رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره شرط صدور حکم الزام زوج به طلاق توسط دادگاه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۴۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۱۴۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۶/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعشرط صدور حکم الزام زوج به طلاق توسط دادگاه
قاضیانصاری
محمد ربانی نژاد

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره شرط صدور حکم الزام زوج به طلاق توسط دادگاه: حکم الزام زوج به طلاق زوجه (در دعوای طلاق به استناد عسر و حرج) در صورتی صادر می شود که زوج از طلاق امتناع کند. اما درصورتیکه وی حاضر به اجرای طلاق در قبال بذل تمام یا بخشی از مهریه باشد،الزام زوج به طلاق وجهی ندارد.

رأی خلاصه جریان پرونده

بر حسب محتویات پرونده و متعاقب دادنامه شماره۹۰۰۳۵۱-۱۳۹۳/۸/۲۱ صادره از این شعبه مبنی بر اینکه اولا زوجه در دادخواست اولیه تقاضای طلاق را به جهت تحقق شرط ضمن عقد نکاح و سوءرفتار زوج ذکر نموده از عسروحرج ذکری به میان نیاورده و طبق مدارک موجود که دادگاه بدوی به بخشی از احکام صادره کیفری اشاره نموده مبنی بر محکومیت زوج به پرداخت دیه در سال۸۴ و نیز محکومیت به پرداخت دیه در سال۹۱ به علاوه تعهد زوج به عدم سوءرفتار در سال۸۴ که آن تعهد را زوج نقض نموده و اظهارات شهود که من حیث المجموع سوءرفتار مستمر زوج ظاهرا محرز است و ثانیا وکیل زوجه که عسروحرج را نیز مطرح کرده ظاهرا عسروحرج نیز منتفی نیست و اعتراض و فرجام خواهی وارد تشخیص و ضمن نقض دادنامه پرونده به شعبه هم عرض ارجاع شده است متعاقبا پرونده به شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی مطرح گردیده است و دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ با تشکیل جلسه و اخذ اظهارات طرفین که ابتداء وکیل زوجه اظهار داشته موکله حاضر است از پنجاه عدد سکه از مهریه خود گذشت کند و مابقی مهریه را خواستار است و وکیل زوج اظهار داشته در شعبه بدوی به تخلف از شرط ضمن عقد اشاره گردیده نه عسروحرج با توجه به اینکه موکل حاضر به زندگی مشترک بوده و هست و حاضر به طلاق زوجه نمی باشد مگر اینکه زوجه کلیه حقوق خود را بذل نماید و در آخر جلسه وکیل زوجه نیز اعلام داشته موکله حاضر به گذشت ۵۰ سکه نمی باشد و خواستار کل مهریه خود می باشد و دفاعیات یاد شده در این خصوص را اصلاح می کند و موکله صرفا جهیزیه و نفقه خود را گذشت می کند. صفحات۳۴و۳۵و۳۶ پرونده و کیل زوج با تقدیم لایحه اعلام داشته پیرو صورت جلسه مورخ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ وکیل زوجه اعلام داشته زوجه از نفقه و جهیزیه گذشت می نماید این در صورتی است که زوجه موفق به گرفتن رأی بر محکومیت موکل به پرداخت نفقه از مرجع قضایی نگردیده چرا که زوجه در پرونده کلاسه شعبه اول محکوم به تمکین گردیده در این خصوص حکم قطعی صادر گردیده و ضم پرونده می باشد و وکیل زوجه اشاره به عسروحرج نموده. دادگاه با ملاحظه نامه پزشکی قانونی متوجه این موضوع می شوند که زوجه با مشاجره بسیار جزئی اقدام به ترک منزل و مطرح نمودن درخواست طلاق نموده فلذا با توجه به اینکه زوجه اعلام نمود قصد بازگشت به زندگی را ندارد موکل من نیز حاضر به طلاق نیست مگر اینکه زوجه کل مهریه خود را بذل نماید. دادگاه شعبه۵ تجدیدنظر خراسان شمالی طی دادنامه شماره۷۰۱۰۹۸-۱۳۹۳/۱۰/۱۴ تجدیدنظرخواهی زوجه را وارد تشخیص و همچنان که در رأی شعبه۲۶ دیوان عالی کشور آمده سوءرفتار موضوع بند۴ ماده ۱۱۳۰ ق.