رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره موارد استناد به سوگند استظهاری
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره موارد استناد به سوگند استظهاری: سوگند استظهاری درجایی مؤثر است که با توسل به بینه اصل حق ثابت شده باشد و سوگند تنها در کنار بینه خواهان، در جهت تقویت حق ثابت شده، ادا شود.
رأی خلاصه جریان پرونده
شماره پرونده : ۸۵۰۹۹۸۲۳۲۵۱۰۰۰۰۳ شماره دادنامه : ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۷۰۰۰۶۳۵ تاریخ : ۱۳۹۰/۰۹/۰۷
خلاصه جریان پرونده
در پرونده های کلاسه ۸۵/۰۰۰۰۳ و ۸۶/۰۰۰۰۳و ۸۶/۰۰۰۰۲ و ۸۶/۰۰۰۰۱ شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی میامی ۱- خانم الف. ر. ئی و خانم ف. و خانم شمس الملوک و خانمها و آقایان گ. ، حبیب ا۰۰۰ م. و ر. همگی ر. ئی فرزندان م. دادخواستی با وکالت خانم ث. غ. و آقای ح. ع.الف. وکلای دادگستری بطرفیت آقایان و خانم ها ۱- س. م. ۲- ف. ر. ئی ۳- ح. ۴- م. ۵- م. ۶- ب. ۷- الف. ۸- س. ۹ - الف. ۱۰- ف. ۱۱- ت. همگی م. بخواسته اثبات مالکیت مشاعی نسبت به یک باب منزل مسکونی بهمتراژ ۴۴۸ مترمربع واقع در عباس آباد مقوم به ۲۰۰۰۰۱۰۰ ریال و صدور حکم به خلع ید خوانده ردیف اول از منزل مسکونی مقوم به ۲۰۰۰۰۱۰۰ ریال با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل تقدیم دادگاه نموده به پرونده کلاسه ۸۵/۱۴۷ شورای حل اختلاف عباس آباد و وکالتنامه رسمی ۱۸۶۰۴۴- ۲۳/۸/۱۳۸۵ دفترخانه ۲۸۹ تهران و استماع شهادت شهود به استشهادیه محلی استناد نموده ضمن دادخواست توضیح داده موکلین وراث بالواسطه مرحوم علی ر. میباشند آن مرحوم نیز مالک یکباب منزل مسکونی به مساحت ۴۴۸ مترمربع بوده پس از فوت مرحوم علی ر. ئی منزل فوق که جزء ماترک آن مرحوم بوده بعد از فوتش به فرزندانش به اسامی ملک النساء و ف. و م. انتقال می یابد که موکلین همگی فرزندان مرحوم م. ئی میباشند چون موکلین خارج از قریه عباس آباد سکونت دارند خوانده ردیف اول از موقعیت سوء استفاده نموده سالیان سال است بدون اذن موکلین منزل فوق را تصرف دارد موکلین جهت احقاق حق خود به شورای حل اختلاف عباس آباد طرح دعوی نمودند که شهود تعرفه شده در پرونده کلاسه ۸۷/۱۳۷ همگی به مالکیت موکلین شهادت دادند که بجهت ماهیت دعوی شورای حل اختلاف قرار عدم صلاحیت داده است لذاتقاضای استماع شهادت شهود بشرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد دادخواست دیگر خواهانهای فوق با وکالت وکلای ذکر شده دادخواستی بطرفیت همان خواندگان دادخواست قبلی بخواسته صدور حکم مبنی بر اثبات مالکیت مشاعی قسمت شرقی یکباب منزل مسکونی به متراژ ۹۰/۱۰۸ مترمربع واقع در عباس آباد مقوم به ۲۰۱۰۰۰۰۰ ریال و صدور حکم به خلع ید خوانده ردیف اول از قسمت شرقی منزل مسکونی مقوم به ۲۰۱۰۰۰۰۰ ریال با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل تقدیم دادگاه نموده به پرونده شورای حل اختلاف مذکور در دادخواست قبلی و بقیه دلائل و مدارک استناد نموده ضمن دادخواست توضیح داده موکلین وراث با الواسطه مرحوم علی ر. ئی میباشند آن مرحوم نیز مالک یک باب منزل مسکونی به مساحت ۸۵/۴۲۰ متر مربع بوده ابتدا لازم به ذکر است این ملک به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم شده و در قسمت غربی ملک ساختمانی به متراژ ۶۰/۸۰ مترمربع و در قسمت شرق آن ساختمانی به متراژ ۹۰/۱۰۸ مترمربع واقع است که مرحوم علی ر. ئی قسمت غربی ملک را اختصاصا به پسرش مرحوم م. ئی منتقل و از سالیان گذشته این قسمت از ملک در تصرف ایشان و فرزندانشان بوده است پس از فوت علی ر. ئی قسمت شرقی ملک مذکور که جزء ماترک آن مرحوم بوده به فرزندانش م. ف. و ملک نساء انتقال می یابد که موکلین همگی فرزندان مرحوم م. ئی میباشند از آنجا که ایشان در خارج از قریه عباس آباد سکونت دارند خوانده ردیف اول از این موقعیت سوء استفاده نموده و سالیان سالاست بدون اذن و اجازه موکلین آنرا در تصرف دارد در شورای حل اختلاف پرونده تشکیل شده منتهی به صدور قرار عدم صلاحیت شده اظهارات شهود در پرونده استنادی ۵۸/۱۳۷ مورد استناد میباشد لذا بشرح خواسته تقاضای رسیدگی دارد پرونده بعدی دعوی تقابل آقای م. ق. به وکالت از خانم س. م. ۲- ح. ۳- م. ۴- م. ۵- ب. ۶- الف. ۷- س. ۸- انسیه ۹- ف. همگی م. ۱۰- الف. م. ولایتا از طرف ت. بطرفیت خانم الف. ر. ئی ۲- ف. ۳- شمس الملوک ۴- گ. ۵- حبیب ا۰۰۰ ۶- م. ۷- ر. همگی ر. فرزندان م. ۸ - ف. ر. در پرونده کلاسه ۸۵/۵۸۱ مبنی بر صدور حکم به اثبات صحت و اصالت صلحنامه مورخ ۱/۱۰/۳۸ مقوم به بیست میلیون و ده هزار ریال تقدیم دادگاه نموده ضمن دادخواست توضیح داده خواندگان دعوی اقدام به طرح دعوی اثبات مالکیت مشاعی نسبت به یکباب منزل مسکونی بطرفیت موکلین نموده در حالیکه طبق صلحنامه مورخ ۱/۱۰/۱۳۳۸ مرحوم علی ر. ملک متنازع فیه را به مورث موکلین ( ح. م. ) صلح و بتصرف مورث موکلین داده موکلین نیز بعد از فوت مورث خود در آن تصرف مالکانه داشته لذا بشرح خواسته تقاضای صدور حکم به محکومیت خواندگان به انضمام خسارت دادرسی دارم ۰ تصویر غیر مصدق صلحنامه مورد استناد و تحقیق و معاینه محلی و به جلب نظر کارشناسی استناد نموده وقت رسیدگی با توأم شدن پرونده ها برای ۲/۳/۸۶ تعیین گردیده وکیل خواهان تقابل ضمن ارسال لایحه ای به شماره وارده۱۶۵- ۱۰/۳/۸۶ اعلام داشته چون احتمال دارد سند صلح مورد انکار و تردید قرار گیرد اصل سند جهت ضبط در پرونده تقدیم میگردد دادرس دادگاه بخش میامی دستور تحویل سند و قراردادن آن در پاکت در بسته مهمور به مهر با استناد به ماده ۵ دستورالعمل حفاظت از اسناد و اطلاعات و ادله های قضائی را صادر کرده دفتر دادگاه در تاریخ ۱/۳/۸۶ یک برگ سند صلحنامه مورخ ۲/۱۰/۱۳۳۸ را با قراردادن در پاکت در بسته و ممهور به مهر تحویل گاو صندوق شعبه اول داده مراتب صورتجلسه گردیده وکیل خواهان تقابل در لایحه دیگر بشماره وارده ۱۶۴- ۱/۳/۸۶ ضمن اعتذاراز حضور در جلسه دادگاه اعلام داشته دعوی مطرح شده توسط خواهانهای اصلی بطرفیت ت. م. به استناد کپی شناسنامه ارائه شده دارای ۱۶ سال سن بوده و رشیدنمی باشد مستندا به ماده ۸۶ و ماده ۲ قانون آئین دادرسی مدنی صحیحا اقامه نشده اینجانب در پرونده تقابل به وکالت از ولی قهری نامبرده طرح دعوی نمودم تقاضای رد دعوی و تفکیک پرونده تقابل و رسیدگی به پرونده بصورت جداگانه دارم ضمنا کپی سند صلح برابر اصل شده است در ماهیت ملک مورد ادعای خواهانها به استناد صلحنامه عادی به مورث موکلین ح. م. صلح شده و به تصرف وی داده شده از همان زمان مورث موکلین در آن تصرف و حتی فیش آب و برق ۰۰۰ نیز بنام مورث موکلین می باشد به دلیل تصرف مالکانه مورث موکلین پس از فوت مشارالیه موکلین اقدام به ادامه تصرف مالکانه نمودند در مورد دفاع در ماهیت علاوه بر نکات ذکر شده در جلسه آتی بعمل خواهد آمد دادگاه با توجه به نقائص پرونده چنین اتخاذ تصمیم مینماید ۱- به وکلای خواهانهای اصلی اخطار شود مشخصات شهود و اقامتگاه آنها را اعلام نمایند ۲- به وکیل خواهانهای تقابل پرونده ۸۶/۷۲ اخطار رفع نقص به این شرح (احدی از خواندگان ذکر شده در دادخواست تقابل بنام خانم ف. ر. جزء خواندگان دعوی اصلی پرونده ۸۵/۵۸۸ می باشد طرح دعوی بطرفیت وی دعوی تقابل محسوب نمی شود بلکه دعوی اصلی میباشد که نیازمند به ارائه دادخواست کامل و ضمائم آن می باشد در صورت ارائه دادخواست کامل مستقل بطرفیت وی و وجود شرایط قانونی می تواند بعنوان دعوی مرتبط توأم پرونده های فوق شود در صورت عدم ارائه دادخواست ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ دادخواست ردمیشود به دنبال اخطار رفع نقص وکیل خواهانهای اصلی پرونده ۸۵/۵۸۸ تعداد پنج نفر از شهود به اسامی ح. شافعلی ۲- ح. میرزایی ۳- ف. ر. ۴ جهانگیر اسماعیلی ۵- کشور اسماعیلی با قید اقامتگاه آنان به دادگاه اعلام مینماید لایحه بشماره ۲۳۸- ۳/۴/۸۶ ثبت میگردد پس از اخطار رفع نقص به وکیل خواهانهای تقابل نامبرده دادخواستی به وکالت از خانم س. م. بطرفیت خانم ف. ر. ئی بخواسته صدور حکم به اثبات صحت و اصالت صلحنامه ۱/۱۰/۳۸ تقدیم دادگاه نموده ضمن آن توضیح داده طبق صلحنامه ۱/۱۰/۳۸ مرحوم علی ر. مورث خوانده یکباب منزل مسکونی واقع در روستای عباس آباد را به مورث موکلین صلح نموده و در تصرف مورث موکلین ( ح. م. ) داده شده و موکلین نیز بعد از مورث خود در آن تصرف مالکانه داشتند بشرح خواسته تقاضای رسیدگی نموده این دادخواست در تاریخ ۹/۶/۸۶ ثبت بکلاسه ۸۶/۱۰۸ جریان پیدا کرده در تاریخ ۲۶/۴/۸۶ حسب صورتجلسه دادگاه با دو پرونده دیگر ۸۵/۵۸۸ و ۸۶/۷۲ توأم گردیده دستور تعیین وقت رسیدگی نیز صادر شده در جلسه ۴/۷/۸۶ وکیل خواهان دعوی اصلی اظهار داشته اثبات مالکیت و خلع ید با این توضیح است که موکلین وراث مرحوم م. یی هستند که قسمت غربی ملک که مساحت دقیق و حدود اربعه آن ظرف یکهفته طبق لایحه ای اعلام خواهد شد انحصارا در مالکیت مرحوم م. بوده است که به موکلینم رسیده است و قسمت شرقی آن موروثی مرحوم علی ر. ئی می باشد که فعلا مورد بحث در دادخواست نمی باشد و لذا مقصود از مالکیت مشاعی ، اشاعه مالکیت خواهانها در قسمت غرب می باشد نه مالکیت مشاعی با خواندگان در خصوص قسمت شرق نیز در صورت صلاحدید موکلین دادخوست مستقل ارائه خواهد شد وکیل خواندگان و خانم ف. ر. ئی خوانده دعوی اظهار داشتند از توضیح خواسته توسط وکیل خواهان اصلی مطلع شدند همگی تقاضای تجدیدجلسه را نمودند ضمنا نامبرده ( ف. ) لایحه ای تقدیم بشماره وارده ۴۹۴- ۴/۷/۸۶ ثبت دفتر و پیوست پرونده شده ضمن آن اشعار داشته اینجانب تنها فرزند باقیمانده مرحوم علی ر. میباشم همانطور که در جلسه اول رسیدگی بیان داشته از ابتدای احداث بنا و ساخت ملک متنازع فیه در محل حضور داشته صلحنامه عادی ارائه شده از سوی خواهانها را قبول ندارم و نسبت به آن ادعای جعل مینمایم اولا کلیه کسانیکه ذیل صلحنامه را امضاء کردند در قید حیات نیستند ثانیا ذیل صلحنامه ممهور به مهر جعلی آنان میباشد در این خصوص لازم به ذکر است از امضاء کنندگان ذیل صلحنامه وصیت نامه هایی موجود است که تفاوت فاحش مهر نقش بستهدر صلحنامه با وقفنامه ها معلوم میشود تقاضای ارجاع امر بکارشناس دارم اما در خصوص ملک مورد بحث ذکر این نکته لازم است که این ملک به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم که شرق آن در مالکیت مرحوم علی ر. ئی (مرحوم پدرم) و قسمت غربی آن متعلق به شخص مرحوم م. یی (مرحوم برادرم) بوده است که قبل از فوت برادرم قسمت غربی که متعلق به ایشان بوده در تصرفش قرار داشته و مجهز به کلیه وسایل زندگی بوده بعد از فوت برادرم ( م. ئی) چون س. م. سرپناهی نداشته البته بجهت نگهداری از مادر پیرم (همسر مرحوم علی ر. ) خانه بجهت مورد ذکر شده به س. م. به رسم امانت سپرده شده بود ولی متأسفانه ایشان بعد از مدتی و بعد از فوت مرحوم مادرم هر دو قسمت ملک را یعنی قسمت غربی مورد مالکیت مرحوم برادرم م. یی و هم قسمت شرقی مورد مالکیت مرحوم پدرم (حاج علی ر. ) را متصرف شده و ادعای مالکیت نمودند که ادعای وی کذب محض است چرا که شهودی در این مورد حاضر به اتیان سوگند و بیان حقیقت می باشند خانم ث. غ. نیز لایحه ای تقدیم بشماره ۵۴۰- ۲۶/۷/۸۶ ثبت دفتر و پیوست پرونده شده اینجانب ث. غ. وکیل خواهان در پرونده کلاسه۸۵/۵۸۸ حدود و مساحت قسمت شرقی و غربی ملک وضعیت هر یک را اعلام داشته است سپس دادگاه وقت رسیدگی را تجدید در جلسه ۱۵/۱۲/۸۶ هر چهار پرونده بکلاسه های ۸۵/۵۸۸ و ۸۶/۲۴۸ و ۸۶/۱۰۸ و ۸۶/۷۲ تحت نظر دادگاه قرار گرفته خانم ث. غ. وکیل خواهانها اصلی اظهار داشت موکلین وراث با الواسطه علی ر. می باشند که منزل مورد دعوی جزء ماترک وی بوده بعد از فوتش به فرزندانش بنامهای ملک نساء و ف. و م. انتقال می یابد موکلین همگی فرزندان م. ئی میباشند لازم به ذکر است قسمت شرقی ملک در مالکیت مرحوم م. یی پدر موکلین و قسمت غربی ملک متعلق به مرحوم علی ر. وراث بالواسطه موکلین می باشد قبل از فوت مرحوم علی ر. قسمت شرقی ملک مختص به م. یی پدر مرحوم موکلین بوده که اشتباها در دادخواست قسمت غربی ذکر شده که تصحیح گردیده وکیل خواندگان اقای ق. اظهار داشت ادعای خواهانها کذب است زیرا کلیه ملک متنازع فیه متعلق به مرحوم علی ر. بوده که بموجب صلحنامه استنادی کلیه ملک را به پدر موکلین صلح کرده از همان سال صلح یعنی سال ۱۳۳۸ پدر موکلین تصرف کرده بعد از فوت وی ورثه در آن تصرف مالکانه داشته اند که تمام فیش آب و برق بنام (پدر) مورث موکلین است ضمنا شهود ذیل (صلحنامه) همگی فوت نموده اند با استعلام از اداره ثبت احوال نسبت به اثر انگشت مرحوم علی ر. حقایق کشف خواهد گردید اینکه وکلای خواهانهای اصلی مدعی مالکیت قسمت شرقی ملک متنازع فیه بصورت اختصاصی هستند فاقد دلیل است همچنین استشهادیه محلی پیوست توسط وکلای خواهانها از طرف کسانی امضاء شده است که همگی قرابت نسبی و سببی درجه یک با خواهانها داشته مؤثر در مقام نمی باشد لذا برای کشف حقیقت معاینه و تحقیق محلی چاره ساز خواهد بود لکن با توجه به صلحنامه و تصرفات مالکانه موکل حدود چهل سال تقاضای رد دعوی خواهانها را دارم در مورد اظهار وکلای خواهانها به اینکه ید موکل بر مورد دعوی به این دلیل بوده که از مادر بزرگش (همسر علی ر. ) پرستاری میکرده ۰۰۰ معروض می دارد که موکل س. ح. ی متولد سال ۱۳۴۶ می باشد همسر علی ر. در سال ۱۳۵۰ فوت نموده حال چگونه سرپرستی یک پیرزن را به دختر ۴ ساله می سپارند ۰۰۰۰ در این هنگام دادگاه صلحنامه۱/۱۰/۳۸رابه رویت حاضرین رسانده خانمها الف. و شمس الملوک و ف. و م. ر. و آقای حبیب ا۰۰۰ ر. بیان داشتند اثر انگشت مرحوم علی ر. و دیگران ذیل صلحنامه عادی ارائه شده جعلی میباشد بعد وکلای خواهانهای اصلی دلیل جعلیت صلحنامه عادی مورد استناد وکیل خوانده را اینطور بیان می کنند ۱- کسانیکه ذیل صلحنامه را بعنوان مسجلین امضاء کردند فوت نمودند و از آن وصیتنامه ای در دست است که ممهور به مهر تعدادی از کسانی است که ذیل صلحنامه را مهر زدند با بررسی مهرهای منقوش ذیل دو سند تفاوت آنها معلوم میگردد۰ ۲- به استناد صورتجلسه شورا که در تاریخ ۳۰/۷/۸۵ تنظیم شده س. م. بیع نامه ای با آقای حبیب ا۰۰۰ ر. که هم اکنون در جلسه حضور دارد منعقد نموده که در آن منزل متنازع فیه را از ایشان خریده است که ثمن معامله بخوبی مشخص و به مبلغ ۱۵۰۰۰۰۰ تومان می باشد حال اگر خانم س. م. در آن زمان (۱۳۸۵) این صلحنامه را در اختیار داشته به چه منظور ملک را از آقای ح.الف. ر. خریدند نکته مهم اینکه سه روز بعد از انعقاد بیع نامه با ایشان در حضور اعضای شورای عباس آباد مبایعه نامه مذکور فسخ گردیده که مدارک ذکر شده موجود است ضمنا ثمن معامله نیز به ایشان عودت داده شده حال می توان به خوبی با دقت در بیع نامه و فسخ نامه تنظیمی س. م. و حبیب ا۰۰۰ ر. پی به جعلیت صلحنامه استنادی برد همچنین به گفته موکلین مرحوم علی ر. با توجه به سمتی که در اداره راه و ترابری داشته نیازی به الصاق مهر و یا اثر انگشت نداشته حتی ایشان امضاء نیز داشتند همچنین در صلحنامه عادی ارائه شده ذکر گردید که حدود اربعه ملک بدین گونه است که شمالا به حیاط مسکونی کربلائی افندی و۰۰۰۰ در حالیکه در قسمت شمال ملک در سال ۱۳۳۸ منزل کربلائی عباس بوده است که پس از سالها فوت کربلائی عباس (پسر ایشان) کربلایی افندی در آن منزل ساکن شده بعبارت دیگر در سال ۱۳۳۸ منزلی بنام منزل کربلائی فندی وجود خارجی نداشته همچنین در صلحنامه مساحت ملک ۳۵۰ مترمربع بیان شده در حالی که مساحت واقعی ۴۸۰ مترمربع است از دادگاه محترم تقاضای ارجاع امر بکارشناس جهت احراز عدم اصالت صلحنامه را دارم نکته قابل توجه اینکه بنظر می رسد در سال ۱۳۳۸ کاغذ صلحنامه بدین گونه نبوده است در صورت امکان ارجاع بکارشناس مورد استدعا است در پاسخ به اظهارات وکلای خواهانها وکیل خوانده اظهار داشت اولا وصیتنامه های عادی ارائه شده از سوی خواهانها برای تطبیق امضاء و مهر اشخاص ذیل صلحنامه نمی تواند اساس تطبیق قرار گیرد زیرا مورد قبول موکلین نمی باشد ثانیا ادعای بیع بین س. م. و حبیب