رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اقدامات بعدی سارق نسبت به مال مسروقه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۰۰۰۱۰۹
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۰۸۰۰۰۱۰۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۹/۱۶
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۰ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعاقدامات بعدی سارق نسبت به مال مسروقه
قاضیاحمدرفیعی
محمدناصری صالح آباد
حمید دلیر

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره اقدامات بعدی سارق نسبت به مال مسروقه: اقدامات بعدی سارق نسبت به مال مسروقه،از بزه سرقت جدا نبوده و فاقد مجازات مستقل است.

رأی خلاصه جریان پرونده

به موجب صورت جلسه مورخ ۱۳۹۱/۹/۳۰ مامورین پاسگاه ... الف. (برگ ۱) پس از اعلام یک مورد مرگ مشکوک، مامورین پاسگاه در محل حاضر می شوند و متوجه می شوند مامورین آگاهی نیز در محل حضور دارند و در حال بررسی موضوع هستند و فردی به نام ر. ب. به مامورین اعلام می کند که جسد متعلق به برادر وی به نام قدرت ب.پ. متولد ۱۳۵۵ می باشد و شب گذشته با خودرو پراید شماره ... از منزل خارج شده و مراجعه نکرده است و مراتب مفقود شدن وی را به اداره آگاهی و کلانتری محل اعلام کرده ایم گزارش موضوع در همان روز به دادسرای عمومی و انقلاب الف. اعلام می شود و قاضی کشیک دستورات لازم و از جمله ارسال پرونده به اداره آگاهی صادر می کند و تحقیقات پیرامون چگونگی موضوع ادامه پیدا می کند و بستگان وی اظهار داشته اند شغل متوفی جوشکاری بوده و در پتروشیمی کار می کرده است و عصرها نیز مسافرکشی می کرده است و در ساعت ۱۷ مورخ ۱۳۹۱/۹/۲۹ به قصد مسافرکشی از منزل خارج شده است و حدود ساعت ۲۱/۳۰ که به او زنگ زده اند پاسخ نداده است. با توجه به سرقت خودرو متوفی دستور توقیف آن صادر شده است پرونده به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب الف. ارجاع شده است پزشکی قانونی الف. در تاریخ ۱۳۹۱/۱۰/۱ از جسد متوفی معاینه کرده و چنین اعلام نظر کرده است : .... مرگ طی ۲۴ تا ۴۸ ساعت گذشته اتفاق افتاده است در معاینه ظاهری سر و صورت، کبودی ناحیه گیجگاهی راست سر مشهود بود ... در معاینه ظاهری گردن، یک شیار گردنی در قدام گردن، در بالای برجستگی قدام گردن مشهود بود که به سمت بالا و طرفین گردن رفته و در سمت راست تا ناحیه زیر فک تحتانی و در سمت چپ تا رستنگاه مو در کنار خارجی سمت چپ ناحیه پس سری امتداد یافته بود. پهنای شیار در پهن ترین قسمت ( سمت چپ گردن ) حدود یک و نیم سانتی متر بود ... در معاینه ظاهری اندام ها، بریدگی سطحی خلف بند انتهایی انگشت میانی دست چپ مشهود بود ... در کالبدگشایی پوست سر باز شد آثار خونمردگی در زیر پوست سر در ناحیه گیجگاهی راست و لابلای عضلات گیجگاهی راست و لابلای عضلات گیجگاهی مشهود بود ... آثار خونمردگی خفیف خلف عضلات حنجره همراه با شکستگی استخوان لامی سمت راست حنجره مشهود و ملموس بود ... علت فوت پس از دریافت آزمایشات متعاقبا اعلام خواهد شد جواز دفن به نام متوفی صادر گردید و در نظریه تکمیلی مورخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۷ موضوع برگ ۵۲ در پاسخ به سوالات مطروحه چنین اعلام نظر کرده است : ... ۱- کبودی ناحیه گیجگاهی راست سر و خونمردگی متعاقب آن در زیر پوست سر بر اثر اصابت جسم سخت و قبل از مرگ ایجاد شده اند ۲- شیار گردنی و خونمردگی خفیف خلف عضلات حنجره و شکستگی استخوان لامی سمت راست حنجره ناشی از فشار بر گردن به وسیله جسم قابل انعطاف می باشد و اظهارنظر در خصوص اینکه شیار گردنی در اثر خودکشی است یا دیگرکشی مقدور نمی باشد اما با توجه به اظهارات بستگان و نحوه پیدا کردن جسد به نظر می رسد که دگرکشی باشد تحقیقات قضائی در این زمینه راهگشا می باشد ۳- بریدگی سطحی خلف بند انتهایی انگشت میانی دست چپ بر اثر اصابت جسم سخت لبه دار ایجاد شده است ... . تحقیقات پیرامون این موضوع ادامه داشته است و از طرفی ماموران آگاهی در ارتباط با قتل فردی به نام م.ح. ش. نیز در حال تحقیق بوده اند که به موجب صورت جلسه مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ موضوع برگ ۷۱ چون چندین قطعه کارت عابر بانک نامبرده نیز سرقت شده بوده است و مشخص شده از طریق کارت عابر بانک مقتول در بانک س. شعبه کشوری الف. وجه برداشت شده است تصاویر فرد مذکور مورد بررسی قرار گرفته که شناسایی شده و نهایتا فرد مذکور در حین فروش قطعات خودروی مسروقه در نمایندگی س. دستگیر شده است و فرد مذکور آقای ع. ن. بوده است که خود را مکانیک معرفی کرده و اظهار داشته مقداری از وسایل و قطعات خودرو در مغازه او می باشد و نیز اظهار داشته خودش اقدام به برداشت وجه از حساب مقتول کرده و کارت عابر بانک مقتول از طریق فردی ناشناس به دست وی رسیده است و به شرح صورت جلسه موضوع برگ ۷۲ پس از کشف گلگیر خودرو از مغازه نامبرده و با توجه به اینکه خانواده آقای ق. ب.