رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فرجام خواهی در مهلت واخواهی

شماره دادنامه	۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۸۳۹
تاریخ دادنامه	۱۳۹۲/۰۸/۲۶
نوع رأی	رأی شعبه
نوع مرجع	شعبه دیوان عالی کشور
شعبه	شعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأی	رای حقوقی
موضوع	فرجام خواهی در مهلت واخواهی
قاضی	قدرت اله طیبی حیدری

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فرجام خواهی در مهلت واخواهی: حضوری توصیف نمودن حکم توسط دادگاه صادرکننده حکم موجب اسقاط حق واخواهی نخواهد بود و چنانچه دادخواست فرجام خواهی در مهلت واخواهی مطرح شده باشد دادخواست اعتراضی یاد شده توسط دیوان عالی کشور، واخواهی تلقی خواهد شد و به دادگاه صادرکننده رأی اعاده می شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۰ خانم الف.د. به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج - شناسنامه کارت ملی دادنامه شماره ۲۰۴۵ ۲۸/۹/۸۹ ۸۹۰۲۶۱ - ۰۰۰۱۷ پرونده کلاسه ۸۹۰۰۳۰ جزایی دادخواستی به خواسته تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج به طرفیت آقای ج.ق. تقدیم و چنین توضیح می دهد اینجانب همسر شرعی و دائمی خوانده می باشم - نامبرده از همان ابتدای زندگی تاکنون بنا را بر ناسازگاری و آزار و اذیت من گذاشته و مرتبا مرا مورد ضرب وجرح قرار می دهد (پرونده های شماره ۸۹۰۰۳۰ و ۸۹۰۲۶۱ جزایی ۱۰۱ و۱۰۲ گویای این مطلب است همچنین براثر اختلافات و عدم تفاهم در آن یکدیگر قادر به ادامه زندگی نمی باشیم که باز پرونده های ۸۸۰۸۰۱ ۴ ۲ ۸۹۰۴۷۴ ۴ ۱ گویای این حقیقت است نامبرده بدون حق در دادگاه به من و پدرم حمله کردند ادامه زندگی در این وضعیت برایم غیرقابل تحمل می باشد لذا به استناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش دارم پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی لردگان ارجاع می شود شعبه مذکور در تاریخ ۵/۱۰/۹۰ با حضور خواهان و در غیاب خوانده تشکیل جلسه می دهد، خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست است نامبرده چند بار مرا مورد ضرب وجرح قرار داده است و در دادگاه جزایی محکوم شده است تصویر دادنامه ها پیوست است و اخیرا هم در گلزار شهدا به طرز عجیبی درحالی که با مادرم بودم - به من حمله کرد و روسری ام را کند لباسم را پاره شد و مردم ما را نجات دادند او پسرخاله ام است و شدیدا هر بار که مرا گیر بیاورد ضرب وجرح می کند و مادرم را هم زد و پرونده در شعبه ۱۰۲ جزایی مفتوح است و برای آدم ربایی هم برایش قرار مجرمیت صادرشده است و می خواست مرا بدزدد و به زور ببرد و الآن به خاطر مهریه که حدود یک میلیون تومان قسطی شده را نداده است بدهکار است و فراری است و برادرش هم مرا در دادگاه مورد ضرب وجرح قرار داده که خود شما مشاهده کردید ( مطلب اخیر مورد تأیید است) و او نمی خواهد با من زندگی کند و فقط می خواهد مرا زجر بدهد و اذیت کند و من در صورت طلاق تمام حقوق مالی ام را حاضرم ببخشم و هیچ چیزی نمی خواهم ۴ سال باهم زندگی مشترک داشتیم و الآن ۳ سال است که از هم جدا هستیم و جدا زندگی می کنیم و طبق اظهارات فامیل و مشاهده خودمان با یک یا دو نفر عقد موقت کرده است دادگاه پس از استماع اظهارات خواهان به دفتر دستور می دهد که تصویر قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده استنادی را تهیه و ضمیمه کند ( که ضمیمه شده است) متعاقبا به موجب تصویر دادنامه شماره ۱۸۳۳ ۳۰/۱۱/۱۳۹۰ مبنی بر محکومیت زوج به اتهامات مزاحمت و ایراد ضرب وجرح به خانم خ.د. به حبس و دیه محکوم گردیده است ( دادنامه مذکور پیوست است) دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند داوران منتخب طی نظریه پیوست (ص ۴۸ و ۴۹ پرونده) نظریه خود را به دادگاه ارائه که پیوست می باشد حسب گواهی پزشکی ثبت شده شماره ۹۹۴/۹۱ ۱۲/۹/۹۱ نتیجه آزمایش حاملگی زوجه منفی اعلام شده است دادگاه در تاریخ ۳۰/۱۰/۹۱ در وقت فوق العاده تشکیل جلسه می دهد و طی دادنامه شماره ۱۵۱۳ ۳۰/۱۰/۱۳۹۱ با اعلام ختم رسیدگی و انعکاس اظهارات خواهان چنین رأی صادر می کند صحت ادعای خواهان حسب دادنامه های ۸۹۰۹۹۷۳۸۲۳۶۰۲۰۴۵ و ۸۹۰۹۹۷۳۸۲۳۶۰۲۷۳۰ و ۹۰۰۹۹۷۳۸۲۳۶۰۱۸۳۳ و ۹۰۰۹۹۷۳۸۲۳۶۰۱۸۳۳ شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی جزایی لردگان که مورد اخیر به تأیید شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان چهارمحال و بختیاری طی دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۳۸۱۴۹۰۰۱۶۳ مورخ ۱۲/۴/۹۱ رسیده است و اجمالا دلالت بر ضرب وجرح خواهان و ایجاد مزاحمت برای بانوان از سوی خوانده محرز است با عنایت به عدم حضور زوج داوران منتخب موفقیتی در جهت سازش کسب نکرده اند بنابراین دادگاه دعوی خواهان را وارد می داند و با توجه به بندهای ۲ و ب شروط ضمن عقد رسمی نکاح طرفین و به استناد ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی و قانون مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق گواهی عدم امکان سازش صادر و خوانده را به اجرای صیغه طلاق ملزم و محکوم می نماید - طرفین فرزند مشترک ندارند و زوجه طبق گواهی پزشک باردار نمی باشد و دادگاه در این مورد تکلیفی ندارد در خصوص مهریه سابقا رأی مقتضی در شعبه اول همین دادگاه صادرشده است و در حال اجرا می باشد و خواهان و داوران اعلام نموده اند که صرفا مبلغ ده میلیون ریال آن را جهت طلاق به خوانده بذل می نماید در خصوص جهیزیه هم به لحاظ اختلافی بودن پرونده جداگانه تشکیل شده است و در حال رسیدگی می باشد در خصوص نفقه زوجه هیچ گونه ادعایی ندارد نوع طلاق بائن (خلع) می باشد و دارای سه طهر عده از تاریخ وقوع طلاق است در صورت قطعیت رأی حاضر، زوجه وکیل با حق توکیل به غیر که ظرف ۳ ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا نهایی به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و نسبت به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن اقدام نماید این حکم با توجه به ارائه لایحه از سوی خوانده حضوری است این رأی در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۳۹۱ ابلاغ و آقای ج.ق. با وکالت آقای س.ن. در تاریخ ۸/۱/۱۳۹۲ نسبت به آن اعتراض و تقاضای فرجام خواهی می کند پرونده جهت رسیدگی پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع می گردد مشروح مفاد لوایح طرفین به هنگام شور قرائت خواهد شد.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حیدر علی حیدری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

