رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ارتکاب قتل با اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۳۰۹۹۷۰۹۱۰۰۰۰۴۴۶
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۹۱۰۰۰۰۴۴۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۶/۰۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۷ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعارتکاب قتل با اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول
قاضیمرتضی فاضل
عزیزالله رزاقی
حاتمی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره ارتکاب قتل با اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول: در صورت اثبات ارتکاب قتل به اعتقاد مهدورالدم بودن مقتول، قصاص ساقط می شود و نیازی به اثبات مهدورالدم بودن مقتول نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

پیرو گزارش دادنامه شماره ۰۰۶۹۳-۱۳۹۲/۰۹/۱۰ این شعبه دیوان عالی کشور ۱- آقای ن.ر. به اتهام قتل عمدی مرحوم ع.چ. و مشارکت در جنایت بر مرده ۲- خانم ف.الف. به اتهام معاونت در قتل مزبور ۳- آقای ح.الف. به اتهام مشارکت در جنایت بر مرده تحت تعقیب قرار گرفتند؛ متهم ردیف اول با اقرار به قتل اعلام نموده است: مقتول برای همسرم ایجاد مزاحمت می کرده است. خانم ف. نیز اعلام نموده است: به درخواست شوهرم مقتول را به منزل (محل حادثه) کشاندم، ولی بنا نبود او را به قتل برساند و آقای ح.الف. نیز اعلام نمود: مقداری چوب هیزم برایش آماده کردم، لیکن با تهدید و اجبار از سوی متهم ردیف اول بوده است. شعبه اول دادگاه کیفری استان...طی دادنامه شماره ۰۰۹۲-۱۳۹۱/۱۲/۰۵ با احراز موضوع متهم ردیف اول را به قصاص نفس و پرداخت دیه محکوم نموده و خانم ف. را از اتهام زنا و معاونت در قتل تبرئه کرده، کما این که آقای ح.الف. را نیز به لحاظ پذیرش اکراهی بودن عمل وی (آوردن هیزم جهت سوزاندن جسد) از اتهام مشارکت در جنایت بر میت تبرئه کرده است، با تجدیدنظرخواهی طرفین این شعبه دیوان عالی کشور طی دادنامه تجدیدنظرخواسته موضوع اعتقاد متهم به مهدورالدم بودن مقتول را مطرح و رأی صادره را نقض، پرونده را به شعبه هم عرض ارجاع نموده، این بار شعبه ۲ دادگاه کیفری استان... به موضوع رسیدگی نموده و با استناد به اقرار متهم به قتل عمدی و به آتش کشیدن جسد و عدم اقامه دلیل بر اثبات مهدورالدم بودن مقتول و تکذیب رابطه نامشروع از سوی همسر متهم و این که دلیلی بر مهدورالدم بودن وجود ندارد، انتساب قتل عمدی به متهم و جنایت بر میت را احراز نموده و رأی قصاص نفس و پرداخت دیه محکوم نموده و عمل خانم ف. را ناشی از اکراه شوهرش دانسته و این که وی از نیت و هدف شوهرش اطلاع نداشته، رأی بر برائت وی صادر نموده است و پرونده با تجدیدنظرخواهی محکوم علیه و اولیای دم به این شعبه دیوان عالی کشور ارجاع و با قرائت گزارش آقای رزاقی و ملاحظه نظریه آقای حاتمی دادیار دادسرای دیوان عالی کشور مبنی بر تأیید حکم قصاص و نقض برائت خانم ف. و لزوم اظهارنظر نسبت به آقای ح.الف. به شرح آتی اقدام به صدور رأی می گردد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به این که دادگاه محترم در خصوص عدم پذیرش دفاع متهم ن.ر. و عدم ترتب موضوع اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول، تأکید بر آن نموده است که متهم نتوانسته است مهدورالدم بودن مقتول را اثبات نماید و دلیلی بر مهدورالدم بودن مقتول وجود ندار،د در حالی که رفع حکم قصاص ضرورتا به اثبات مهدورالدم بودن مقتول نیاز ندارد، بلکه آنچه که رافع حکم قصاص است اعتقاد متهم به مهدورالدم بودن مقتول است و دادگاه محترم توجهی به این نکته نکرده و استدلالی در این خصوص ارائه نکرده است. از سوی دیگر دادگاه محترم در تبرئه خانم ف.الف. به تکذیب رابطه نامشروع و اجبار در آوردن مقتول به محل قتل تمسک نموده است که مؤید صحت حکم برائت وی از بزه زنا می باشد و این در حالی است که انتفاء رابطه نامشروع و تشکیک در انگیزه آوردن مقتول به نیل قتل مؤید تبانی متهم و همسرش برای آوردن مقتول به محل قتل می باشد که دادگاه محترم موضوع انگیزه اجبار احتمالی از سوی زوج برای دعوت مقتول از سوی زوجه تحلیلی ارائه نداده است، کما این که با تصریح متهم ح.الف. به آوردن جمع آوری هیزم (برای آتش زدن جسد) که در دادنامه منقوضی سابق رأی برائت وی صادر شده بود، در این مرحله از دادرسی مورد توجه قرار نگرفته است که با نقض کلی رأی اطراف و توابع آن نیز منقوض بوده و می بایست در این مرحله نسبت به مشارکت آقای ح.الف. در سوزاندن جسد یا معاونت وی در این عمل نیز رسیدگی گردد؛ لذا در مجموع دادرسی ناقص تشخیص، مستندا به بند ۲ شق (ب) ماده ۲۶۵ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امورکیفری، ضمن نقض رأی صادره، پرونده جهت رسیدگی مجدد به همان دادگاه ارجاع می گردد.

شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار

مرتضی فاضل - عزیزالله رزاقی