رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اصلاح کیفرخواست توسط نماینده دادستان
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اصلاح کیفرخواست توسط نماینده دادستان: دادگاه مکلف به رسیدگی و تعیین مجازات برای عنوان اتهامی اضافه شده به کیفرخواست توسط نماینده دادستان در جلسه رسیدگی، نیست.
رأی خلاصه جریان پرونده
۱- در این پرونده ابتدا آقای ی. م. در تاریخ ۰۷ / ۰۳ / ۱۳۹۲ طی شکایتی به دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل اعلام داشته : حسب اظهارات فرزندش به نام م. م. متولد ...- در تاریخ ۰۶ / ۰۳ / ۱۳۹۲ سه نفر به اسامی : م. -الف و یک نفر دیگر که نام او را نمی داند با یک دستگاه اتومبیل پراید وی را به صحرائی در جاده خلخال برده و دو نفر از آنان با اذیت و آزار و بزور او را مورد تجاوز قرار داده اند . این شکایت با دستور مورخ ۰۷ / ۰۳ / ۱۳۹۳ معاون دادستان به دایره تحقیق نیروی انتظامی ارسال و پس از بازگشت در تاریخ ۰۸ / ۰۳ / ۱۳۹۳ به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای اردبیل ارجاع می گردد . شخص م. م. سپس در اولین اظهارات خود بیان داشته : در تاریخ ۰۶ / ۰۳ / ۱۳۹۲ حدود ساعت : ۲۳۰ / ۲۰ به اتفاق دوستش به نام ح. س و ص در داخل شهرک ... قدم می زدیم که سه نفر ناشناس با خودرو پراید ما را تعقیب می کردند و مجبور شدیم برای پناه به منزل ح برویم در آنجا بودم که پدرم در تماس تلفنی خواست به منزل برگردم و من از منزل ح با تصور اینکه آن افراد رفته اند از منزل حامد خارج شده و در مسیر برگشت ، در خیابان نوبهار شرقی مرا به زور و اکراه و با تهدید چاقو سوار خودرو نموده و به سمت جاده خلخال بروند و در یک جاده خاکی بغل پل پیاده شدیم و مرا با ضرب و شتم و تهدید با چاقو لباسهایم را در آوردند و دو نفر از آنها که یکی راننده خودرو بود و او را ... صدا می کردند ، از ناحیه مقعد به من تجاوز نمود و بعد فرد دیگری که صندلی جلو نشسته بود مرا مورد تجاوز و آزار و اذیت جنسی قرار داد و نفر سوم با استفاده از گوشی تلفن همراه از این عمل آنها فیلم برداری می نمود و در آخر مرا به ا... آورده و در جنب ... پیاده نمودند . در تاریخ ۰۷ / ۰۳ / ۱۳۹۲ ح. س هم که م. م. ابتدا به منزل وی رفته بود به عنوان شاهد اظهار می دارد : در مورخ ۰۶ / ۰۳ / ۱۳۹۲ حدود ساعت : ۳۰ / ۲۰ به همراه دوستم م. م. وص. ک در شهرک سبلان در حال قدم زدن بودیم که م. ف. و دو نفر دیگر به اسامی : ش و الف با خودرو پراید دنبال ما افتادند و از من خواستند تا با آنها جهت شرب خمر به بیرون از شهر برویم که من قبول نکردم و مجبور شدیم به منزل برویم و بعد از گشت چند دقیقه که در منزل بودیم و فکر کردیم که آنها محل را ترک نموده اند ، م. م. از منزل ما خارج شد و دیگر اطلاعی از او نداشتم . ح. س همچنین بیان داشته : سرنشینان اتومبیل پراید افراد معتاد و سابقه دار می باشند و قبلا از طریق تلفن و حضور در منزل و مغازه برای من ایجاد مزاحمت نموده اند ، وی با اعلام آدرس م. ف. زمینه شناسایی او و سایر متهمین را فراهم نموده است . حسب گزارش مورخ ۰۱ / ۰۴ / ۱۳۹۲ رئیس پلیس امنیت اخلاقی فرماندهی انتظامی استان اردبیل ، م. ف. در دسترس