ا۰۰۰ ر. معروض می دارد که موکل س. م. از منظور صلحنامه اطلاعی نداشته بهمین دلیل اقدام به فسخ نموده از طرفی به فرض محال قبول نمائیم بیعی صورت گرفته اولا فسخ شده ثانیا س. م. نسبت به سهم خودش حق فروش داشته با توجه به اینکه ملک متنازع فیه به مورث موکلین صلح شده پس از فوت به ورثه رسیده است فروش از ناحیه احدی از ورثه به دلیل فضولی بودن نفوذ قانونی نداشته و ندارد ضمن اینکه خواهانها اصول اسناد استنادی را به دادگاه ارائه ندادند ثالثا در حد شمال ملک موضوع صلحنامه ۱/۱۰/۳۸ ملک کربلائی افندی عنوان نشده کربلایی عباس با جعفر با قلی ۰۰۰ تا این ایراد قابل توجه باشد با بیان نسبت قرابت شهود با خواهانهای اصلی تقاضای رسیدگی نموده دادگاه قرار کارشناسی و مطالبه پرونده استنادی ۸۷/۱۳۷ شورای حل اختلاف و وارثین منحصر مرحوم علی و م. و ح. ی ر. هنگام فوتشان را با ارائه انحصار وراثت یا استشهادیه ظرف یکهفته به دادگاه اعلام نمایند وظایف کارشناس به این نحو ارجاع گردیده مساحت و حدود اربعه و تفکیک دو قسمت شرقی و غربی بنحو واضح با ارائه آن از سوی مدعیان و ترسیم کروکی دقیق توسط کارشناس جهت احراز انطباق با عدم انطباق صلحنامه با ملک مورد اختلاف تماما یا جزئا و توصیف ملک از حیث وجود ابنیه و مستحدثات و قدمت احداث آنها قرار ارجاع به کارشناسی صادر مینماید به دنبال تصمیم دادگاه سه فقره استشهادیه تقدیم دادگاه شده که وراث حین الفوت م. یی به اسامی حبیب ا۰۰۰ ۲- ر. ۳- ملوک ۴- الف. ۵- گ. ۶- م. ۷- ف. همگی ر. اعلام گردیده وراث حین الفوت ح. م. به اسامی ذیل ۱- جمیله ۲- م. ۳- ح. ۴- س. ۵- ب. ۶- م. همگی م. اعلام شده وراث حین الفوت علی ر. به اسامی ۱- م. ۲- ف. ۳- ملک النساء همگی ر. اعلام گردیده در استشهادیه دیگر در مورد نام وراث مرحوم م. یی علاوه بر ۷ نفر همسر آن مرحوم بنام کشور اسماعیل بیگی نیز اضافه شده است کارشناس منتخب طی گزارش و نظریه اعلام شده به شماره وارده ۳۶۹- ۱۴/۷/۸۷ مساحت تقریبی ملک را ۳۵۰ مترمربع تمامی آن به حیاط مسکونی کربلائی افندی شرق در و دیواریست به شارع عام جنوب در و دیواریست به شارع عام غرب دیواریست به دیوار حیاط ر. محل با صلحنامه مطابقت دارد اما حد شمالی قسمتی از ملک مذکور توسط آقای حبیب ا۰۰۰ ر. در سالیان گذشته به آقای م. شیلی فروخته شده که در حال حاضر بین ملک مورد دعوی (موضوع صلحنامه) با ملک مرحوم افندی قطعه واگذاری به آقای شیلی میباشد پس از انعکاس حدود و ثغور ملک فروخته شده به آقای شیلی و بناهای احداثی و قدمت بنا حدود ۵۰- ۴۰ سال و ذکر اشتراکات آب و برق و تلفن با تاریخ نصب ۱۹/۱۲/۷۳ بنام آقای ح. م. و تلفن بنام خانم س. م. بنحو فوق اعلام نظر و پیوست پرونده شده در این مرحله از رسیدگی اسناد مسلم الصدور مربوط به مرحوم علی ر. را برای انجام کارشناس مطالبه نموده وکیل خواهان سند مالکیت موجود در اداره ثبت اسناد و املاک میامی بنام مرحوم حاج علی ر. را اعلام نموده است پس از ارسال سند مورد درخواست به دادگاه در تاریخ ۲۶/۲/۸۸ قرار ارجاع بکارشناس صادر میگردد آقای ح. جمشیدی خبره محلی برای انجام کارشناسی انتخاب شده کارشناس منتخب اثر انگشت ذیل صلحنامه را با اثر انگشت ذیل سند مسلم الصدور را قابل انطباق ندانسته و اعلام داشته منتسب به حاج علی ر. نمی باشد نظریه کارشناس در تاریخ ۲۱/۹/۸۸ به وکیل خوانده ابلاغ شده در تاریخ ۲۴/۹/۸۸ به نظریه کارشناس اعتراض کرده تقاضای ارجاع به هیأت کارشناسان سه نفره را نموده با استناد به ماده ۲۵۸ قانون آئین دادرسی مدنی درخواست جلب نظر کارشناسان رسمی از طریق پلیس بین الملل و یا تشخیص هویت تهران را نموده همچنین اعلام داشته نمونه مهر مرحوم علی ر. در اداره ثبت احوال میامی موجود می باشد تقاضای مطالبه نمونه مهر آن مرحوم از ثبت احوال برای انجام کارشناس را دارد دادگاه در تاریخ ۱۵/۱۰/۸۸ قرار ارجاع به هیأت سه نفره کارشناسان را صادر مینماید هیأت کارشناسان رسمی سه نفره طی نظریه شماره ۸۵/۵۸۸- ۸/۲/۸۹ اعلام داشته اثر انگشت مرحوم حاج علی ر. ذیل یک برگ صلحنامه مورخ ۱/۱۰/۱۳۳۸ از لحاظ نوع نقش و خطوط شمارش و فاصله خطوط دلتا تا مرکز و خطوط شمارش آن و سایر ویژگیهای خطوط و زوایا با اثر انگشت مسلم الصدور نامبره در اسناد ملاحظه شده فوق الذکر (برگ خلاصه معاملات غیر منقول شماره ۵۸۶ مورخ ۱۴/۸/۳۵ و سند رسمی تضمینی ابواب جمعی شماره ۲۱۶۱۴ مورخ ۱۳/۸/۳۵ و اسناد سجلی به شماره شناسنامه های ۵۵ الی ۵۹ مربوط به علی ، زهرا ، م. و ابوالقاسم و رمضان همگی ر. ئی که حاوی نمونه اثر انگشت و اثر مهر مسلم الصدور مرحومعلی ر. است)بعنوان اساس تطبیق دارای اختلافات اساسی بوده وبنظراینجانبان مطابقت ندارد(منفی)۲- با بررسیهای بعمل آمده دقیق فنی و مقایسه ای اثر مهر منتسب به مرحوم حاج علی ر. مندرج در سمت راست اثر انگشت مورد ادعا از لحاظ شکل و قالب و ویژگیهای فنی با نمونه اثر مهر مسلم الصدور مربوط به نامبردهدر پنج برگ اسناد سجلی ارائه شده از سوی اداره ثبت احوال دارای اختلافات اساسی بوده و مطابقت ندارد (منفی) لازم به ذکر است که اثر انگشت منتسب به مرحوم علی ر. در سند سجلی محمود به علت محوو سیاه بودن ارزش مقایسه ای را نداشته و غیرقابل بهره برداری بوده نظریه کارشناس با دستور مورخ ۱۴/۲/۸۹ دادگاه در تاریخ ۲۳/۳/۸۹ به وکیل خوانده آقای م. ق. ابلاغ شده آقای وکیل خوانده طی لایحه