پ. اعلام کرده بودند خودرو پراید قبلا تصادف کرده بود و گلگیر آن دارای برچسب می باشد همسر و برادران مقتول گلگیر مکشوفه را شناسایی کرده و اظهار داشته اند متعلق به خودرو مقتول است و به شرح برگ ۷۳ با توجه به اقاریر آقای ع. ن. مبنی بر اینکه در سرقت منجر به قتل رانندگان دو دستگاه پراید برادرش به نام خ. ن. نیز دخالت داشته است نامبرده نیز که قصد فرار داشته دستگیر شده است و با توجه به برگ های ۷۴ و ۷۵ که فردی به نام ر. ک. یک دستگاه ضبط خودرو را تحویل داده و اظهار داشته آن را آقای خ. ن. به او داده است آقای خ. ن. اظهار داشته ضبط خودرو متعلق به مقتولی است که جسد وی را حدود ۵۰ روز قبل در جاده م. انداختیم و در ادامه مشخص شده است آقایان ع. و خ. ن. که در تاریخ های ۱۳۹۱/۹/۲۹ و ۱۳۹۱/۱۱/۱۱ به ترتیب آقایان ق. ب.پ. و م.ح. ش.ا را به قتل رسانده و خودرو آن ها را سرقت کرده اند، خودروهای مسروقه را قطعه قطعه کرده و قطعات آن را در سطح شهر به فروش رسانده اند و در خصوص شناسایی خریداران اموال مسروقه و کشف اموال مسروقه اقدام شده است اداره تشخیص هویت الف. به شرح برگ ۷۷ پس از بررسی قطعات خودرو مکشوفه از مغازه آقایان خ. و ع. ن. اعلام کرده است که عملیات فیزیکی و شیمیایی لازم در محل حک شماره های موتور انجام که در محل حک شماره موتور که سنگ گرفته شده است ارقام ... ظاهر گردیده و بررسی قطعات مکشوفه شامل گیربکس، بوستر ترمز، موتور و سایر قطعات مکشوفه ارقام ... به شماره مشتری ... مورخه ۱‍۳۹۱/۴ مشهود که با استعلام از رایانه قطعات مکشوفه مربوط به خودرو پراید به شماره موتور ... و شماره شاسی ... می باشد. همچنین تعداد دو عدد گلگیر جلو و یک عدد درب سفید رنگ مربوط به خودرو پراید بوده و شماره قطعه آن ها ... می باشد که این قطعات مربوط به خودرو پراید به شماره موتور ... می باشد. (با توجه به مشخصات مندرج در اسناد خودرو متعلق به آقای ق. ب.پ. موضوع برگ های ۱۱ و ۱۲ مورد اخیر مربوط به خودرو نامبرده بوده است عضو ممیز) آقای خ. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ در پلیس آگاهی موضوع برگ های ۷۸ تا ۸۰ اجمالا اظهار داشته مدتی بود من و برادرم ع. ن. تصمیم گرفته بودیم که ۲ دستگاه خودرو پراید مدل بالا سرقت کنیم و رانندگان آن را بکشیم و در روز حادثه من و برادرم به میدان کشوری آمدیم و تصمیم داشتیم قصد خود را عملی کنیم و یک دستگاه خودرو پراید مدل بالا را انتخاب کرده و به مقصد ف. دربست کردیم و من در صندلی جلو و برادرم در صندلی عقب نشسته بود برادرم طناب جهت خفه کردن راننده در جیب گذاشته بود نزدیک مغازه برادرم خودرو توقف کرد و برادرم با طناب از پشت وی را خفه کرد و به قتل رساند و جسد را در جعبه خودرو گذاشتیم و در جاده م. انداختیم و خودرو را در مغازه برادرم گذاشتیم و روز بعد به مغازه رفتیم و درب را بستیم و خودرو را قطعه قطعه کردیم و پلاک های آن را قیچی کردیم و قطعات آن را فروختیم و گلگیر و درب خودرو که از مغازه من کشف شده است متعلق به همان پراید است که حدودا دو ماه پیش راننده را به قتل رساندیم فقط من و برادرم بودیم و کسی همراه ما نبود برادرم مقتول را به قتل رسانده است. مقتول را نمی شناختیم و در نهایت پس از تفهیم اتهام قتل و سرقت اظهار داشته اتهام را قبول دارم من و برادرم مرتکب چنین کاری شدیم و هدف ما سرقت خودرو و به دست آوردن پول بوده است و حاضرم صحنه قتل را بازسازی کنم و محل کشف جسد را نشان بدهم. از آقای ع. ن. نیز به شرح برگ های ۸۱ تا ۸۳ در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ در پلیس آگاهی تحقیق شده است که شرح ماجرا را همانند برادرش بیان کرده است اما اظهار داشته زمانی که به ف. سه راهی زیر پل رسیدیم به راننده گفتم توقف نماید و توقف کرد به او گفتم از خودرو پیاده شود و خودرو را به ما بدهد که مقاومت کرد و یک قبضه قمه هم همراه داشت و سپس من در حالی که راننده پشت فرمان بود طناب را دور گردن وی انداختم و طناب را کشیدم و برادرم هم دست های راننده را گرفت تا اینکه راننده خفه و فوت شد و گوشی وکارت عابر و مدارک راننده را بیرون انداختیم و نام وی ق. ب.پ. بود چون مدارک همراه او بود برگ ۸۶ به بعد پرونده مربوط به سوابق اعلام مفقودی فردی به نام م.ح. ش. است که در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۱ بستگان وی اعلام کرده اند از حدود ساعت ۲۰ همان روز از منزل خارج شده و مراجعه نکرده است و پاسخگوی تلفن نیز نیست و خودرو او نیز پراید به شماره ... است و موضوع را به او گفتم منکر قضیه شد. در ادامه ح. ل. دستگیر شده است اما منکر قتل شده است و سپس با توجه به موضوع برداشت وجه از حساب مقتول م.