نبوده و ر. ن ( معروف به ... ) به لحاظ دیگری در زندان اردبیل بازداشت می باشد . پزشکی قانونی در پاسخ استعلام طی گزارش شماره ۲۶۵۱۱ مورخ ۱۲ / ۰۳ / ۱۳۹۲ اعلام داشته : حسب معاینه بعمل آمده از م. م. و بررسی تخصصی قوام اسفنگتر حلقه مقعدی شدیدا شل و سوراخ مقعدی کاملا گشاد است و در معاینه دردناک بوده و خراش عمقی در ساعت : ۱۲ حلقه اسفنگتری دارد که بر اثر دخول جسم سخت مانند آلت مردانه در حال نعوظ در طی دو روز اخیر می باشد . در ادامه رسیدگی ر. ن از زندان احضار و توسط نیروی انتظامی جهت شناسایی در بین افراد عادی قرار گرفته و توسط م. م. و ح. س مورد شناسایی واقع شده است . حسب مفاد گزارش مورخ ۱۵ / ۰۴ / ۱۳۹۲ پلیس ، ح. س مدعی گردیده م. ف. به همراه متهم دیگر به نام ... در شهرک ... با یکدستگاه موتورسیکلت هوندای فاقد شماره جلوی مرا گرفته و با در آوردن اسلحه کمری و گذاشتن روی سرم تهدید نمودند که اگر در دادگاه علیه ما شهادت دهی خود و خانواده ات را خواهیم کشت و بلافاصله متواری شدند . بازپرس شعبه هفتم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل در تاریخ ۲۶ / ۰۵ / ۱۳۹۲ پس از تحقیق از شاکی بشرح قرار شماره / ۹۲۰۹۹۷۰۴۰۲۶۰۰۶۰۳ مورخ ۲۶ / ۰۵ / ۱۳۹۲ در خصوص شکایت آقای م. م. علیه آقایان : م. ف. ، ر. ن و ش دایر بر ایراد صدمه عمدی و سوار نمودن با زور به داخل اتومبیل پراید نظر به عدم کفایت ادله اثبات کیفری اتهام انتسابی را محرز و مسلم ندانسته و با استناد به بند ک ; از ماده / ۳ اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب قرار منع تعقیب آنان را صادر نموده است . و در خصوص اتهام دیگر متهمان دایر بر انجام عمل لواط با استناد به تبصره ماده / ۴ قانون اخیر الذکر قرار عدم صلاحیت خود و به شایستگی دادگاههای کیفری استان اظهار نظر نموده است . این قرار پس از ابلاغ به طرفین در تاریخ ۰۷ / ۰۶ / ۱۳۹۲ از سوی شاکی مورد اعتراض واقع و دادیار جانشین دادستان اردبیل طی دستور مورخ ۰۷ / ۰۶ / ۱۳۹۲ مقرر می دارد : اعتراض ثبت و به دادگاههای عمومی ( جزایی ) اردبیل ارسال گردد . و این تصمیم توسط مدیر دفتر شعبه ۷ بازپرسی انجام گردیده است ، لیکن سابقه ای از رسیدگی و اظهار نظر توسط دادگاه عمومی ( جزایی ) اردبیل در این خصوص ضمیمه پرونده نمی باشد . پلیس در نامه مورخ ۰۷ / ۰۷ / ۱۳۹۲ اعلام داشته : متهمان ۱- ر. ن به اتهام نگهداری مشروب الکلی و م. ف. به اتهام نگهداری مواد مخدر در زندان اردبیل در حال تکمل کیفر می باشند . نامبردگان پس از احضار توسط دادگاه کیفری استان صرفا م. ف. اعزام که پس از تحقیقات قرار بازداشت موقت وی به اتهام لواط به عنف با شاکی صادر می گردد . و حسب اعلام زندان ر. ن در تاریخ ۰۸ / ۰۷ / ۱۳۹۲ آزاد گردیده است . با دستور دستگیری نامبرده و حضور مأمورین نیروی انتظامی در مقابل منزل ، نامبرده از طریق پشت بام اقدام به فرار نموده که با هوشیاری مأمورین دستگیر و به دادگاه معرفی می گردد . دادگاه پس انجام تحقیقات در تاریخ ۱۳ / ۰۸ / ۱۳۹۲ پس از تفهیم اتهام لواط با شاکی قرار بازداشت موقت نامبرده را صادر می نماید .۲ - در پرونده دیگر آقای ع.ز طی شکایت مورخ ۰۳ / ۰۸ / ۱۳۹۲ اعلام داشته : فرزندم به نام م.