رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره شرط صدور قرار عدم صلاحیت در مرحله واخواهی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۱۱۱۷
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۱۱۱۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۱/۰۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعشرط صدور قرار عدم صلاحیت در مرحله واخواهی
قاضیقدرت اله طیبی
حیدری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره شرط صدور قرار عدم صلاحیت در مرحله واخواهی: صدور قرار عدم صلاحیت در مرحله واخواهی مستلزم آن است که دادگاه نسبت به فسخ رأی خویش اظهارنظر کند زیرا تا زمانی که رأی غیابی توسط دادگاه صادرکننده رأی فسخ نگردد ورود به ماهیت دعوی توسط دادگاه دیگر توجیه قانونی ندارد.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۹۰ خانم الف.د. تصویر رونوشت سند ازدواج شماره ۱۵۹۳-۱۷/۹/۸۷ ثبت اسناد و املاک بندرعباس و دادنامه ۳۵۶ و غیره دادخواستی به خواسته عدم امکان سازش جاری نمودن صیغه طلاق به لحاظ عسر و حرج به طرفیت آقای ر.ب. به نشانی مجهول المکان تقدیم و توضیح می دهد با عنایت به عسر و حرج همسرم ر.ب. متواری و مجهول المکان و عنایت به دادنامه صادره از همین دادگاه محترم و محتویات پرونده کلاسه ۹۰۰۹۹۸۳۴۶۱۳۰۰۳۴۹ دایر بر ترک انفاق و متارکه و گذشت حدود ۲ سال و اندی از رفتار سوء مشارالیه و عدم هرگونه سازش و امکان مربوط که از بی کسی حقیر سوءاستفاده نموده خاضعانه از محضر دادگاه صدور حکم عدم امکان سازش را حتی بدون مطالبات اعم از مهریه و نفقه و غیره را دارم دادگاه عمومی ارزوئیه با تشکیل جلسه و دعوت خوانده از طریق نشر آگهی و استماع اظهارات شهود قضیه و وصول نظریه پزشکی قانونی مبنی باردار نبودن زوجه ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه غیابی شماره ۱۵۷۸-۲۹/۱۱/۱۳۹۰ چنین رأی می دهد: با عنایت به محتویات پرونده ازجمله رونوشت سند ازدواج رابطه زوجیت دائم بین طرفین محرز است خواهان طی دادخواست و حضور در جلسه دادرسی دادگاه بیان داشته که خوانده دعوی (همسرش) وی را بیش از هجده ماه است که رها کرده و در این مدت هیچ سراغی از وی نگرفته و نفقه وی را نپرداخته و دچار سختی شده است و تقاضای طلاق نموده که زوج علی رغم ابلاغ قانونی و انتشار آگهی در جلسه دادرسی حاضر نشده و دو نفر گواه اظهارات خواهان را تأیید نموده اند لذا دادگاه با احراز عسر و حرج خواهان مستندا به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی رأی بر طلاق در پرونده صادر و اعلام می نماید نوع طلاق خلعی می باشد زوجه (خواهان) کلیه حقوق مالی خود را ازجمله مهریه را در قبال طلاق به خوانده (زوج) بذل نموده و طرفین فرزند مشترک ندارند رعایت شرایط صحت وقوع طلاق در زمان اجرا بر عهده مجری آن خواهد بود توضیح می دهد رأی غیابی است و در تاریخ ۲۷/۱/۱۳۹۱ دادگاه به سردفتر طلاق و ازدواج شهرستان سیرجان اعلام می کند رأی صادره در تاریخ ۲۶/۱/۱۳۹۱ قطعیت یافته است متعاقبا سردفتر شماره .... .... سیرجان به دادگاه اعلام می نماید حسب دستور طلاق خلع فی مابین آقای ر.ب. و الف. د. طی شماره ۶۳۷۲-۲/۲/۹۱ در دفتر طلاق ... سیرجان ثبت گردیده است در تاریخ ۱۶/۶/۱۳۹۱ آقای م.الف. به وکالت از آقای ر.ب. نسبت به رأی غیابی درخواست واخواهی می کند و در دادخواست عنوان می کند همسر موکل در ابتدا با علم و اطلاع از آدرس موکل در شعبه اول حقوقی دادگستری حاجی آباد با موضوع طلاق به درخواست زوجه و با درج آدرس محل اقامت موکل در طی کلاسه ۲۹۱/۸۹ مطرح می نماید و پس ازآنکه متوجه می شود که پرونده با قرار عدم صلاحیت محلی روبرو می شود با سوءنیت اقدام به مطرح نمودن دادخواست مجهول المکان بودن اقدام می نماید بدوا تقاضای ایراد صلاحیت محلی نسبت به اصل و سپس ایراد شکلی موردتقاضاست آقای ر.الف. با تقدیم وکالت نامه ای خود را به عنوان وکیل زوجه معرفی می کند دادگاه در تاریخ ۲۲/۹/۱۳۹۱ با حضور واخواه و وکلای طرفین تشکیل جلسه می دهد و اظهارات آنان را استماع می کند سپس ختم رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۱۵۱۰-۲۴/۱۰/۱۳۹۱ استدلال می کند با عنایت به محتویات پرونده نظر به اینکه واخوانده محل اقامت واخواه را مجهول اعلام که منجر به انتشار آگهی و متعاقب آن صدور حکم شده و در حال حاضر محل اقامت واخواه (خوانده دعوی اصلی) مشخص و در شهرستان بندرعباس می باشد و به صلاحیت این دادگاه از ناحیه وکیل واخواه موردایراد قرارگرفته لذا با پذیرش ایراد قبل از هرگونه اتخاذ تصمیم در خصوص واخواهی مستندا به ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه عمومی حقوقی (خانواده) شهرستان بندرعباس صادر و اعلام می نماید پس از ارسال پرونده به شعبه پنجم دادگاه حقوقی در وقت فوق العاده در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۲ با حضور واخواه و وکیل ایشان تشکیل جلسه می دهد و طی تصمیم بدون شماره چنین استدلال می کند با توجه به اینکه ملاک صلاحیت زمان تقدیم دادخواست می باشد فلذا با توجه به تاریخ دادخواست که سال ۱۳۹۰ بوده و تاریخ اجرای قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۹۲ می باشد ایراد وکیل آقای ر.ب. وارد نیست و از طرفی چون دادگاه محترم ارزوئیه در خصوص رأی صادره هیچ گونه اظهارنظر ننموده بدیهی است در صورت عدم صلاحیت رأی می بایست توسط همان شعبه فسخ می گردید و چون فسخ نگردید موجبات رسیدگی را فراهم نیست پرونده را با حفظ بدل جهت اظهارنظر به همان شعبه ارسال می کند که شعبه دادگاه عمومی ارزوئیه به استدلال مندرج در تصمیم مورخ ۱۳/۷/۹۲ اقدامی در راستای خواسته شعبه پنجم بندرعباس را متصور ندانست و پرونده عینا عودت که نهایتا شعبه پنجم دادگاه بندرعباس به موجب تصمیم مورخ ۱۷/۹/۱۳۹۲ با بیانی که تا زمانی رأی صادره فسخ نشود این دادگاه قادر به رسیدگی نمی باشد پرونده را جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع می گردد.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حیدری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

