رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فرجام خواهی در موعد تجدید نظرخواهی
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فرجام خواهی در موعد تجدید نظرخواهی: فرجام خواهی در موعد تجدیدنظر خواهی و قبل از انقضای آن، تجدیدنظرخواهی محسوب می شود.
رأی خلاصه جریان پرونده
در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۱۸ خانم م. م. دادخواستی علیه همسرش و. ز. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش براساس نقض شروط عقدنامه در جهت ترک انفاق به دادگستری اراک تقدیم می کند که به شعبه چهاردهم حقوقی ارجاع می گردد اولین جلسه رسیدگی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۵ با حضور وکیل خواهان و خود خوانده تشکیل می شود وکیل خواهان با ارائه تصویر محکومیت زوج در رابطه با ترک انفاق تقاضای طلاق موکلش از طریق وکالت ناشی از شرط می نماید. زوج اظهار می دارد قبول دارم که همسرم به خانه پدرش رفته و من قصد دادن دادخواست تمکین بودم ولی دستم خالی بود قبول دارم که در رابطه با نفقه محکوم شده ام. ض م. وکیل خواهان اعلام می دارد آمادگی جهت بذل سی عدد سکه در ازای طلاق می باشد. زوجه در این لحظه حاضر شده است و اظهار می دارد حامله نمی باشد و یک سال و نیم است که جدا زندگی می کنیم و فرزند مشترک نداریم. جهیزیه را هم دریافت کرده ام و در این پرونده ادعای مالی ندارم. ۳۰ عدد سکه را نیز در قبال طلاق بذل می کنم. در این جلسه دادگاه قرار ارجاع به داوری صادر می نماید. آقای و. ز. بعنوان داور زوج و ع. م. بعنوان داور زوجه تعیین می شوند و در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۱ جداگانه اعلام نظر می نمایند و سرانجام دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۹ با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۸۶۱۱۷۰۱۳۱۵ مبادرت به صدور رأی به شرح زیر می نماید:درخصوص دعوی خانم م. م. با وکالت م. ط. و الف. ج. وکلای رسمی به طرفیت آقای و. ز. به خواسته طلاق با استیذان اعمال وکالت مندرج در نکاحنامه رسمی مربوطه به منظور مطلقه شدن به وکالت از خوانده به لحاظ تحقق شروط ضمن العقد ( بند ۱ از شرایط نکاحنامه ) با عنایت به جامع محتویات پرونده از جمله تصویر رونوشت نکاحنامه شماره ....۹ صادره از دفترخانه رسمی ثبت ازدواج شماره ....حوزه ثبتی اراک وجود علقه زوجیت بین آنها به سبب عقد نکاح دائم محرز است. وکیل خواهان در جلسه حضور دارد اظهار داشته که خوانده همسر دائمی و شرعی موکل می باشد و از تاریخ شهریور ماه سال ۱۳۹۲ زوجه را بلاتکلیف رها کرده و هیچگونه نفقه ای پرداخت نکرده و در این خصوص دادنامه های متعدد صادر گردیده و علی رغم صدور اجرائیه، خوانده جهت پرداخت نفقه اقدامی ننموده. خوانده در جلسه حضور دارد اظهار می دارد که قبول دارم نفقه پرداخت نکردم و مدت یک سال و نیم همسرم جدا زندگی می کند و تقاضای تمکین ندادم و قصد طلاق و جدایی ندارم. از طرفی تلاش دادگاه و داوران زوجین جهت ایجاد صلح و سازش بین آنها و انصراف خواهان از خواسته مؤثر واقع نگردیده است و ملاحظه دادنامه های قطعی ۹۲۰۹۹۷۸۶۱۱۷۰۱۱۴۶ و ۹۳۰۹۹۷۸۶۱۱۷۰۰۶۱۶ صادره از این شعبه که خوانده محکوم به پرداخت نفقه گردیده و هیچگونه نفقه ای پرداخت ننموده که در مجموع با عنایت به مواد ۱۳۲۱، ۱۳۲۴ قانون مدنی صرف نظر عسر و حرج خواهان با عنایت به مواد ۱۳۲۱، ۱۳۲۴ قانون مدنی و مجموع محتویات پرونده و اظهارات زوجین حاکی از صحت ادعا و وجود عسر و حرج زوجه و مهیا بودن شرایط استیذان و تحقق اعمال وکالت طلاق زوجه از زوج موضوع ردیف یک بند ب شرایط ضمن عقد مندرج در سند رسمی شماره .... جهت اجرای صیغه طلاق برای دادگاه محرز و مسلم است لذا دادگاه به استناد مواد ۲۳۴، ۲۳۷، ۱۱۱۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی، ماده ۲۶ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ به خواهان اجازه می دهد، به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق مراجعه و با توجه به اینکه زوجه ۳۰ عدد سکه بهارآزادی از مهریه خویش را در قبال طلاق به شوهرش بذل نموده و طلاق خلع را انتخاب کرده و نسبت به مابقی حقوق جداگانه اقدام خواهد نمود و به وکالت از زوج قبول مابذل نمود و پس از اجراء صیغه طلاق خلع با اعمال وکالت حاصل از طریق تحقق شرط ضمن العقد نسبت به ثبت رسمی آن اقدام کند و اسناد و دفاتر مربوطه را اصالتا و نیز به وکالت از زوج امضاء نماید فرزند مشترک ندارند. جهیزیه در تصرف زوجه است. طلاق مزبور خلع است و عده آن از تاریخ وقوع طلاق ۳ طهر است. رعایت وجود شرایط صحت اجرای صیغه طلاق از جمله مراعات مفاد مواد ۱۱۳۴، ۱۱۳۵، ۱۱۴۰ و ۱۱۴۱ قانون مدنی حسب مورد به عهده مجری صیغه خواهد بود. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفترخانه رسمی ثبت طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی است. رأی صادره حضوری محسوب و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی و پس از آن در مهلت مقرر قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.رأی به طرفین ابلاغ می شود ولی هیچکدام اقدام به تجدیدنظر خواهی نمی نمایند. لکن زوج که دادنامه بدوی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۲ به وی ابلاغ شده است در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲ اقدام به فرجام خواهی می نماید که پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی رازینی عضوممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای م. حسین ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رأی شایسته با توجه به محتویات پرونده مورد استدعاست. درخصوص دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۸۶۱۱۷۰۱۳۱۵ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد
رأی شعبه دیوان عالی کشور
از آنجا که فرجامخواهی زوج در موعد بیست روزه پس از ابلاغ بوده است و هنوز فرجه قانونی وی برای تجدیدنظر خواهی منتفی نگردیده. در وضعیت فعلی پرونده قابل طرح بعنوان فرجام خواهی نمی باشد. لذا لایحه اعتراضیه وی بعنوان تجدیدنظرخواهی تلقی می شود و پرونده به دادگستری اراک اعاده می شود تا جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی به احد از شعب تجدیدنظر استان مرکزی ارجاع می شود. تا در صورتیکه دادنامه صادره مورد فرجام خواهی قرار گرفته و به دیوان ارسال شد نسبت به تقاضا اقدام خواهد شد.
شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور- رئیس و مستشار
علی رازینی - عبدالعلی ناصح