بدون تاریخ که ظهر آن دارای دو دستور دادگاه می باشد ۱- با توجه به وصول نظریه ثبت و ضمیمه سابقه شود و نظریه ابلاغ شود و دیگر متضمن دستور تعیین وقت نظارت با تاریخهای ۱۸/۲ و ۲۰/۲/۸۹ میباشد لایحه بشماره وارده ۰۰۰۳۸- ۱۸/۲/۸۹ ثبت و پیوست پرونده شده وکیل خوانده در لایحه تقدیمی ثبت شده بشماره ذکر شده اشعار داشته اثبات صحت و اصالت صلحنامه به هیأت کارشناسان ارجاع شده چنین اعلام داشته در صورتیکه کارشناسان اظهار نظر نکرده اند و یا در صورت اظهار نظر از آنان خواسته شود بصورت تکمیلی نظریه خود را پیرامون مسائل ذیل اعلام دارند با عنایت به اینکه افراد ممکن است در ذیل اسناد و مدارک خود ازاثرانگشتان متفاوتی استفاده نمایند کما اینکه ممکن است در ذیل اسناد مسلم الصدور ارائه شده از سوی خواهانها مرحوم علی ر. اثر انگشت سبابه دست راست خود را زده باشد لیکن در سند عادی ارائه شده از سوی موکل اثر انگشت سبابه دست چپ خود را با سایر انگشتان دست راست یا چپ خود را لکن کارشناسان اعلام دارند که آیا امکان چنین موضوعی در عالم خارج امکان پذیر است و با توجه به سوابق و تجربه کارشناسان این احتمال وجود دارد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن نظریه کارشناسان آیا می توان سند ارائه شده از سوی موکل را صرف مثبت یا منفی بودن اثر انگشت سند اصیل یا غیر اصیل تلقی کرد؟ در تاریخ ۲۰/۸/۸۹ دفتر مراتب ابلاغ نظریه کارشناس را گزارش مینماید دادگاه قرار استماع شهادت شهود و سوگند استظهاری از سوی مدعیان را صادر نماید در جلسه ۱۴/۹/۸۹ وکیل خواهانها اظهار داشت موکلین جهت اتیان سوگند استظهاری آماده هستند چهار نفر شهود به اسامی ح. شاحقلی و آقایان جهانگیر و ح. اسماعیل بیگی و ح. آقا ح. ی حاضرند تقاضای تحقیق از آنان را دارم وکیل خوانده اظهار داشت قبلا به طرح دعوی بطرفیت ت. م. ح. (صغیر) بایستی به طرفیت پدرش که زنده بوده مطرح میگردید که مورد توجه واقع نشده است ضمنا چهار نفر شهود به اسامی حاج ح. م. ی و م. جعفری و م. علی فاتحی و حاج عزیز م. ی را تعرفه تقاضای تحقیق از شهود را نموده دادگاه قبل از استماع شهادت شهود از خانم ف. ر. تنها فرزند در قید حیات مرحوم علی ر. است دو نفر دیگر در تاریخ ۰۰ به اسامی م. و ملک نساء فوت نموده اند از خانم ف. ر. اخذ توضیح بعمل می آورد نامبرده اظهار داشت آن قسمت از منزل که کنار راه است یعنی جلو ساختمان را پدرم به برادرم م. واگذار کرد که مال خودش می باشد چون م. با پول خودش آنجا اطاق ساخته بود ساختمان دیگر کنار خانه من متعلق به مرحوم پدرم است بایستی بین ورثه پدرم تقسیم شود ولی آن خانه جلو باید بین بچه های م. تقسیم شود و من در این سه اطاق مرحوم پدرم سهم دارم در منزل م. سهمی ندارم بعد دادگاه از شهود تحقیق مینماید شهود خواهان اصلی ۱- آقای ح. اسماعیل بیگی ۷۱ ساله دائی خواهانها اظهار داشت من قسم یاد نمی کنم ولی حقیقت را می گویم من شهادت می دهم که ضلع شرقی متعلق به م. یی است قسمت غربی متعلق به مرحوم علی ر. است این موضوع به پنجاه سال قبل بر میگردد و حقیقت همین است و م. سالها در آنجا سکونت داشت تا اینکه مادرش مریض شد و به تهران رفت مادر م. یی چون مریض احوال بود دامادش ح. م. و همسرش ملک ر. مادر م. یی را قبول کردند که بهمراه ایشان آنجا ساکن باشند و حالا م. مالک شده است این قسمت را مرحوم علی ر. به م. بصورت قطعی واگذار کرده بود م. تنها پسرش بود و علی ر. و م. یی آنجا را به م. فرزندش داد با اطلاع کامل شهادت دادم و من نمی دانم این قسمت را چه کسی ساخته یعنی م. ساخته یا پدرش ۲- ح. شاهقلی ۶۴ ساله داماد خانم ف. ر. اظهار داشت حیاط دو قسمت است شامل جلو درب و عقب حساب میشود و وسط آنها حیاط است علی ر. مسئول اداره راه بود ولی خانه خیلی تاریک بود و م. یی آمد این قسمت جلو در را تمیز کرد و ماندگار شد قسمت دیگر در اختیار علی ر. بود خانم م. در منزل عیسی م. زندگی میکردند چون ایشان منزل نداشتند و م. یی به تهران منتقل شد ایشان آنجا مستقر شد و این قسمت جلو که م. آنرا تعمیر کرد خرابه بود م. آنجا را درست کرد نمی دانم چطوری به م. داده شده پول داده یانهنمی دانم ولی از قدیم تا زمانیکه فوت کرد متصرف بود و حتی همین خانم م. و بقیه اهالی اینجا را بعنوان خانه م. می شناسند و خود خانم س. م. هم میگوید خانه دایی م. ۳- آقای جهانگیر اسماعیل بیگی ۶۴ ساله اظهار داشت من نسبت دور دارم از زمانیکه خودم را شناختم می دانم در قسمت غرب حاج علی می نشسته در قسمت شرق هم م. یی ساکن بود آنچه من دیده ام همین بود من نمی دانم چطور به م. رسیده است حاج علی داده یا نداده مادر م. یی با خانم س. م. در این منزل ساکن شده اند والا قبلش خانم م. در منزل عیسی م. بودند تا سال ۶۸ در عباس آباد قتل افتاد م. یی به تهران رفت دیگر خانم م. آنجا ساکن شدند ۴- آقای ح. آقا ح. ی ۷۳ ساله اظهار داشت نسبت دور دارم قسم یاد نمی کنم ولی حقیقت را می گویم من شهادت می دهم اصل حیاط متعلق به علی ر. بوده است آقای م. یی در خانه های جلو در سکونت داشته است از مالکیت و سند اطلاعی ندارم در قسمت عقب حیاط حاج علی ساکن بوده است ساخت خانه ها قبل از تولدم بوده است از زمانی که یاد دارم م. آنجا ساکن بوده است شهود خوانده به اسامی ۱- ح. م. ی ۸۹ ساله اظهار داشت تا جائیکه به یاد دارم حیاط متعلق به علی ر. بوده و خانم م. هم چندین سال