رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره دعوای طلاق به طرفیت زوج سفیه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۰۴۰
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۰۴۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۱/۲۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعدعوای طلاق به طرفیت زوج سفیه
قاضیقدرت اله طیبی
حیدری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره دعوای طلاق به طرفیت زوج سفیه: طرح دعوای طلاق به طرفیت زوج سفیه صحیح نیست و قیم نیز باید طرف دعوا قرار گیرد.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳/۶/۱۳۹۰ خانم م.ع. با وکالت خانم م.ر. وکیل پایه یک دادگستری به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج شماره ۸۶۰۲-۳۰/۸/۱۳۸۷ دفتر ازدواج شماره . . . حوزه ثبتی تهران و شناسنامه دادخواستی به خواسته صدور حکم طلاق به طرفیت آقای ع.ه. تقدیم و وکیل خواهان توضیح می دهد در تاریخ ۳۰/۸/۱۳۸۷ موکل با خوانده ازدواج نموده پس از حدود شش ماه زوج او را از منزل اخراج نموده و نفقه او را نداده است طبق اظهار موکله خوانده دارای عقب ماندگی ذهنی بوده و قدرت تصمیم گیری و ایفای وظائف زناشویی را ندارد و تحت راهنمایی مادرش اقدام بکاری را می نماید و در مدارس استثنایی تحصیل نموده و مورد مذکور را از موکل مخفی نموده که بعدا زوجه متوجه آن شده است با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم طلاق بدون بخشش مهریه را دارم خانم م.ر. طی لایحه مورخ ۵/۷/۱۳۹۱ استعفای خود را از وکالت زوجه اعلام می نماید شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده تهران پس از رفع نقص از دادخواست تقدیمی به موضوع رسیدگی و در تاریخ ۱۶/۷/۱۳۹۱ با حضور زوجین تشکیل جلسه می دهد زوجه اظهار می دارد تقاضا به شرح دادخواست می باشد شوهرم محجور است و در مدرسه استثنایی درس خوانده و با راهنمایی و هدایت مادرش اقدام می کند و کنترل امور زندگی خود را ندارد با خوانده تفاهم نداریم خوانده اظهار می دارد من محجور نیستم حاضرم برای معاینه به پزشکی قانونی معرفی شوم و زنم را طلاق نمی دهم دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند ضمنا زوج را برای معاینه به پزشکی قانونی معرفی می نماید تا با بررسی امر وضعیت زوج از جهت قدرت اداره زندگی و امور مالی را دارد یا خیر و آیا ایشان محجور است یا نه به دادگاه اعلام گردد داور زوجه در تاریخ ۲۸/۷/۱۳۹۱ نظر خود را تقدیم می کند پزشکی قانونی استان تهران پس از انجام معاینات از آقای ( ع.ه. فرزند الف.) طی نظریه شماره ۷۲۳ مورخ ۱۶/۸/۱۳۹۱ به دادگاه اعلام می نماید آقای ع.ه. مبتلا به درجاتی از نقص قوای ذهنی است و توانایی اداره امور مهم مالی خود را ندارد وضعیت نامبرده از مصادیق سفاهت متصل به زمان صغر می باشد دادگاه با توجه به نظریه پزشکی قانونی از دادسرای عمومی و انقلاب تهران سؤال می کند با توجه به نظریه پزشکی قانونی آیا در مورد آقای ع.ه. پرونده ای تشکیل شده و برای وی قیم تعیین گردیده است یا خیر که دادسرای مذکور طی نامه شماره ۲۲۵/۵۸۲-۲۹/۹/۱۳۹۱ به دادگاه اعلام می نماید در مورد آقای ع.ه. پرونده ای تشکیل نشده است دادگاه طی تصمیم مورخ ۳/۱۰/۱۳۹۱ در اجرای ماده ۵۶ قانون امور حسبی مراتب را برای تعیین قیم برای آقای ع.