ز. ساعت : ۱۱ شب گذشته پس از خروج از مراسم جشن عید غدیر و در حین بازگشت به منزل قصد گرفتن ماشین داشته که با تصور اینکه یکدستگاه اتومبیل پراید با سه سرنشین قصد مسافرکشی دارد ، پس از اعلام مسیر سوار شده ولی راننده پس از مدتی از مسیر مورد تقاضای پسرم خارج و به بیرون از شهر رفته و در داخل اتومبیل راننده و سایر سرنشینان وی را مورد اذیت جنسی قرار داده اند و از این اقدام خود فیلم تهیه و تهیه نموده اند اگر مجددا با ما نیایی این فیلم را در شهر منتشر خواهیم کرد . شکایت از سوی دادیار کشیک دادسرا طی شرحی به نیروی انتظامی ارسال و شخص م. ز متولد ... - دانش آموز در تاریخ ۰۴ / ۰۸ / ۱۳۹۲ بیان داشته : روز پنجشنبه ۰۲ / ۰۸ / ۱۳۹۲ برای شرکت در جشن عید غدیر به منطقه الف. رفته بودم که پس از اتمام مراسم به قصد سوار شدن ماشین به طرف چهار راه آمدم و اتومبیل پراید با سه سرنشین توقف نمود و سئوال کردند مسیرت کجاست ؟ من هم جواب دادم : به سمت ... می روم که یکی از سرنشینان گفت من هم... می روم و سوار شدم ، پس از طی مسافتی یکی از آنها به من گفت بریم یک دوری بزنیم بعد شما را پیاده کنیم که در این حین متوجه شدم راننده و دو سرنشین دیگر با همدیگر هستند و من را از مسیر خودم خارج نموده و هر چه داد زدم و خواستم درب ماشین را باز کنم مانع شدند و خلاصه اینکه در آخر شهرک س. ، راه انزاب با چاقو و قمه من را تهدید به انجام عمل لواط نموده و هر سه نفر این کار را با من انجام داده و با گوشی تلفن همراه از این عمل خود فیلم می گرفتند . پرونده پس از ارجاع به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای اردبیل سه نفر متهم به اسامی : ۱ - ر. ن ۲ - م. م. ۳ - ن. ض. پس از شناسایی دستگیر و در تحقیقات بعدی با دستور بازپرس محتویات گوشی همراه ر. ن بازبینی گردیده که حسب گزارش نیروی انتظامی تعداد ۸۰ قطعه تصاویر مستهجن هم جنس بازی ( مرد ) و تعداد ۴۰ قطعه تصاویر مبتذل و مستهجن و چند پیامک مبنی بر نحوه انجام عمل لواط و یک قطعه فیلم کوتاه که در آن ر. ن با توسل به زور و تهدید اقدام به اخذ اقرار از فردی به هویت و نام که با چه کسانی اقدام به انجام عمل شنیع لواط نموده است و سپس نامبرده را تهدید می نماید که اگر اجازه ندهی با تو لواط کنم ، کارهایت را به پدرت خواهم گفت . پزشکی قانونی طی گزارش شماره ۳۲۵۳۹ مورخ ۰۷ / ۰۸ / ۱۳۹۲ اعلام داشته : در تاریخ ۰۷ / ۰۸ / ۱۳۹۲ م.ز. پس از احراز هویت مورد معاینه قرار گرفته و نتیجه آثار لهیدگی مخاطی در ساعت : ۶ حلقه مقعدی و شلی اسفنگتر مقعد را دارد که بر اثر دخول جسم سخت مانند آلت مردانه در حالت نعوذ در طی پنج روز اخیر می باشد . در تاریخ ۲۱ / ۰۸ / ۱۳۹۲ م. م. یکی دیگر از متهمین پرونده در بازپرسی اظهار می دارد : آن شب من به همراه دوستان از طرف چهار راه دروازه مشگین در حرکت بودیم که شاکی را در چهار راه الف. سوار کردیم و قرار بر این بود که ... پیاده شود ، ن. ض. راننده بود ، او به شاکی گفت اگر جای دیگری هم بخواهی برویم ما آماده ایم ، که شاکی در جواب بیان داشت : می خواهم به منطقه ح. بروم و ن. ض. به طرف وحدت حرکت کرد ، الف. که جلو و بغل دست راننده نشسته بود با شاکی