آنجا سکونت داشته است من و م. یی در معدن کار میکردیم من داخل حیاط نرفتم تا بدانم م. در جلو یا عقب منزل ساکن بوده ولی در آن حیاط با پدرش علی ر. بودند اگر کسی از آنجا رد شود و از من بپرسد این خانه مال کیست می گویم مال علی ر. اگر کسی از من سوال کند محل سکونت م. یی کجا است می گویم داخل همان خانه بوده است چندین سال هم هست که خانم م. ح. آنجا ساکن است ۲- آقای م. جعفری ۵۳ ساله اظهار داشت می دانم منزل مال علی ر. است و این خانم م. هم مدت زیادی است آنجا ساکن است من تا سال ۴۹ در عباس آباد بوده ام من از مرحوم علی ر. و م. یی چیزی به خاطر ندارم نمی دانم کجا زندگی می کرده است ( م. یی) چون سنم یاری نمی کند من اهل قلعه پائین هستم این منزل در قلعه بالا است ۳- آقای م. علی فاتحی ۷۶ ساله اظهار داشت شهادت می هم کل حیاط مال علی ر. بوده است و خانم م. بعنوان نوه مرحوم آنجا ساکن است و علی ر. و همسرش آنجا ساکن بودند که فوت نمودند و م. یی که فرزند علی ر. بود در همین منزل ساکن بود بعد به تهران رفت نمی دانم هر یک کدام طرف یعنی جلو یا عقب ملک ساکن بودند من اصالتا اهل استرنبد هستم ولی از زمانیکه به عباس آباد رفتم اول علی و م. یی آنجا ساکن بودند بعد خانم م. ۴ آقای عزیز ا۰۰۰ م. ی ۷۴ ساله اظهار داشت منزل متعلق به حاج علی ر. بوده با ایشان رفت و آمد داشتم جلو در ورود ابتدا قابل سکونت نبود نان خانه و انباری بود طبقه بالایی م. یی ساکن بود که الان فروخته است مدت ۱۸ سال است از عباس آباد رفته ام از آن زمان تاکنون خانم م. آنجا ساکن است و از اینکه مرحوم علی ر. قسمت جلو منزل را به م. داده باشد خبر ندارم و م. یی زمانیکه در عباس آباد بود در منزل پدرش ساکن بود پس از تحقیق از گواهان خانم غ. وکیل خواهانها اظهار داشت همگی شهود بر صحت ادعای موکلین بیان گواهی نموده اند اعلام داشتند قسمت شرقی مالک متعلق به م. یی و غربی آن متعلق به علی ر. می باشد و اضافه نمودند حاج علی ر. به دلیل اینکه تنها یک پسر بنام م. داشت این قسمت از منزل را به ایشان واگذار و ایشان با تعمیر و رنگ آمیزی منزل از زمانهای گذشته تاکنون در این قسمت از منزل سکونت داشتند بعد از اقامت در تهران منزل به رسم امانت در اختیار خوانده قرار داده شده اگر مالک بود چرا از یکی از موکلین خریداری نموده یعنی همان قسمت شرقی مورد ادعا را از موکل خریداری نموده است که تصویر قولنامه ضمیمه پرونده است از اظهارات شهود خوانده نیز در جهت صحت ادعای خوانده دلیلی بر مالکیتوی احراز نمیشود اطلاع از وضعیت ملک نداشتند حتی بیان داشتند م. یی در خانه ساکن بوده است لذا سکونت م. یی در قسمت شرقی محرز است سپس وکیل خواندگان آقای ق. اظهار داشت با این بیان که شهود خواهانها رابطه فامیلی با خواهانها دارند هرچند قابل جرح نیست ولی احتمال تبانی می رود در ضمن دو نفر از گواهان قسم یاد نکردند ولی شهود موکلین هیچگونه رابطه خویشاوندی با موکل نداشتند همگی قسم یاد کردند در ثانی هیچکدام از شهود خواهان به مالکیت و نحوه واگذاری ملک از سوی علی ر. به فرزندش شهادت ندادند و به تصرفات وی شهادت دادند و دلیل آنرا هم تنها فرزند پسر بودن علی ر. ذکر نمودند در حالی که کلیه شهود موکل شهادت بر این دادند که تمامی ملک متعلق به علی ر. بوده و م. یی بعنوان مالک آنجا سکونت نداشته همگی برتصرفات ۴۲ ساله موکل شهادت دادند علاوه بر آن صلحنامه موجود هرچند از سوی کارشناسان امضاء و مهر آن متعلق به علی ر. شناخته نشده و لکن اینجانب اعتراض خود را به نظریه کارشناسان اعلام داشته ام لذا تقاضای رسیدگی و تصمیم شایسته دارم سپس در ادامه رسیدگی ورثه مرحوم م. یی جهت اتیان سوگند استظهاری و اینکه دعوی بنوعی متوجه مرحوم ملک نساء ، ر. می باشد که مرحوم شده است لذا دادگاه قرار اتیان سوگند خواهانها صادر مینماید بشرح برگ جداگانه مینماید سپس ورثه مرحوم م. یی به اسامی ف. ، الف. ، شمس الملوک ، گ. ، م. و حبیب ا۰۰۰ و ر. همگی ر. فرزندان م. به ترتیب باین نحو که به خداوند متعال سوگند یاد می کنیم که قسمت جلو ملک و بعبارتی شرق ملک ، ملک شخصی مرحوم پدرم م. یی بوده و می باشد و جزء ترکه مرحوم علی ر. نمی باشد آنگاه دادگاه ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه های شماره ۰۰۳۰۸- ۲۱/۹/۸۹ ضمن انعکاس خلاصه جریان دعاوی مطروحه واظهارات ومدافعات طرفین که درشرح گزارش مذکوربیان گردیده بااین استدلال که ازآنجاکه مستندکتبی طرفین صلحنامه عادی۱/۱۰/۱۳۳۸ بوده است که عدم اصالت مهر و اثر انگشت منتسب به مرحوم علی ر. اثبات شده است و سند عادی مذکور مورد قبول معارضین واقع نشده است و با اعلام مدعی مبنی بر فوت شدن تمام شهود و امضاء کنندگان ذیل صلحنامه لذا صحت و اصالت صلحنامه مذکور ثابت نمی گردد و از عداد دلایل استناد کنندگان خارج میگردد در نتیجه تنها استناد طرفین پرونده شهادت شهود و مطلعین محلی و نیز اظهارات خانم ف. ر. میباشد در مورد شهادت شهود از آنجا که تشخیص تأثیر و ارزش گواهی شهود با دادگاه است با توجه به منشاء اطلاعات شهود و محل اقامت و درجه تعیین آنها در اظهارنظرشان این دادگاه شهادت شهود خواهانهای اولیه مبنی بر صلح شدن قسمت شرقی ملک به مرحوم م. یی و دوام تصرفات م. یی بر محل بعنوان مالکیت اختصاصی وی و تعمیر و بازسازی مستحدثات موجود توسط شخص م. یی را مؤثر و با ارزش و کاشف از حقیقت تشخیص