رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره درخواست طلاق زوجه به دلیل عسر و حرج

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۶۶۰
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۳۰۰۶۶۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۱۷
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعدرخواست طلاق زوجه به دلیل عسر و حرج
قاضیذکر اله احمدی
موسی جعفری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره درخواست طلاق زوجه به دلیل عسر و حرج: حبس زوج به علت عدم پرداخت مهریه و محکومیت وی در ارتباط با رابطه نامشروع و سرقت، موجب عسر و حرج زوجه در زندگی مشترک نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ز. ر. با وکالت آقای د. ر. و س. ل. دادخواستی به طرفیت آقای ج. ع. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ عسر و حرج تقدیم دادگستری شهرستان آ. نموده اند. وکلای خواهان در شرح دادخواست توضیح داده اند موکله در تاریخ ۸۸/۱۲/۰۱ به عقد دائم خوانده با مشخصات مندرج در سند نکاحیه درآمده است که ثمره این ازدواج یک فرزند می باشد لکن بعد از مدتی از زندگی مشترک خوانده مرتکب دو فقره بزه گردیده که هضم آن برای موکله مشکل است و ناراحتی های روحی و روانی شدید موکله را به دنبال داشته بزه اول سرقت خوانده از منزل پدر موکله که با شکایت پدر موکله پرونده تشکیل و منتهی به صدور رأی قطعی گردیده بزه دوم ارتباط نامشروع خوانده بوده که پرونده در شعبه ۱۰۴ دادگاه آ. مطرح است که در نهایت منتهی به محکومیت خوانده گردیده لذا با عنایت به اینکه موکله با وجود بزه های انجام گرفته توسط خوانده حیثیت خویش را بر فنا دیده و تصمیم بر متارکه با خوانده را نموده چرا که موکل دچار عسر و حرج شده است رسیدگی به شعبه سوم دادگاه حقوقی آ. محول گردیده است اولین جلسه دادگاه در تاریخ ۹۲/۰۴/۱۷ با حضور وکیل خواهان تشکیل گردیده خوانده حاضر نشده است وکیل خواهان اظهار داشته خواسته بشرح دادخواست تقدیمی است خوانده دارای دو فقره محکومیت قطعی به حبس ناشی از جرم سرقت تعزیری و رابطه نامشروع می باشد که پرونده سرقت در شعبه ۱۰۲ جزایی رسیدگی گردیده و پرونده رابطه نامشروع نیز در شعبه ۱۰۴ رسیدگی شده و منجر به محکومیت خوانده گردیده است و فعلا در زندان به سر می برد و از آنجا که خواهان از خانواده ای فرهنگی می باشد ارتکاب بزه سرقت و رابطه نامشروع آبروی موکله و خانواده اش را زیر سؤال برده و بر خلاف شؤن خانوادگی ایشان می باشد حال با توجه به مطالب معروضه تقاضای صدور حکم طلاق را دارد. دادگاه دادنامه پرونده های استنادی را مطالبه نموده است و در این اثنا خوانده از طریق زندان به دادگاه حاضر شده و اظهار داشته من راضی به طلاق نیستم دارای یک فرزند مشترک هستم همسرم را دوست دارم اگر اشتباهی کردم حاضرم جبران کنم و دیگر تکرار نکنم هر تعهدی که همسرم بخواهد حاضرم بسپارم ضمن اینکه همسرم با فشار خانواده اش چنین تقاضایی کرده است من تقاضا دارم که همسرم در جلسه دادگاه حاضر شود تا نظر خودش معلوم شود. سپس زوجه در جلسه دادگاه حاضر شده است اظهار داشته من نمی توانم با خوانده زندگی کنم با زنهای نامحرم ارتباط دارد سابقه سرقت دارد که محکوم شده است بنابراین ادامه زندگی مشترک امکان ندارد تقاضای طلاق دارم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر نموده است. خوانده آقای ج. ق. را به عنوان وکیل مدافع خود معرفی کرده است و نامبرده در پرونده دخالت کرده است و طی لایحه ای که به شماره ۱۸۱۵ - ۹۲/۰۸/۰۵ ثبت لوایح شده است اعلام داشته که موکل همسرش را دوست دارد تقاضای الزام به تمکین داده است و زوجه محکوم گردیده و تمکین ننموده است و موکل تقاضای اجازه ازدواج نموده که پرونده در شعبه هشتم مطرح رسیدگی و منتهی به صدور رأی شده و با وصفی که اجازه ازدواج مجدد را گرفته است به خاطر اینکه همسرش را دوست دارد و به خاطر فرزند خردسالش اقدامی نکرده است زوجین هر یک داور خود را معرفی که در نهایت تلاش داوران در جهت سازش مؤثر واقع نگردیده. در جلسه مورخ ۹۲/۱۱/۰۲ وکیل خواهان اظهار داشته خواسته بشرح دادخواست تقدیمی و اظهارات جلسات قبلی است مضافا اینکه خوانده دعوی در شعبات مختلف پرونده سرقت و رابطه نامشروع داشته و به یک سال حبس محکوم گردیده است و در حال حاضر تحمل