رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره رای تکراری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۳۷۱۰۰۱۱۱
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۳۷۱۰۰۱۱۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۸/۱۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای حقوقی
موضوعرای تکراری
قاضیسید احمدطباطبائی مزرعه نو
سید صالح سجادی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره رای تکراری: درصورتیکه رابطه میان یک زن و مرد به کیفیتی اثبات شود که امر دایر بر وجود رابطه زوجیت شرعی و یا رابطه نامشروع و غیراخلاقی باشد، در صورت متشرع بودن طرفین، عرفا فعل آنان بر شریعت حمل می شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم م. ح.م. دادخواستی بطرفیت آقای م. ش. بخواسته اثبات زوجیت بین خود و خوانده را به دادگستری اصفهان تقدیم که به شعبه ۲۱ دادگاه عمومی حقوقی ارجاع شده است بدوا آقای ک. ک. بعنوان وکیل خواهان مرقوم نموده موکل اظهار داشته پس از انجام مقدمات و خواستگاری مورخ تیرماه ۱۳۸۹ درحضور والدین خودم و آقای ج. م. که خود را رابط معرفی کرده بود با تنظیم سند عادی که به امضای حاضرین رسید و با مهریه ۱۰۰ سکه تمام بهار آزادی توسط عاقد که فرد ملبس به لباس روحانیت بود به عقد دائم خوانده درآمدم پس از آن خوانده مرا به قصد تفریح بارها به م. برد و با اجاره یک دستگاه آپارتمان و اقامت یک شبانه روز در آن مکان با خوراندن نوشیدنی مخلوط به مواد بیهوش کننده در شرائطی که آمادگی نداشتم ازاله بکارت نموده و بارها عمل مقاربت انجام داده است ولکن زوج اخیرا از قبول تکالیف قانونی و شرعی خود امتناع کرده و منکر رابطه زوجیت است . خواهان مورخ ۹۲/۵/۲۸ وکیل خود آقای ک. ک. را طی نامه مضبوط در برگ ۵ پرونده عزل نموده و آقای ع. الف. با تقدیم برگ وکالت از سوی خواهان اعلام وکالت نموده است و همچنین آقای الف. ع.ک. از ناحیه خوانده اعلام وکالت کرده است . وکیل خواهان طی لایحه ای در یازده برگ درجهت اثبات رابطه زوجیت بین خواهان و خوانده مطالبی که خلاصه آن در ۱۱ بند ارائه نموده تبیین و تشریح کرده است ازجمله شهادت شهودی که در پرونده استنادی به کلاسه ۹۱۰۹۳۴ شعبه ۱۶ بازپرسی دادسرای عمومی وانقلاب اصفهان تعرفه شده اند ویا گواهی پزشکی قانونی موکله مبنی بر ازاله بکارت و مقاربت انجام شده و همچنین نظر بازپرس در پرونده راجع به شکایت موکله علیه خوانده و ج. م. به اتهام اغفال و فریب در امر ازدواج که منتهی به صدور قرار اناطه گردیده است وکیل خواهان در پایان تقاضای صدور قرار استماع شهادت شهود و سپس رسیدگی و صدورحکم مبنی بر تأیید را بطه زوجیت فیمابین خوانده و موکله را نموده است . دادگاه در تاریخ ۹۲/۶/۲۰ با حضور خواهان و وکلای طرفین و بدون حضور خوانده تشکیل شده است . خواهان به تشریح خواسته خود که تکرار مطالب پیش گفته بوده پرداخته است و در ادامه