رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره مصداق سوء رفتار زوج

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۱۱۵۰
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۱۱۵۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۱۰/۲۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعمصداق سوء رفتار زوج
قاضیقدرت اله طیبی
اسلامی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره مصداق سوء رفتار زوج: چنانچه در غیاب زوجه، زوج زن های غریبه به منزل ببرد مصداق بارز سوء رفتار و سوءمعاشرت با زوجه محسوب می شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. دادخواستی به طرفیت آقای م.ح. و به خواسته صدور حکم طلاق تقدیم کرده و با استناد به فتوکپی سند ازدواج به شماره ترتیب ۴۲۶۶ مورخ ۱۳۸۸/۸/۸ دفتر رسمی ازدواج شماره... حوزه ثبت تهران و شناسنامه زوجه و وکالت نامه توضیح داده است موکل به موجب سند ازدواج فوق الذکر در تاریخ ۱۳۸۸/۸/۸ با خوانده ازدواج نموده و در حال حاضر قادر به ادامه زندگی مشترک نمی باشند موکل در مفارقت جسمانی کامل به سر می برد که این امر باعث مفسده می گردد که موارد فوق به تأیید شاهدین رسیده که حاضر به ادای شهادت نزد آن مقام محترم هستند لذا درخواست صدور حکم طلاق را دارم. شعبه ۲۶۵ دادگاه خانواده تهران در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان و در غیاب خوانده تشکیل شده است وکیل خواهان اظهار داشته موکل در سال ۸۸ با خوانده ازدواج نموده و مع الاسف بیش از یک سال است که موکل را از منزل مسکونی بیرون نموده و با اقدامات خود به تعهدات و شروط مندرج در عقدنامه عمل نکرده است به طوری که موکل را در عسروحرج شدید قرار داده و در حال حاضر در بلاتکلیفی قرار گرفته است این مفارقت جسمانی تالی فاسد دارد و موکل در بلاتکلیفی است و به لحاظ عدم پرداخت نفقه و تشکیل پرونده های متعدد من جمله مهریه- تمکین- ازدواج مجدد- دلایلی است که موکله در عسروحرج شدید است به طوری که خوانده اجازه ازدواج سوم خود را از دادگاه اخذ کرده درحالی که فاقد مسکن مستقل هم می باشند که موارد فوق مورد تأیید شاهدین قرار گرفته و حاضر به ادای شهادت هستند موکل از مهریه حاضر به بذل تعدادی از مهریه اش در قبال طلاق است دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است داور زوجه به شرح لایحه ثبت شده به شماره ۸۹۱- ۱۳۹۲/۵/۲۳ نظریه خود را مبنی بر عدم توفیق در حصول سازش زوجین اعلام کرده است. داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج اظهار داشته به لحاظ نداشتن شماره تلفن تماس با زوج اظهارنظر داوری مقدور نمی باشد. دادگاه مجددا وقت رسیدگی تعیین کرده است در وقت مقرر دادگاه با حضور وکیل خوانده تشکیل شده است وکیل خوانده اظهار داشته مدافعات به شرح لایحه تقدیمی ثبت شده به شماره ۱۱۴۱-۱۳۹۲/۶/۲۰ می باشد در لایحه مذکور وکیل در مورد دریافت مهریه از سوی زوجه و ترک منزل از سوی وی و صدور حکم تمکین که قطعی شده و اینکه سوء رفتار و سوء معاشرت نداشته اشاره شده است وکیل خوانده توضیح داده که نظریه داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج را قبول ندارد و برای او داور تعیین می کند با انتخاب داور از سوی وکیل زوج نامبرده نظریه خود را به شرح لایحه شماره ۱۲۴۱- ۱۳۹۲/۷/۱ اعلام و اظهار داشته زوج آمادگی جهت فراهم نمودن زندگی زناشویی با امکانات کامل را داشته و همسر خود را دوست دارد و حاضر به جدایی نمی باشد. شعبه ۲۶۵ دادگاه خانواده تهران به موجب رأی شماره ۹۷۷- ۱۳۹۲/۷/۸ در خصوص دعوی خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. و به طرفیت آقای م.