م محرز می باشد و وکیل زوج ظاهرا منظور زوجه است هم در دادخواست و اثناء رسیدگی به این امر تصریح کرده اند لذا با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم بر الزام زوج به مطلقه نمودن زوجه از نوع طلاق غیر رجوعی صادر می نماید. از دادنامه صادره فوق آقای ع.الف. م.ن. با وکالت خانم م. ف. فرجام خواهی نموده و اظهار داشته در خصوص سوءرفتار همانطور که در سند نکاحیه بدان اشاره شده سوءرفتار بایستی زندگی را دچار اختلال و ناامنی نماید و این مورد باید به اثبات برسد که به اثبات نرسیده موکل من حکم محکومیت تمکین و ازدواج مجدد را نمی گرفت با وجود صدور حکم تمکین و ازدواج مجدد می توان نتیجه گرفت که زوج هیچگونه سوءرفتاری نداشته است. پرونده با فرجام خواهی زوج به دیوان عالی کشور ارسال و مآلا به این شعبه ارجاع شده است و لایحه ای در مقام تبادل لوایح از سوی زوجه در پرونده مشاهده نگردید. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای محمد ربانی نژاد عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره ۰۰۰۱۰۹۸-۱۳۹۳/۱۰/۱۴ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده و سیر مراحل آن که قبلا نیز همانطور که در گزارش ذکر شد در این شعبه (۲۶ دیوان عالی کشور) مطرح گردیده در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوج آقای ع.الف. م.ن. نسبت به دادنامه فوق صادره در شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی که به موجب آن دادنامه شماره۹۲۰۰۳۲۹-۱۳۹۲/۳/۳۰ صادره از شعبه پنجم دادگاه حقوقی (تجدیدنظرخواسته) مبنی بر حکم به بطلان دعوی زوجه خانم ص. ی. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش نقض و حکم به الزام زوج به مطلقه کردن زوجه از نوع طلاق غیررجوعی صادر و نوشته زوجه ادعای جهیزیه و نفقه و اجرت المثل ندارد و نسبت به مهریه و حضانت دو فرزند در پرونده های دیگر تعیین تکلیف شده است. متذکر می گردد به نظر می رسد شعبه پنجم دادگاه محترم تجدیدنظر استان خراسان شمالی به نکته دقیق فرق ما بین طلاق وکالتی و طلاق حرجی عنایت ننموده است زیرا طلاق وکالتی مربوط به موارد شرط ضمن عقد نکاح از قبیل سوءرفتار مستمر زوج است که در صورت احراز آن دادگاه می تواند گواهی عدم امکان سازش صادر و قهرا چون خود زوج شرط ضمن عقد را قبول کرده است و به زوجه وکالت داده تا خود را در صورت تحقق شرط مطلقه نماید بدون نیاز به بذل زوجه لذا می بایست همه حقوق زوجه از جمله مهریه را پرداخت نماید مگر خود زوجه رفع ید کند ولیکن در طلاق حرجی دادگاه طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی در صورت احراز عسروحرج می بایست حکم به الزام زوج به طلاق وی نماید و حکم به الزام زوج مربوط به موردی است که زوج امتناع از طلاق نماید ولی اگر بگوید حاضرم برای طلاق اگر چنانچه زوجه همه مهریه یا قسمتی از مهریه اش را بذل نماید در این صورت الزام معنی ندارد بنابراین در موضوع پرونده که زوجه در دادخواست تقدیمی تقاضای طلاق وکالتی به لحاظ تحقق شرط ضمن عقد نکاح (سوءرفتار) نموده و طبق محتویات نیز ظاهرا شرط مذکور محقق شده هر چند عنوان ثانوی عسروحرج هم بر آن منطبق باشد در عین حال اگر تحقق شرط برای دادگاه محرز گردد باید گواهی عدم امکان سازش صادر نماید تا مستلزم تضییع حقوق زوجه از قبیل مهریه و غیره نشود و وجهی نداره دادگاه از شرط ضمن عقد که در دادخواست آن را مطرح کرده رفع ید و عنوان عسروحرج را مطرح نماید. به هر تقدیر چون الزام زوج به طلاق در موضوع پرونده و الزام به پرداخت مهریه در مورد زوجه که می گوید در صورت بذل مهریه حاضر برای طلاق است معنی ندارد لذا ضمن نقض حکم مذکور پرونده جهت رفع نقص و صدور حکم مقتضی به دادگاه عودت داده می شود.

رئیس و عضو معاون شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور

رضا انصاری - محمد ربانی نژاد