اظهار داشته وقتی عقد نامه امضاء شد من گفتم مگر نباید یک برگ دست ما باشد ج. م. ( واسطه در ازدواج ) گفت نیازی نیست حاجی فردا می آید دنبال شما که بروید محضر ثبت کنید و فردا نیامدند و م. ش. زنگ زد گفت همسرم حالش بد است باید بروم هلال احمر تهران و داروهایش جائی پیدا نمی شود و بهر بهانه ای موضوع ثبت محضر تأخیر می افتاد بعد بمن گفت برو دانشگاه و بعد از آن دو سال که تمام شد می آیم ثبت می کنم ولی مرا همه جا می برد شش ماه اول دست بمن نمی زد بعد رفتیم م. یک نوع نوشابه ای گرفت و چیزی به آن اضافه کرد وگفت بخور گفتم مشروب نباشد خوردم بی حال شدم بعد بمن حمله ور شد و من مقاومت می کردم گفتم هنوز ازدواج ما ثبت نشده عمل دخول را انجام داد و من رفتم پزشکی قانونی که معلوم شد ازاله بکارت شدم و الآن در دادگاه می خواهم ثابت کنم عمل شرعی بوده است . وکیل خوانده در دفاع از موکل خود اظهار داشته موکل کلیه اظهارات خواهان را تکذیب می کند و ادعای بدون دلیل است چون برای اثبات عقد نکاح ایجاب و قبول لازم دارد ولی دلیلی ارائه نشد بعلاوه خواهان باید برای اثبات ادعای خود شهود خود را با مشخصات کامل ضمن دادخواست معرفی نماید که به این نکته هم توجهی نشده است و هیچ یک از حرفهای خواهان دارای ارزش حقوقی که مثبت وقوع عقد نکاح باشد نیست و درخصوص مکالمات تلفنی نیز همگی ناشی از مزاحمت های تلفنی خواهان بوده که در پرونده کلاسه ۹۱۱۶۳ شعبه ۱۲۰ دادگاه عمومی کیفری اصفهان ایشان از بابت مزاحمت تلفنی و توهین به اشخاص عادی محکوم شده است ودر خصوص ایجاد مزاحمت های تلفنی و غیرتلفنی هم بشرح پرونده کلاسه ۹۱۱۸۶ شعبه ۱۲۱ کیفری تحت تعقیب است و لذا بنا به مراتب تقاضای صدور حکم مبنی بر بی حقی خواهان دارم دادگاه از خواهان سوال کرد که چه کسی در مجلس عقد شما بود ؟ خواهان در پاسخ اظهار داشت پدر و مادرم و خواهرم و ج. م. و ر. که عقد خوانده است ولی اسم او را نمیدانم و خود م. ش. وکیل خواهان اظهار داشته دفاع طی لایحه ای است که در ۱۱ صفحه ؟؟؟ داشتم که خلاصه آن در ۱۱ بند ذکر کرده ام و مهمترین وکیل اثباتی رابطه زوجیت شهادت شهود می باشد که عبارتند از پدر و مادر و خواهر موکله که درخواست دارم قرار استماع شهادت شهود صادر فرمایند و شهود در بازپرسی شعبه ۱۶ دادسرای اصفهان شهادت داده اند که استدعا دارم پرونده استنادی مطالبه گردد در پایان تقاضای صدور حکم به خواسته تأیید رابطه زوجیت فیمابین موکله و خوانده دارم . دادگاه پرونده مورد استناد وکیل خواهان را مطالبه نموده که پس از واصل شدن پیوست گردیده است . مورخ ۹۲/۸/۳۰ پرونده کلاسه ۹۱۰۹۳۴ واصل شده از شعبه ۱۶ بازپرسی مورد استناد وکیل خواهان پرونده ۰۰۱۴۱ شعبه ۲۱ دادگاه حقوقی اصفهان تحت نظارت دادگاه قرارگرفته و حاکی است خانم م. ح.