ح. فرزند ع. با وکالت آقای م.م. و به خواسته صدور حکم طلاق بدین شرح که وکیل خواهان اعلام داشته موکل در سال ۸۸ به عقد ازدواج دائم زوج درآمده و فاقد اولاد مشترک می باشند بیش از یک سال است زوج خواهان را از منزل بیرون نموده و زوجه در عسروحرج شدید به سر می برد و... وکیل خوانده در دفاع وی اظهار داشته بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک زوجه مهریه را مطالبه نموده است با توجه به صدور حکم تمکین زوجه حاضر به تمکین نبوده زوج سابقه سوء معاشرت نداشته که موجبات عسروحرج را برای زوجه فراهم نماید و زوج حاضر به طلاق و جدائی نمی باشد لذا دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی و تصویر مصدق سند رسمی ازدواج وجود علقه زوجیت بین طرفین را احراز کرده و به لحاظ اینکه به دلیل اختلافات حادث شده بیش از یک سال است که جدا از یکدیگر زندگی می کنند و حسب اوراق پرونده بین آنان دعاوی متعدد طرح شده است و از طرفی تلاش دادگاه و داوران جهت ایجاد تفاهم بین آنان مؤثر واقع نشده است و اینکه دوام زوجیت موجب وقوع زوجه در عسروحرج شدید تشخیص می گردد و استمرار بلاتکلیفی بین طرفین عسروحرج بیشتری را بر آنان تحمیل خواهد کرد لذا نظر به اینکه زوجین در مورد مهریه پرونده در مرحله اجرای احکام مدنی داشته و به شرح مفاد صورت جلسات دادرسی مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۵ و ۱۳۹۱/۱۲/۱۹ و ۱۳۹۲/۲/۲۵ متفقا توافقی به طلاق توافقی دادخواست تقدیم نموده اند که متعاقب آن زوجه نیز برابر اقرارنامه رسمی به شماره ۸۴۹۰۸ مورخ ۹۲/۳/۱۱ تمامی مهریه خود را بر زوج بری نموده است لذا زوج از تقدیم دادخواست توافقی امتناع نموده است مستندا به مواد ۲۰- ۲۴- ۲۷- ۳۱- ۳۲- ۳۳ و ۳۷ قانون حمایت خانواده و ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی حکم به طلاق زوجه صادر و زوج را مکلف می نماید زوجه را مطلقه نماید و در صورت امتناع زوج به زوجه اجازه داده می شود پس از قطعیت دادنامه با مراجعه به دفتر طلاق در اجرای تبصره ذیل ماده ۳۳ از قانون فوق الذکر خودش را مطلقه نماید و با توجه به اینکه زوجه تعداد یک عدد سکه بهار آزادی را در قبال طلاق به شوهرش بذل نموده و طلاق خلعی را انتخاب کرده و به وکالت از زوج قبول بذل نموده نسبت به ثبت رسمی آن اقدام کند طلاق مزبور خلع مدخوله نوبت اول می باشد زوجین فرزند مشترک ندارند و زوجه در این پرونده ادعای دیگری مطرح نکرده است مدت اعتبار حکم طلاق ۶ ماه پس از تاریخ رأی فرجامی یا انقضاء مهلت فرجام خواهی است. آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. نسبت به دادنامه یادشده تجدیدنظرخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ تجدیدنظرخوانده شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در وقت فوق العاده تشکیل و به موجب رأی شماره ۱۳۸۲- ۱۳۹۲/۸/۲۷ تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره ۹۷۷- ۱۳۹۲/۷/۸ صادره از شعبه ۲۶۵ دادگاه خانواده تهران که متضمن حکم طلاق با بذل یک عدد سکه بهار آزادی به علت عسروحرج می باشد را وارد دانسته با