صحبت کرد و از او پرسید چرا تا این ساعت بیرون هستی و باید برویم با همدیگر بگردیم ولی شاکی قبول نکرد که الف یک سیلی به صورت او زد و شاکی می خواست که رهایش کنیم و حتی گفت اگر پول بخواهید حاضرم بدهم ولی الف خواست که باید به ما حال بدی که در بیرون شهر اول ر. ن ( معروف به الف) و بعد هم من و در آخر ن. ض. با شاکی حال کردیم و با گوشی من فیلم و عکس می گرفتم و پس از مدتی برگشتیم و شاکی را سر کوچه منزلشان پیاده نمودیم . م. م. و همچنین بیان داشته : روز بعد الف. و ن. به کبابی من آمدند و خواستند که فیلم را پاک کنم . ن. ض. متهم دیگر پرونده در تاریخ ۲۶ / ۰۸ / ۱۳۹۲ در بازپرسی حاضر و بیان داشته : من آن روز به دلیل مصرف الکل در حالت عادی نبودم ، بعد از مصرف مشروب با الف. رفتیم کمی گردش و برای جمع کردن بساط کباب رفتیم مغازه م. م. که توی مسیر حالم بدتر می شد و شاکی سوار ماشین ما شد و من راننده بودم و در یک جاده تاریک حرکت می کردیم ، من به خاطر مست بودن یادم نیست که عملی با شاکی انجام داده ام یا خیر. بازپرس شعبه پنجم در تاریخ ۰۳ / ۰۹ / ۱۳۹۲ متهمین را از زندان احضار و بشرح صورتجلسه تنظیمی اتهام ارتکاب عمل لواط را به آنان تفهیم که هر سه انکار می نمایند . سپس اتهام مشارکت در آدم ربائی را به هر سه متهم و اتهام شرب خمر را به ن. ض. تفهیم ، که متهمین این اتهام را هم قبول نکرده اند ولی ن.ض. شرب خمر را قبول و اقرار نموده است . بازپرس شعبه ... با صدور قرار مورخ ۰۳ / ۰۹ / ۱۳۹۲ رسیدگی به اتهام عمل لواط را در صلاحیت کیفری استان اردبیل اعلام و اضافه می نماید : در خصوص اتهام دیگر آنان دایر بر آدم ربائی پرونده مفتوح می باشد . معاون دادستان دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل در تاریخ ۰۹ / ۰۹ / ۱۳۹۲ با این قرار موافقت نموده و با حفظ بدل پرونده بازپرس در تاریخ ۰۴ / ۰۹ / ۱۳۹۲ در خصوص اتهام متهمین به اسامی : ۱ - ر. ن ( معروف به الف. ) ۲ - م. م. ۳ - ن. ض. دایر بر مشارکت در آدم ربائی و متهم ردیف سوم نیز شرب خمر قرار مجرمیت صادر و پس از صدور کیفرخواست از سوی معاون دادستان دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل بدون ذکر اتهام دیگر متهم ردیف سوم ( شرب خمر ) پرونده به شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی ( جزایی ) دادگستری اردبیل ارجاع و دادگاه مزبور بموجب دادنامه شماره / ۹۲۰۹۹۷۰۴۰۲۸۰۱۰۴۵ مورخه ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۹۲ اتهام مشارکت در ربودن شاکی را از سوی متهمین محرز تشخیص و مستندا به ماده / ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی ( بخش تعزیرات ) هر یک را به تحمل پنج سال حبس محکوم می نماید . این رأی از سوی وکلای متهمین مورد اعتراض واقع و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان اردبیل بموجب دادنامه شماره / ۹۲۰۹۹۷۰۴۰۷۲۰۱۱۶۴ مورخه ۰۸ / ۱۲ / ۱۳۹۲ اعلام می دارد : نظر به اینکه از ابتداء موضوع اصلی شکایت شاکی خصوصی ، انجام عمل لواط توأم با آدم ربائی بوده است و پرونده در قسمت اتهام عمل لواط به دادگاه کیفری استان ارسال گردیده ، مستندا به مواد ۵۴ و ۱۸۳ قانون آئین دادرسی کیفری