م. در تاریخ ۹۱/۷/۳۰ شکایتی تحت عنوان اغفال و فریب و رابطه نامشروع و تجاوز به عنف و از بین بردن پرده بکارت علیه م. ش. مطرح نموده و اعلام نموده ایشان به خواستگاری من آمده و قبل از جاری شدن صیغه عقد من را به م. برده و اقدام به تجاوز به عنف نموده است و تقاضای رسیدگی کرده است آقای م. ش. مورخ ۹۱/۸/۳ در کلانتری اعلام نموده شاکیه بعنوان حسابدار به شرکت من مراجعه کرده چون کار حسابداری بلد نبود اخراج شد و چون موقعیت شغلی مرا می دانست قصد اخاذی و رشوه و تهدید داشت و مرتب به منزل من زنگ می زد و همسر و دخترم را تهدید می کرد و حرفهای ناموسی می زد و با آرایش و وضع ناهنجار قصد فریب کارمندان شرکت را داشت و ایشان بیماری روحی و روانی دارد و در بیمارستان ف. بستری شده است و برای کار خود چند نفر همدست دارد متهم ( م. ش.) خانم ز. س. را بعنوان وکیل خود و شاکیه نیز آقای م. ع. را بعنوان وکیل خود معرفی نموده وکیل شاکیه اعلام داشته متهم با الف. وار کردن شاکیه به ازدواج دائم وی را به م. برده و با وی ارتباط جنسی برقرارکرده و از وی ازاله بکارت نموده است و تقاضای تعقیب و مجازات متهم را دارد در ادامه مورخ ۹۱/۸/۱۷ شاکیه مدعی قرائت صیغه عقد شد که این موضوع در اظهارات قبلی خود مطرح ننموده است و متهم اظهارات شاکیه را تکذیب کرده است در نهایت متهم با قرار وثیقه به اتهام رابطه نامشروع به زندان رفته و مورخ ۹۱/۸/۲۰ با تودیع وثیقه آزاد می شود ص ۴۵ متعاقب درخواست وکیل با صدور قراراستماع شهادت شهود مورخ ۹۳/۳/۱۸ شهود خواهان در دادگاه حاضر شده و بشرح آتی شهادت داده اند : ۱- خانم ل. ح.م. خواهر خواهان اظهار داشته خانم م. دختر و پسرها را به هم می رسانیده و رابط ازدواج آنان بوده و خواهرم م. شماره این خانم را پیدا می کند و خانم م. شماره آقای م. را می دهد و می گوید آقای م. بهتر از من دختر و پسرها را معرفی کند آقای م. اول فردی را بنام م. بعنوان خواستگار برای خواهرم معرفی می کند که خواهرم جواب منفی داد بعد ج. م. زنگ زد و گفت یک کارخانه دار هست که خانمش مریض است ولی آدم خیرو خوبی است ولی بدون خواندن صیغه محرمیت وارد خانه کسی نمیشود اجازه بدهید با یک روحانی بیاییم وقتی با روحانی آمدند قباله را نوشتند و یک صیغه محرمیت دائمی خواند و گفت فردا همسرم می آورم و محضری می کنم ولی امروز و فردا کرد و محضری کردن را عقب انداخت و بعد هم خواهر من را بعنوان اخاذی معرفی کرد و قباله پیش آقای م. می ماند و ۱۰۰ مثقال طلا و ۱۰۰ شاخه گل رز ۲۵ میلیون تومان پول نقد ۱۰۰ عدد سکه م. گفت این قباله جیزی نیست و ایشان زندگی اش را بنام شما می کند . آقای ش. گفت تو را امام حسین برای من درست کرده است . مکان عقد رودکی و خانه خودم ( خواهان ) و زمان ۸۹/۴/۴ بود . ۲- ز. ح.