رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اخذ وجه در قبال دعانویسی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۰۰۰۰۲۵
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۲۵۰۰۰۰۲۵
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۱/۲۳
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۵ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعاخذ وجه در قبال دعانویسی
قاضیرحمت اله احمدی
سیدرضا سیدکریمی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اخذ وجه در قبال دعانویسی: اخذ وجه از افراد در قبال دعانویسی، کلاهبرداری محسوب نمی شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ق. ح.ر. بر اساس دادنامه شماره ۷۵۲- ۱۳۹۱/۸/۴ صادره از شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزایی شهرستان ب. به اتهام کلاهبرداری از طریق دعانویسی موضوع شکایات خانمها س.ر. و دیگران بنا به دلایل احصایی در متن رأی، مجرم شناخته شده و به استناد تبصره یک ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری به تحمل یک سال حبس و پرداخت مبلغ هفده میلیون و نهصد هزار ریال جزای نقدی (معادل وجوه مأخوذه از شکات که به نامبردگان مسترد نموده) محکوم گردیده است. آقای د. ح. به وکالت از مشارالیها (خانم ق. ح.ر.) به رأی صادره اعتراض و تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه ششم دادگاه تجدیدنظراستان خراسان شمالی طی دادنامه شماره ۱۰۸۹- ۱۳۹۱/۱۱/۱۵ با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را مورد تأیید قرار داده است. محکوم علیها قبلا یک بار درخواست اعاده دادرسی نموده که درخواست ایشان به شرح دادنامه شماره ۳۶۱- ۱۳۹۲/۴/۱۸ صادره از شعبه بیست و چهارم دیوان عالی کشور مردود اعلام شده است. نامبرده مجددا با تقدیم لایحه ای با این خلاصه اینجانب برابر استشهادیه محلی پیوست مرتکب جرمی نشده ام و آقای م.ک. که مدتهاست با همسرم اختلاف دارد علیه بنده توطئه شده است و دعانویس و رمال نیستم و شکات که از پدر و جدم شناخت داشتند به من رجوع کردند و آنان را به دعاهایی از کلام اله مجید و مفاتیح الجنان توصیه نمودم و من طبق عرف پدری درخواست وجه نمی کردم و خودشان با میل اجرت قلم می دادند و آقای م. ک. با وعده پنج میلیون تومان شکات را علیه بنده تحریک کرده است و شکات اظهار ندامت و پشیمانی کردند و اعلام رضایت نمودند و در مورد مشابه که شخصی به نام خانم آ. از من شکایت کرده بود که دادگاه عمومی جزایی ج. حکم بر برائت اینجانب صادر کرد (دادنامه شماره ۵۷۴- ۱۳۹۱/۸/۱۱ صادره از شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی شهرستان ج. پیوست لایحه تقدیمی است. عضو ممیز). و طبق فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی در کتاب اجوبه الاستفتائات در مسئله ۱۴۳۲ دریافت و پرداخت اجرت نوشتن دعاهای وارده اشکالی ندارد و موضوع آرای صادره در دادگاه های ج. و ب. یکی بوده و برای یک اتهام مشابه آرای متعارض و متفاوت صادر شده است. از ریاست محترم دیوان عالی کشور درخواست تجویز اعاده دادرسی نموده و پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. عضو ممیز- رحمت اله احمدی هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

درخصوص درخواست اعاده دادرسی خانم ق.ح.ر. نسبت به دادنامه شماره ۱۰۸۹- ۱۳۹۱/۱۱/۱۵ صادره از شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان خ. با امعان نظر به محتویات پرونده نظر به این که دعانویسی از جمله اعمال متقلبانه نمی باشد تا دریافت وجه از این بابت کلاهبرداری محسوب شود به طوری که حضرت آیت اله خامنه ای در کتاب اجوبه الاستفتائات در مسئله ۱۴۳۲ دریافت یا پرداخت مبلغی را به عنوان اجرت نوشتن دعاهای وارده بلااشکال دانسته است و با عنایت به این که مشارالیها به شرح دادنامه شماره ۵۷۴- ۱۳۹۱/۸/۱۱ صادره از شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی شهرستان ج. از اتهام مشابه در رابطه با شکایت شاکی دیگر به لحاظ جرم نبودن عمل ارتکابی تبرئه گردیده است و با توجه به این که بررسی مجدد موضوع از جهت احتیاط قضایی در احراز بی گناهی متقاضی ممکن التأثیر می باشد، لذا مستندا به بند چ ماده۴۷۴ و ماده۴۷۶ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب سال۱۳۹۲ ضمن تجویز اعاده دادرسی رسیدگی مجدد به یکی از شعب هم عرض دادگاه صادرکننده رأی مورد درخواست اعاده دادرسی در استان خ. ارجاع می گردد.

شعبه سی و پنجم دیوان عالی کشور- رئیس و مستشار

سیدرضا سید کریمی- رحمت اله احمدی