و خصوصا رأی وحدت رویه شماره ۷۰۹ مورخ ۰۱ / ۱۱ / ۱۳۸۷ هیأت عمومی دیوان عالی کشور اساسا شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی ( جزایی ) دادگستری اردبیل را فاقد صلاحیت قانونی جهت رسیدگی به موضوع آدم ربائی دانسته و با بیان اینکه می بایستی به تبع پرونده ارسالی به دادگاه کیفری استان به اتهامات متعدد متهمان توأما رسیدگی گردد ، با نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته پرونده را به دادگاه کیفری استان اردبیل ارسال می نماید . ضمن اینکه دادگاه کیفری استان اردبیل قبلا پس از وصول آن قسمت از پرونده موضوع شکایت م.ز. از متهمین دایر ارتکاب عمل لواط به عنف با وی به موجب تصمیم مورخ ۰۳ / ۰۹ / ۱۳۹۲ با اعلام اینکه یکی از متهمان این پرونده به نام ر.ن دارای سابقه مشابه دیگری در این شعبه تحت کلاسه ۹۲۰۰۷۴ می باشد و لازم است به اتهامات متعدد متهمین بصورت توأما رسیدگی گردد ، قرار رسیدگی توأما هر دو پرونده را صادر نموده است . در جلسه رسیدگی مقرر مورخ ۲۹ / ۰۲ / ۱۳۹۲ م. م. ( شاکی اول ) بیان می دارد : از ر. ن و م. ف. و یک نفر دیگر به نام ...یا ... به لحاظ ارتکاب عمل لواط به عنف شکایت داشته و آقای م. ع.پ. با وکالت از شاکی دیگر پرونده بنام م. ز پس از ارایه لایحه وارده به شماره ۹۳۱۰۰۹۰۴۰۵۳۰۰۲۳۶ مورخ ۲۹ / ۰۲ / ۱۳۹۲ و با شرح ماوقع و بر اساس محتویات پرونده بیان می دارد از متهمین به اسامی : ۱ - ر. ن معروف به الف ۲ - م. م. و ن. ض. به لحاظ ربودن موکل و تهدید و ارعاب و آزار و اذیت جنسی که همراه با فیلمبرداری صورت گرفته است شکایت دارم . دادگاه سپس با تفهیم اتهام به ر. ن دایر بر مشارکت در ربودن م. ز همراه با ایراد آسیب جسمانی و حیثیتی به وی و ارتکاب عمل لواط به عنف نسبت مشارالیه و شاکی دیگر پرونده به نام م. م. ، متهم در مقام دفاع بیان داشته : اصلا شکات را نمی شناسد و اتهامات وارده را بطور کلی قبول ندارد و اظهارات م. م. که علیه من بیان گردیده کذب است و محتویات گوشی تلفن را هم یکی از دوستانم وارد نموده و من این موضوع را در پلیس امنیت اخلاقی متوجه شدم . آقای ی. ط. به وکالت از ر. ن بیان داشته : موکل از ابتداء منکر اتهامات انتسابی بوده و دلیلی مبنی بر توجه اتهام لواط به عنف و آدم ربائی به وی وجود ندارد و نسبت به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی به آقای م. م. از سوی بازپرس قرار منع تعقیب صادر و قطعی گردیده است و محتویات داخل گوشی تلفن هم توسط خود متهم صورت نگرفته است . ضمن اینکه این موضوع ( محتویات گوشی تلفن همراه ) فاقد عنوان مجرمانه می باشد . متهم دیگر پرونده به نام م. م. ، ن. ض. و م. ف. در دفاع از اتهامات وارده دایر بر مشارکت در ربودن م. ز با وسیله نقلیه همراه با ایراد صدمه جسمانی و حیثیتی و ارتکاب عمل تفخیذ به عنف بیان داشته اند : اصلا این اتهامات را قبول نداریم . ن. ض. اتهام دیگر خود دایر بر شرب خمر را پذیرفته است . آقای ف. ج. به وکالت از م. ف. در دفاع از موکل خود توضیحاتی بیان داشته و نتیجتا اظهارات شاکی ( م. م. ) را نسبت به موکل از جهت شناسایی ضد و نقیض دانسته است . آقای ی. ک. با وکالت و دفاع از دو متهم دیگر به اسامی