م. مادر خواهان می گوید سال ۸۹ ، ۸۹/۴/۴ آقائی بنام ج. م. خواستگاری بنام م. برای دخترم آورد دخترم قبول نکرد چند روز بعد گفت خواستگاری پیدا کردم وضع مالی اش خوب است بعد م. با یک روحانی آمدند یا یک نفر بنام م. ش. ، م. ش. گفت باید صیغه محرمیت خوانده شود دخترم قبول کرد ولی ما راضی نبودیم خطبه محرمیت خوانده شد اول روحانی امضاء کرد بعد آقای ش. بعد م. بعد پدر دخترم ولی دست ما ندادند و گفتند فردا ساعت ۹:۳۰ می رویم محضر ولی نیامد و همینطور ادامه داشت دخترم ناراحت بود گفت بمن دست زده پزشکی قانونی رفتیم و گواهی گرفتیم بعد با دخترم می رفتند مسافرت . ۳- شاهد دیگر آقای م. ح.م. پدر خواهان می گوید قبل از اینکه آقای م. ش. را بشناسم شخصی بنام ج. م. فردی بنام م. ز. را بعنوان خواستگار دخترم معرفی کرد دخترم ایشان را قبول نکرد فردا م. بمن زنگ زد و گفت یک فرد کارخانه دار معرفی می کنم که جهیزیه دخترها را می دهد گفتم منش بالا است آمدند منزل ما خیابان رودکی دخترم گفت سن او بالا است م. گفت پول داراست فردا شب آن روز م. و ش. با یک روحانی آمدند وصیغه محرمیت خواندند و گفتند فردا می رویم محضر و عقد دائم خوانده شد و قباله را امضاء کردند . دادگاه خطاب به خوانده درخصوص اظهارات خواهان هم می گویند ؟ در جواب خوانده می گفت تمام صحبت های ایشان کذب محض است هیچ عقد ازدواج بین من و ایشان نبوده من منزل ایشان نرفته ام و پدرو مادرایشان را نمی شناسم صیغه و عقدی هم جاری نشد آقای ج. ا. ایشان را بعنوان منشی و حسابدار به شرکت معرفی کرد بعد از مدتی حقوق ایشان را دادم و اخراج شد بعد از اینکه ایشان را اخراج کردم این مشکل درست کرده است درپاسخ دادگاه در خصوص آزمایش DNA که ترشحات روی حوله آبی رنگ مربوط شما بوده چه می گوئی ؟ خوانده اظهار داشته این حوله داخل شرکت بوده داخل سوئیت بوده و ایشان این حوله را با یک سری وسائل شخصی به سرقت برده علیه ایشان شکایت کردم گریه کرد و گفت می آورم و من ج. م. را دو سال است می شناسم من کارمند می خواستم این خانم را معرفی کرد . وکیل خوانده می گوید اولا خواهان طبق قانون آیین دادرسی مدنی مکلف به معرفی شهود خود ضمن دادخواست بوده ثانیا شهود باید با اسم و فامیل و نام پدر و آدرس مشخص باشد و امکان شناسائی جهت حرج و تعدیل بوده باشد و توسط خواهان معرفی شوند لذا به دلیل اینکه ضمن دادخواست شهود معرفی نشده اند امکان استماع شهادت شهود وجود ندارد وکیل خواهان اعلام داشته با توجه به اظهارات شهود که همگی به اتفاق اعلام نموده اند که صیغه عقد دائم نکاح توسط روحانی فیمابین موکله و خوانده جاری شده و مهریه موکله تعیین شده و با توجه به اصل فقهی درخصوص جاری شدن صیغه نکاح اصل بر دائم بودن عقد نکاح می باشد و با توجه به مجموع دلائل و تناقض گوئیهای خوانده به خصوص اینکه ایشان در این جلسه اعلام نموده موکله منشی و حسابدار شرکت وی بوده ویک ماه در آن شرکت کار نکرده درحالیکه تحقیقات حاصله و معموله توسط پلیس اخلاقی منعکس در پرونده استنادی شعبه ۱۶ دادسرای اصفهان خلاف اظهارات خوانده ثابت ومسجل است و آقای م. و خانم ا. شریک و حسابدار خوانده درصفحه ۵۷ پرونده استنادی خلاف اظهارات خوانده اعلام نمود که موکله حتی یک روز درکارخانه کار نکرده لذا با توجه به مراتب و دلائل