رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره محدوده اختیار زوج در تعیین محل زندگی مشترک

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۶۸۰۰۶۲۶
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۶۸۰۰۶۲۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۸/۳۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۸ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعمحدوده اختیار زوج در تعیین محل زندگی مشترک
قاضیمسعودکریم پور نطنزی
سیروس کیقبادی
حسن عباسیان

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره محدوده اختیار زوج در تعیین محل زندگی مشترک: زوجه مکلف است در اقامتگاه زوج با او زندگی مشترک داشته و وظایف زناشوئی خود را ایفا کند و هیچ تکلیفی بر اقامت در محل دیگری ندارد؛ بنابراین ارسال چند فقره اظهارنامه از طرف زوج برای زوجه، جهت دعوت به زندگی در شهر دیگری غیر از اقامتگاه و محل سکونت واقعی زوج، موثر در مقام نبوده و نمی تواند دلیلی بر تخلف زوجه از تکلیف به تمکین محسوب شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۲ خانم ز. د.الف. با تقدیم دادخواست بطرفیت آقای م. ع.خ. بخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش و طلاق ( با مجهول المکان اعلام نمودن نشانی خوانده در ستون مربوطه در دادخواست) توضیح داد : برابر سند رسمی نکاح بشماره ... مورخ ۱۳۸۸/۲/۲۰ دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره ... ا. با خوانده ازدواج نموده بعلت ترک انفاق و حدود ۸ ماه ترک زندگی مشترک و تخلف از شروط ضمن العقد نکاح و مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی و ماده واحده طلاق درخواست رسیدگی و صدور حکم بخواسته مزبور را مینماید تحت پرونده کلاسه ۹۰۰۵۸۳ شعبه اول دادگاه حقوقی ا. بمنظور اطلاع خوانده از مفاد دادخواست و دعوی و خواسته و وقت مقرر رسیدگی ۱۳۹۰/۷/۲۰ اقدام به نشر آگهی در یکی از جرائد کثیر الانتشار گردید جلسه مزبور خوانده حاضر نگردید لایحه ای از او پیوست پرونده نمیباشد ولی زوجه خواهان حاضر گردید و گفت عرایض بشرح دادخواست تقدیمی است در تاریخ عقد عروسی نیز کرده اند و فرزند ندارند مهریه اش چهارده سکه است تا کنون پرداخت نشد زوج از زمان عقد تا کنون نفقه نپرداخته است و مدت ۹ ماه ترک زندگی مشترک نموده است او برای اثبات ادعایش شهود دارد بعدا معرفی می کند تقاضای صدور حکم طلاق را به جهت تخلف زوج از شروط ضمن العقد دارد حقوق مالی خود را می خواهد با صدور قرار استماع گواهی گواهان خواهان و ارجاع امر به داوری و اعلام مراتب به زوج خوانده از طریق نشر آگهی بترتیب مزبور در جلسه مقرر رسیدگی بتاریخ ۱۳۹۰/۷/۲۰ فقط خواهان حاضر شد گفت یک سکه از مهریه را در قبال طلاق بذل می کند سایر حقوق مالی را می خواهد درخواست تحقیق از شهود دارد . خانم م. ل. ۵۰ ساله شهادت داد با خواهان همسایه است طرفین ۱/۵ سال قبل عروسی کردند قرار بود زوج خانه و زندگی فراهم کند زندگی نمایند و از همان زمان عروسی زوج ترک زندگی کرده و رفته و نیامده و نفقه نداده است زوجه کارمند است . خانم ه. ص. متولد ۱۳۵۲ گفت دوست خواهان است و با هم رفت و آمد دارند حدود ۱/۵ سال طرفین عروسی کردند و خوانده ترک زندگی کرده و اصلا نیامده سر بزند او خوانده را ندیده . داور خواهان قادر به اصلاح ذات البین نشد بعلت عدم معرفی داور توسط زوج در مهلت