می دهد ضمن آنکه با توجه به توضیحات خانم ف. ر. بعنوان فرزند مرحوم علی ر. در تمام مراحل رسیدگی و اینکه ایشان تنها فرزند زنده مرحوم علی ر. و در نتیجه مطلع ترین فرد نسبت به تمامی طرفین پرونده هاو حتی شهود تلقی میگردد و با لحاظ اینکه ایشان ذینفع در این موضوع است که قسمت شرقی ملک را نیز متعلق و جزء ترکه مرحوم پدرش معرفی نماید تا از آن ارث ببرد لکن بر صلح محل به برادرش از سوی پدرش و اختصاصی بودن تصرفات و مالکیت برادرش بر محل مذکور اظهار نظر نموده است صرفنظر از اینکه اقرار ایشان در سهم خودش مؤثر است دادگاه پذیرش موضوع مذکور را تبانی تشخیص نداده و بلکه کاشف از حقیقت تشخیص می دهد و نیز با توجه به اینکه ورثه مرحوم م. یی بر بقاء حق و مالکیت خویش نسبت به مرحومین ملک نساء ر. و ح. م. سوگند استظهاری اداء نمودند و همچنین عدم اصالت صلحنامه ۱/۱۰/۱۳۳۸ احراز شده است و با عنایت به قرائن و امارات و اوضاع احوال موجود در پرونده در مجموع دادگاه مالکیت اختصاصی مرحوم م. یی و در ادامه مالکیت ورثه وی بر قسمت شرقی منزل اعم از عرصه و اعیان به مساحت ۱۰۱ مترمربع با حفظ حق ارتفاقی کل منزل و قسمت غربی منزل از طریق عبور از راهرو موجود و دسترسی به خیابان شرقی ملک و نیز مالکیت اختصاصی مرحوم علی ر. و در ادامه تمامی ورثه مرحوم علی ر. بر بقیه مستحدثات و عرصه منزل مسکونی مذکور را ثابت تشخیص می دهد مستندا به مواد ۱۰ ، ۳۵ ، ۱۹۱ ، ۷۵۲ ، ۷۶۱ ، ۱۲۵۷ ، ۱۲۵۸و ۱۳۳۳ قانون مدنی و مواد ۳ ، ۲۰۲، ۲۲۶ ، ۲۳۰ ، ۲۴۱، ۲۵۷ ، ۲۷۸، ۲۷۹ ، ۵۱۵ و ۵۱۹ قانون آئین دادرسی مدنی حکم بر اثبات مالکیت ورثه مرحوم م. یی بر عرصه و مستحدثات قسمت شرقی منزل به مساحت حدود ۱۰۱ مترمربع با حفظ عبور قسمت غربی و حیاط ملک به خیابان و خلع ید خانم س. م. از قسمت مذکور و تحویل به خواهانها شامل حبیب ا۰۰۰ ، ر. ، الف. ، ف. ، شمس الملوک ، گ. و م. همگی ر. بعنوان اصل خواسته صادر و اعلام مینماید در مورد هزینه و خسارت دادرسی با لحاظ اینکه خانم ف. ر. از ابتدا صحت ادعای خواهانها را قبول داشته و علت طرف دعوی قرار گرفتن ایشان ذی ضرر و ذینفع بودن وی در موضوع وحصول شرایط صحت رسیدگی بوده لذا دادگاه مسئولیت و تسبیبی را متوجه ایشان تشخیص نداده حکم به بیحقی و رد دعوی خواهانها را صادر مینماید لیکن با احراز تسبیب سایر خواندگان شامل آقایان و خانمها ، س. ، ح. ، م. ، م. ، ب. ، الف. ، س. ، الف. ، ف. ، ت. و الف. همگی م. در طرح دعوی اثبات مالکیت در یک پرونده و نیز احراز تسبیب اختصاصی خوانده س. م. راجع به خواسته خلع ید حکم به محکومیت تمامی یازده نفر خوانده به پرداخت مبلغ سیصد و شصت هزار و هفتصد ریال بعنوان هزینه تمبر دادرسی و مبلغ هفتصد و بیست و سه هزار و ششصد ریال بعنوان حق الوکاله وکیل در این مرحله بنحو تساوی و بالمناصفه در حق خواهانها علاوه بر آن حکم به محکومیت خوانده خانم س. م. به پرداخت مبلغ یک میلیون و ششصد و پنجاه و دو هزار ریال بعنوان هزینه تمبر و دادرسی و مبلغ هفتصد و بیست و سه هزار و ششصد ریالی بعنوان حق الوکاله وکیل در حق خواهانها صادر و اعلام می نماید راجع به خواسته های خواهانهای تقابل بر اثبات صحت و اصالت صلحنامه عادی ۱/۱۰/۱۳۳۸ و اثبات مالکیت اختصاصی مرحوم ح. م. و در نتیجه ورثه ایشان بر منزل مذکور و مطالبه خسارت دادرسی با توجه به مراتب مقرر در بالا در مجموع دادگاه دعاوی مذکور را ثابت و مقرون به صحت تشخیص نداده مستندا به مفهوم مخالف ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی ایشان صادر و اعلام مینماید این رأی در تاریخ ۱۶/۱۱/۸۹ به آقای م. ق. وکیل خانم س. م. ابلاغ شده در تاریخ ۳/۱۲/۸۹ از رأی مذکور تجدیدنظرخواهی نموده بشرح لایحه اعتراضیه پیوست دادخواست تجدیدنظر ضمن تکرار مطالب عنوان شده در طول دادرسی اضافه نموده مرحوم علی ر. یک پسر داشت برای اینکه او مستأجرنشین دیگران نگردد قسمت شرقی حیاط را به تصرف او داده تا در آن سکونت نماید لذا قصد مرحوم علی ر. صلح یا هبه و ۰۰۰ نبوده است و دلیلی بر صلح هم از سوی تجدیدنظرخواندگان ارائه نشده اظهارات خانم ف. ر. هم در حق خودش مؤثر است ، کارشناسان نظریه تکمیلی خود را که مورد تقاضایم بوده از سوی دادگاه اقدامی نشدهوبه اعتراض هم توجه نکردند پرونده به شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان ارجاع بکلاسه ۸۹/۳ ۰۰۰۰ ثبت شده این شعبه طی دادنامه شماره ۰۰۲۹۳- ۷/۴/۹۰ ضمن استدلال منعکس در رأی با رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید نموده است از رأی شماره ۰۰۳۰۸- ۲۱/۹/۸۹ شعبه اول دادگاه عمومی میامی آقای م. ق. به وکالت از خانم ها و آقایان ح. ، م. ، م. ، ب. ، الف. ، س. ، الف. و ف. همگی م. فرجامخواهی مینماید مندرجات لایحه اعتراضیه فرجامی همانهائی است که در لایحه تجدیدنظرخواهی فوق التوصیف منعکس شده بعبارتی تصویر همان لایحه با عنوان فرجامخواهی تقدیم گردیده است لایحه فرجامخواهان و لایحه فرجامخوانده بهنگام شور قرائت میشود۰ هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای میدهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
