رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فسخ نکاح به استناد ازدواج سابق زوجه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۰۹۹
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۰۹۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۲/۲۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهانتقالی
گروه رأیرای حقوقی
موضوعفسخ نکاح به استناد ازدواج سابق زوجه
قاضیعلی شمس
حسین جان طالبی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره فسخ نکاح به استناد ازدواج سابق زوجه: در دعوی فسخ نکاح به ادعای تدلیس و ازدواج سابق زوجه، در صو رتی که در سند نکاح عدم سابقه ازدواج، به عنوان یک صفت خاص، شرط نشده و صرفا دوشیزه بودن وی شرط شده و زوجه علیرغم ازدواج سابق همچنان دوشیزه باشد باشد؛ فسخ نکاح از این جهت پذیرفته نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

به حکایت محتویات پرونده آقای الف. س. به وکالت از آقای الف. ح. فرزند ی. دادخواستی را به طرفیت خانم ر. ر. فرزند ق. به خواسته صدور حکم بر تنفیذ فسخ نکاح به دلیل تدلیس خوانده دعوا تقدیم دادگستری مشکین شهر نموده است وخواهان در توضیح خواسته اعلام نموده است به موجب سند رسمی با خوانده دعوا عقد دایم نکاح نموده است و در ضمن عقد از خوانده سئوال گردید آیا ازدواج کرده یا خیر اظهار نموده است ازدواج نکرده است بعد مشخص شد خانم قبلا با فرد دیگری ازدواج نموده است و از آن جدا شده است بلحاظ تدلیس در واقعه ازدواج خواهان رسیدگی و صدور حکم بر تنفیذ فسخ نکاح می باشد پرونده امر جهت رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی مشکین شهر ارجاع گردیده است و شعبه مرقوم جهت صلح و سازش پرونده را به واحد مصالحه ارسال و واحد مصالحه موفق به صلح و سازش فیمابین نشده است پرونده را به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی مشکین شهر اعاده نموده است آقای م. پ. به عنوان وکیل خوانده خانم ر. ر. وارد دعوا گردیده است دادگاه پس از انجام تشریفات مقدماتی دادرسی اعم از ثبت پرونده تعیین وقت رسیدگی دعوت از طرفین و ارسال نسخه ثانی دادخواست برای خوانده در تاریخ ۹۴/۹/۲۳ با حضور وکلای طرفین تشکیل جلسه داده است وکیل خواهان اظهارداشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است با اینکه خوانده ، در جلسه عقد اظهار نموده است قبلا ازدواجی نکرده است اخیرا مشخص شد ازدواج کرده بوده است و درخواست فسخ وتنفیذ فسخ نکاح بلحاظ تدلیس و فریب در ازدواج می گردد وکیل خوانده در دفاع اعلام نموده است اولا عقد در تاریخ ۹۳/۱۰/۲۴ منعقد شده است و طرح دعوا بعد از یکسال منافات با فوریت خیار دارد و ثانیا موکل فعلا نیز دارای وصف دوشیزگی است و غیر مدخوله است ثالثا قبل از ازدواج و بعد از ازدواج زوج مطلع از این امر بوده است که موکله در سال ۸۷ با شخصی به مدت چند روز نامبزد بوده است زندگی مشترک آغاز نکرده اند و این به اطلاع خواهان رسیده بود زوج شخصا در مراسم عقد سئوال نموده است آیا دوشیزه هستید موکله در حضور شهود اعلام نموده است به زندگی مشترک نرفته است رابعا خواهان قبل از ازدواج به حضور آقای یوسف نجفی رسیده که با خانواده موکل آشنایی داشته و از ایشان کیفیت امر را پرسیده بود. درخواست دعوت از ایشان را دارم. دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین قرار استماع شهادت شهود را صادر نموده است. در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ با حضور طرفین و گواهان آنها تشکیل جلسه داده است پس از