مقرر دادگاه به هزینه خواهان برای زوج داور منصوب کرد ایشان نیز با شرح ماوقع و اعلام عدم دسترسی به خوانده و درج خلاصه اظهارات زوجه و پس از مراجعه به همسایگان و انجام تحقیقات محلی قادر به ایجاد صلح و سازش طرفین نگردید. خواهان برابر پاسخ پزشکی قانونی به استعلام بعمل آمده در تاریخ انجام معاینه باردار نبوده است قاضی محترم مشاوره دادگاه با استناد به شهادت شهود و موثر واقع نشدن تلاش داوران در اصلاح ذات البین و عدم دفاع خوانده بلحاظ تخلف زوج از شروط ضمن العقد بعلت عدم پرداخت نفقه و ترک زندگی مشترک اعلام عقیده به طلاق نموده دادگاه با اعلام ختم رسیدگی و پس از شرح دعوی و خواسته و درج خلاصه اظهارات خواهان و با اعلام ترک انفاق و مدت ۹ ماه ترک زندگی مشترک و تخلف از شروط ضمن العقد تقاضای طلاق کرد و ارجاع امر به داوری و عدم توفیق داوران در ایجاد صلح و سازش بین طرفین و اینکه شهادت شهود مورد تعرفه زوجه در جهت تایید اظهارات خواهان می باشد و عدم حضور خوانده در جلسات دادرسی علیرغم ابلاغ قانونی و عدم دفاع در قبال دعوی زوجه و با احراز تخلف زوج از بند های ۱ و ۸ از شروط ضمن العقد نکاح طی دادنامه شماره ۱۳۷۳- ۹۰ مورخ ۱۳۹۰/۸/۷ با وارد دانستن دعوی خواهان مستندا به مواد ۱۱۱۹ و ۱۱۲۰ و ۱۱۴۳ و ۱۱۴۵ قانون مدنی و مواد ۸ و ۹ قانون حمایت خانواده به خواهان اجازه داده شد تا پس از مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق با بذل یک سکه از مهریه خود را به طلاق خلع مطلقه و واقعه طلاق را ثبت نماید رأی صادره غیابی و ظرف مهلت مقرر قانونی قابل واخواهی در آن دادگاه و سپس قابل تجدیدنظر خواهی اعلام شد .پس از نشر رأی مزبور در یکی از جراید کثیرالانتشار جهت اطلاع و ابلاغ به خوانده و معرفی کفیل توسط زوجه خواهان و قبول کفالت موصوف بدون ذکر وجه الکفاله بشرح برگ ۵۸ و اعلام مراتب در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۸ به دفترخانه ازدواج ... ا. جهت اجرا و ثبت واقعه طلاق به نمایندگی از دادگاه در پاسخ به استعلام سر دفتر مزبور (بشرح اوراق ۵۹ و ۶۰) و ثبت واخواهی آقای م. ع.خ. در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۱۰ که با پیوست نمودن تصاویر اظهار نامه های ارسالی برای زوجه و دعوت از مشارالیها به تمکین که یکی از اظهارنامه ها در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۲۵ به زوجه ابلاغ شده است و نیز تصاویر از نامه شماره ... مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱۵ رئیس اداره اول اجرای اسناد رسمی تهران به امور مالی شرکت ایران خودرو در کیلومتر ۱۴ جاده مخصوص کرج ... مبنی بر درخواست کسر مبلغ ۱۵۵/ ۸۳۳/ ۲۰۷ ریال بابت بدهکاری مشارالیه به خانم ز. د.الف. و ... نیز از اجرائیه شماره ... مورخ ۱۳۸۸/۳/۲۰ در خصوص تعداد ۱۴ سکه طلای بهار آزادی و ده میلیون ریال وجه بر ذمه زوج و نیز ابلاغ دادنامه های صادره از شعبه ۷ دادگاه خانواده ا. در خصوص حضانت فرزند پسر ۱۳ ساله زوج از عیال قبلی به زوج و نیز محکومیت همسر اول زوج به الزام به تمکین به نشانی ب. و شهرک ... به خانم ز. د.