این استدلال که اولا زوجه به موجب دادنامه ۲۴۰۹- ۱۳۹۰/۱۲/۷ شعبه ۲۵۷ دادگاه خانواده تهران محکوم به تمکین شده است ثانیا زوجه ادعا نموده که یک سال است با زوج مفارقت جسمانی دارد در این خصوص دلایل و مدارکی که دلالت بر صحت ادعای وی باشد به محکمه ارائه ننموده است ثالثا زن نمی تواند به بهانه اینکه زوج دارای منزل مستقل نمی باشد از تمکین امتناع نماید زیرا از موانع شروع تمکین نیست چنانچه زن خواهان مسکن مستقل باشد باید به دادگاه مراجعه و دادگاه پس از رسیدگی مسکن مناسب را تشخیص و بر این اساس اتخاذ تصمیم نماید. رابعا تجدیدنظرخوانده در خصوص سوء رفتار زوج و نیز استنکاف وی از پرداخت نفقه دلایل و مدارک محکمه پسند ارائه نکرده است لذا با نقض رأی تجدیدنظرخواسته حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ وکیل فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. این شعبه به موجب رأی شماره ۱۸۲- ۱۳۹۳/۲/۲۸ به شرح بین الهلالین زیر رأی مذکور را نقض کرده است ((فرجام خواهی وارد و پرونده دارای نواقص تحقیقاتی است زیرا: نظر به احراز عسروحرج زوجه توسط دادگاه نخستین ضرورت داشته دادگاه تجدیدنظر استان تهران با تعیین وقت رسیدگی و دعوت زوجین از نامبردگان در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه با توجه به مندرجات پرونده ازجمله پیامک های مکتوب شده ارسالی از سوی زوج و پرونده توافق زوجین در مورد طلاق و سایر حقوق مالی تحقیق نموده سپس با ارجاع امر به واحد مددکاری اجتماعی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران از مددکار اجتماعی می خواست در مورد اختلافات زوجین و ازدواج مجدد زوج و نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک و دوره مفارقت جسمانی از زوجین تحقیق به عمل آورده سپس از همسایگان و مطلعین محلی و بستگان زوجین با حضور در محل سکونت زوجین در ایام زندگی مشترک تحقیق نموده و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه نظریه خود را اعلام دارد سپس با توجه به مجموع محتویات پرونده نسبت به صدور رأی مقتضی اقدام می نمود. لذا بنا به مراتب فوق و نقص تحقیقات به استناد بند الف ماده ۴۰۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی فرجام خواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران ارجاع می گردد)) شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به منظور رفع نواقص تحقیقاتی وقت رسیدگی تعیین و در وقت مقرر با حضور تجدیدنظرخواه و وکیل او و تجدیدنظرخوانده تشکیل شده است تجدیدنظرخواه اظهار داشته اینجانب کل مهریه همسرم خانم ز.الف. را به درخواست ایشان پرداخت نمودم که قرار بود ایشان در منزل مشترکی که گرفته بودیم باهم به ادامه زندگی بپردازیم که بعد از گرفتن مهریه نیامد و درخواست جدایی داشت وکیل تجدیدنظرخواه اظهار داشته با توجه به اینکه زوجه مهریه خود را دریافت نموده و سه دانگ منزل مسکونی طبق سند رسمی به نام زوجه منتقل شده است که قرار بوده به زندگی مشترک ادامه دهند مهریه ای برای بذل نداشته اند که دادگاه بدوی در قبال طلاق آن را بذل نموده است و هیچ گونه دلیل و موارد عسروحرج برای زوجه نمی باشد درخواست رد دعوی را دارم. تجدیدنظرخوانده اظهار داشته بنده از ۱۱۰ عدد سکه خود ۵۱ عدد سکه را گرفته و ۵۹ عدد سکه طلا و سفر حج واجب خود را بابت طلاق بخشیدم ولی ایشان به هیچ کدام از حرف های خود عمل نکرد ایشان از من قصد اخاذی دارد و می گوید ۵۰ میلیون بده تا طلاقت بدهم ولی بنده ۵۰ عدد سکه را بابت توافقی که در دادگاه کردیم در دفترخانه اسناد رسمی بخشیدم و ایشان زیر تمام حرف های خود زده که در sms هایش مشهود است که می خواهد اخاذی کند ادامه زندگی برایم غیرممکن است ایشان می خواهد مرا در این دادگاه ها بکشد راجع به نفقه هیچ ادعایی ندارم در ذیل صورت جلسه قید شده است (موارد فوق مورد قبول اینجانب م.