ه. به دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام می نماید آقای الف.م. وکیل پایه دوم مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضائیه با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل خواهان معرفی می نماید دادگاه در تاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۹۱ با حضور وکیل خواهان و شخص زوجه تشکیل جلسه می دهد آن ها اظهار می دارند در خصوص مهریه اقدام گردیده و در این پرونده مدعی حقی نیست ولی متعاقبا اقدام خواهد گردید ضمنا موکل نصف مهریه به مقدار ۱۵۷ سکه از ۳۱۴ عدد سکه بهار آزادی را در قبال طلاق بذل می کند تقاضا داریم برای زوج داور تعیین گردد داور زوج در تاریخ ۱ و ۲/۱۲/۱۳۹۱ نظریه خود را تقدیم می کند حسب گواهی بیمارستان م. به تاریخ ۷/۱۲/۹۱ زوجه باردار نمی باشد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۲۲۰۶-۲۸/۱۲/۱۳۹۱ با شرح دعوای خواهان و انعکاس اظهارات زوجین و احراز رابطه زوجیت و نظرات داوران استدلال می کند و طبق اجرائیه شماره ۵۵۹-۱۵/۸/۱۳۹۰ علیه زوج نامبرده نسبت به پرداخت نفقه زوجه اقدام نکرده و با توجه به نظریه پزشکی قانونی در مورد عدم توانایی اداره امور مالی خوانده و بذل نصف مهریه از سوی زوجه مستندا به مواد ۱۱۴۵-۱۱۱۹-۱۱۳۰ قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق گواهی عدم امکان سازش را صادر و به زوجه اجازه می دهد با ارائه آن به یکی از دفاتر رسمی طلاق خود را به وکالت از سوی زوج به طلاق خلعی مطلقه نماید زوجه حسب گواهی پزشکی باردار نمی باشد پس از ابلاغ رأی زوج نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کند شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موضوع رسیدگی و طی رأی شماره ۷۴۱-۹/۵/۱۳۹۲ استدلال می کند حسب نظریه پزشکی قانونی به شماره ۱۷۷۱۳/۳۱/۱ -۱۶/۸/۱۳۹۱ تجدیدنظرخواه سفیه می باشد و طرح دعوا به طرفیت وی وجاهت قانونی ندارد فلذا مستندا به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته قرار رد دعوای خواهان را صادر و اعلام می دارد رأی در تاریخ ۲۱/۷/۱۳۹۲ به خانم م.ع. ابلاغ و مشارالیها در تاریخ ۲۱/۷/۱۳۹۲ نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در جلسه دادرسی مورخ ۱۶/۷/۱۳۹۱ شعبه ۲۴۴ دادگاه خانواده تهران خواهان اظهار می دارد خوانده محجور است و قادر به اداره امور خود نیست و امور مربوطه در اختیار مادرش می باشد حسب گواهی شماره ۱۷۷۲۳/۳۱/۱ مورخ ۱۶/۸/۱۳۹۱ پزشکی قانونی تهران آقای ع.ه. فرزند الف. مبتلا به درجاتی از نقص قوای ذهنی است و توانایی اداره امور مهم مالی خود را ندارد وضعیت نامبرده از مصادیق سفاهت متصل به زمان صغر به شمار می رود بنا به مراتب فوق و مندرجات پرونده طرح دعوای صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق به تنهایی به طرفیت نامبرده با وصف فوق و به لحاظ اینکه زوج فاقد اهلیت قانونی برای دفاع در قبال دعوای مذکور می باشد توجیه قانونی ندارد لذا مستندا به قسمت اخیر بند ۲ ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی رأی فرجام خواسته فاقد ایراد و اشکال قانونی بوده و با رد اعتراض فرجام خواه به لحاظ رعایت تشریفات دادرسی به استناد ماده ۳۷۰ قانون مذکور مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده می گردد.

رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور مستشار

طیبی حیدری