رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره احتساب مدت بازداشت قبلی در تعزیرات منصوص شرعی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۸۰۰۱۵۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۸۰۰۱۵۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۶/۱۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعاحتساب مدت بازداشت قبلی در تعزیرات منصوص شرعی
قاضیناصردقیقی
رضا صفرپور
رحمت الله عروجی
چراغیان

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره احتساب مدت بازداشت قبلی در تعزیرات منصوص شرعی: در تعزیرات منصوص شرعی،مدت بازداشت قبلی جهت کسر مجازات قابل محاسبه نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم م.م. علیه فردی به نام م. و دو نفر دیگر به اتهام آدم ربائی با اتومبیل و تجاوز به عنف به دخترش به نام ه. ج. متولد ۱۳۷۸ در ۱۳۹۲/۹/۱۳ شکایت کرده است . دادسرا در ۱۳۹۲/۹/۲۸ در مورد تجاوز به عنف قرار عدم صلاحیت صادر و بدل پرونده تهیه نموده است. دادگاه کیفری استان در ۱۳۹۳/۴/۳۱ متهمان ۱- م. ع. ۲- م. ج. فاقد مشخصات بیشتر را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و به اتهام عمل منافی عفت مادون زنا با اکراه به ۹۹ ضربه شلاق تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم نموده است به اجمال ماجرا اینست که ه. ج. در تشریح شکایت اعلام داشته از مدرسه برمی گشتم که پراید نقره ای رنگ به من نزدیک شد فردی که او را می شناختم به اسم م. از ماشین پیاده شد و به اتفاق دوستش م. ج. مرا به زور به کوچه بغلی مدرسه بردند م. چاقو درآورد و مرا تهدید کرد و گفت باید با من بیایی من قبول نکردم و دوستش با ماشین داخل کوچه شد و مرا با زور داخل ماشین کردند ۳ نفر بودند نام راننده و. بود و به منزل م. واقع در کوچه بغل رفتیم مرا به داخل منزل بردند و. از آنجا رفت م. دست و پای مرا گرفت م. به زور مرا مورد اذیت و آزار قرار داد حتی م. لباس های زیر مرا گرفت و گفت نزد من می ماند اگر به حرف من گوش نکنی به خانواده ات نشان می دهم از ساعت ۱۷ تا ۱۸/۳۰ آنجا بودم پس از آن از منزل خارج شدم و با آژانس نزد دختر خاله ام رفتم آنها با من تماس می گرفتند من گوشی را خاموش می کردم تا اینکه دو روز پیش م. تماس گرفت گفت اگر نیایی با اسپری روی دیوار منزلتان جریان را می نویسم و لباس های زیر را به مادرت می دهم امروز جریان را به مادرم گفتم. حدود بیست روز بود م. به من زنگ می زد ولی من به م. زنگ نمی زدم (ص۴) م. ع. متولد ۱۳۷۴ در ۱۳۹۲/۹/۲۶ نزد بازپرس اظهار داشته این خانم درب مدرسه مرا دید شماره مرا گیر آورد و تماس می گرفت، آدم ربائی دروغ است پدرم فوت کرده است مادرم در م. سرکار می رود هر دو هفته یک بار می آید من تنها هستم خواهر و برادر ندارم دوستی به نام م. ج. دارم ولی و. را نمی شناسم. رابطه من با این فقط تلفنی بوده است و خانه ما نیامده است، کیف محتوی لباس دخترانه متعلق به مادرم است که از من کشف شده است (ص۱۷) خانم ف. ج. مادر م. ع. در ۱۳۹۲/۹/۲۶ در بازپرسی حاضر و اظهار داشته البسه داخل کیف متعلق به من می باشد(ص۲۶) دادسرای ش. در ۱۳۹۲/۹/۲۸ در مورد تجاوز به عنف قرار عدم صلاحیت صادر و بدل پرونده تشکیل داده است (ص۲۸) خانم ه. ج. متولد ۱۳۷۸ در دادگاه کیفری استان اظهارات قبلی خود را تکرار و اضافه کرده است حدود یک ماه قبل از طریق دوستم با م. ع. آشنا شدم بعد از آن جلوی مدرسه مزاحم من می شد پیشنهاد دوستی می داد که من قبول نکردم تا اینکه حادثه ۱۳۹۲/۹/۱۳ اتفاق افتاد و آقای م. ع. به زور از جلو و عقب به من تجاوز کرد و دخول انجام داد. همزمانی با تجاوز م. ، آقای م. ج. به بالا تنه من دست می زد و مرا نگه می داشت. بعد از