ح. نمی باشد م.ح.) سپس دادگاه از مددکاری اجتماعی خواسته در خصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی علت اختلاف زوجین تحقیق و نتیجه را اعلام دارند. مددکار اجتماعی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران گزارش خود را طی شماره ۹۳/۱۱۱ ت- م مورخ ۱۳۹۳/۶/۱۲ (صفحات ۵۵ و ۵۶ پرونده) به دادگاه اعلام کرده است که با مراجعه به محل زندگی مشترک زوجین تحقیق به عمل آمد یک همسایه در محل که مدیر ساختمان محل سکونت زوجین نیز بوده اظهار نمود که زوجین از تابستان سال ۹۰ زندگی مشترک خود را در آن محل شروع نموده و حدودا یک سال زندگی مشترک داشتند در آن مدت صدای دعوا و مشاجره زوجین خصوصا در روزهای تعطیل که خود وی در منزل حضور داشت شنیده می شد و یک مورد که وی حضور نداشته با تلفن یکی از همسایگان متوجه شده که زوجین درگیری داشته و زوج زوجه را مورد ضرب و شتم قرار داده و زوجه درخواست کمک می نمود و همسایگان با ورود به منزل شاهد ضرب و شتم زوجه توسط زوج بوده اند وی در خصوص وضعیت اخلاقی زوج اظهار نمود خود وی یک مورد زوج را در معیت زنی غیر در راه پله ساختمان مشاهده نموده بود و از همسایگان (فردی از همسایگان که از آن محل نقل مکان نموده) شنیده بود که به طور مکرر شاهد بوده در ساعاتی که زوجه در محل کار خود به سر میبرده و در غیاب زوجه زوج زنی غیر به منزل می آورده و همسایه مذکور شاهد بوده است. همسایه دیگر اظهار نمود در زمان زندگی مشترک زوجین صدای دعوا و کتک کاری از منزل زوجین می شنیده است و صدای فحاشی زوج شنیده می شد و نحوه صدا دلالت بر کتک کاری زوجه توسط زوج می نمود همسایه بعدی اظهار نمود یک مورد جیغ وداد و فریاد زوجه از منزل زوجین شنیده می شد وی برای کمک به زوجه در منزل زوجین رفت و زوج منزل را ترک نمود و آنان زوجه را با سروصورت خونین و کتک خورده مشاهده نمودند مراتب جهت اطلاع و اتخاذ تصمیم مقتضی اعلام می گردد. سپس شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب رأی شماره ۱۰۴۹- ۱۳۹۳/۶/۱۹ در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره ۹۷۷- ۱۳۹۲/۷/۸ شعبه ۲۶۵ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به طلاق خلع نوبت اول صادر شده است را پس از توضیح در مورد نقض رأی توسط آن شعبه و نقض رأی مذکور در این شعبه و اعاده پرونده جهت رفع نقص تحقیقاتی و اینکه با تعیین وقت رسیدگی اظهارات زوجین را به شرح فوق الذکر منعکس کرده است سپس موضوع را به واحد مددکاری ارجاع که گزارش شماره ۹۳/۱۱۱/ت/م مورخ ۱۳۹۳/۶/۱۲ حاکی از مشاجرات لفظی و سروصدای دعواهای خانوادگی زوجین توسط همسایگان تأیید گردیده و همسایگان دعوی و کتک کاری و فحاشی زوجین را تأیید نموده که ترک منزل زوجه به جهات مذکور بوده است لذا دادگاه با غور و تدقیق در اوراق پرونده و گزارش اخیر مددکاری اجتماعی در مورد مشاجرات توأم با زدوخورد و اینکه صرف کوتاهی