استماع اظهارات طرفین و گواهان آنها ختم رسیدگی را اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور رأی نموده است : در خصوص دعوای آقای الف. س. به وکالت از طرف آقای الف. ح. به طرفیت خانم ر. ر. ... به خواسته صدور حکم در تأیید فسخ نکاح به دلیل تدلیس خوانده دعوا با این توضیح که خواهان با تقدیم دادخواست اعلام نموده است که زمان انعقاد عقد نکاح خوانده در جواب سئوال مبنی بر ازدواج یا عدم ازدواج قبلی اعلام نموده است که ازدواج نکرده است که بعدا خلاف این موضوع به اثبات رسیده است و با ارسال اظهارنامه تقاضای تأیید بر فسخ نکاح را از دادگاه نموده است خوانده دعوا ضمن انکار ادعای خواهان شهود را به عنوان ادله به دادگاه معرفی کرده است که اثبات نماید سابقه ازدواج را به خواهان اعلام کرده است خواهان نیز شهود را معرفی نموده است که چنین مطالبی به وی اطلاع داده نشده است به نظر این دادگاه دلایل طرفین مقابل هم موجب سقوط ادله است و اصل بر این است که خوانده وجود سابقه ازدواج را به خواهان اطلاع نداده است در تنظیم سند نکاحیه در صفحه هفتم قید گردیده است زوجه سابقه ازدواج ندارد در این خصوص ادعای خواهان ثابت می باشد لیکن موارد فسخ نکاح در قانون احصاء شده است و موضوع پرونده با هیچ یک از موارد مقرر در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی مطابقت ندارد و با توجه به اینکه چنین موضوعی به عنوان صفت خاص در عقد ازدواج شرط نگردیده است و به لحاظ اینکه عقد ازدواج واقع شده بنا براین بوده که زوجه باکره باشد که خوانده نیز حسب اظهارات طرفین این وصف را دارا می باشد و صرف انعقاد عقد نکاح و طلاق که در سابق واقع شده بدون اینکه وصف باکره بودن زایل شود از موارد فسخ نکاح نبوده است و چنین موضوعی نمی تواند موجب تزلزل اصل لزوم قرارداد شود لذا دادگاه دعوای خواهان را وارد ندانسته و با استناد به مواد ۱۸۵ و ۱۱۲۳ و ۱۱۲۸ قانون مدنی حکم به بطلان دعوای خواهان را صادر و اعلام می نماید . ; پس از ابلاغ رأی صادره مورد اعتراض و تجدیدنظر خواهی قرار گرفته است و پرونده جهت رسیدگی به اعتراض به دادگاه تجدیدنظر استان اردبیل ارسال گردیده است به شعبه ۲ دادگاه تجدیدنظر استان اردبیل ارجاع گردید شعبه مرقوم پس از رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۹۴/۰۱۳۱۰ ۹۴/۱۲/۱۱ تجدیدنظر خواهی را مردود و رأی بدوی را عینا تأیید نموده است و پس از ابلاغ دادنامه مارالذکر مورد اعتراض و فرجام خواهی آقای الف. ح. قرار گرفته است و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال و پس از ثبت در دبیرخانه دیوان عالی کشور به این شعبه ( شعبه هجدهم ) ارجاع گردیده لوایح طرفین در مقام مشورت قرائت خواهد شد پرونده حکایت دیگر ندارد.بتاریخ فوق هیأت شعبه با حضور امضاء کنندگان ذیل تشکیل جلسه داده پس از قرائت گزارش عضو ممیز و انجام مشاوره به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید.


رأی شعبه دیوان عالی کشور

رأی فرجام خواسته به شماره ۹۴/۰۱۳۱۰ ۹۴/۱۲/۱۱ صادره از شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر با توجه به دلایل موجود در پرونده برابر موازین و مقررات قانونی صحیحا صادر گردید و اعتراض موجه و مؤثر موجب نقض یا بی اعتباری آن به عمل نیامده است لذا اعتراض و فرجام خواهی غیر وارد تشخیص با اختیار حاصله از ماده ۳۷۰ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی انقلاب در امور مدنی ضمن تأیید رأی فرجام خواسته پرونده به شعبه صادر کننده رأی اعاده می گردد.

حسین طالبی رئیس علی شمس مستشار