رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره نحوه پرداخت مهریه کلی مافی الذمه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۱۳
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۱۳
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۴/۱۰
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعنحوه پرداخت مهریه کلی مافی الذمه
قاضیقدرت اله طیبی
اسلامی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره نحوه پرداخت مهریه کلی مافی الذمه: درصورتی که مهریه زوجه به صورت کلی ما فی الذمه، ده سر گوسفند و بز و میش باشد، صدور حکم به پرداخت قیمت آن ها صحیح نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۹۰ آقای غ.ر. با وکالت خانم ز.ق. به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج شماره ۴۰۶-۱۷/۱۲/۱۳۴۵ دفتر ازدواج شماره . . . و شناسنامه دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به طرفیت خانم م.م. تقدیم و خود خواهان توضیح می دهد در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۴۵ با خوانده ازدواج نمودم نامبرده باوجود گذشت زمان زیادی از تاریخ ازدواج دارای سوء رفتار می باشد که ادامه این وضع با داشتن فرزندان متعدد مشترک برایم مقدور نیست و حاضرم حقوق او را قسطی بپردازم با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی را دارم پرونده پس از اعاده از شورای حل اختلاف برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی ارجاع می گردد دادگاه در تاریخ ۱۹/۹/۱۳۹۰ با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه می دهد وکیل خواهان ضمن تأیید ادعای موکل خود اظهار می دارد زوجه سوء رفتار دارد و همسرش را کتک کاری نموده و از منزل که قسمتی از آن متعلق به موکل می باشد بیرون نموده و موکل ناگزیر شده منزل دیگری اجاره نماید و تنها در آن زندگی می کند و زمین زراعتی زوج در دست زوجه است که از آن بهره برداری می کند باوجود پرداخت نفقه زوجه از او به اتهام ترک انفاق شکایت نموده است زوجه نسبت به همسرش تمکین ندارد زوجه اظهار می دارد من ۴۵ سال با خوانده ازدواج نمودم ده فرزند مشترک داریم حقوق خود را می خواهم اجرت المثل را هم می خواهم کارهای خانه را انجام دادم که مجانی نبود و برای او قالی بافی نمودم دستمزد آن را می خواهم وکیل زوج اظهار می دارد ادعای زوجه مورد تکذیب موکل است قالی بافی نکرده است دادگاه برای رسیدگی به دلایل خوانده در مورد مطالبه اجرت المثل ایام زندگی مشترک قرار استماع گواهی گواهان را صادر می کند دادگاه در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۰ با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه می دهد بدوا وکیل خواهان در مورد معرفی گواهان خوانده ایراد جرح می نماید که موردپذیرش دادگاه قرار نگرفت وکیل خواهان اظهار می دارد خوانده بدون اجازه شوهرش به کربلا رفته اگر کار قالیبافی کرده برای خود این کار را نموده است حتی زوجه فرزندانش را تحریک می نمود تا پدرشان را کتک کاری کنند موکل در جای دیگر به طور اجاره ساکن است ماهانه ۴۲۴ هزار تومان حقوق بازنشستگی دریافتی دارد و کارهای خانه را به دستور او انجام نشده است زوجه اظهار می دارد چون شوهرم نبود به طور قاچاق به کربلا رفتم دادگاه در اوراق جداگانه از گواهان معرفی شده تحقیق می نماید آقای ح.م. اظهار می دارد خوانده با نانوائی امور خود را اداره می کرد آقای ح.م. اظهار می دارد خوانده خرج خود را از قالی بافی تأمین می کرد آقای ح.