ن. ض. و م. م. لایحه وارده به شماره ۹۳۱۰۰۹۰۴۰۵۳۰۰۲۳۵ مورخ ۲۹ / ۰۲ / ۱۳۹۳ را تقدیم که حسب مفاد آن انتساب اتهامات وارده به موکلین خود را به جهات مختلف وارد ندانسته و تقاضای برائت آنان را نموده است . در نهایت دادگاه کیفری استان با تنظیم گردش کار پرونده بشرح دادنامه شماره / ۹۳۰۹۹۷۰۴۰۵۳۰۰۰۱۹ مورخ ۱۱ / ۰۳ / ۱۳۹۳ حکم برائت ۱ - م. ف. ۲ - م. م. ۳ - ن. ض. را از اتهام لواط با عنف صادر نموده ، لیکن اتهام م. ف. دایر بر ارتکاب عمل تفخیذ به عنف با م. م. و اتهام م. م. و ن. ض. را به همین اتهام با م. ز و متهمین ردیف دوم الی چهارم ۴ - ( ر. ن معروف به الف.) را دایر بر ربودن م. ز با وسیله نقلیه توأم با وارد نمودن آسیب جسمانی و حیثیتی و اتهام دیگر متهم ردیف سوم ( ن. ض. ) دایر بر شرب خمر و اتهام دیگر متهم ردیف چهارم ( ر. ن ) دایر بر ارتکاب عمل شنیع لواط با هر دو شاکی را محرز و مسلم دانسته و با استناد به مواد قانونی مذکور در دادنامه متهم ردیف چهارم را به اعدام از طریق دار آویختگی و متهمین ردیف اول الی سوم را به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی و متهمین ردیف دوم الی چهارم را به پانزده سال حبس و متهم ردیف سوم را به هشتاد ضربه شلاق حدی و مضافا متهم ردیف اول را به تحمل مدت هیجده ماه اقامت اجباری در شهرستان ق. محکوم نموده و این رأی را پس از ابلاغ ظرف مدت ۲۰ روز قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور اعلام داشته است . در پی ابلاغ این رأی وکلای متهمین ردیف اول ، سوم و چهارم و احد از شکات به نام م. م. بشرح لوایح تقدیمی در مهلت مقرر قانونی به رأی صادره اعتراض و درخواست تجدیدنظرخواهی در دیوانعالی کشور را نموده اند .هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای محسن ربانی زاده عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای م. حسین ارجمند دادیار محترم دادسرای دیوانعالی کشور اجمالا مبنی بر با تأیید و ابرام مفاد دادنامه صادره موافقم . دادنامه شماره / ۹۳۰۹۹۷۰۴۰۵۳۰۰۰۱۹ مورخه ۱۱ / ۰۳ / ۱۳۹۳ تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده ، ختم رسیدگی را اعلام ، چنین رأی می دهد :
رأی شعبه دیوان عالی کشور
اعتراض آقای م. م. احد از شکات پرونده نسبت به حکم برائت صادره در خصوص متهمین ردیف اول الی سوم از اتهام ارتکاب عمل لواط به عنف با وی و اعتراض آقای ی. ط. به وکالت تسخیری از متهم ردیف چهارم ( آقای ر. ن. مشهور به الف. ) و اعتراض آقای ی. ک. به وکالت از متهمین ردیف دوم و سوم ( م. م. و ن. ض. ) نسبت به مجازاتهای تعیین شده در دادنامه تجدیدنظر خواسته نظر به اینکه حکم مجازات اعدام از طریق دار آویختگی برای متهم ردیف چهارم به لحاظ ارتکاب عمل لواط به عنف با دو شاکی پرونده به اسامی آقایان : ۱ - م. م. ۲ - م. ز و مجازات تحمل یکصد ضربه شلاق حدی برای سایر متهمین به لحاظ ارتکاب عمل تفخیذ به عنف و عدم احراز ارتکاب عمل لواط به عنف توسط آنان از سوی دادگاه صالح که با رعایت کامل تشریفات قانونی و پس از استماع مدافعات طرفین و وکلای آنان با توجه به دلایل و محتویات پرونده و با حصول علم کافی طبق موازین شرعی و قانونی صادر گردیده است و