الف. در جلسه مقرر رسیدگی ۱۳۹۴/۳/۱۲ زوج واخواه ضمن ارائه لایحه دفاعیه که ثبت و پیوست گردید زوج واخواه اظهار کرد کارمند ایران خودرو است زوجه برای گرفتن مهریه آدرس او را میدانسته ولی در موقع درخواست طلاق او را مجهول المکان معرفی کرد و حتی به آدرس محل کار او برای او نامه فرستاده و بابت تصویر نامه ارسالی سر دفتر طلاق را به نشانی محل کار خویش ارائه کرد که پیوست شد او افزود در ۱۳۸۸/۸/۲۰ عقد کردند و منتظر بود که زوجه برگردد زندگی مشترک را شروع کنند آنان اصلا زندگی مشترک را شروع نکردند قرار شد در ب. زندگی کنند زوجه گفته خانه دار است ولی او بعدا فهمید زوجه کارمند دادگستری است زوجه حاضر نشد بیاید زندگی مشترک کند . زوجه گفت نگفته خانه دار است قرار شد زوج به ا. بیاید در ایران خودرو ا. کار کند بعد نشد از او خواست استعفا بدهد به تهران برود تا زوج برای او کار پیدا کند وقتی به تهران رفت زوج به او گفت صلاح را در این میداند که او به ب. برود و ساکن شود از او خواست در زیر زمین خانه پدری وی در ب. ساکن شود چون زوج ساکن تهران بود و ساکن ب. نبود او حاضر نشد به ب. برود او در مورد نفقه علیه زوج اقدام نکرد او در مورد دلیل ادعای خویش به ترک زندگی مشترک زوج گفت قرار بود اول زوج به ا. بیاید و بعد در مورد محل زندگی مشترک اختلاف شان شد و زندگی مشترک آنان سر نگرفت و تمامی اهل خانه زوج میدانند که او طلاق گرفته است وقتی زوج پاسخ داد که منزل اجاره کرده است و تصویر اجاره نامه را ارائه کرد که پیوست پرونده شد در مورد علت عدم طرح دعوی تمکین گفت چون سابقه قبلی از عیال سابق خود داشت نمی خواست دوباره سرزبانها بیفتند برای حفظ آبرو این کار را نکرد و امید وار بود که در طول این شش سال زوجه برگردد خانه زندگی آماده است همسر او تمکین ندارد او برای این کار صبوری کرد و شهادت شهود زوجه را تکذیب می کند و قبول ندارد برابر دادنامه شماره ۴۳۷- ۹۴ مورخ ۱۳۹۴/۳/۱۲ با اعلام گذشت شش سال از تاریخ عقد زوجین و عدم شروع زندگی مشترک و عدم اقدام موثر از سوی زوج در این خصوص از قبیل تهیه خانه و وسایل مناسب و طرح دعوی تمکین با تحقق دانستن(تخلف زوج از) شرط هشتم از شروط ضمن العقد که زوجه حق طلاق داده ، صحیح و قانونی دانستن رأی واخواسته و رد واخواهی زوج واخواه دادنامه واخواسته تایید و رأی اخیر الذکر ظرف مهلت مقرر قانونی قابل تجدیدنظر خواهی اعلام گردید. پس از تجدیدنظر خواهی زوج واخواه از این رای و تبادل لوایح برحسب دادنامه شماره ۶۰۵- ۹۴ مورخ ۱۳۹۴/۵/۱۱ در پرونده کلاسه ۹۴۰۴۵۴ شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی با اعلام اینکه زوج زندگی مشترک را ترک و نفقه را نیز پرداخت نکرده و تجدیدنظر خوانده اصرار بر جدائی با بذل یک سکه برای طلاق خلع ( که به اشتباه بجای کلمه خلع کلمه خود درج و تایپ شده است) و عدم توفیق و تاثیر تلاش دادگاه و داوران در جهت سازش با رد تجدیدنظر خواهی بعمل آمده دادنامه تجدیدنظر خواسته تایید و رای تجدیدنظری ظرف مهلت مقرر قانونی قابل فرجام خواهی اعلام گردید.رأی اخیرالذکر در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۷ به زوج تجدیدنظر خواه ابلاغ و با ثبت فرجام خواهی او در تاریخ ۱۳۹۴/۶/۱۹ و همچنین به ثبت رسیدن لایحه دفاعیه زوجه فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه هشتم ارجاع گردید لوایح طرفین هنگام شور توسط اعضای هیئت نیز قرائت می گردد.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سیروس کیقبادی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی آقای م. ع.