ح. ش. که شرح آن گذشت متهمین ع. و خ. ن. دستگیر شده اند آقای ع. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ (برگ های ۱۵۰ تا ۱۵۲ ) پس از تفهیم اتهام قتل مرحوم م.ح. ش. در پلیس آگاهی اظهار داشته من آقای ش. را نمی شناسم اما حدود ۱۰ روز قبل شخص ناشناسی را به اتفاق برادرش به قتل رسانده و خودرو او را سرقت کرده اند و شرح ماجرا را نیز مشابه آنچه در مورد قتل آقای ق. ب.پ. گفته ذکر کرده است و محل سوار شدن به خودرو مقتول را میدان ... الف. ذکر کرده است. آقای خ. ن. نیز در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۴ پلیس آگاهی (برگ های ۱۵۳ تا ۱۵۶) اظهاراتی شبیه برادرش مطرح کرده است و اظهار داشته برادرم راننده را خفه کرد و محل سوار شدن به خودرو را میدان ... و محل قتل را ف. ذکر کرده است و اظهار داشته جسد را به چ. بردیم و رها کردیم و خودرو را اوراق کردیم و اصلا به راننده فرصت دفاع ندادیم و در یک لحظه اقدام کردیم. آقای ع. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۵ که توسط بازپرسی انجام شده است (برگ های ۱۶۱ تا ۱۷۲) اظهارات سابق خود را تکرار کرده است و صریحا به قتل عمدی آقایان ق. ب.پ. و م.ح. ش. و سرقت خودرو آنان و اموال و اسناد و مدارک داخل خودرو و اوراق کردن خودرو و فروش قطعات آن و سپس معدوم کردم اسناد و مدارک داخل خودرو اقرار کرده است و علت آن را فقر و مشکلات مالی جهت برگزاری مراسم عروسی عنوان کرده است و توضیح داده است که برادرش خ. ن. دست های مقتولین را می گرفته و او به وسیله طناب آنان را خفه می کرده است و از فروش قطعات خودرو مبلغ۳۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال نصیب آن ها شده است و از کارت عابر بانک مرحوم ش. نیز ۱/۳۸۰/۰۰۰ ریال برداشت کرده است و در مورد شکایت آقای س. ص. منکر موضوع شده است از آقای خ. ن. نیز در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۲۵ توسط بازپرس تحقیق شده است (برگ های۱۷۳ تا ۱۸۰) و اتهامات معاونت در قتل عمدی، مشارکت در سرقت خودرو مقتولین و تخریب و اوراق کردن خودرو آن ها و تحصیل مال نامشروع به میزان ۳۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال به وی تفهیم شده است و به اتهامات انتسابی صریحا اقرار کرده است و شرح موضوع نیز همانند اظهارات سابق و اظهارات برادرش ذکر کرده است و نقش خود را در قتل، گرفتن دست و پای مقتولین عنوان کرده است و در مورد شکایت آقای س. ص. نیز موضوع را انکار کرده است در مورد هر دو متهم قرار بازداشت موقت صادر شده است پزشکی قانونی الف. به شرح برگ ۱۸۸ در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۳ از جسد مرحوم م.ح. ش. معاینه کرده و اجمالا چنین اعلام نظر کرده است: ... مرگ طی ۲۴-۳۶ ساعت گذشته اتفاق افتاده است. در معاینه ظاهری سر و صورت، آثار خراشیدگی ک. در سمت راست پیشانی و پل بینی مشهود بود ... در معاینه ظاهری گردن، یک شیار گردنی در قدام گردن، در بالای برجستگی قدام گردن مشهود بود که به سمت بالا و طرفین گردن رفته و در سمت راست تا ناحیه زیر زاویه فک تحتانی و در سمت چپ تا رستنگاه مو در کنار خارجی سمت چپ ناحیه پس سری امداد یافته بود. پهنای شیار در تمام قسمت ها تقریبا یکسان و حدود ۸ میلی متر بود ... در معاینه ظاهری تنه، آثار خراشیدگی خلف پهلوی چپ مشهود بود ... در معاینه ظاهری اندام ها، خراشیدگی ک. در خلف انگشت کوچک دست چپ مشهود بود ... در کالبدگشایی : ... آثاری از خونمردگی در زیر پوست و خونمردگی لابلای عضلات قدام گردن مشهود نبود آثار خونمردگی در قسمت های فوقانی و تحتانی عضلات خلف حنجره همراه با شکستگی استخوان لامی سمت راست حنجره مشهود و ملموس بود ... علت فوت پس از دریافت نتیجه آزمایشات متعاقبا اعلام خواهد شد. جواز دفن به نام متوفی صادر گردید . اوراق بعدی مربوط به تحقیق از خریداران اموال مسروقه است. آقایان ع. و خ. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۳ بازپرس (برگ های ۲۵۸ و ۲۵۹ و ۲۶۱ و ۲۶۲ اظهارات سابق خود را تکرار کرده اند. در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ بین آقای س. ص. و متهمین ع. و خ. ن. در اداره آگاهی مواجهه حضوری انجام شده است (برگ ۲۶۴ ج ۲) که شاکی اظهار داشته خ. ن. که در صندلی عقب خودرو نشسته بود یکی از همان افرادی است که مرا مورد ضرب و شتم قرار داده است و خودرو مرا سرقت نموده و ع. ن. که در صندلی جلو نشسته بود ۹۵ درصد از لحاظ شکل و ظاهری و قیافه همان فردی است که همراه خ. ن. بوده است اما متهمین منکر ادعای شاکی شده اند. در ۱۳۹۱/۱۲/۹ از متهمین در مورد کبودی ناحیه گیجگاهی راست سر و خونمردگی متعاقب آن در زیر پوست سر که بر اثر اصابت جسم سخت قبل از مرگ ایجاد شده است و نیز بریدگی سطحی خلف بند انتهایی انگشت میانی دست چپ مقتول ق. ب.