رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره قرائن اثبات کننده نسب فرزندی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۳۷۲
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۷۸۰۰۳۷۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۰۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۸ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعقرائن اثبات کننده نسب فرزندی
قاضیسعیدعمرانی
حسین طالبی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره قرائن اثبات کننده نسب فرزندی: رشد فرزند در محیط خانواده، پذیرش وی به عنوان فرزند از سوی زوجین و عدم نفی نسب او در دوران حیات زوجین، از قرائن مهم وجود رابطه نسبی میان آنهاست.

رأی خلاصه جریان پرونده

در پرونده پیوست آقای الف. ل.ر. به وکالت از ۱- ه. خ.ط. ۲- ت. خ.ط. دادخواستی به طرفیت ۱- ن. ش. ۲- م. ا. به خواسته صدور حکم به نفی نسب خوانده ردیف اول به مرحومه ن. خ.ط. به دادگستری مشهد تقدیم که پس از ثبت در تاریخ ۹۲/۴/۲۸ جهت رسیدگی به شعبه ۲۸ مشهد ارجاع شده است آقای وکیل بشرح دادخواست مرقوم داشته اند : موکلین برادر و خواهر ابوینی مرحومه ن.خ.ط. متوفی به تاریخ ۱۳۸۷/۵/۲ می باشند از آنجائی که آن مرحومه ن. امکان بچه دار شدن را نداشته نوه خواهر خود را در بدو تولد به فرزندی قبول نموده و پرورش داده که ده ها نفر می دانند به صحت این ادعا در محضر دادگاه اداء شهادت نمایند ... خوانده ردیف دوم نیز که پدر شرعی و قانونی و حقیقی خوانده ردیف اول می باشد مسلما حقیقت را کتمان نخواهد کرد ... ; پرونده در جریان دادرسی تشکیل آقای وکیل خوانده در ماهیت دعوی اظهار داشته : ... اولا به حکم ماده ۱۱۶۱ قانون مدنی دعوی نفی ولد از شوهر مسموع نخواهد بود بر مبنانی قیاس اولویت وقتی دعوی نفی نسب از پدر فرضی طفل مسموع نیست به طریق اولی از غیر او مسموع نخواهد بود در مانحن فیه نیز پدر و مادر اصلی خوانده مرحومان ع. ش. و ن. و خ.ط. نه تنها پدر و مادر اصلی خوانده تلقی می شوند که اساسا موضوع اقرار مطرح نیست ... ; اظهارات شهود ۱- م. ا. : ن. ش. نوه خواهر خواهانها است یعنی نوه ف. خ.ط. است مادر حقیقی ن. م. است ۲- ع. ک. : مادر واقعی ن. ش. خانم م. ا. است ع. ش. پدر خوانده ن. است ۳- م. ط. : پدر من پسرعموی آقای ه. خ. است مادر حقیقی ن. م. خ.ط. است پدرش م. ا. است ۴- س. ی.: مادر واقعی ن. ش. م. است ۵- ه. ظ. : من تقریبا ۹ ساله بودم که ع. ش. و ن.خ.ط. آمدند محل ما زندگی می کردند تا اینکه من چهارده ساله بودم آنان رفتند تهران دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و برابر دادنامه شماره ۹۴۰۰۰۶۲ مورخ ۹۴/۱/۲۲ با این استدلال که : با توجه به متن دادخواست خواهان و مؤدای شهادت شهود که همگی بر نفی انتساب خوانده ردیف اول با مرحومه ن. خ.ط. و تحقق نسب وی با خوانده ردیف دوم و مرحومه م. ا. بدین بیان که والدین حقیقی خوانده ردیف اول دو نفر اخیرالذکر می باشند و ن. خ.ط. مادر واقعی وی نمی باشد شهادت دادند مضافا به آن هر شخص ذینفعی می تواند ادعای نفی نسب از ناحیه وی مطرح شود منظور همان ولد است و از طرفی خواندگان دفاع مؤثری در مقام دفاع ایراد ننمودند ; دعوی خواهان ها را وارد دانسته و در اجرای ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به نفی نسب خوانده ردیف اول از مرحومه ن. خ.