رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره مهلت اقامه دعوی نفی ولد
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره مهلت اقامه دعوی نفی ولد: مهلت دو ماهه اقامه دعوی نفی ولد در فرض ناتوانی باروری زوج، نیز لازم الرعایه است؛ بنابراین اقامه دعوی مذکور خارج از مهلت قانونی مسموع نیست.
رأی خلاصه جریان پرونده
آقای ح. م. در مورخه ۱۳۹۳/۳/۳۱ دادخواستی مبنی بر صدور حکم مقتضی در خصوص نفی بدین صورت خواهان و خانم س. ح.د. در سال۱۳۷۸ ازدواج نموده اند و بنا بر مشکلاتی که عارض آنها گردیده و بنا بر اظهارات خواهان زوجه رابطه غیر شرعی در سال۱۳۸۳مبادرت به طلاق توافقی نموده اند که مجددا زوجه رجوع به ما بذل نموده و در سال ۱۳۸۴ رجوع کرده اند که در طی سالهای زندگی مشترک نتوانسته اند صاحب فرزندی شوند و خواهان بارها به پزشک معالج مراجعه نموده و لیکن علت عدم بارداری را ناتوانی صد در صد ایشان شمرده اند و در سال۱۳۸۵ زوج از طرف کار خود به خارج از کشور رفته و چند ماهی در ایران نبوده است پس از مراجعه متوجه بارداری همسر خود شده که جهت طرح شکایت رابطه نامشروع به دادسرا مراجعه کرده و لیکن با تمنا و خواهش زوجه منصرف شده است وکیل خواهان اضافه نموده درسال۱۳۹۱/۷/۵ که مجددا به طرح شکوائیه رابطه نامشروع فوق اسناد ارائه شده اقدام نموده که زوجه جهت عدم آبروریزی مبادرت به بذل مهریه و طلاق توافقی نموده است در این اثناء زوج مجددا مراجعاتی به پزشک معالج داشته که یک نسخه از آن ضمیمه دادخواست است که بنا به اظهار زوج ایشان ناتوانی جنسی در باروری مشارالیه کاملا مشهود و تقریبا نزدیک به صد در صد است لذا از آنجائیکه حتی با وجود طلاق و جدائی زوجه همچنان موجبات آزار و اذیت روحی و روانی را پدید آورده است از محضر عالی استدعا دارد ضمن ارجاع ایشان و فرزندش به پزشکی قانونی جهت آزمایش DNA و هم چنین تشخیص عدم توانایی جنسی زوج در بچه دار شدن حکم مقتضی در این خصوص صادر فرمائید پرونده در شعبه ۲۴۶ دادگاه خانواده تهران تشکیل جلسه در مورخه ۱۳۹۳/۵/۶ شده خوانده بنام خانم س. د. بعنوان خوانده و وکیل خواهان حضور دارند وکیل خواهان طی شرحی در خصوص نفی ولد در خصوص فرزند مشترک به نام ه. هشت ساله می باشد و تقاضای انجام آزمایش DNA از زوج و فرزند مورد نظر می باشد خوانده اظهار داشته ادعای خواهان و اظهارات وکیل او را در مورد فرزندم به نام ه. هشت ساله قبول ندارم و دخترم فرزند مشترک اینجانب و خواهان آقای ح. م. می باشد و با انجام آزمایش DNA در مورد فرزندم و خواهان موافق می باشم در مورخه ۱۳۹۳/۵/۲۰ جلسه دادرسی بود خواهان اظهار داشته در سال ۱۳۷۸ با خوانده خانم س. ح.د. ازدواج کردم و در سال۱۳۸۳ اقدام به طلاق توافقی نمودیم که در سال۸۴ رجوع کردیم و مجددا در سال۹۱ اقدام به طلاق نمودیم دادگاه ۲۴۶ طرفین همراه طفل به پزشکی قانونی جهت آزمایش DNA معرفی شده و پزشکی قانونی با تعیین وقت آزمایش اقدام و گزارش پزشکی حکایت دارد بین آقای ح. م. و فرزند دختر (ه.) عدم تجانی ژنتیکی مشاهده شده است صفحه ۳۱ بر این اساس خواهان تقاضای صدور حکم نفی ولد و حذف اسم دختر از شناسنامه خویش شده خانم س. ح. کتبا نظریه پزشکی قانونی ملاحظه و اظهار نموده اینجانب نظریه پزشکی قانونی را قبول دارم دادگاه هر تصمیمی اتخاذ کند قبول دارم دادگاه طی دادنامه ۶۱۶ مبادرت به صدور رأی می نماید مبنی بر اینکه با پذیرش نظریه پزشکی قانونی لیکن طبق ماده ۱۱۶۲ قانون مدنی دعوی نفی ولد پس از انقضاء دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل مسموع نخواهد بود و خواهان با گذشت نزدیک هشت سال از تولد طفل ادعائی نفی ولد نسبت به فرزند مورد نظر نموده دادگاه دعوی خواهان را مردود دانسته مستندا به ماده ۱۱۵۸ و ۱۱۶۲ قانون مدنی و بند ۱۱ ماده ۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی و اعلام میدارد و قرار صادره ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد دادگاه تجدید طی دادنامه ۶۱۶ قرار صادره را تأیید نموده علیهذا شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور ضمن ملاحظه محتویات پرونده و لوایح ارسالی از طرفین مبادرت به صدور رأی می نماید. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سید قاسم حسینی کوه کمری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد حسین ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رأی شرعی و قانونی با توجه به محتویات پرونده مورد استدعاست. در خصوص دادنامه شماره ۲۰۲۱۶۵ فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص فرجام خواهی آقای ح. م. با وکالت خانم پ. ف. از دادنامه ۲۱۶۵ صادره از شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در خصوص قرار عدم استماع دادخواست نفی ولد ارائه شده که مشروح سیر پرونده در گردشکار منعکس شده نظر باینکه پرونده حکایت دارد در متن دادخواست ذکر شده (موکل و خانم س. ح.د. در سال۱۳۷۸ ازدواج نموده اند و بنا بر مشکلاتی که عارض آنها گردیده و بنا بر اظهارت زوج رابطه غیر شرعی زوجه در سال۱۳۸۳ مبادرت به طلاق توافقی نموداند که مجددا زوجه رجوع به ما بذل نموده ودرسال۱۳۸۴ رجوع کرده اند ناگفته نماند در طول سالهای زندگی مشترک نتوانسته اند صاحب فرزندی شوند موکل بارها به پزشک معالج مراجعه نموده و لیکن علت عدم بارداری را ناتوانی صد درصد ایشان شمرده اند در سال۱۳۸۵ موکل از طرف کارفرما به خارج از کشور رفته و چند ماهی در ایران نبوده است بعد از مراجعه متوجه بارداری همسر خود شده که جهت طرح شکایت رابطه نامشروع به دادسرا مراجعه کرده اند و لیکن با تمنا و خواهش زوجه منصرف شده است ، حکایت دارد بعد ازمراجعت از مسافرت اطلاع از بارداری همسرش شده و مبادرت به طرح شکایت کیفری نموده سپس منصرف شده و از طرف دیگر به پزشک معالجه نموده و با اعتقاد بر اینکه بچه دار نمی شود در حالیکه همسرش باردار و سپس بچه متولد نمیشود بعد از سپری شدن هشت سال زندگی مشترک توأم با دفتر دادخواست نفی ولد داده است علیهذا نظر باینکه تصمیم دادگاه محترم بدوی و تجدیدنظر مطابق قانون اتخاذ گردیده بدین توضیح که مطابق ماده ۱۱۶۲ قانون مدنی مهلت اقامه این دعوی حداکثر دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل بوده که حسب محتویات پرونده زوج علی رغم اطلاع از موضوع اقدامی نکرده و پس از گذشت هشت سال اقدام به طرح نموده بنابراین حسب مقنن این طرح دعوی پس از انقضاء و سپری شدن مدت مدیدی قابل استماع نیست مطابق بند یازده ماده ۸۴ آئین دادرسی مدنی دعوی مذکور خارج از موعد اقامه گردیده و نتیجه مسموع نیست فلذا مستندا بماده ۳۹و ۳۹۵ دیوانعالی کشور آراء صادره را صحیح تشخیص و ضمن رد فرجام خواهی رأی صادره از مرجع تجدیدنظر تأیید و ابرام می نماید.
شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور - مستشار و عضو معاون
عبدالعلی ناصح - سید قاسم حسینی کوه کمری