آن نیز مرا تهدید می کردند (ص۳۲) م. ع. متولد ۱۳۷۴ در دادگاه اظهار داشته اتهام زنای به عنف را قبول ندارم من فقط با وی تماس تلفنی داشتم وی را به منزل نبرده ام. لباس های کشف شده داخل کیف متعلق به مادرم می باشد (ص۳۳) پزشکی قانونی در ۱۳۹۲/۹/۲۸ پاسخ داده آثار پارگی و دخول در پرده بکارت خانم ه. ج. مشهود است که اظهارنظر قطعی در خصوص زمان ازاله بکارت مقدور نمی باشد. ضمنا حساسیت وارده در ناحیه مقعد نیز وجود داشته است (ص۵۰) برابر پاسخ اداره آگاهی م. ع. دارای سابقه مربوط به همین پرونده است (ص۵۶) و نامبرده افراد مجرد را به زیر زمین منزل برده و با صدای زیاد موسیقی مزاحمت ایجاد کرده و حتی چند دختر را به منزل برده است و از نظر اخلاقی مورد تایید نیست (ص۶۳) شاکیه نتوانسته نشانی از متهم م. ج. بدهد (ص۷۱) دادگاه در ۱۳۹۳/۴/۳۰ در وقت مقرر با حضور نماینده دادستان، شاکیه متهم م. ع. و وکیل وی جلسه تشکیل داده است، شاکیه اظهار داشته از م.ع. به اتهام اینکه با زور به من زنا کرده و از م. ج. به علت اینکه عمل منافی عفت مادون زنا با اکراه انجام داده است شکایت دارم. مطالب همان حرف های قبلی است (ص۸۵) متهم م. ع. اظهار داشته اتهام را قبول ندارم فقط از طریق تماس تلفنی با وی در ارتباط بودم چرا همان روز شکایت نکرده و ده روز بعد شکایت کرده است؟ شاکی پاسخ داده است یک هفته در شوک بودم بعد از یک هفته دوباره مزاحم شد و گفت اگر نیایی لباس زیر را برای مادرت می فرستم و روی دیوار با اسپری می نویسم.(ص۸۶) آقای ع.ن. وکیل متهم م. ع. اظهار داشته لایحه تقدیم می دارم. خلاصه لایحه اینست که موکل منکر انجام عمل زنا می باشد. اظهارات شاکیه کذب است، موکل بجز ارتباط تلفنی که آن هم از ناحیه شاکی بوده است هیچ ارتباط دیگری با وی نداشته است (ص۸۷) دادگاه در ۱۳۹۳/۴/۳۱ به اتفاق آراء بدین شرح رای صادر نموده است. رأی دادگاه در خصوص اتهام آقایان م.ع. ی متولد ۱۳۷۶ بیکار اهل و ساکن ش. آزاد با قرار وثیقه مجرد فاقد سابقه کیفری با سواد و ۲- م. ج. فاقد مشخصات بیشتر متواری دائر بر اولی زنای به عنف نسبت به شاکیه و دومی ارتکاب عمل منافی عفت مادون زنا موضوع شکایت خانم ه. ج. فرزند الف. متولد ۱۳۷۸ محصل اهل و ساکن ش. دادگاه در خصوص تجاوز به عنف با توجه به انکار متهم در تمامی مراحل رسیدگی و تحقیقاتی و ادعای وی مبنی بر داشتن رابطه تلفنی با وی و تایید آن از سوی شاکیه به لحاظ فقد دلیل برای اثبات تجاوز به عنف و احصاء دلائل از ناحیه شرع مقدس و رعایت قاعده فقهی تدرء الحدود بالشبهات و ملاحظه دفاعیات وکیل وی اتهام را محرز ندانسته و به استناد بند الف ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری رأی بر برائت وی صادر و اعلام می گردد اما در خصوص اتهام وی و متهم ردیف دوم دائر به ارتکاب عمل منافی عفت مادون زنا با اکراه راجع به متهم ردیف اول با توجه به محتویات پرونده و شکایت شاکی و گزارش ماموران از محل حادثه و مطابقت آمره محل اظهارات شاکیه و اقرار احد از متهمان به رابطه تلفنی و گواهی پزشکی قانونی انکار وی و دفاعیات وکیل را از این قسمت موجه ندانسته و در خصوص ردیف دوم با توجه به متواری بودن وی از روز حادثه و عدم مراجعه به دادگاه علی رغم ابلاغ از طریق نشر آگهی و عدم ارسال لایحه دفاعیه و شکایت شاکیه اتهام را به هر دو محرز دانسته و به استناد ماده ۶۳۷ از قانون مجازات اسلامی هر یک را به ۹۹ ضربه شلاق تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی وفق مقررات محکوم می نماید رأی صادره راجع به ردیف اول حضوری و راجع به ردیف دوم غیابی و ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و سپس نسبت به هر دو متهم ظرف بیست روز قابل اعتراض در دیوان عالی کشور می باشد. دادنامه ۳۶-۱۳۹۲/۴/۳۱ در ۱۳۹۳/۵/۲۷ به آقای ع. ع.