اعتراض فرجامخواهان در مورد نقض رأی فرجامخواسته از حیث اعتراض به رد دعوی خواهانهای تقابل وارد نیست زیرا ضمن اینکه احد از خواهانهای تقابل مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده و تجدیدنظرخواهی وی طی دادنامه شماره ۰۰۲۹۳- ۷/۴/۹۰ مردود اعلام شده اعتراض وکیل فرجامخواهان از دادنامه مذکور وارد نیست چرا که علاوه بر اینکه کارشناس منفرد خبره صریحا اثر انگشت منتسب به مرحوم حاج علی ر. ئی ذیل صلح نامه عادی ۱/۱۰/۱۳۳۸ را با اثر انگشت مسلم الصدور ذیل سند رسمی منفی اعلام و به عدم مطابقت آنها اعلام نظر کرده پس از اعتراض وکیل خواهان تقابل هیأت کارشناسان رسمی سه نفره فن مربوطه علاوه بر اینکه اثر انگشت ذیل صلحنامه را با اثر انگشت منقوش در سند رسمی مطابقت دادند و نظر منفی و عدم انطباق را اعلام کردند با توجه به خواسته وکیل معترض اثر انگشت و مهر منتسب به مرحوم حاج علی ر. را با اثر انگشت و مهر پنج برگ اسناد سجلی را نیز مورد اظهار نظر قرار دادند به صراحت عدم انطباق مهر و اثر انگشت ذیل صلحنامه را با امهار ذیل اسناد سجلی و اثر انگشت منتسب به مرحوم علی ر. منفی و به عدم آنها اعلام نظر نمودند مضافا اینکه گواهان تعرفه شده وکیل خواهانهای تقابل هیچیک به مالکیت مورث خواهانها تقابل بیان گواهی ننموده فقط در حد سکونت خانم م. و نیز سکونت م. یی بیان گواهی نموده اند بنابمراتب اظهارات گواهان نیز اثبات صلحنامه و یا مالکیت مورث خواهانهای تقابل ثابت و محقق نمی نماید با کیفیت فوق اعتراض فرجامخواهان به کیفیتی نیست نقض این قسمت از رأی فرجامخواسته را ایجاب نماید مستندا به ماده ۳۷۰ از قانون آئین دادرسی مدنی رأی فرجامخواسته را ابرام می نماید اما رأی فرجامخواسته از حیث دعوی خواهانهای اصلی به اثبات مالکیت یکباب منزل مسکونی به مساحت ۴۴۸ مترمربع بطرفیت کلیه خواندگان و خلع ید بطرفیت خوانده ردیف یک و نیز دادخواست خواهانهای اصلی بطرفیت خواندگان به اثبات مالکیت مشاعی ضلع شرقی یکباب منزل مسکونی به مساحت ۹۰/۱۰۸ مترمربع و خلع ید خوانده ردیف اول از جهات ذیل مخدوش است اولا وکیل خواهان بشرح صورتجلسه ۴/۷/۸۶ مغایر با خواسته مذکور در دادخواست قسمتی غربی ملک انحصارا در مالکیت مرحوم م. بوده که به موکلین اینجانب رسیده و قسمت شرقی آن موروثی مرحوم علی ر. ئی است برای بار سوم یعنی در جلسه ۱۵/۱۲/۸۶ مغایر با تغییرات داده شده در جلسه قبلی قسمت شرقی ملک را در مالکیت م. ئی مورث موکلین و قسمت غربی را متعلق به مرحوم علی ر. پدر م. و ف. و ملک النساء فرزندان علی اعلام نموده با کیفیت موصوف علی الظاهر خواهانها نسبت به مالکیت اختصاصی مورث خود از اینکه قسمت شرقی یا غربی را مالک بوده دچار تردید بودند ثانیا استدلال دادگاه و استناد به اظهارات خانم ف. ر. و اقرار به نفی مالکیت خود در قسمت شرقی در مورد خودش نافذ است مؤثر در نفی مالکیت مشاعی سایر وراث نمی باشد ثالثا یکی از جهات مورد استناد دادگاه مؤدای گواهی گواهان است با التفات به اینکه دو نفر از گواهان به اسامی آقایان ح. آقا ح. ی و ح. اسماعیل بیگی که از اتیان سوگند امتناع کرده اند فاقد شرایط گواه پیش بینی شده در قانون میباشند لذا مستندا به ماده ۲۳۰ قانون آئین دادرسی مدنی از جهت ذکر شده قابل استناد نمی باشد مضافا اینکه به مالکیت مرحوم علی ر. صریحا بیان اطلاع نمودند فقط در مورد سکونت م. یی مطالبی عنوان نموده اند ضمن اینکه سکونت خانم م. ( س. ) را نیز تأیید کرده اند و از مالکیت م. یی (اظهارات ح. آقا ح. ی) اظهار بی اطلاعی شده است رابعا اظهارات آقای ح. شاهقلی فقط به سکونت و در اختیار بودن قسمت غرب ملک به م. یی و تعمیر قسمت جلو از سوی وی و سکونت خانم م. بیان گواهی نموده و در مورد مالکیت م. یی اظهار بی اطلاعی نموده گواه دیگر آقای جهانگیر اسماعیل بیگی صرفا در مورد سکونت م. یی در شرق و سکونت خانم م. در این محل بیان گواهی نموده نامبرده در مورد مالکیت م. یی مورث خواهانها و اینکه چطوری به م. رسیده نیز اظهار بی اطلاعی کرده است بنابمراتب با توجه به اینکه تمامی شهود طرفین به مالکیت مرحوم علی ر. مورث طرفین بیان گواهی نموده اند هیچیک از آنان در خصوص مالکیت م. یی و انتقال ملک از سوی مورث وی که تحت عنوان عقود و تعهدات که از اسباب تملک است ایجاد شده باشد مشاهده و بنظر نرسیده الا اینکه وی همانند سایر وراث به ارث دارای سهم از مورد خواسته میباشد رابعا مقررات سوگند مطابق تبصره یک ماده ۴۷۹ قانون آئین دادرسی مدنی و ماده ۲۸۱ همان قانون مقررات قانونی و شرعی در خصوص اجرای قرار اتیان سوگند رعایت نگردیده از این حیث اقتضاء داشته هر یک از وراث منفردا با انعکاس اسم و مشخصات در محضردادگاه با لفظ قید شده در ماده ۲۸۸ مذکور سوگند یاد نمایند ضمن اینکه مستفاد از مدلول ماده ۲۷۰ قانون مرقوم قسم استظهاری موضوع ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و ۲۷۹ آئین دادرسی مدنی وقتی مؤثر است که با توسل به بینه اصل حق ثابت باشد قسم در جهت تقویت حق ثابت شده ادا می گردد در مانحن فیه از بینه مورد استناد خواهان اصل حق ثابت نیست تا بعلاوه بینه استنادی قسم استظهاری از بابت تقویت آن قابل استناد در جهت حقانیت خواهانها باشد با این بیان رأی فرجامخواسته که بدون توجه به جهات و معانی مذکور در فوق اصدار یافته مستندا به بند الف ماده ۴۰۱ قانون آئین دادرسی نقض پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صادر کننده رأی منقوض ارجاع مینماید.
شعبه ۱۰ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار
هادی عبداله پور - سیدحجت اله میرمجیدی