زوجین در این راستا شرط لازم برای تحقق سوء رفتار محسوب می گردد ولی شرط کافی نیست چرا که قانون گذار بر تحکیم روابط زوجین بوده در پرونده با توجه به پرداخت مهریه از ناحیه زوج و ترک منزل از ناحیه زوجه و تجویز طلاق محتاج به دلایل بیشتری است که در مانحن فیه دلیل کافی بر حصول قناعت وجدانی برای احراز عسروحرج زوجه وجود ندارد کما اینکه دلایل در باب عدم احراز عسروحرج زوجه در دادنامه اصداری از این شعبه در بند ۴ اظهار گردیده کماکان به قوت خود باقی است لذا با وارد دانستن اعتراض رأی تجدیدنظرخواسته را نقض و حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر و اعلام کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضیه به هنگام شور قرائت می شود.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی وارد و دادنامه فوق الذکر برخلاف مندرجات پرونده و موازین شرعی و قانونی است زیرا:

۱- احراز وقوع زوجه در عسروحرج با توجه به زندگی مشترک کوتاه زوجین که توأم با اختلافات و درگیری و ضرب و شتم و سوءرفتار و سوءمعاشرت از سوی زوج بوده که منجر به تقدیم دادخواست طلاق توافقی در ۱۳۹۲/۲/۲۵ توسط زوجین شده که متعاقب آن زوجه با حضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم اقرارنامه رسمی به شماره ۸۴۹۰۸ مورخ ۱۳۹۲/۳/۱۱ کرده است که متعاقب تنظیم سند رسمی مذکور زوج از طلاق توافقی امتناع کرده است توسط دادگاه نخستین به درستی احراز شده است مع الوصف دادگاه تجدیدنظر با استدلال به رأی صادره در مورد عدم تمکین زوجه از زوج و اینکه زوجه دلیلی بر صحت ادعای خود ارائه نکرده است و در مورد سوء رفتار زوج (بند ۴ رأی شماره ۱۳۸۲- ۱۳۹۲/۸/۲۷ دادگاه تجدیدنظر) و نیز استنکاف از پرداخت نفقه اعلام کرده زوجه دلایل محکمه پسند ارائه نکرده است و با همین استدلال رأی را نقض کرده است. ۲- با نقض رأی دادگاه تجدیدنظر در این شعبه، دادگاه تجدیدنظر اظهارات و توضیحات زوجین را منعکس و از واحد مددکاری اجتماعی مستقر در دادگاه های تجدیدنظر استان تهران خواسته و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک تحقیق و نتیجه را گزارش نماید گزارش شماره ۹۳/ ۱۱۱/ ت/ م-۱۳۹۳/۶/۱۲ مددکار اجتماعی که به طور کامل در گزارش عضو ممیز به شرح فوق منعکس شده است حاکی است که زوج به صورت مکرر و مداوم در ایام زندگی مشترک زوجه را مورد ضرب وجرح و فحاشی قرار داده است. علاوه بر آن اظهارات همسایگان مبین این امر است که زوج از زمانی که همسرش که کارمند است در منزل حضور نداشته زن های غریبه را به خانه می برده است که این اعمال و رفتار زوج از مصادیق بارز سوء رفتار و سوء معاشرت است جای تأسف است که قضات محترم شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران با ملاحظه گزارش کامل مددکار اجتماعی اصرار بر عدم احراز عسروحرج زوجه خصوصا بند ۴ رأی قبلی خود مبنی بر اینکه در خصوص سوء رفتار زوج نسبت به زوجه دلایل محکمه پسند ارائه نشده است اصرار می ورزند لذا بنا به جهات فوق به استناد بند ۲ ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و بند ج ماده ۴۰۱ قانون فوق الذکر رأی فرجام خواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه هم عرض (احد از شعب محترم دادگاه های تجدیدنظر استان تهران) ارجاع می گردد.

رئیس و مستشار شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور

طیبی- اسلامی