حسب دادخواست واخواهی تقدیمی از سوی آقای ر.ب. با وکالت آقای م.الف. نسبت به رأی غیابی شماره ۱۵۷۸ مورخ ۲۹/۱۱/۱۳۹۰ دادگاه عمومی ارزوئیه، مشارالیه با ایراد صلاحیت دادگاه مذکور محل اقامت خود را تعیین و به دادگاه اعلام نموده است و دادگاه هم برابر دادنامه ۱۵۱۰ مورخ۲۴/۱۰/۱۳۹۱ با پذیرش ایراد قرار عدم صلاحیت به دادگاه بندرعباس صادر کرده است نظر به اینکه پس از واخواهی از رأی غیابی رسیدگی دادگاه مربوطه همانند دادگاه نخستین می باشد و با توجه به ایراد واخواه به شرح مندرجات پرونده و قرار عدم صلاحیت صادره از سوی دادگاه ارزوئیه این دادگاه مکلف است نسبت به فسخ رأی خویش اظهارنظر کند و دادگاه دیگر (شعبه پنجم دادگاه عمومی بندرعباس) نمی تواند قبل از تعیین تکلیف رأی غیابی توسط صادرکننده رأی به این پرونده وارد و در ماهیت اظهارنظر کند به عبارت دیگر تا زمانی که رأی غیابی توسط دادگاه صادرکننده رأی فسخ نگردد اظهارنظر ورود به ماهیت دعوی توسط دادگاه دیگر توجیه قانونی ندارد لهذا با این فرض و اینکه اختلاف صلاحیت هنوز تحقق پیدا نکرده پرونده به مرجع مربوطه عودت داده می شود.

رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور مستشار

طیبی حیدری