرت المثل کارهایی را که در ایام زندگی مشترک انجام داده و نیز مبنی برمطالبه حق تا تنصیف دارایی موجود زوج را که در ایام زندگی مشترک به دست آورده است مردود اعلام نموده است با این استدلال که زوجین عقدبسته هستند و هنوز زندگی مشترک را شروع نکرده اند ظاهرا اعتراض وارد است زیرا طبق موازین شرعی به طور کلی اگر کسی از شخصی بخواهد کاری را انجام دهد و او نیز آن را بدون قصد تبرع انجام دهد مستحق اجرت المثل می باشد حضرت امام ره در جلد اول تحریرالوسیله کتاب الاجاره مسئله ۳۶ می فرماید لو طلب من شخص ان یعمل له عملا فعمل استحق علیه اجرت مثل عمله( الی آخره) و همینطور است ماده ۳۳۶ قانون مدنی و در تبصره الحاقی ۱۳۸۱/۵/۹ زوجه را نیز یکی از مصادیق آن ذکر کرده است بنابراین استحقاق اجرت المثل منوط به عروسی زوجین نمی باشد وانگهی زوج طبق محتویات پرونده مدت یک سال در خانه پدر زوجه بوده و بعد از آن نیز در خانه پدر زوج و زوجه می گوید در این مدت شست و شو و پخت و پز را انجام داده و قصد تبرع نیز نداشته است و خود زوج راجع به محکومیتش به نفقه اعتراض نموده و گفته بنده زوجه را در منزل سکنی دادم و بالطبع لازمه اش خوراک و پوشاک نیز پرداخت شده بنابراین ظاهر قضیه آنستکه در طول مدت که زوجه تمکین عام و خاص داشته کارهای مربوطه را انجام داده و می گوید قصد تبرع نداشته و قهرا مستحق اجرت المثل خواهد بود کما اینکه موضوع شرط بند الف ضمن العقد نیز منوط به انجام تشریفات عروسی نیست بلکه مربوط به دارایی خود زوج است که در ایام زندگی مشترک به دست آورده است بلحاظ اینکه زوجه در منزل کارهای منزل را انجام داده و فراغت حال زوج را فراهم کرده تا زوج در بیرون از منزل با فراغت بال مشغول به کار شود و در موضوع پرونده در مدتی که با هم بوده اند محقق شده است و ا ز طرف دیگر دادگاه محترم زوج را مکلف نموده که نفقه معوقه زوجه را از تاریخ۱۳۹۰/۱/۲۰ تا زمان اجرای صیغه طلاق پرداخت کند که مورد اعتراض زوج واقع شده و ظاهرا اعتراض وی نیز وارد است زیرا زوجه در شعبه۱۸ دادگاه عمومی حقوقی قم همانطور که ذکر شد طرح دعوای مطالبه نفقه از تاریخ ۱۳۹۳/۷/۱ نموده و شعبه مذکور زوج را محکوم به پرداخت نفقه از تاریخ صدور حکم و اجرای آن نموده است بنابراین اولا حکم دادگاه محترم تجدیدنظر مبنی بر پرداخت نفقه نسبت به مدت مذکور لغو و تحصیل حاصل است و نسبت به قبل از مدت مذکور نیز بلاوجه است زیرا خود زوجه نفقه معوقه اش در شعبه ۱۸ دادگاه از تاریخ ۱۳۹۲/۷/۱ذکر کرده زیرا قبل از تاریخ مذکور با هم زندگی مشترک داشته اند و زوج خوراک و پوشاک و مسکن وی را تأمین کرده است به هر تقدیر اعتراض از ناحیه طرفین وارد است و ضمن نقض دادنامه فرجام خواسته پرونده به شعبه هم عرض دادگاه تجدیدنظر ارجاع می گردد.

شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون

رضا انصاری - محمد ربانی نژاد