تقاضای صدور رأی مبنی بر وجود رابطه زوجیت خواهان و خوانده دارم . مجددا وکیل خوانده در برابر اظهارات وکیل خواهان اعلام نموده اولا خواهان در شکایت تقدیمی خود به شعبه ۱۶ بازپرسی که پرونده آن مورد مطالبه دادگاه قرارگرفته است به صراحت شکایت تجاوز به عنف نموده که در تعارض با ادعای عقد نکاح است . ثانیا درخصوص شهادت شهود بدلیل عدم معرفی شهود ضمن دادخواست قبل از استماع شهادت فاقد وجاهت قانونی است ثالثا هرسه شاهد اعلام کرده اند که نمیدانند صیغه عقد چیست و چگونه و تفاوت عقد دائم و موقت کدام است . دادگاه سپس سلسله اقدامات درخصوص شناسائی منزل خوانده وانطباق عکسهای ارائه شده با منزل خوانده و توجها به گزارش مأمور اعزامی از سوی دادگاه بشرح برگ ۷۵ و محتویات پرونده و اظهارات خواهان و خوانده و وکلای آنان و ملاحظه لوایح تقدیمی وکلای طرفین شرح آتی مبادرت بصدور رأی نموده است :خواسته خواهان خانم م. ح.م. با وکالت آقای ع. الف. به طرفیت آقای م. ش. با وکالت آقای الف. ع.ک. اثبات رابطه زوجیت می باشد خواهان توضیح داده از طریق شخصی بنام ج.م. با خوانده آشنا شده ، ج. م. گفته بود یک آقای مسن سال است که ۵۹ سال سن دارد و کارخانه دار است و دخترها را جهیزیه می دهد و یک انسان خیر است و همسرش سرطان مثانه دارد می خواهد زن بگیرد و گفته دختر بگیرم بهتر است من مخالفت کردم ج. م. گفت پانصد میلیون تومان به حسابت واریز می کند ویک ماشین پرادو برایت می خرد من دیدم نسبتا جوان است فردا ج. م. او را آورد حرفهایمان را زدیم و قبول کردم و شب دوم با ج. م. و یک روحانی آمدند و ج. م. گفت : حاجی قدم از قدم با دختر شما برنمی دارد و آبرو دارد باید صیغه محرمیت جاری شود و پدرم خیلی خوشحال شد و روحانی پرسید شما همدیگر را پسندیده اید گفتم بله و ج. گفت : زنش نیز راضی است و صیغه خوانده شد که یک جمله عربی بود و ما زن و شوهر شدیم و یکصد سکه ویکصد مثقال طلا و یکصد شاخه گل رز و بیست وپنج میلیون تومان پول نقد ویک سفر حج واجب و یک کلام ا... مجید و یک آئینه و شمعدان به عنوان مهریه تعیین شد و سیاه قباله نیز نوشته شد و ما امضاء کردیم و روحانی نیز امضاء کرد و ج. م. و پدر و مادرم نیز امضاء نمودند و سیاه قباله را به ما ندادند و ج. م. گفت حاجی فردا می آید دنبال شما می روید محضر ثبت می کنید و فردا نیامدند و م. فردا زنگ زد گفت همسرم حالش بد است باید بروم هلال احمر تهران برایش دارو بگیرم و بعدا نیز بهانه های دیگر آورد و ثبت نکرد وبعد م. به من گفت برو دانشگاه و بعد از اینکه دو سال درست تمام شد می آیم ثبت می کنیم و بعد گفت حسابداری بخوان که بیایی داخل کارخانه خودم و من را همه جا می برد از جمله محلات ، باغ بهادران ، تهران ، شیراز و هتل می گرفت و شش ماه کاری به من نداشت و یکبار که رفتیم م. یک نوع نوشابه گرفت و ریخت توی لیوان و یک چیز رقیق نیز با آن قاطی کرد و گفت بخور من گفتم مشروب نباشد و من خوردم و دیدم