م. فرزند ر. مطلب مذکور را تأیید می نماید لازم به توضیح است که گواهان مذکور با خوانده نسبت نزدیک دارند دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند داوران زوجین در تاریخ ۲۶/۱/۱۳۹۱ نظرات خود را تقدیم دادگاه می نمایند دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۳۰۰۱۰۶-۹/۳/۱۳۹۱ در خصوص دعوای خواهان با وکالت خانم ز.ق. به طرفیت خانم (ز.ق.) به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش با شرح دعوای خواهان و احراز رابطه زوجیت و نظرات داوران و اظهارات گواهان آن را ثابت دانسته و به استناد مواد ۱۱۳۲ - ۱۰۸۲- ۱۱۴۳- ۱۱۴۸ قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق گواهی عدم امکان سازش فی مابین زوجین را صادر و به زوج اجازه می دهد پس از قطعیت رأی با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق و با پرداخت مهریه زوجه به نرخ روز بر اساس سند رسمی ازدواج و مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۷۰ ریال بابت نحله و مبلغ سه میلیون ریال بابت نفقه ایام عده به زوجه آنگاه نسبت به مطلقه نمودن خوانده به نحو رجعی اقدام نماید پس از ابلاغ رأی وکیل خواهان طی لایحه تقدیمی تقاضای اصلاح رأی از جهت درج نام صحیح زوجه را می نماید که دادگاه طی رأی شماره ۳۰۰۱۸۳-۲۷/۲/۱۳۹۱ به استناد ماده ۳۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ (( جمله خوانده ز.ق. را به خوانده خانم م. ((م.)) اصلاح می نماید)) پس از ابلاغ رأی زوجه خانم م. ((م.)) (ولی در سند ازدواج نام فامیلی زوجه م. درج شده است) و آقای غ.ر. با وکالت خانم ز.ق. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کنند شعبه ۱۹ دادگاه تجدیدنظر استان با تعیین وقت دادرسی دعوت اصحاب دعوا به موضوع رسیدگی و در تاریخ ۱۷/۱۱/۱۳۹۱ با حضور طرفین تشکیل جلسه می دهد زوجه اظهار می دارد شوهرم در سال ۶۷ (که برادرش، برادر مرا کشت) از خانه بیرون رفت و دو سال بعد به منزل مراجعه کرده تا رضایت ما را بگیرد که ما رضایت ندادیم مجددا خانه را ترک نمود در این مدت من بچه های او را زن دادم. در این مدت هیچ خرجی نداد در موقع ازدواج دختر من به دنبال او رفتم و رضایت او را گرفتم شکایت نفقه کردم و کارشناس نفقه مرا تا آخر سال ۹۰ مبلغ ۰۰۰/۸۰۰/۱۷۲ ریال و نفقه سال ۹۱ را ماهانه مبلغ ۱۶۵ هزار تومان تعیین کرد ولی تاکنون حکمی صادر نشده است ضمنا اجرت المثل را هم پرداخت نکرده است در مورد نحله حداقل ۲۰ میلیون تومان می خواهم شوهرم سه حبه از ۷۲ حبه از مزرعه ح. را دارد که حدود سه میلیون تومان ارزش دارد دیگر هیچ گونه اموالی ندارد فقط حقوق بازنشستگی دریافت می کند خواهان (زوج) اظهار می دارد وکیلم در این مورد توضیحات لازم را خواهد داد وکیل خواهان اظهار می دارد در مورد نفقه زوجه شکایت نموده و به علت عدم تمکین طی رأی شماره ۲۳۷۳-۱۸/۱۲/۹۰ شعبه ۱۰۱ جزایی برخوار برائت موکل صادرشده است که در شعبه ۶ دادگاه تجدیدنظر استان طی رأی شماره ۷۴۹-۲۵/۶/۱۳۹۱ تأییدشده است بعد دوباره علیه موکل دادخواست مطالبه نفقه را به مدت سی سال داده که آن را تا سال ۱۳۶۹ تقلیل داده است رأی صادره با توجه به عدم تمکین زوجه و تحریک او نسبت به فرزندان و بیرون کردن زوج از منزل مشترک خلاف عدالت و انصاف است و موکل توان پرداخت آن را ندارد در مورد نحله هم با توجه به وضعیت مالی زوج و اینکه مبنای فقهی آن بخشش است موکل نمی تواند آن را فراهم نماید موکل ماهانه ۴۲۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی دارد و مبلغ ۰۰۰/۱۰۰ تومان آن را اجاره منزل می دهد و ماهی ۵۰ هزار تومان را به کسی می دهد که کارهایش را انجام می دهد و مبلغ پنجاه هزار تومان را قسط سیسمونی دخترش می دهد و بقیه آنکه مقدارش اندک برای تأمین معاش خود خرج می کند لذا تقاضای تعدیل مبلغ نحله را دارم و فرزندان مشترک همگی کبیر هستند ضمنا سه حبه ملک دارد که از ابتدا در اختیار