از سوی دیگر در لوایح تجدیدنظرخواهی بعمل آمده دلیل موجهی که موجب تزلزل و سلب اعتبار در این قسمت از رأی تجدیدنظر خواسته گردد ابراز نگردیده است ، نتیجتا این رأی در دو بخش یاد شده در بالا عینا تأیید و با استناد به بند الف ماده / ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری ابرام می گردد . و در خصوص اولا : تعیین مجازات هشتاد ضربه شلاق حدی برای ن. ض. به اتهام شرب خمر ، به جهت اینکه در کیفرخواست شماره / ۹۲۱۰۴۳۰۴۰۰۳۰۴۷۳۰ مورخه ۱۹ / ۰۹ / ۱۳۹۲ صادره از سوی معاون دادستان شهرستان اردبیل این عنوان ذکر نگردیده و شأن حضور نماینده دادستان در جلسه مقرر رسیدگی صرفا در مقام دفاع از کیفرخواست ضبط در پرونده می باشد و آنچه وی در جلسه مقرر به عنوان اصلاح کیفرخواست بیان نموده اند موجبات قانونی برای رسیدگی در دادگاه نسبت به آن و تعیین مجازات را فراهم نمی سازد . ثانیا : با توجه به اینکه نحوه عمل و اقدام متهمین از حیث سوار نمودن شکات در اتومبیل و عزیمت به محل ارتکاب جرم اصلی در هر دو پرونده مشابه بوده و حتی نسبت به م. م. که با انجام مقدماتی صورت گرفته است در مقایسه با سوار نمودن م. ز که خود ابتداء به عنوان مسافر سوار بر اتومبیل گردیده و موضوع اتهام آدم ربائی از سوی دادسرا در پرونده اول نسبت به او مطرح نشده و این امر حاکی از آن خواهد بود که دادسرا در پرونده اول آنچه مقدمتا برای ارتکاب عمل انتسابی به متهمین ردیف اول و چهارم و شخص دیگر به استثناء موارد مذکور در قرار منع تعقیب صورت گرفته است را فاقد عنوان مجرمانه جداگانه دانسته و بر همین اساس دادگاه کیفری استان هم ورودی در این خصوص نداشته است و از سوی دیگر دلیلی بر ایراد صدمه جسمانی در مورد م. م. به جز آنچه مربوط به عمل لواط با وی بوده که خود مقوله ای جداگانه می باشد ، در پرونده منعکس نگردیده ولی در حکم تجدیدنظر خواسته مورد استناد واقع گردیده است و صرفنظر از نحوه نقض دادنامه صادره از سوی شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی ( جزائی ) دادگستری شهرستان اردبیل در مرجع تجدیدنظر که اساسا دادگاه بدوی را فاقد صلاحیت قانونی دانسته . ثالثا : عدم اظهار نظر و یا تصمیم مقتضی نسبت به متهم دیگر پرونده ، موضوع شکایت م. م. که از ابتداء اعلام و برای وی در مراحل تحقیقات مقدماتی چندین نوبت با ذکر نام ش اخطاریه تنظیم و ارسال گردیده و در قرار منع تعقیب بازپرس شعبه ... این نام منعکس می باشد . در نتیجه نیاز به رفع نقص در خصوص ۱ - کیفرخواست و رسیدگی مجدد نسبت به اتهام شرب خمر ن. ض. ، ۲ - بررسی مجدد نسبت به اساس ارتکاب آنچه آدم ربائی به عنوان جرم مستقل همراه با آسیب جسمانی به م. ز اعلام گردیده است ، ۳ - تعیین و تکلیف نسبت به متهم دیگر پرونده که از سوی شاکی به نام ش معرفی گردیده است ، خواهد بود که با استناد به بند ۲ قسمت ب ماده / ۲۶۵ قانون آئین دادرسی کیفری سایر محکومیتهای تجدیدنظرخواندگان به لحاظ عدم برخورداری از اعتبار لازم نقض و جهت اقدام به همان دادگاه جهت رسیدگی ارجاع می گردد. این حکم قطعی است .
شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور - مستشار و عضو معاون
علی اکبر یساقی - محسن ربانی زاده