ن. وکیل محکوم علیه و در ۱۳۹۳/۶/۱ به شاکیه ابلاغ و لایحه تجدیدنظرخواهی آنان به ترتیب در ۱۳۹۳/۶/۱۵ و ۱۳۹۳/۶/۱۹ به دادگاه تقدیم گردیده است. خلاصه لایحه وکیل محکوم علیه اینست که شاکیه خود با موکل ارتباط تلفنی برقرار کرده و موکل بجز مکالمه تلفنی که آن هم از ناحیه شاکیه بوده هیچ ارتباط دیگری با وی نداشته و اصلا مرتکب انجام عمل منافی عفت مادون زنای به عنف با شاکیه نشده است (ص۹۸) خلاصه لایحه شاکیه اینست که دادگاه در مورد آدم ربایی اظهار نظر نکرده است. طبق نظریه پزشکی قانونی و تحقیقات پلیس آگاهی متهم مرتکب عمل زنای به عنف با اینجانب شده است (ص۱۰۶) پرونده در ۱۳۹۳/۸/۱۷ به این شعبه ارجاع و دارای کلاسه بایگانی ۹۳۰۲۳۶ می باشد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای محمد مهدی چراغیان عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ناصر دقیقی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض به این شرح که در خصوص دادنامه شماره ۰۰۰۳۶-۱۳۹۳/۴/۳۱ تجدید نظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد: خلاصه پرونده: پیرو گزارش دادنامه شماره ۰۰۳۸۶-۱۳۹۳/۱۱/۲۶ این مرجع اجمالا اینکه شعبه محترم اول دادگاه کیفری استان س. مستقر در شهرستان ش. پس از رسیدگی به اتهام آقایان ۱- م. ع. ۲- م. ج. اولی به اتهام زنای به عنف نسبت به خانم ه. ج. و دومی ارتکاب عمل منافی عفت مادون زنا با نامبرده دادنامه ۰۰۰۳۶-۱۳۹۳/۴/۳۱ را در تبرئه م. ع. از بزه انتسابی و محکومیت هر یک از آنها به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری ( به جرم عمل منافی عفت) صادر و بر أثر اعتراض وکیل م.ه. به محکومیت موکل خود و اعتراض شاکیه به تبرئه او پرونده در این مرجع جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی مطرح و دادنامه مذکور در صدر گزارش در ابرام رأی معترض علیه صادر شد. و چون رأی دادگاه در مورد م. ج. غیابی بوده بر أثر واخواهی او شعبه محترم پس از رسیدگی به آن، به اتفاق آراء به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی کرده است. رأی دادگاه: در خصوص واخواهی آقای م. ج. متولد ۱۳۷۷ اهل و ساکن ش. فاقد سابقه محکومیت کیفری نسبت به قسمتی از دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۲۳۱۶۱۰۰۰۳۶ مورخ ۱۳۹۳/۰۴/۳۱ این دادگاه که واخواه به موجب آن به صورت غیابی به اتهام ارتکاب عمل منافی عفت مادون زنا با اکراه نسبت به خانم ه. ج. به تحمل نود و نه ضربه شلاق تعزیری محکوم گردیده است هر چند واخواه دلائل موجهی که موجبات فسخ و گسیختن دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید ارائه و ابراز ننموده است لکن نظر به اینکه متهم متولد ۱۳۷۷ و سن وی در زمان ارتکاب جرم کمتر از هیجده سال بوده است مشمول ماده ۸۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ می باشد لذا دادگاه با الحاق بند ت ماده ۸۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ به دادنامه معترض عنه و اصلاح مجازات نود و نه ضربه شلاق تعزیری به پرداخت مبلغ پانزده میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت دادنامه فوق الذکر را تایید می نماید. رأی دادگاه حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دیوان عالی کشور می باشد. در تاریخ ۱۳۹۴/۴/۷ دادنامه صادر شده به م. ج. ابلاغ و نامبرده با تقدیم لایحه به تاریخ ۱۳۹۴/۴/۲۹ به آن اعتراض کرده است. معترض با اشاره به انکار خود در همه مراحل و اینکه شاکیه به لحاظ بحران عاطفی چنین شکایتی کرده و سن من در آن زمان به حد بلوغ نرسیده بود و صغر سن از عوامل رافع مسئولیت کیفری است و ملاک محاسبه سن متهم در اینگونه مواقع با