پ. تحقیق شده است (برگ های ۲۶۶ و ۲۶۷ ج۲) که اظهار داشته اند چون محل انداختن جسد سنگلاخ بوده ممکن است در زمان انداختن جسد و یا در داخل صندوق عقب آسیب دیده باشد و بریدگی دست نیز به این دلیل بود که مقتول دستش را زیر طناب برد و از خودش دفاع کرد رو بر اثر کشیدن طناب ایجاد شده است و آنان ضربه ای به مقتول نزده اند. در تاریخ ۱۳۹۱/۱۲/۳ بازسازی صحنه قتل های انجام شده با حضور متهمین ع. و خ. ن. و بازپرسی و مامورین انتظامی انجام شده است (برگ های ۵۴۷ تا ۵۵۷ ج ۳)و متهمین اظهارات سابق خود را تکرار کرده اند. خانم ف. ن. همسر مرحوم م.ح. ش. که قیم فرزندش آ. ش. ( متولد ۱۳۸۴) نیز می باشد به شرح برگ های ۵۵۸ و ۵۵۹ ج ۳ در دادسرا از متهمین ع. و خ. ن. به اتهام قتل عمدی شوهرش و سرقت خودرو اموال و اسناد موجود در خودرو و شکایت و تقاضای قصاص هر دو متهم را کرده است و ورثه متوفی را منحصر به خودش و فرزندش آ. ش. مادر مقتول خانم ر. الف. اعلام کرده است و مادر مقتول نیز به شرح برگ ۵۶۰ح ۳ از متهمان مذکور به اتهام قتل و سرقت شکایت و تقاضای قصاص کرده است تصویر قیم نامه و مدارک سجلی مقتولین و ورثه آن ها ضمیمه پرونده شده است که حاکی است خانم ف. ن. قیم فرزندش آ. ش. (متولد ۱۳۸۴) و خانم ش. ب. همسر مرحوم ق. ب.پ. نیز قیم فرزندش م. ر. ب.پ. (متولد ۱۳۸۵) می باشد از آقای ع. ن. در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ در پلیس آگاهی تحقیق شده است (برگ های ۵۹۱ تا ۵۹۳) که اظهارات سابق خود را تکرار کرده است با این تفاوت که اظهار داشته در قتل اول برادرم به من کمک می کرد اما در قتل دوم چون مقتول دست و پا می زد برادرم دستان مقتول را گرفت تا از خودش دفاع نکند. آقای خ. ن. نیز در تحقیقاتی که در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۳۰ در پلیس آگاهی انجام شده است م ط. قبلی خود را تکرار کرده است و اظهار داشته من و برادرم با هم اقدام به قتل نمودیم و برادرم ع. از پشت با طناب آنان را خفه می کرد ( در مورد نقش خودش به صورت شفاف حرفی نزده است. عضو ممیز) آقای ع. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۲ پلیس آگاهی (برگ های۶۰۱تا ۶۰۴ ج ۱۳ اظهارات قبلی خود را تکرار کرده است با این تفاوت که اظهار داشته برادرم نقشی در قتل ها نداشت و فقط سوئیچ ماشین را خاموش می کرد. پزشکی قانونی الف. به شرح برگ های ۶۰۵ و ۶۰۶ ح۳ اعلام کرده است که متهمین ع. و خ. ن. علائمی از جنون یا اختلال روانپزشکی عمده ندارند حسب گواهی حصر وراثت موضوع برگ ۶۲۱ ج ۳ ورثه مرحوم ق. عبارتند از خانم ن. ب. (مادر متوفی) و خانم ش. ب. (همسر متوفی) و آقای م. ر. ب.پ. (فرزند متوفی) و به شرح برگ های ۶۱۹ و ۶۲۰ ج۳ مادر و همسر مقتول از متهمین ع. و خ. ن. به اتهام قتل عمدی و سرقت خودرو و وسایل و مدارک موجود در خودرو و اوراق کردن خودرو شکایت و تقاضای قصاص کرده اند پزشکی قانونی الف. به شرح برگ ۶۶۴ ج۳ علت فوت مرحوم قدرت ب.پ. را فشار بر عناصر حیاتی گردن و عوارض ناشی از آن به وسیله جسم رشته مانند قابل انعطاف اعلام کرده است آقایان ح. د. و و. ک. ی به شرح برگ ۶۶۸ ج۳ به عنوان وکیل آقایان ع. و خ. ن. اعلام وکالت کرده اند. حسب برگ ۶۷۰ ج ۳ گواهی حصر وراثت مرحوم م.ح. ش. ضمیمه پرونده شده است که به موجب آن ورثه متوفی شامل خانم ف. ن. (همسر متوفی) و خانم ر. الف. (مادر متوفی) و خانم آ. ش. ( فرزند متوفی) می باشد. آقای س. ص. به شرح برگ های ۶۷۴ و ۶۷۵ ج ۳ از متهمین ع. و خ. ن. به اتهام ایراد ضرب و شروع به قتل و سرقت خودرو مربوط به تاریخ ۱۳۹۱/۴/۲۳ اعلام شکایت کرده است و سوابق مربوط به شکایت وی نیز به شرح برگ های ۶۷۷ تا ۶۸۱ ضمیمه شده است (تاریخ حادثه در صورت جلسه کشف خودرو مسروقه و شکایت شاکی ۱۳۹۱/۳/۲۴ قید شده است و شاکی در شکایت جدید از متهمین فعلی تاریخ وقوع جرم را اشتباها ۱۳۹۱/۴/۲۳ ذکر کرده است. عضوممیز) که در نهایت فردی به نام م. ب. تحت تعقیب قرار گرفته است اما با توجه به اینکه در تاریخ وقوع جرم در زندان مرکزی الف. بازداشت بوده است به موجب دادنامه شماره ۰۰۷۳۹ مورخ ۱۳۹۱/۸/۱۶ شعبه اول دادگاه عمومی بخش ش. الف. در مورد متهم مذکور قرار منع تعقیب صادر شده است و پس از طرح پرونده اخیر نیز شعبه اول دادگاه عمومی بخش ش. به موجب دادنامه شماره ۰۱۱۳۴ مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۹ (برگ ۶۸۴ج۳) در مورد اتهام متهمین ع. و خ. ن. با توجه به محل وقوع جرم مهم تر که قتل بوده است قرار عدم صلاحیت به اعتبار و صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب الف. صادر کرده است متهمین ع. و خ. ن. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱۳ و مواجهه مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱۵ با آقای س. ص. (برگ های ۶۸۷ تا ۶۹۰ ) نیز منکر شکایت شاکی شده اند. پزشکی قانونی الف. به شرح برگ۶۹۱ ج۳ که نظریه تکمیلی است در مورد صدمات وارده به آقای س. ص. اعلام نظر کرده است به این توضیح که : ۱- جراحت آهیانه جمجمه در ناحیه آهیانه راست که منجر به پارگی پوست و شکستگی فرو رفته جمجمه و پارگی دو را شده است (دامنه) به طور مطلوب التیام یافته و دارای دیه مقدر می باشد ۲- از بین رفتن قسمتی از استخوان جمجمه که تحت ترمیم و بازسازی جمجمه قرار گرفته است منجر به فرورفتگی قسمت هایی از جمجمه شده که ارش ضایعات مذکور جمعا معادل هفت درصد دیده کامل تعیین می گردد.۳- سایر ضایعات نامبرده به طور مطلوب بهبود یافته اند ارش جراحت (در حد حارصه) ناحیه کمر معادل نیم درصد دیه کامل، ارش دو عدد جراحت (هرکدام در حد حارصه) خلف تنه جمعا معادل یک درصد دیه کامل، ارش خونریزی زیر ملتحمه چشم راست و چهره در حد متوسط جمعا معادل شش دهم درصد دیه کامل، ارش کوفتگی نسج مغزی معادل دو درصد دیه کامل و ارش وجود هوا در مغز معادل شش و نیم درصد دیه کامل تعیین می گردد. سایر ضایعات دارای دیه مقدر هستند. معاینه مجدد ندارد. آقای س. ص. در تحقیقات مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۲۲ بازپرس (برگ های ۶۹۴ تا ۷۰۳ ج۳) شرح ماجرای مورخ ۱۳۹۱/۳/۲۴ را به تفصیل بیان کرده است. پزشکی قانونی الف. به شرح برگ ۷۳۰ ج۳ در نظریه مورخ ۱۳۹۲/۲/۲۴ علت فوت مرحوم م.ح. ش. را نیز همانند مقتول قبلی فشار بر عناصر حیاتی گردن و عوارض ناشی از آن توسط جسم رشته ماننده قابل انعطاف اعلام کرده است. در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۴ اتهامات معاونت در قتل عمدی مقتولین و مشارکت در سرقت خودرو مقتولین و اموال موجود در خودرو مقتولین و تخریب و اوراق کردن خودرو و آتش زدن کارت های عابر بانک و گوشی تلفن همراه و مدارک خودرو مرحوم ش. و مشارکت در تحصیل مال از راه نامشروع به میزان ۳۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال ناشی از فروش اموال مسروقه و مشارکت در شروع به قتل آقای س. ص. و مشارکت در ضرب و جرح عمدی منجر به شکستگی استخوان و مشارکت در سرقت مقرون به آزار و ضرب و جرح و مشارکت در سرقت خودرو نامبرده و مشارکت در حمل و نگهداری اسپری افشانه و شوکر الکتریکی با ذکر دلایل اتهامات به آقای خ. ن. تفهیم شده است (برگ های ۷۴۳ تا ۷۴۷ ج۴) و منکر تمام اتهامات انتسابی شده است و اظهار داشته خودروهای مسروقه را فردی به نام ع.الف. گ.م. برای برادرش آورده است و او به کمک برادرش آن را اوراق کرده و قطعات آن فروخته اند و اقاریر قبلی وی ناشی از شکنجه در اداره آگاهی بوده است و در آخرین دفاع نیز موضوع شکنجه را تکرار کرده است و آقای ع. ن. نیز پس از تفهیم اتهام مباشرت در دو فقره قتل و سایر اتهامات که مشابه برادرش می باشد (برگ های ۷۴۸ تا ۷۵۲ ج۴) و نیز در مقام آخرین دفاع منکر اتهامات انتسابی شده و دفاعیاتی مانند برادرش مطرح کرده است و در نهایت بازپرس محترم به شرح برگ های ۷۵۳ تا ۷۶۲ ج۴) در مورد اتهامات آقایان ع. و خ. ن. و خریداران اموال مسروقه (که در این گزارش مورد نظر نیستند) قرار مجرمیت صادر کرده است و صرفا در مورد شکایت اولیاءدم علیه آقای خ. ن. دائر بر شرکت در قتل عمدی به این استدلال که قتل ها از طرف آقای ع. ن. و به مباشرت صورت گرفته قرار منع تعقیب صادر کرده است و قرارهای صادره به موافقت معاون دادستان رسیده است جز در خصوص موضوع معاونت در قتل که معاون دادستان آقای خ. ن. را ممسک در قتل و نه معاون تلقی کرده است و به علت حدوث اختلاف در خصوص نوع جرم، شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزائی الف. به موجب دادنامه شماره ۳۷۴ مورخ ۱۳۹۲/۴/۲۲ (برگ های ۷۶۶ و ۷۶۷ ج ۴) با تایید نظر معاون محترم دادستان مبنی بر ممسک بودن آقای خ. ن. حل اختلاف کرده است و به این دلیل بازپرس محترم نیز به شرح برگ های ۷۷۲ و ۷۷۳ ج۴ اتهام امساک در قتل عمدی مقتولین ق. ب.پ. و م.ح. ش. را به آقای خ. ن. تفهیم کرده است و نامبرده منکر اصل موضوع شده است و اظهار داشته فقط در اوراق کردن خودروها دخالت داشته است و از قتل بی اطلاع است و در نهایت به شرح برگ های ۷۷۸ تا ۸۸۷ ( در برگ شماری ۱۰۰ شماره اشتباه شده است و بعد از برگ ۷۸۶ به جای ۷۸۷ عدد ۸۸۷ ذکر شده است عضو ممیز) در مورد اتهامات مذکور کیفرخواست صادر شده و پرونده در دادگاه کیفری استان الف. مطرح شده است ( سابقه ای از ارجاع پرونده به دادگاه مذکور ملاحظه نشد. عضو ممیز) و دادگاه با توجه به نامشخص بودن نتیجه ابلاغ قرار منع تعقیب صادره در مورد اتهام مشارکت در قتل آقای خ. ن. ( در صورت جلسه دادگاه کیفری استان به اشتباه ع. ن. ذکر شده است.