رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ضمانت اجرای عدم درج پایه وکالت در وکالتنامه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۵۰۰۰۸۲
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۵۰۰۰۸۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۳/۲۴
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۵ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعضمانت اجرای عدم درج پایه وکالت در وکالتنامه
قاضیرحمت الله سعیدی
حسن نقیب الحسینی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ضمانت اجرای عدم درج پایه وکالت در وکالتنامه: تعیین پایه وکالتی وکیل برای احراز مجاز بودن وی جهت فرجامخواهی ضروری است؛ بنابراین عدم درج آن از موارد فراهم نبودن موجبات رسیدگی در مرحله مذکور است.

رأی خلاصه جریان پرونده

آقای الف. ز.ح. با وکالت آقای م. ص. در تاریخ ۱۳۹۲/۱/۱۱ دادخواستی به طرفیت آقایان ع.الف. خ. و ع. ق. به خواسته صدور حکم به پرداخت الباقی ثمن مبیع مقوم به دویست میلیون ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل تقدیم و اضافه نموده موکل اینجانب با خواندگان مبایعه نامه ای دایر بر فروش یک واحد آپارتمان پلاک ثبتی .... اصلی از قطعه .... بلوک ( ... ) به مساحت ۱۰۰ متر در تاریخ ۱۳۹۱/۱۲/۱ منعقد کرده است نظر به اینکه در مبایعه نامه فوق الاشعار مقرر گردیده مبلغ دویست میلیون ریال الباقی ثمن مبیع را پس از تنظیم سند به موکل پرداخت نماید لیکن علیرغم تنظیم سند و مراجعات مکرر به خواندگان از پرداخت الباقی ثمن مبیع استنکاف می ورزید علیهذا تقاضای محکومیت خواندگان به پرداخت الباقی ثمن مبیع به انضمام کلیه خسارات قانونی و حق الوکاله وکیل و هزینه دادرسی در حق موکل اینجانب مورد استدعاست پرونده به شعبه ۲۹ دادگاه عمومی حقوقی مشهد ارجاع شده طرفین جهت رسیدگی دعوت شده اند خواهان در معیت وکیل خود در دادگاه حاضر شده خواندگان از طریق آگهی دعوت شده اند و حضور ندارند وکیل خواهان لایحه ای به شماره ۰۰۷۸۸ – ۱۳۹۲/۶/۲۷ تقدیم نموده و اظهار داشته مدافعات به شرح لایحه تقدیمی است مالا دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه شماره ۰۰۸۷۱ – ۱۳۹۲/۶/۲۸ اجمالا چنین رأی داده درخصوص دعوی آقای الف. ز.ح. با وکالت آقای ر. ص. به طرفیت آقایان ع.الف. خ. و ع. ق. به خواسته پرداخت الباقی ثمن مبیع به مبلغ دویست میلیون ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی با توجه به مستندات ارائه شده از ناحیه وکیل خواهان و قید مبلغ فوق الذکر در مبایعه نامه مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱ و توجها به اینکه خواندگان در جلسه دادرسی حاضر نشده اند بنابراین دعوی خواهان محمول بر صحت تلقی و خواندگان متضامتا به پرداخت دویست میلیون ریال بابت اصل خواسته و هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل مدافع برابر آئین نامه قانون وکالت که در اجرای احکام محاسبه می گردد در حق خواهان محکوم می نماید رأی صادره غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و سپس ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر استان می باشد آقایان ع.الف. خ. و ع. ق. از رأی صادره درخواست رسیدگی واخواهی را نموده اند دادگاه در وقت فوق العاده با حضور واخواهان آقای ع.الف. خ. و ع. ق. تشکیل شده نامبردگان اظهار داشته اند با توجه به اینکه محکوم له نشانی گ. ما را داشته و از طرفی نشانی گ. نیز قید گردیده و شماره تلفن همراه بنده را نیز داشته لیکن بدون توجه زرنگی کرده و به دروغ نشانی ما را مشهد داده که خیلی قبل از آن نشانی نقل مکان کرده بودیم علیهذا با توجه به اینکه از رأی صادره و اجرائیه مطلع شدیم درخواست واخواهی را داریم دادگاه طبق دادنامه شماره ۰۰۰۹۳ – ۱۳۹۲/۱۱/۷ بدوا قرار قبولی دادخواست واخواهی را صادر و سپس طرفین را جهت رسیدگی دعوت نمود واخواهان و وکیل واخوانده در دادگاه حاضر شده اند واخواهان اظهار داشته اند اینجانبان مبایعه نامه مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱ را به تمامی محتویات و مندرجات قبول داریم و ملک موضوع آن را از آقای الف. ز.