خ. نسبت به دادنامه شماره ۶۰۵- ۹۴ مورخ ۱۳۹۴/۵/۱۱ شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی که در جهت تایید دادنامه های بدوی مفادا متضمن حکم بر احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق از طرف زوجه فرجام خوانده انشاء گردیده وارد و موجه نیست زیرا زوجه فرجام خوانده بشرح دادخواست نخستین و توضیحات بعدی در جلسه اول دادرسی بلحاظ عدم پرداخت نفقه از طرف زوج از تاریخ عقد نکاح و ترک زندگی از طرف ایشان مستندا بمواد ۱۱۱۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی صدورحکم طلاق را خواستار گردیده است و دادگاه با احراز تخلف زوج فرجام خواه از بند های ۱ و ۸ شروط مندرج در قباله نکاحیه به زوجه فرجام خوانده اجازه داده که خود را به طلاق خلع مطلقه نماید و با فرض بر اینکه تحقق بند های۱و۸ شروط ضمن العقد بلحاظ عدم حصول شرایط مقرردر بند۱و نیز عدم شروع زندگی مشترک بین طرفین ثابت و محرز نبوده باشد ولی از آنجائیکه رابطه زوجیت دائم بین زوجین در تاریخ ۱۳۸۸/۲/۲۰ بر قرار گردیده و با قرار آنان مواقعه انجام و زفاف صورت گرفته و با وصف اینکه بدلالت مستندات پیوست پرونده و اظهارات خود و فرجام خواه محل کار ایشان در تهران بوده معهذا نامبرده از تاریخ انعقاد عقد نکاح تا کنون علیرغم گذشت حدود شش سال هیچ اقدامی جهت تهیه مسکن مناسب در شهر محل کار و اقامتگاه قانونی خویش برای سکونت زوجه و شروع زندگی مشترک و ایفاء وظایف زناشوئی از طرف ایشان اقدام ننموده و بعلاوه زوجه قانونا مکلف بوده که در اقامتگاه زوج در همان محلی که نامبرده زندگی می نماید باوی زندگی مشترک داشته و به ایفاء وظایف زناشوئی خود اقدام نماید و قانونا هیچ تعهد و تکلیفی بر اقامت و سکونت خود در محل دیگری خارج از اقامتگاه و محل سکونت زوج نداشته است و از این رو ارسال چند فقره اظهار نامه از طرف زوج برای زوجه جهت دعوت از ایشان برای سکونت و زندگی در شهر ب. که غیر از اقامتگاه و محل سکونت واقعی او بوده موثر در مقام نبوده و نمی تواند دلیلی بر تخلف زوجه در قبال خواسته زوجه و نیز اقدام زوج به تفکیک قانونی خود در قبال زوجه محسوب گردد و در واقع زوج فرجام خواه بعد از انعقاد عقد نکاح و برقراری رابطه زوجیت فیمابین تا کنون زوجه را بمدت بیش از شش سال بلا تکلیف و بدون پرداخت نفقه در منزل پدرش رها نموده است که ادامه این وضعیت عرفا و نوعا برای زوجه مشقت بار و تحمل آن سخت و دشوار بوده و موجب حرجی بودن دوام زوجیت برای ایشان خواهد بود لذا عسر و حرج زوجه فرجام خوانده که یکی از علل و جهات درخواست طلاق وی بوده ثابت و مدلل بوده و از این رو موجبات اعمال و اجرای ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی و صدور حکم طلاق و الزام زوج به مطلقه نمودن زوجه فراهم بوده است بنابراین و با توجه بمراتب اشعاری دادنامه فرجام خواسته ازحیث نتیجه صائب و موجه و منطبق بر موازین قانونی بوده و ایراد و اشکال موثر در تخدیش بر دادنامه مرقوم مترتب نمی باشد و اعتراضات فرجام خواه درحدی نیست که خلل و خدشه ای بر اساس دادنامه فرجام خواسته وارد و موجبات نقض آنرا فراهم سازد فلذا با اضافه نمودن ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به دادنامه معترض عنه ضمن رد فرجام خواهی فرجام خواه مستندا بماده ۳۷۰ قانون آئین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته نتیجتا ابرام می گردد.

شعبه ۸ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار و مستشار

حسن عباسیان - مسعود کریم پورنطنزی - سیروس کیقبادی