حبس می نماید و در رابطه نامشروع به شلاق محکوم شده است و ایضا در خصوص مهریه در حال تحمل حبس می باشد در حقیقت موکل آبروی خانواده خواهان را برده است وکیل خوانده اظهار داشته موکل به دلیل بردن و انتقال وسایل خویش از منزل پدر خانمش به منزل خویش خانواده خواهان ادعای سرقت نمودند و در شعبه ۱۰۲ رأی صادر شده و به دلیل مهریه در زندان به سر می برد که متأسفانه از سال ۹۱ تا بحال حکم اعسار وی صادر نشده است که حداقل سرپرست فرزند دختر خویش باشد طبق صورتجلسه ۹۱/۰۴/۱۵ در بیمارستان ا. آ. خانم ر. (خواهان) فرزند دختر خود را رها نموده و به پدر داده است و این فرزند دختر تا بحال شیر مادر را نخورده متأسفانه همکاران محترم دادخواست طلاق داده با اینکه موکل اینجانب در شعبه ۸ دادگاه حقوقی آ. رأی تمکین به شماره ۹۱۰۳۲۲ و ازدواج مجدد ۹۱۱۰۵۸ در شعبه هشتم حقوقی آ. صادر شده ولی با این وصف هنوز ازدواج ننموده چون همسرش را دوست دارد و فرزندش را بزرگ کرده و ... در جلسه مورخ ۹۳/۰۲/۲۴ خواهان اظهار داشته است حاضرم تعداد ۱۴۰ عدد سکه از مهریه خود را در قبال طلاق به زوج بذل و گذشت کنم تقاضای ملاقات فرزندم را دارم که دو ساله است و در نزد خوانده است دادگاه زوجه را جهت تست حاملگی به پزشکی قانونی معرفی کرده و گواهی شماره ۰۰۰/۴۱۳۶/۲۸۱۱ مورخ ۹۳/۰۵/۲۶ پزشکی قانونی حکایت از منفی بودن بارداری زوجه دارد. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بشرح دادنامه ۱۹۲۳ - ۹۳/۱۰/۰۴ ضمن احراز علقه زوجیت با توجه به اینکه تلاش داوران در جهت صلح و سازش فیمابین زوجین مؤثر واقع نشده و اینکه خوانده دارای سابقه سرقت و محکومیت رابطه نامشروع می باشد که این امر باعث تنفر برای زوجه گردیده است بنابراین عسر و حرج زوجه را محرز دانسته و به استناد ماده ۱۱۳۰ و ۱۱۴۶ قانون مدنی و مقررات ماده واحده گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق بین زوجین را صادر نموده است نوع طلاق با توجه به اینکه زوجه اصرار بر طلاق دارد و تعداد ۱۴۰ عدد سکه از مهریه اش را در قبال طلاق به شوهرش بذل نموده خلعی توصیف شده است آقای ج. ع. با وکالت آقای ج. ق. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده است که به موجب دادنامه ۵۰۰ - ۹۴/۰۴/۱۴ صادره از شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران عینا تأیید گردیده است که در این مرحله آقای ج. ع. با وکالت آقای ج. ق. از دادنامه صادره فرجام خواهی نموده است و وکیل فرجام خواه با عنوان نمودن اینکه خانم ز. ر. در دوران بارداری جهت استراحت به منزل پدرشان رفته و تهمت هایی به موکل زده و به دلایل واهی منزل همسر خود را ترک نموده و طبق صورتجلسه بیمارستان پس از وضع حمل فرزندش را رها و تحویل موکل داده و از آن زمان تاکنون کودک خردسال خود را ندیده و اعتنایی نسبت به فرزند خود ندارد و موکل جهت استحکام پایه زندگی و با تلاش های بی وقفه توسط موکل و اینجانب جهت بازگرداندن همسرش بی نتیجه بوده است و با وضعی که حکم تمکین زوجه را دارد و اجازه ازدواج مجدد در عین حال به جهت علاقه به همسرش اقدام به ازدواج نکرده است لذا تقاضای نقض رأی صادره را دارم که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (۲۳) ارجاع گردیده است.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای احمدی مستشار شعبه ودقت در اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مآلا مخدوش بوده و قابلیت ابرام ندارد زیرا در درخواست صدور حکم طلاق از سوی فرجامخوانده خانم ز. ر. به علت به وجود آمدن عسر و حرج در ادامه زندگی مشترک می باشد و در متن دادخواست و لوایح تقدیمی و محتویات پرونده این موضوع مدلل نگردیده و زوج علی رغم اینکه حکم الزام به تمکین زوجه را تحصیل و موفق به اخذ حکم ازدواج مجدد گردیده است با این وصف اقدام به ازدواج مجدد نکرده و علت آن را علاقه به همسرش عنوان نموده است و با حبس زوج به علت عدم پرداخت مهریه و با محکومیت در ارتباط با رابطه نامشروع و سرقت وی عسر و حرج به اثبات نمی رسد فلذا با پذیرش فرجام خواهی و نقض دادنامه فرجام خواسته به شماره ۵۰۰ - ۹۴/۰۴/۱۴ صادره از شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران رسیدگی مجدد به شعبه همعرض محول می گردد./ب

شعبه ۲۳ دیوان عالی کشور- مستشار و مستشار

موسی جعفری - ذکرالله احمدی