ط. صادر می نماید. ; از رأی صادره آقای ر.الف. به وکالت از ن. ش. تجدیدنظرخواهی کرده شعبه ۲۷ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی مطابق دادنامه شماره ۹۴۰۰۰۷۲۷ مورخ ۹۴/۵/۱۳ رأی معترض عنه را عینا تأیید کرده است رأی اخیرالصدور در تاریخ ۹۴/۶/۲ ابلاغ شده آقای الف. با تقدیم دادخواست که به شماره ۹۴۰۰۰۲۵ مورخ ۹۴/۶/۱۷ ثبت شده از رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام خواهی نموده است عمده دلایل فرجام خواهی عبارت است از : ... دادنامه صادره از شعبه ۲۸ خانواده بر مبنای استناد به شهادت شهود صادر شده است که از بنیان مخدوش است چرا که افرادی که در دادگاه توسط طرفین دعوا حاضر شده اند به عنوان مطلع حضور یافته اند، اظهارات گواهان فرجام خواندگان توسط شهود معارض که از سوی موکله اینجانب حضور یافته و بر نسب شرعی و قانونی وی گواهی داده اند نفی و بلااثر محسوب می شود، مقررات الزامی ماده ۲۳۶ قانون آئین دادرسی مدنی ( ایتان سوگند شهود ) رعایت نشده است دو نفر از مطلعین زن بوده اند خواسته نفی انتساب ( آنهم از مادر متوفی ) مردود است ایراد مندرج در بند ۱۰ ماده ۸۴ ق.آ.د.م. بر دادخواست بدوی وارد است زیرا فرجام خواندگان در طرح دعوای نسب مستقیما و اصالتا ذینفع نیستند اینکه بر فرض نفی انتساب وارث خواهند بود ... ; دادگاه پس از جری تشریفات مربوط به ابلاغ، تبادل لوایح و هزینه دادرسی پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال و در تاریخ ۹۴/۸/۱۰ جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است مشروح لوایح هنگام شور قرائت خواهد شد . هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سعید عمرانی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی خانم ن. ش. با وکالت آقای س.ر. الف. از دادنامه شماره ۹۴۰۰۰۷۲۷ مورخ ۹۴/۵/۱۳ صادره از شعبه ۲۷ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی وارد است زیرا دادگاه محترم در خصوص موضوع خواسته ( نفی نسب ) تحقیقات کافی انجام نداده و رأی از این حیث مخدوش است بنابه مراتب دادنامه فرجام خواسته مستندا به بند ۵ ماده ۳۷۱ ناظر به بند الف ماده ۴۰۱ قانون آئین دادرسی مدنی نقض و پرونده به شعبه صادر کننده رأی منقوض ارجاع می شود شایسته است دادگاه محترم در تجدید رسیدگی نسبت به رفع نواقص : ۱- از آقای م. ا. که پدر واقعی فرجام خواه معرفی شده در خصوص موضوع تحقیق شود ۲- سوابق مربوط به ولادت و صدور گواهی ولادت از بیمارستان محل تولد اخذ و ضمیمه پرونده شود . ; اقدام و در مقام تعارض ادله به این نکات نیز توجه فرمایند: الف- طفلی که در خانواده ای زندگی و در آن محیط رشد یافته ، زن و شوهر طفل را فرزند خود دانسته اند و تا زمانی که در قید حیات بوده اند او را از خود نفی نکرده اند همین امر به تنهائی می تواند از نشانه های مهم نسب باشد . ب - از مهمترین دلایل دیگر نسب سند ولادت و همان شناسنامه است که باید مورد توجه قرار گیرد سپس برابر مقررات رأی مقتضی صادر نمایند.

شعبه ۱۸ دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون

حسین طالبی - سعید عمرانی