بیحال شدم و خواب شدم و بعد به من حمله ور شد شلوار من را در آورد و سینه های من را گرفت و من گفتم هنوز ثبت نکرده ایم و عمل دخول را انجام داد وگفت دیدی خون نیامد چون زیاد فشار ندادم و بعد رفتیم پزشکی قانونی گفت پرده شما از نوع ارتجاعی است و من ازاله بکارت شدم و این اتفاق درمحلات افتاد و حالا دادگاه آمده ایم که ثابت شود این ارتباط شرعی بوده یا نه حتی یک سوئیت نیز در خیابان ب. برایم گرفته بود و آنجا خود را به عنوان دائی من معرفی کرده بود خوانده نیز در جلسه دادرسی حاضر و پاسخ اظهارات خواهان اعلام نموده : تمام صحبت های ایشان کذب محض می باشد هیچ گونه صیغه یا عقدی بین آنها جاری نشده من منزل ایشان نرفته ام پدر و مادر ایشان را نمی شناسم آقای ج. م. ایشان را به عنوان منشی و حسابدارشرکت به من معرفی کرد پس از یک مدت که ایشان کار کرد دیدم حسابداری بلد نیست . و حق و حقوق ایشان را دادم و بعد که ایشان را اخراج کردم این مشکل را برای من درست کرده است یکماه آنجا کار کرده است شرکت من گاز اکسیژن است و ج. م. مشتری است کپسول اکسیژن می آورد برای ما ، من گفتم یک کارمند می خواهم که ایشان را معرفی کرد من وضو می گیرم و قرآن می خورم که نه عقدی درکار بوده نه صیغه ای خوانده شد و نه روحانی بوده همه دروغ است و ایشان را به م. نبرده ام و خانه ای برای ایشان اجاره نکرده ام وکلای طرفین نیز در جلسه دادرسی و نیز با تقدیم لایحه از موکلین خود دفاع نموده اند دادگاه جهت روشن شدن موضوع پرونده استنادی کلاسه ۹۱۰۹۳۴ را از شعبه شانزدهم بازپرسی مطالبه نموده و خلاصه ای از محتویات آنرا در پرونده منعکس نموده که در آن پرونده در تاریخ ۹۱/۷/۳۰ و قبل از تشکیل پرونده در این شعبه ، خواهان شکایتی تحت عنوان اغفال ، فریب ، ارتباط نامشروع ، تجاوز و از بین بردن بکارت ، تهدید ، تهمت و افترا ، علیه م. ش. مطرح نموده و اعلام نموده ... جهت ازدواج با بنده به خواستگاری اینجانب نزد خانواده ام آمده و خواستار شناخت و رفت و آمد بیشتر با بنده جهت آشنایی قبل از جاری شدن صیغه عقد شده و با این ترفند و کسب اجازه از خانواده بر رفت و آمد ، نهایتا با فریب و مخفی کاری و همراه کردن بنده در م. اقدام به تجاوز و از بین بردن بکارت من نموده و یک سوئیت نیز خانواده ام در اصفهان اجاره کرده بودند برای من که جهت تجاوز و ارتباط با بنده به آنجا نیز رفت و آمد می کرد و تقاضای اشد مجازات برای وی نموده است ... ;و این اظهارات را ، که قبل از عقد به وی تجاوز نموده یکبار دیگر درمرجع انتظامی و یکبار نیز نزد بازپرس محترم پرونده مطرح نموده و مادرش نیز اعلام نموده ... گفتیم دخترمان را عقد کن گفت : نه باید یک مدتی با او باشم تا اخلاق و رفتار دخترتان دستم بیاید بعد ازدواج می کنیم ... ; حتی وکیل خواهان نیز در پرونده کیفری ایشان اعلام نموده ... با الف. وار کردن موکله به ازدواج و عقد دائم ، با وی ارتباط جنسی برقرارنموده و موکل را ازاله