ح. خریداری نموده ایم و تمامی مبلغ به جز دویست میلیون ریال پرداخت شد و مبلغ دویست میلیون ریال نیز بنا شد تا سند به نام اینجانبان تنظیم شود که بابت آن چک شماره .... را به خود فروشنده تحویل دادیم به عبارت دیگر کل مبلغ ثمن معامله را به صورت سه فقره چک پرداخت کردیم و فقره سوم همین چک شماره .... به مبلغ دویست میلون ریال که تحویل شخص آقای الف. ز.ح. شد ولی به او گفتم که زمانی که سند در محضر به نام زده شد ما چک بین بانکی در محضر می دهیم و این چک را می گیریم در زمان تنظیم سند به توافق رسیدیم که همان چک توسط فروشنده آقای ز. نقد شود و دیگر چک بین بانکی تهیه نکنیم و همین طور هم شد آقای ز. چک را نقد کرد و بعد هم سند به نام ما زده شد البته باید بگویم ملک بنام شخص آقای ز. نبود و در محضر خانم م. مبادرت بامضاء سند نمود و اینکه چک توسط چه شخصی نقد شده اطلاعی نداریم فقط عرض می کنم که اگر وجه چک نقد نمی شد تنظیم نمی شد و طی استعلام از بانک ..... که تحویل می شود امضاء چک قبل از انتقال سند در تاریخ ۱۳۹۱/۱۲/۲۹ برداشت شده ولی چون نمی دانم توسط چه کسی ، اطلاعی در این خصوص نداریم خود آقای ز. نقد کرده به مالکین ثبتی که بدهکار بوده چک را داده تا نقد کنند وکیل واخوانده اظهار داشته درخصوص کم و کیف قرارداد نیستم چون در زمان امضاء قرارداد حضور نداشتم و آنچه موکل به من گفته که درباره ثمن معامله دو فقره چک را گرفته و نقد شده و چک شماره ..... که در مبایعه نامه ذکر شده تحویل موکل گردید. و طبق اظهارات موکل اعلام داشته که واخواهان شفاها گفته اند که چک تحویل بنگاه داده شده ولی حقیقتا موکل به چشم ندیده که چک تحویل بنگاه داده شده یا نشد، ضمنا لازم به ذکر است در محضر سند به نام شخص دیگر که واخواهان معرفی کرده اند تنظیم شده و مالک هم در اداره ثبت خانم م. بوده و ایشان سند را انتقال دادند و خانم م. به دادخواست موکل سند به نام مالک ( واخواهان با شخصی که آنها معرفی کرده اند ) زده است لذا در بحث انتقال سند حرف و سخنی نیست و کاملا موکل رضایت به انتقال سند داشته دادگاه سئوال کرده چطور ممکن است چک توسط موکل شما نقد نشده باشد ولی موکل شما راضی به انتقال سند باشد جوابا اظهار داشته موکل آدم ساده ای است سپس دادگاه قرار استماع شهادت شهود واخواهان را صادر و همچنین تصریح شده کم و کیف وصول چک از بانک کشاورزی استعلام گردد که پاسخ آن واصل شده و قرار صادره در مورد شهود اجرا شده در نتیجه دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه ۰۰۴۰۳ – ۱۳۹۳/۶/۳۱ تصریح نموده با توجه به محتویات دادخواست واخواهی و مندرجات مبایعه نامه ۱۳۹۱/۱۲/۱ و مفاد صورتجلسه دادگاه و نحوه مدافعات واخوانده که حکایت دارد توافق شد وجه چک شماره..... همزمان با تنظیم سند پرداخت شود ضمن اینکه وجه مندرج در آن بایست الباقی ثمن معامله بوده و حسب پاسخ استعلام معموله از بانک .... وجه چک مذکور کارسازی شده متعاقب آن سند ملک ابتیاعی به نام خریداران تنظیم شده و با عنایت به مودای گواهی آقای ح.ب.و صرفنظر از گواهی سایرگواهان به نظر می رسد واخواهان الباقی ثمن معامله را پرداخته اند و از طرفی مطالبات واخوانده نیز با بدهکاری وی و ایادی ماقبل محاسبه و تسویه گردیده علیهذا واخواهی واخواهان وارد به نظر می رسد مستندا به مواد ۲۰۶ و ۱۹۷ قانون آئین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه حکم بر بیحقی خواهان بدوی صادر و اعلام می دارد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان ( مشهد ) می باشد آقای الف. ز.ح. با وکالت آقای م. ص. از رأی صادره فرجام خواهی نموده که پس از تبادل لوایح پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و در دستور کار این شعبه قرار گرفته.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از بررسی اوراق پرونده و قرائت گزارش عضوممیز مشاوره نموده به شرح ذیل مبادرت به اتخاذ تصمیم می نماید.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه در وکالتنامه شماره .... که آقای م. ص. به وکالت از آقای الف. ز.ح. فرجامخواهی نموده پایه وکالت وکیل مذکور قید نشده و چون تعیین پایه وکالتی وکیل در جهت احراز اینکه مجاز به فرجامخواهی می باشد یا خیر لازم است در وضع فعلی موجبات رسیدگی فراهم نمی باشد پرونده امر اعاده می گردد که دفتر دادگاه مراتب فوق را روشن سپس آن را به دیوان عالی کشور ارسال نماید.

شعبه ۲۵ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار

رحمت الله سعیدی - حسن نقیب الحسینی