عضو ممیز) پرونده را به دادسرا اعاده کرده است و پس از اعتراض اولیاء دم نسبت به قرار مذکور شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزایی الف. به شرح برگ ۹۰۰ ج ۴ به موجب دادنامه شماره ۹۵۶ مورخ۱۳۹۲/۹/۶ اعتراض را وارد ندانسته و قرار منع تعقیب را تایید کرده است. نظریه اول پزشکی قانونی الف. در مورد آقای س. ص. به شرح برگ ۹۶۴ ج۴ ضمیمه شده است که پزشکی قانونی ۱۴ مورد صدمه را تعیین کرده است و در نظریه دوم که قبلا شرح آن گذشت و به شرح برگ ۹۶۵ ج۴ نیز ضمیمه شده است ارش صدماتی که دیه مقدر ندارد نیز تعیین شده است آقایان ح. د. و و. ک. ی به شرح برگ ۱۰۴۱ ج۴ از وکالت متهمین استعفا داده اند دادگاه آقای م. ا. را به عنوان وکیل تسخیری آقای ع. ن. انتخاب کرده است و در مورد آقای خ. ن. به این عنوان که اتهام وی معاونت می باشد نیاز به تعیین وکیل تسخیری احساس نکرده است. شعبه ششم دادگاه تجدید نظر استان الف.(دادگاه کیفری استان) به شرح برگ های ۱۰۷۳ تا ۱۰۹۰ ج۴ در تاریخ ۹۳/۳/۲۱ با حضور نماینده دادستان و اولیاءدم کبیر هر دو مقتول و شاکی آقای س. ص. و متهمین ع. و خ. ن. و وکیل تسخیری آقای ع. ن. به موضوع رسیدگی کرده است البته در ابتدای صورت جلسه قید شده است که دادگاه به اشتباه اتهام آقای خ. ن. را معاونت تلقی کرده است و چون اتهام وی امساک در قتل عمدی است صرفا به اتهام ع. ن. رسیدگی کرده است و در خاتمه رسیدگی برای خ. ن. نیز آقای ب. ف. به عنوان وکیل تسخیری انتخاب شده است. آقای س. ص. به شرح سابق شکایت خود را مطرح کرده است و اولیاءدم مقتولین نیز آقایان ع. و خ. ن. شکایت و تقاضای قصاص هر دو را نموده اند. آقای ع. ن. اتهام قتل مقتولین را انکار کرده و اظهار داشته از قتل اطلاعی ندارد و فقط خودرو مقتولین را از آقای ع.الف. گ.م. گرفته و اوراق کرده و قطعات آن را فروخته است و مبلغ ۱۳۸ هزار تومان از حساب مرحوم ش. برداشت کردم و گوشی و رم و سیم کارت که ارزش گوشی سونی اریکسون ۲۵۰ هزار تومان قید شده است را بردم و مدارک ماشین پراید و ماشین خانم ف. ن. را بردم و عابر بانک ها و گوشی همراه و مدارک ماشین و گواهینامه آقای م.ح. ش. را آتش زدم و مشارکت در سرقت مدارک ماشین کارت ماشین بیمه نامه و کارت سوخت و کارت گارانتی خودرو و گوشی موبایل نوکیا و یک عدد عابر بانک کشاورزی متعلق به مرحوم ق. ب.پ. را قبول دارم اما از سیم کارت ها اطلاع ندارم و کاپشن او را نیز نبردم و در مورد آقای س. ص. نیز اصلا وی را ندیدم و نمی شناسم و اتهامات مربوط به وی را قبول ندارم و وقتی این جریان مقتولین پیش آمد آگاهی فرستاده دنبال س. ص. و او هم آمد شکایت کرد و حمل و نگهداری اسپری و شوکر را نیز قبول ندارم در ماشین س. ص. پیدا شده است و اطلاعی از آن ندارم و ع.الف. گ.م. گفت اگر موردی پیش آمد اسم مرا آوردی برایت گران تمام می شود و اقرار من در آگاهی از ترس ع.الف. گ.م. بود به خاطر تهدیدی که نسبت به ما و خانواده ما می کرد و آگاهی هم همه اش زدن است و شکنجه و عرضی ندارم ( آقای ع.الف. گ.م. متهم ردیف ۲۳ کیفرخواست است که اتهام وی در کیفرخواست خرید و نگهداری اموال مسروقه است.عضو ممیز) جلسه دوم دادرسی دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۱۹و با حضور اولیاء دم و متهمین و وکلای تسخیری آنان و نماینده دادستان تشکیل شده است (برگ های ۱۲۰۲ تا ۱۲۱۳ ج۵) وکیل تسخیری آقای ع. ن. با توجه به اینکه اقرار متهم مذکور عندالحاکم نبوده است دلایل انتساب اتهام را کافی ندانسته و در مورد آقای س. ص. نیز اظهار داشته فاقد دلیل و مدرک علیه موکل است و با توجه به ادعای موکل در مورد اینکه خودروها را از آقای ع.الف. گ.م. گرفته است تقاضای بررسی موضوع و تکمیل تحقیقات را مطرح کرده است. سپس اتهامات مندرج در کیفرخواست به آقای خ. ن. تفهیم شده است و نامبرده تمام اتهامات به جز اوراق کردن خودرو مقتولین را انکار کرده است و وکیل تسخیری وی نیز تقاضای تحقیق از ع.الف. گل م. ی را مطرح کرده است (ع.الف. گ.م. باید باشد که اشتباها گل م. ی ذکر شده است.عضو ممیز) و دادگاه نیز پرونده را برای بررسی موضوع به دادسرا ارسال کرده است و بازپرسی نیز به پلیس آگاهی دستور شناسایی و تحقیق از فردی به نام ع.الف. گل م. ی را داده است و متهمین ع. و خ. ن. به شرح صورت جلسه مورخ ۱۳۹۳/۸/۱۴(برگ ۱۲۴۳ ج۵) مجددا به قتل مقتولین به شرح تحقیقات سابق اقرار کرده اند و اظهار داشته اند شخصی به نام ع.الف. گل م. ی وجود خارجی ندارد و با راهنمایی وکیل و به قصد به تعویق انداختن صدور حکم این موضوع را مطرح کرده اند و به این دلیل پرونده به دادگاه اعاده شده است و آقای م. ا. وکیل تسخیری آقای ع. ن. به شرح برگ های ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ ج۵با ارائه گواهی طرح شکایت وی از متهم مذکور به اتهام نشر اکاذیب، تقاضای تغییر وکیل تسخیری را مطرح کرده است و دادگاه ضمن موافقت با این تقاضاء آقای س. د. را عنوان وکیل تسخیری متهم مذکور تعیین کرده است و آقای س. د. در این راستا به شرح برگ ۱۳۳۸ ج۵ وکالت نامه نیز تنظیم و پس از ذکر اختیارات قانونی خود و امضاء متهم آن را به دادگاه تقدیم کرده است. جلسه سوم و آخر دادگاه کیفری استان به شرح برگ های ۱۳۴۲ تا ۱۳۶۰ ج ۵ و با حضور نماینده دادستان و اولیاء دم مقتولین و شاکی آقای س. ص. و متهمین ع. و خ. ن. و وکلای تسخیری آنان برگزار شده است. آقای ع. ن. صریحا به قتل عمدی هر دو مقتول اقرار کرده است و اظهار داشته من که عقب پشت سر راننده بودم طناب را گردن راننده می انداختیم می کشیدیم و خ. که کنار راننده بود هنگامی که راننده می خواست دفاع کند دست وی را می گرفت و به سایر اتهامات را نیز اقرار کرده است اما منکر شکایت آقای س. ص. شده است و آقای ع.