بکارت نموده ... ; لذا با عنایت به جمیع محتویات پرونده و نظر به اینکه خواهان هیچگونه دلیل ومدرکی درجهت اثبات زوجیت و جاری شدن صیغه عقد بین خود و خوانده ارائه ننموده است و تنها دلیل وی گواهی والدین و خواهرش بوده که صرفنظر از قرابت نسبی آنها با توجه به اینکه خواهان در ابتداء و در پرونده استنادی کیفری اعلام نموده قبل از عقد وی را فریب داده و به وی تجاوز نموده و همین اظهارات را مادر و وکیل خواهان نیز تکرارنموده اند و خواهان مادر وی در پرونده کیفری در ابتداء صحبتی از جاری شدن صیغه عقد ننموده اند . لذا با این وصف اظهارات بعدی شهود فاقد ارزش قضایی می باشد و با اظهارات صریح خواهان در ابتدای پرونده کیفری در تعارض است و نمی تواند به عنوان دلیل محسوب شود هرچند خوانده درپرونده اظهارات کذبی داشته و عنوان نموده عکسهای ارائه شده از سوی خواهان مربوط به محلات نمی باشد بلکه مربوط به منزل وی در اصفهان است که با انجام نیابت مشخص شده عکس مربوط به محلات بوده و نیز با انجام آزمایش ترشحات خوانده دریک حوله ارائه شد از سوی خواهان وانجام آزمایش DNA درپرونده کیفری مشخص شده ترشحات منی روی حوله آبی رنگ متعلق به م. ش. می باشد لکن تمام این موارد و موارد دیگر از قبیل تماس های تلفنی و نیز ارسال پیامک و رفت و آمد طرفین به کارخانه خوانده هیچکدام دلیل احراز رابطه زوجیت نبوده وحکایت از رابطه نامشروع آنها دارد که باید در پرونده جزائی و با بررسی شرائط احصان خوانده مورد توجه رسیدگی قرارگیرد لذا با توجه به فقد دلیل و انکار شدید خوانده ، رابطه زوجیت بین طرفین وجود ندارد و حکم به بطلان دعوی خواهان صادر واعلام می گردد . رأی صادره حضوری و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظراستان اصفهان می باشد .آقای ع. الف. وکیل خانم م. ح.م. با تقدیم دادخواست و لایحه ای از رأی صادره از شعبه ۲۱ دادگاه عمومی حقوقی اصفهان شماره ۹۳ - ۸۳۸ مورخ ۹۳/۵/۲۶ تجدید نظرخواهی نموده پرونده به شعبه ۲۸ دادگاه تجدید نظر استان اصفهان ارجاع شده است . دادگاه مرجوع الیه بموجب دادنامه صادره بشماره ۰۰۶۲۷ - ۹۳/۱۰/۲۹ با استدلال مندرج در متن رأی عینا دادنامه تجدید نظرخواسته را ابرام نموده است با فرجام خواهی وکیل خانم م. ح.م. و پس از تبادل لوایح وکلای طرفین و ارسال پرونده به دفتر دیوان عالی کشورحسب الارجاع تحت نظر قراردارد .هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای سید الف. طباطبائی عضو ممیزو اوراق پرونده درخصوص دادنامه شماره ۰۰۶۲۷ - ۹۳/۱۰/۲۹ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی آقای ع. الف. به وکالت از خانم م. ح.