به استناد ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد برابر ماده ۳۰۵ همان قانون محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید این اعتراض واخواهی نامیده می شود دادخواست واخواهی در دادگاه صادرکننده حکم غیابی قابل رسیدگی است به استناد ماده۳۰۶ قانون مذکور مهلت واخواهی از احکام غیابی بیست روز می باشد حسب مندرجات پرونده آقای ج.ق. در هیچ یک از جلسات دادگاه حضور نداشته و برخلاف تصور دادگاه لایحه ای نداده و اخطاریه مربوط به اوقات دادرسی در مرحله دادگاه نخستین به وی ابلاغ واقعی نشده است رأی شماره ۱۵۱۳ مورخ ۳۰/۱۰/۱۳۹۱ شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی لردگان حکمی است که به ضرر نامبرده صادر گردیده است لهذا رأی دادگاه با اوصاف یادشده غیابی بوده و با عنایت به اینکه خوانده این حق را از خود اسقاط نکرده است و مقررات مربوط به قانون آیین دادرسی مدنی نیز از قواعد آمره محسوب می گردد و با توجه به اعتراض مشارالیه و وکیل وی رسیدگی واخواهی مقدم بر فرجام خواهی فرجام خواه می باشد ارسال پرونده به دیوان عالی کشور با قید حضوری بودن آن در ذیل رأی توجیه قانونی نداشته و بی اعتبار اعلام می شود به همین سبب و به استناد مواد فوق الاشعار و به استناد بند ۲ و ۳ ماده ۳۷۱ و ۳۷۷ قانون آیین دادرسی مدنی پرونده جهت رسیدگی به اعتراض واخواهی زوج به شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی لردگان ارسال می گردد.

رئیس شعبه ۱۲دیوان عالی کشور مستشار

طیبی حیدری