تعیین قدر متیقن آن جلب نظر پزشکی قانونی است در خانواده مذهبی بزرگ شده ام و از حسن شهرت برخوردار بوده و کاملا بی گناه بوده استدعا دارم با نقض دادنامه و صدور رأی شایسته از هتک حرمت اینجانب جلوگیری فرمائید پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و بنا بر سابقه به این شعبه ارجاع شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای رحمت اله عروجی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ناصر دقیقی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر تایید در خصوص دادنامه شماره ۰۰۰۱۷-۱۳۹۴/۳/۲۵ تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده رسیدگی شعبه محترم دادگاه کیفری استان س. مستقر در ش. و لحاظ انکار م. ع. ی نسبت به اتهام زنای به عنف با ه. ج. فرزند الف. و بلابینه و دلیل اثباتی بودن شاکیه و نتیجتا تبرئه متهم از بزه انتسابی اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی ندارد و اعتراض شاکیه هم در این مورد مؤثر در نقض نیست همچنین اعتراض آقای ع.ع. وکیل م. ع. ی به محکومیت موکل به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری به جرم عمل منافی عفت مادون زنا وارد نیست اشکال در تشخیص دادگاه در مورد شمول مقررات مربوط به کسر مجازات ۹۹ ضربه شلاق محکوم علیه از مدت بازداشت قبلی او می باشد به این شرح : اولا مستند قانونی ذکر نشده است ثانیا ۹۹ ضربه شلاق تعزیری به عنوان تعزیر منصوص شرعی محسوب می شود چون در کلیه موارد لحاظ شلاق به عنوان تعزیر باید تعداد آن کمتر از میزان شلاق حدی باشد و معیار در این أمر هم مجازات حدی جرم قوادی است که ۷۵ ضربه شلاق است جز در مورد رابطه نامشروع از قبیل تقبیل یا مضاجعه تا ۹۹ ضربه شلاق تعزیری است که به صراحت در ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی بیان شده است و مجازات مذکور به عنوان تعزیر منصوص شرعی لحاظ شده است که با توجه به مقررات تبصره ۲ ماده ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، تعزیرات منصوص شرعی مشمول محاسبه مورد نظر دادگاه نیست لذا با استناد به بند ۲ قسمت ب ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری رأی صادر شده در این مورد نقض و رسیدگی مجدد به همان شعبه محترم ارجاع می گردد. البته نسبت به اعتراض شاکیه در مورد رسیدگی نشدن به شکایت او از جهت آدم ربایی و تهدید م. ع. ی و غیره چون بنا بر محتویات پرونده در دادسرا رسیدگی به آن در جریان است و طبعا در صورت صدور کیفرخواست در همین دادگاه کیفری رسیدگی خواهد شد اعتراض او موجب اتخاذ تصمیمی نیست. ریس و عضو معاون شعبه ۶ دیوان عالی کشور رحمت اله عروجی - محمد مهدی چراغیان رای دیوان با توجه به محتویات پرونده رسیدگی شعبه محترم اول دادگاه کیفری استان سمنان مستقر در شهرستان شاهرود به واخواهی م. ج. متولد ۱۳۷۷ و مؤثر تشخیص ندادن واخواهی او در فسخ دادنامه مبنی بر محکومیت نامبرده به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری به جرم عمل منافی عفت با ه. ج. و لحاظ شمول مقررات ماده ۸۹ قانون مجازات اسلامی نسبت به او و نتیجتا اصلاح و تایید رأی محکومیت با تعیین جزای نقدی بجای شلاق اشکال اساسی در رسیدگی دادگاه از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی به نظر نرسید و اعتراض محکوم علیه هم موثر در نقض دادنامه نیست جز آنکه با توجه به بند ت ماده ۸۹ قانون مجازات اسلامی که حداکثر میزان جزای نقدی ده میلیون ریال است و دادگاه به پانزده میلیون ریال محکوم نموده با استناد به ماده ۴۵۷ قانون مذکور دادنامه معترض علیه با تعیین ده میلیون ریال اصلاح و ابرام می گردد.

رییس و عضو معاون شعبه ۶ دیوان عالی کشور

رحمت اله عروجی - رضا صفرپور