زوجه است و به صورت مزارعه در اختیار پسر برادر زوج می باشد و سالیانه مقدار ۲۰۰ کیلوگرم گندم مال موکل بوده که آن را به زوجه داده است دادگاه پرونده های مربوط به مطالبه نفقه را می خواهد که در تاریخ های ۲۷/۱۲/۱۳۹۱ و ۲۸/۷/۹۲ نسبت به درج آن ها اقدام می نماید دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره ۹۳۷-۲۹/۷/۱۳۹۲ با شرح دعوای زوج علیه زوجه و تجدیدنظرخواهی زوجین از رأی دادگاه نخستین و ملاحظه سوابق موجود استدلال می کند اولا زوجه با توجه به تاریخ تولد یائسه است لذا نفقه ایام عده تعلق نمی گیرد ثانیا نوع طلاق به استناد ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی به علت یائسه بودن زوجه بائن است و نوع طلاق رجعی آمده در رأی دادگاه نخستین بدین وسیله اصلاح می گردد ثالثا میزان نحله تعیین شده با وضع معیشت زوج و سنوات زندگی مشترک و مفارقت بین زوجین و اینکه دارایی زوج یک قطعه زمین کشاورزی است که در تصرف زوجه می باشد و بیش از پنج میلیون تومان ارزش ندارد در نتیجه دادگاه آن را مبلغ پنج میلیون تومان تقلیل داده و رأی دادگاه بدوی را در این مورد اصلاح می نماید لذا مستند به ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده اجرای صیغه طلاق منوط به دادنامه قطعی و پرداخت نفقه تعیین شده در حکم قطعی است و به استناد مواد ۲۶ و ۳۴ قانون حمایت خانواده مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش را برای تسلیم به دفترخانه سه ماه پس از ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن آن می باشد و رأی صادره به اصلاحات مذکور تأیید و استوار می نماید پس از ابلاغ رأی خانم م. ((م.)) نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد. لازم به توضیح است رأی در تاریخ ۱۸/۹/۱۳۹۲ به فرجام خواه ابلاغ و خانم (( م.م.)) در تاریخ ۵/۱۰/۱۳۹۲ نسبت به آن فرجام خواهی می کند در این مرحله خانم ز.ق. به وکالت آقای غ.ر. مداخله نموده و طی لایحه پیوست اعلام نموده مهریه زوجه طبق سند ازدواج اعیانی است لذا ذکر پرداخت آن از سوی زوج به نرخ روز مخالف مفاد سند ازدواج می باشد.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اولا حسب سند رسمی ازدواج به شماره ترتیب ۴۰۶-۱۷/۱۲/۱۳۴۵ دفتر ازدواج شماره . . . نام فامیلی زوجه دوشیزه م.م. می باشد و درج نام قسمتی از فامیلی زوجه به م. خلاف سند رسمی است. ثانیا برابر سند رسمی ازدواج مذکور مهریه زوجه عبارت است از ۱- هدیه کلام الله مجید دویست ریال و دویست و . . . ریال و نیم به عنوان مهرالسنه و ده رأس گوسفند بز و میش که برای حق الثبت هشت هزار ریال تعیین شده و ده مثقال طلای ساخته شده به قیمت سه هزار ریال مجموعا بر ذمه زوج است. لذا پرداخت مهریه مذکور ناظر به ده مثقال طلای ساخته شده و ده رأس گوسفند و بز و میش به نرخ روز با توجه به وجود آن ها ( اعیان موجود) در بازار و محل مخالف مفاد سند ازدواج می باشد و این قسمت از رأی دادگاه بدوی که به تأیید دادگاه تجدیدنظر استان رسیده به استناد ماده ۴۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ به این ترتیب (زوج مکلف است اعیان مذکور را در مورد طلای ساخته شده به میزان ده مثقال و ده رأس گوسفند بز و میش با لمناصفه در بازار و طبق عرف محل تهیه آن ها را تحویل زوجه نماید) اصلاح می نماید لذا با رد اعتراض فرجام خواه و اینکه در رسیدگی به دعوای مطروحه رعایت تشریفات دادرسی به عمل آمده و مستندات دادگاه مخالف قانون نمی باشد علی هذا به استناد ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ رأی فرجام خواسته را ابرام و پرونده اعاده می گردد.

رئیس شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور مستشار

طیبی اسلامی