الف. گ.م. دخالتی در موضوع نداشته و فقط مال خر بوده است و وکیل تسخیری وی نیز با توجه به اقرار موکل از اولیاءدم تقاضای عفو و گذشت کرده است آقای خ. ن. نیز اظهار داشته کلیه اظهارات ع. را تایید می کنم و در مورد نقش خود در قتل اظهار داشته وقتی مقتولین می خواستند از خود دفاع کنند من دست آن ها را می گرفتم و به تمام اتهامات جز موضوع شکایت آقای س. ص. اقرار صریح نموده است و وکیل تسخیری وی نیز عمل موکل خود را معاونت در قتل اعلام کرده و از اولیاءدم تقاضای عفو و گذشت کرده است و در مورد شکایت آقای س. ص. به لحاظ فقد دلیل تقاضای صدور حکم برائت دارم. اولیاءدم مقتولین نسبت به جنبه خصوصی تمام جرایم به جز قتل اعلام ر. یت کرده اند و فقط تقاضای قصاص هر دو متهم را کرده اند و آقای س. ص. نیز شکایت خود را تکرار کرده است و نماینده دادستان نیز ر. یت قیم صغار هر دو مقتول از نظر جنبه خصوصی را تایید کرده است و دادگاه پس از استماع آخرین دفاع متهمین به موجب دادنامه شماره ۰۰۰۴۱ مورخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۵ آقای ع. ن. را از نظر ارتکاب دو فقره قتل عمدی با انطباق موضوع با بندهای الف و ب ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی سابق به دو فقره قصاص نفس پس از تودیع سهم دیه صغار از طرف اولیاءدم کبیر و آقایان ع. و خ. ن. را از نظر مشارکت در سرقت خودرو و اموال و اسناد و مدارک مقتولین به استناد ماده ۶۵۲ قانون تعزیرات به تحمل ده سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم کرده است و در مورد اتهام آقای خ. ن. مبنی بر امساک در دو فقره قتل عمدی به این استدلال که گرفتن دست های مقتولین از مصادیق تسهیل وقوع جرم است و معاونت در قتل محسوب می شود و مراجعه به منابع معتبر فقهی در مواردی است که قانون موضوعه ساکت باشد و با توجه به صراحت بند ۳ ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ عدول از آن و مراجعه به منابع معتبر فقهی وجاهت قانونی ندارد اتهام متهم مذکور را معاونت در قتل عمدی دانسته و ضمن صدور حکم برائت از اتهام امساک در قتل عمدی، به استناد ماده ۲۰۷قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ نامبرده را به تحمل ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرده است و در مورد تقاضای قصاص متهم خ. ن. از طرف اولیاءدم مقتولین با توجه به صدور قرار منع تعقیب در این خصوص و تعلیق قرار مذکور به موجب دادنامه شماره ۹۵۶ شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی جزایی الف. تقاضای اولیاءدم را قابل طرح در دادگاه کیفری استان ندانسته است و در مورد سایر عناوین اتهامی متهمین مذکور که مرتبط با مقتولین می باشد ازجمله مشارکت در تخریب و اوراق کردن خودرو و آتش زدن اشیاء و مدارک و مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع با عنایت به اینکه موارد مرقوم انتسابی به متهمین ع. و خ. ن. نتیجه مسلم و غیرقابل اجتناب بزه سرقت است و وفق تبصره ۲ ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاص سرقت دارد و تخریب و تحریق اشیاء و تحصیل مال نامشروع از نتایج مسلم و بدیهی سرقت است و قصد واحد نمی تواند منشاء جرایم متعدده قرار گیرد در نتیجه از حیث موارد مرقوم نیازی به تعیین کیفر نیست و در مورد جنبه خصوصی جرایم آقایان ع. و خ. ن. به جز قتل به دلیل اعلام گذشت اولیاءدم قرار موقوفی تعقیب صادر کرده است و در مورد اتهامات موضوع شکایت آقای س. ص. با توجه به انکار شدید متهمین و تناقض در اظهارات شاکی به لحاظ فقد دلیل حکم برائت صادر نموده است و در مورد اتهام خریداران اموال مسروقه نیز قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دادگاه عمومی جزایی الف. صادر شده است پس از صدور حکم، آقای ع. ب. به عنوان وکیل اولیاءدم هر دو مقتول اعلام وکالت کرده است رأی دادگاه در تاریخ ۱۳۹۴/۱/۵ به متهمین ع. و خ. ن. و آقای ب. ف. وکیل تسخیری آقای خ. ن. و در تاریخ ۱۳۹۴/۱/۲۲ به آقای س. دارایی وکیل تسخیری آقای ع. ن. ابلاغ شده است که اعتراض از آنان مشاهده نشد و همچنین رأی دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲ به خانم ر. الف. مادر مقتول م.