م. به طرفیت آقای م. ش. نسبت به دادنامه ۰۰۶۲۷ - ۹۳/۱۰/۲۹ شعبه ۲۸ دادگاه تجدید نظراستان اصفهان متضمن تأیید و استواری دادنامه بدوی شماره ۰۰۸۳۸ - ۹۳/۵/۲۶ شعبه ۲۱ دادگاه خانواده شهرستان اصفهان مشعر بر صدور حکم به بطلان دعوی فرجام خواه به طرفیت فرجام خوانده به خواسته اثبات زوجیت موجه بوده و دادنامه فرجام خواسته به جهات و دلائل ذیل واجد نقض و رسیدگی مجدد است :۱- به موجب بند د ; ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب درامور مدنی اصل نکاح با گواهی دو مرد و یا یک مرد و دو زن قابلیت اثبات را دارا می باشد و در پرونده امر فرجام خواه شهودی را به دادگاه معرفی نموده که شامل پدر و مادر و خواهرش بوده است و براساس اظهارات این شهود در دادسرا قرار اناطه صادرگردیده است بنابراین اظهار اولیه شهود و عدم بیان وجود علقه زوجیت و سپس اعلام موضوع ناظر بر کتمان شهادت و یا شهادت کذب نبوده تا این امر موجب خروج این ادله از دلائل اثباتی گردد بنابراین چنانچه دادگاه شهود را واجد شرایط قانونی وشرعی شهادت ندانسته باشد یا جهت جرحی بر آنان وارد باشد لازم بوده تا بدان اشاره نماید .۲- بر اساس مسئله ۱۹ از قسمت عقد نکاح از کتاب النکاح تحریر الوسیله حضرت امام ( ره ) مبنی بر ا ینکه : اذا ادعی احدهما الزوجیه و انکر الاخر فالبینه علی المدعی و الیمین علی من انکر ، فان کان للمدعی بینه حکم له ، والا فتتوجه الیمین الی المنکر ... ; لازم بود تا دادگاه در صورت واجدشرایط نبودن شهود، حکم مسئله را به نحو مذکور تعیین و اقدام به صدور رأی نماید .۳- در پرونده پیوست پرینت های تلفن همراه ضمیمه شده که موید ارتباط تلفنی طرفین بوده و کذب بودن ادعای کارمند شرکت بودن فرجام خواه نیز بر اساس اظهارات کارمندان دیگر شرکت محرز شده ، و عکسهایی که ضمیمه پرونده است با آپارتمان فرجام خوانده مطابقت داده شده است و دلائل دیگر منعکس در پرونده که نیاز به ذکر آن نیست گویای ارتباط طرفین با یکدیگر است که در رأی دادگاه بدوی نیز به آن اشاره شده است در حالیکه فرجام خوانده منکر این ارتباط است بنابراین موضوع مانحن فیه یا رابطه به صورت مشروع ودر قالب ازدواج شرعی اعم از دائم یا منقطع بوده یا به صورت نامشروع و غیراخلاقی بوده است و از آنجا که فرجام خوانده خود را متشرع دانسته و این چنین نیز قلمداد شده است لاجرم عرفا فعل مسلمان بر شریعت حمل می گردد .۴-وکیل فرجام خواه در لایحه مندرج در صفحات ۲۱ الی ۳۱ اشاره به صدای ضبط شده فرجام خوانده درحین مکالمه با فرجام خواه که در آن صحبت از ازدواج و سند و ثبت آن به میان آمده ، نموده و صفحات ۱۴ تا ۲۰ مکالمات آن دو منعکس گردیده است و لازم بود تا دادگاه با استفاده از کارشناسان نیروی انتظامی یا کارشناسان رسمی صحت و درستی و انتساب آن به فرجام خوانده را بررسی می نمود که چنین نشده است . از این رو بنا به جهات و دلائل مذکور و مستندا به مواد ۳۶۶ و ۳۷۰ و بند ۵ ماده ۳۷۱ و ۳۹۶ و بند الف ماده ۴۰۱ و ۴۰۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امورمدنی دادنامه فرجام خواسته نقض و رسیدگی مجدد به همان شعبه صادرکننده رأی منقوض ارجاع می گردد.

رئیس و عضو معاون شعبه دیوان عالی کشور

سید الف. طباطبائی - سید صالح سجادی