ح. ش. و در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ به خانم ف. ن. همسر نامبرده و قیم فرزندش و در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ به خانم ن. ب. مادر مقتول ق. ب.پ. و خانم متهمین ب. همسر نامبرده و قیم فرزندش و در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۳ به آقای س. ص. ابلاغ شده است و آقای ص. در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۰ و اولیاء هر دو مقتول در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۹ نسبت به رأی صادره فرجام خواهی کرده اند که لوایح آنان در زمان شور قرائت خواهد شد و اجمالا حاکی است که آقای ص. با توجه به شباهت قتل مقتولین و آنچه در مورد وی واقع شده است برائت متهمین را صحیح ندانسته است و اولیاءدم مقتولین نیز با ذکر قرائن و از جمله وجود آثار طناب در خلف گردن مقتولین مدعی شده اند که قتل با مشارکت هر دو متهم انجام شده است و سایر جرایم متهمین نیز مجزا از سرقت می باشد پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است و اولیاءدم در تاریخ ۱۳۹۴/۳/۱۷ نیز لایحه ای به این شعبه تقدیم کرده و م ط. قبلی را تکرار کرده اند. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده و پس از قرائت گزارش آقای حمید دلیر عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده و لوایح تقدیمی فرجام خواهان و نظریه کتبی جناب آقای دکتر احمد رفیعی دادیار محترم دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر : در خصوص اتهام آقای خ. ن. با توجه به اینکه نامبرده ممسک تلقی می شود و نه معاون و لذا از مصادیق مجازات در شرع موضوع ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بوده و تقاضای نقض دادنامه فرجام خواسته در این قسمت و تائید رأی در سایر قسمت ها را دارم. در مورد دادنامه فرجام خواسته مشاوره نموده و چنین رأی می دهند:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

رأی در خصوص فرجام خواهی اولیاءدم مقتولین ق. ب.پ. و م.ح. ش. نسبت به دادنامه شماره ۰۰۰۴۱ مورخ ۱۳۹۳/۱۱/۲۵ صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان الف. اولا از حیث منتفی دانستن عنوان شرکت در جرم قتل عمدی نسبت به آقای خ. ن. و نیز جرم مستقل تلقی نکردن اقداماتی که بعد از سرقت نسبت به اموال مقتولین انجام شده است اعتراض فرجام خواهان وارد نیست زیرا در مورد شرکت در قتل عمدی منتسب به متهم مذکور قرار منع تعقیب صادر و قطعی شده است و از طرفی دلیل کافی بر شرکت در قتل عمدی در پرونده موجود نیست و قرائن و امارات مذکور در لایحه اولیاء دم مقتولین نیز کافی برای انتساب شرکت در قتل عمدی به متهم مذکور نیست و از طرف دیگر استدلال دادگاه در این خصوص که اقدامات بعدی سارقین نسبت به اموال مسروقه (تخریب و اوراق کردن خودرو و فروش آن و تحصیل وجه از این طریق و معدوم کردن و از بین بردن مدارک شناسایی و کارت بانکی) جرمی جدا از سرقت محسوب نمی شود نیز منطبق با اصول و موازین قانونی است، بنابراین ضمن رد اعتراض فرجام خواهان، به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دادنامه فرجام خواسته را ابرام می نماید و ثانیا از حیث معاون تلقی کردن آقای خ. ن. در دو فقره قتل عمدی نتیجتا اعتراض اولیاءدم وارد است زیرا مطابق فتاوی معتبر فقهی و از جمله نظر مرحوم حضرت امام خمینی (ره) به شرح مندرج در مساله ۳۳ کتاب قصاص تحریرالوسیله، اگر کس دیگری را بگیرد و شخص دیگری او را به قتل برساند، شخص نگهدارنده ممسک محسوب و مجازات وی حبس ابد می باشد و عدم پیش بینی این حکم در قانون مجازات اسلامی موجبی برای انطباق عمل با مقررات عام معاونت در جرم نیست و بر همین اساس در ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز در مواردی که در قانون یا شرع حکم خاصی برای معاونت پیش بینی شده است همان حکم لازم الاجرا دانسته شده است و با توجه به اینکه اقدامات آقای خ. ن. مبنی بر گرفتن دست های مقتولین از مصادیق بارز امساک در قتل عمدی است، بنابراین به استناد بند۴ قسمت ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری دادنامه فرجام خواسته را نقض می نماید و پرونده جهت رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم که در حال حاضر دادگاه کیفری یک می باشد ارجاع می گردد و در خصوص فرجام خواهی آقای س. ص. نسبت به دادنامه مذکور، با توجه به اینکه فرجام خواه دلیلی که موجب نقض رأی صادره باشد ارائه نکرده است و قرائن و امارات مذکور در لایحه فرجام خواهی نیز در حدی نیست که موجب حصول علم بر بزهکاری فرجام خواندگان باشد، بنابراین اعتراض فرجام خواه را وارد ندانسته و به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری، دادنامه فرجام خواسته را ابرام می نماید

رئیس و عضو معاون شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور

محمد ناصری صالح آباد - حمید دلیر